eitaa logo
شاهکار ادبی
26 دنبال‌کننده
234 عکس
23 ویدیو
1 فایل
گذشت کار من و یار، شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من ارتباط با ادمین: @MaABC11 خوشحال می شویم ابیات شاهکار را برای ما بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
حدود بیست و اندی سال پیش، اولین بار با سخنان استاد الهی قمشه ای به شیرینی ادبیات فارسی مواجه شدم و احساس کردم آن گمشده ی وجودم را یافتم. بعد از آن کم کم عاشقش شدم و همه زندگی من سرشار از ابیات شعر فارسی شد. یک روز از دوستی هدیه ی با ارزشی گرفتم. یک "دیوان حافظ" خاص و بسیار زیبا به خط استاد فاتح عزت پور. هیچ وقت انسان هایی را که بدون شعر زندگی می کنند را نتوانستم درک کنم. امروز بیستم مهر ماه است. روز حافظ. حافظ نه تنها به گردن من، بلکه به گردن کل ادبیات فارسی حق بزرگی دارد. این بیت 👇 اولین بیتی بود که از حافظ درک کردم و برای من مفتاح دیوانش بود روزی که چرخ از گِلِ ما کوزه ها کُند زنهار، کاسه ی سرِ ما پر شراب کن @shahkar_adabi
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم؟ گر او هست حقا که من نیستم @shahkar_adabi
طی نگشته روزگار کودکی ، پیری رسید از کتاب عمر ما "فصلِ شباب" افتاده است @shahkar_adabi
از دو پراکنده تو چونی بگو زلف تو حال پریشان من @shahkar_adabi
ده سال بعد از حالِ این روزام با کافه های بی تو در گیرم گفتم جهانِ بی تو یعنی مرگ ده ساله رفتی و نمی میرم @shahkar_adabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دل‌نگران که چشم‌هایت بر در شرمنده که امروز به یادت کمتر جز رنج، چه بود سهمت از این همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر @shahkar_adabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا از کودکی (به مهربانی) بپروردند تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما. @shahkar_adabi
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم هزار نامه به پای کبوتری که ندارم @shahkar_adabi
اما نهان برای تو پر می زند دلم ... @shahkar_adabi
سلام یا مهدی ‎یا سَیدی عجّل إنا على العَهدِی سلام یا مهدی ‎بـ یا علی صَحنا، خُذنا، إنا عَلى العَهدِی @shahkar_adabi
باغ بی برگی خنده‌اش خونی‌ست اشک آمیز جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن پادشاه فصل‌ها، پاییز 🍂 @shahkar_adabi
سوی عدم دری ز جهان وجود نیست ما جاودانه‌ایم! بر این می‌توان گریست @shahkar_adabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در کویِ تو معروفم و از رویِ تو محروم گرگِ دهن‌آلودهٔ یوسف ندریده @shahkar_adabi
از من تمام قافیه ها را گرفته اند ورنه بعید بود نرقصانمت غزل @shahkar_adabi
دخیلی بر تمام ریل‌های شهر می‌بندم توکل بر خدا، شاید قطارِ رفته برگردد @shahkar_adabi
از تو، آنی دل دیوانه‌ی من غافل نیست اینکه در سینهٔ من هست، تو هستی، دل نیست @shahkar_adabi
تنها وسوسه ای که کسی هرگز نتوانسته است بر آن غالب شود: "وسوسه ی امید" @shahkar_adabi
هُرم لب های تو‌ شد قصه کبریتی که می کِشد شعله و دم میزند از بی خطری @shahkar_adabi
مرغ شب با سایهٔ مهتاب اگر سرخوش بُود من خوشم با سایهٔ زلف خیال‌انگیز او @shahkar_adabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز عشقِ ناتمامِ ما جمالِ یار مُستَغنی‌ است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت رویِ زیبا را @shahkar_adabi
تصمیم رفتن یا نرفتن با خودت، اما لطفا نرو، این حرف پایانیست در هر حال @shahkar_adabi
بنای صبر اگر محکم نباشد در دل ویران برد دور از سر کوی تو آب دیده بنیادم @shahkar_adabi
ما چو شطرنجیم اندر برد و مات برد و مات ما ز تست ای خوش صفات @shahkar_adabi