یک عمر می توان سخن از زلفِ یار گفت
در بندِ آن نباش که مضمون نمانده است
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
لذت نمانده است در آینده ی حیات
از عیش های رفته دلی شاد می کنیم
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد، چون طفلی
که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
جز من که راه عشق به تسلیم می روم
با دست بسته هیچ شناگر شنا نکرد
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله ی بیت بُود فاصله ی ما
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
ما را زِ شبِ وصل چه حاصل که تو از ناز
تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده ست
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
بر دشمنان شمردم، عیب نهانی خویش
خود را خلاص کردم از پاسبانی خویش
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
سربههمآورده دیدم برگهای غنچه را
اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
#صائب_تبریزی
@shahkar_adabi
شاه و گدا به دیده دریادلان یکی است
پوشیده است پست و بلند زمین در آب
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
همه شب با دل دیوانه ی خود در حرفم
چه کنم جز دل خود نامه بری نیست مرا
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
به نامه یاد نکردن نه از فراموشی است
ز دوریت به قلم دست من نمیچسبد
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi
سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم تو را
هر قدَر افشردهای دل را، بیفشارم تو را
#صائب_تبریزی
#تصویرسازی_هوش_مصنوعی
@shahkar_adabi