مرا سفر به کجا می برد؟
کجا نشان قدم نا تمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
#سهراب_سپهری
#شاهکار_ادبی
#shahkar_adabi
در فلق بود که پرسید سوار.
آسمان مکثی کرد.
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.
#سهراب_سپهری
#شاهکار_ادبی
#shahkar_adabi
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
کفش، ته مانده ی تلاش آدم است در راه انکار هبوط. تمثیلی از غم دورماندگی از بهشت ...
#سهراب_سپهری
#شاهکار_ادبی
#رویای_سهراب
#علی_قوی_تن
@shahkar_adabi
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند.
#سهراب_سپهری
#شاهکار_ادبی
@shahkar_adabi
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است ...
#سهراب_سپهری
#شاهکار_ادبی
@shahkar_adabi
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
🔶️ حسین زحمتکش گفت:
چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو
چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بیکاری
🔷️ و همچین سهراب سپهری گفته بود "قتل یک شاعر افسرده به دست گل یخ"
🔶️ و همچنین نمی دانم شاعرش کیست:
خودم را می زنم مانند احمق ها به نادانی
که بابا، بی خیال، او دوستت دارد نمی دانی
مدام از شانه ی خودکار بالا می روم هر شب
برایت شعر می گویم، تو اصلا شعر می خوانی
🔷️ و همچنین علی صفری گفت
"بغض وقتی می رسد شاعر نباشی بهتر است ... "
#حسین_زحمتکش
#سهراب_سپهری
#شاعر_ناشناس
#علی_صفری
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
هم موی من و هم قد و بالای تو رعنا
همسایه و همزاد سپیدار کشیدن
#پدارم_پاریزی
#محسن_چاووشی
#باب_دلمی
#سهراب_سپهری
@shahkar_adabi
دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آید
...
#سهراب_سپهری
@shahkar_adabi
و من مسافرم، ای بادهای همواره!
مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید.
#سهراب_سپهری
@shahkar_adabi
دیده ام گاهی در تب،
ماه می آید پایین،
می رسد دست به بام ملکوت.
#سهراب_سپهری
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi