#حکایت
#یادمان_باشد❗️
🔆از عارفی پرسیدند:
⚜زندگی به ▪️ اجبار است یا به▫️ اختیار ؟
🔆پاسخ داد:
▫️امروز را به اختیار است تا چه بکاریم....
▪️اما فردا اجبار است،
▪️▪️چرا که به اجبار باید درو کنیم ،
▫️▫️هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشتهایم!
🔵 [ همانند دنیا و آخرت که هرچه در دنیا انجام دهیم نتیجه اش را در آخرت خواهیم دید]
📚آرامش معنوی .حجه الاسلام والمسلمین رنجبر
#سبک_زندگی_اسلامی
📱@shahrakeemam
#حکایت
#مهارت_های_زندگی
❇️جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ فلانی؟ ماهانه چقدر میگیری؟💵 همهاش همین؟ چطور زندهای؟🤯 صاحب کار قدر تو رو نمیدونه؛ خیلی کمه!😏
رفیقش کمکم از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد. صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است!😞
❇️زنی بچهای👶 را به دنیا آورد. زن دیگری گفت: شوهرت برات چی خرید؟🎁 هیچی؟ مگه میشه؟ یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری...؟!😧
بمب را انداخت و رفت!💣 ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است! کار به دعوا کشید و تمام...!💔
💠در طول روز سوالهای زیادی رو ممکنه از دیگران بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور اجازه میدی؟ چطور این زندگی رو تحمل میکنی؟
✔️ممکنه هدفمون صرفا کسب اطلاع باشه...ولی نمیدونیم با این حرفا چه آشوبی به پا میشه!
♦️زندگی مردم رو خراب نکنیم...واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره!
✍️@shahrakeemam
#حکایت
#مهارت_های_زندگی
❇️جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ فلانی؟ ماهانه چقدر میگیری؟💵 همهاش همین؟ چطور زندهای؟🤯 صاحب کار قدر تو رو نمیدونه؛ خیلی کمه!😏
رفیقش کمکم از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد. صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است!😞
❇️زنی بچهای👶 را به دنیا آورد. زن دیگری گفت: شوهرت برات چی خرید؟🎁 هیچی؟ مگه میشه؟ یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری...؟!😧
بمب را انداخت و رفت!💣 ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است! کار به دعوا کشید و تمام...!💔
💠در طول روز سوالهای زیادی رو ممکنه از دیگران بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور اجازه میدی؟ چطور این زندگی رو تحمل میکنی؟
✔️ممکنه هدفمون صرفا کسب اطلاع باشه...ولی نمیدونیم با این حرفا چه آشوبی به پا میشه!
♦️زندگی مردم رو خراب نکنیم...واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره!
🔸#هشتگ_روان🔸
✏️@shahrakeemam
#حکایت
شاگردی نزد استادش رفته و می گوید:
که ذهنش دائما نشخوار فکری دارد و از دست این افکار خلاصی ندارد…
استاد: از امشب سعی کن اصلا به میمون های جنگل فکر نکنی!🐵
شاگرد : من اصلا مشکل ندارم و به این موضوع فکر نکرده ام…🙄
استاد : خوب حالا تلاش کن که فکر نکنی…🤗
به هنگام شب🌙 شاگرد مشاهده کرد هر چه بیشتر تلاش می کند که به میمون فکر نکند، بیشتر به ذهنش می آید!😁
فردا صبح نزد استاد رفته و واقعه را برایش شرح می دهد…💬
💠استاد گفت:
وقتی تلاش می کنی به چیزی فکر نکنی، آن موضوع به صورت متوالی و با شدت بیشتری به سراغت می آید…🔁
بنابراین به جای اجتناب از چیزهای ناخواسته، سعی کن به چیزهای خواسته و آن چه دوست داری متمرکز شوی!😌
آنگاه افکار ناخواسته فرصتی برای ظهور پیدا نمی کنند.
🍃@shahrakeemam
#حکایت
💠ﻣﺎﺩﺭﯼ🧕 ﺳﻪ ظرف ﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ🥣 را ﺭﻭﯼ ﺷﻌﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺁﺏ💧 ﺭﯾﺨﺖ؛
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺞ،🥕
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺩﻭﻡ ﯾﮏ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ،🥚
ﻭ ﺩﺭ ﺳﻮﻣﯽ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﯾﺨﺖ؛☕️
ﻭ هر ﺳﻪ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ به مدت یکسانیﺣﺮﺍﺭﺕ ﺩﺍﺩ.🔥
ﺑﻌﺪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ🗣 ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺪ⁉️
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ!🤔
ﻣﺎﺩﺭ🧕 ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ :
ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭ ﺧﺮﻭﺵ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ ﻭﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ🌊 ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺴﺎﻥ نیستند!
🔺ﺑﻌﻀﯽ ها ﻣﺜﻞ ﻫﻮﯾﺠﻨﺪ؛🥕
ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺳﺨﺖ ﻭﻣﺤﮑﻤﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭﺧﺮﻭﺵ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺷﻞ میشوند ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ میبازند.
🔺ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ هستند،🥚
ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻝ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﺭﻭﺗﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺳﺨﺖ ﻭﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
🔺ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻬﻮﻩ،☕️
که ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺯﻧﺪ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﻧﺮﮊﻯ ﺩﺍﺩﻩ، آن را ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻃﻌﻢ میدﻫﻨﺪ؛
⬅️اینها ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺭﻭﺡﺑﺨﺶ ﺣﯿﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽﺑﺨﺸﻨﺪ...🌱✨
✏️@shahrakeemam
#حکایت
💎یکی از قهرمانان مشهور گلف جهان، وقتی در یک مسابقه پیروز شد، زنی به سویش دوید و گفت:
بچه ام مریض است، به من کمک کن و گرنه خواهد مُرد.😰
✔️او بلافاصله همه ی پولی را که برنده شده بود به آن زن داد!💶
🔺هفته بعد، یکی از مقامات ورزش گلف با او تماس گرفت و گفت:
خبر بدی برایت دارم. آن زن کلاه بردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه ای داشته باشد.😕
💠قهرمان مشهور گلف در پاسخ گفت:
این که خبر خوبی است، یعنی بچه ای مریض نبوده که در حال مرگ باشد، خدا را شکر.😃
❣مدل ذهنی انسان های بزرگ و موفق این گونه است... بزرگ فکر کنیم
🎉@shahrakeemam
#حکایت
پیرمرد👴🏻 داخل سالن یه گوشه ای تنها نشسته بود. داماد🤵🏻 جلو آمد و گفت: سلام استاد، من رو یادتون هست؟😀
معلم گفت خیر عزیزم! فقط می دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.🙂
داماد خودش رو معرفی کرد و گفت: مگه میشه من رو از یاد برده باشید؟
یادتان هست ساعت گرانقیمت⏰ یکی از بچه ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش آموزان کلاس را بگردید. گفتید همه ما باید سمت دیوار بایستیم ومن هم که ساعت را از روی بچگی دزدیده بودم، از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم، که آبرویم را میبَرید...😢
ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانش آموزان را تا آخر انجام دادید.
تا پایان آن سال و سال های بعد هم در آن مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد!!💚
🔆معلم گفت: من باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست... چون من موقع تفتیش جیب دانش آموزان چشم هایم را بسته بودم...🙂
➡️@shahrakeemam
#حکایت
💠لقمان حکیم به پسرش گفت:
سه پند به تو می دهم تا کامروا شوی:
🔺بهترین غذای جهان را بخور!
🔺در بهترین بستر و رختخواب جهان بخواب!
🔺در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کن!
🔵پسر گفت:
چگونه همه این کارها را انجام دهم در حالی که پول زیادی ندارم؟!
🔴لقمان گفت:
✅اگر کمی دیرتر غذا بخوری، طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
✅اگر زیاد کار کنی و خسته شوی ، هنگام خواب
حس می کنی در نرم ترین رختخواب دنیا هستی!
✅و اگر با مردم دوستی کنی و قلب آن ها را به دست آوری،
در قلب آن ها جای میگیری و بهترین مکان جهان جای داری!
➡️@shahrakeemam
#حکایت
⁉️شما را چگونه میشناسند؟
◽️آلفرد نوبل، مخترع دینامیت، از جمله افراد معدودی بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!
🔺زمانی که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را ميخواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد:
«آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترين سلاح بشری مرد!»💀
💠آلفرد، خيلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»
✔️سريع وصيت نامهاش را آورد. جملههای بسياری را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزهای براي صلح و پيشرفتهای صلح آميز شود.
🔴امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزههای فيزيک و شيمی نوبل و ... ميشناسيم.
او امروز، هويت ديگري دارد.✨
💎يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافی است!
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@khanesabz110
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✔️@shahrakeemam
#حکایت
💢به ابوسعید ابوالخیر گفتند:
«فلانی شاهکار میکند، چرا که قادر است پرواز کند.»
💠گفت: «این که مهم نیست، مگس هم میپرد.»
💢گفتند: فلانی را چه میگویی که روی آب راه میرود!»
💠گفت: «اهمیتی ندارد، تکهای چوب نیز همین کار میکند.»
💢گفتند: «پس از نظر تو شاهکار چیست؟»
💠گفت:
«این که در میان مردم زندگي کنی ولی هیچگاه به کسی دروغ نگویی، کلک نزنی و سوء استفاده نکنی، این شاهکار است.»✅
┄═❁🍃@shahrakeemam
#حکایت
💠یک معلم به هر دانش آموزی یک بادکنک داد که باید آن را باد کرده، نام خود را روی آن بنویسد و در راهرو پرتاب کند.
سپس معلم تمام بادکنک ها را با هم مخلوط کرد. سپس به دانش آموزان ۵ دقیقه فرصت داده شد تا بادکنک خود را پیدا کنند. در این جستجوی سخت، هیچ کس بادکنک خود را پیدا نکرد!
در این لحظه معلم به دانش آموزان گفت که اولین بادکنک را که پیدا کردید، بردارید و به کسی که نامش روی آن نوشته شده بود بدهید. در عرض ۵ دقیقه، هرکس بادکنک مخصوص به خود را داشت.
💢معلم به دانش آموزان گفت: این بادکنک ها مانند شادی هستند. ما هرگز آن را پیدا نخواهیم کرد، اگر هر کسی به دنبال خود باشد.
اما اگر به فکر خوشبختی دیگران باشیم، خوشبختی خود را هم پیدا خواهیم کرد...✨
┄═❁@shahrakeemam