eitaa logo
شاهکار ادبی
25 دنبال‌کننده
236 عکس
23 ویدیو
1 فایل
گذشت کار من و یار، شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من ارتباط با ادمین: @MaABC11 خوشحال می شویم ابیات شاهکار را برای ما بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا سفر به کجا می برد؟ کجا نشان قدم نا تمام خواهد ماند و بند کفش به انگشت های نرم فراغت گشوده خواهد شد؟
در فلق بود که پرسید سوار. آسمان مکثی کرد. رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن‌ها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت: نرسیده به درخت، کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.
کفش، ته مانده ی تلاش آدم است در راه انکار هبوط. تمثیلی از غم دورماندگی از بهشت ... @shahkar_adabi
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی است، که مرا می‌خواند. @shahkar_adabi
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است ..‌. @shahkar_adabi
بیا و ظلمت ادراک را چراغان کن ... @shahkar_adabi
🔶️ حسین زحمتکش گفت: چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بیکاری 🔷️ و همچین سهراب سپهری گفته بود "قتل یک شاعر افسرده به دست گل یخ" 🔶️ و همچنین نمی دانم شاعرش کیست: خودم را می زنم مانند احمق ها به نادانی که بابا، بی خیال، او دوستت دارد نمی دانی مدام از شانه ی خودکار بالا می روم هر شب برایت شعر می گویم، تو اصلا شعر می خوانی 🔷️ و همچنین علی صفری گفت "بغض وقتی می رسد شاعر نباشی بهتر است ... " @shahkar_adabi
هم موی من و هم قد و بالای تو رعنا همسایه و همزاد سپیدار کشیدن @shahkar_adabi
دشت هایی چه فراخ کوه هایی چه بلند در گلستانه چه بوی علفی می آید ... @shahkar_adabi
و من مسافرم، ای بادهای همواره! مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید. @shahkar_adabi
دیده ام گاهی در تب، ماه می آید پایین، می رسد دست به بام ملکوت. @shahkar_adabi