eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
297 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شعرهای کوتاه رمضانی (پیش از این در پروندۀ #رمضانیه سایت شهرستان ادب،‌ مطلبی تحت عنوان #چالش_شعر_کوتاه با موضوع ماه مبارک رمضان و مناسبت‌های این ماه منتشر شد که از شما مخاطبان عزیز شهرستان ادب دعوت کردیم تک بیت، دوبیتی، رباعی و شعر نوی کوتاه خود یا دیگران را (با ذکر نام شاعر) برای ما بنویسید. این چالش مورد استقبال شما مخاطبان گرامی قرار گرفت. اکنون ضمن تشکر از همراهی شما، در این مطلب، ابیات برگزیده شما را همراه با تک‌بیت‌های دیگری در این مطلب منتشر می‌کنیم) ▪️مرتضی امیری اسفندقه: روضه هایم اگرچه معیوب است رمضان است و حال من خوب است ▪️ژولیده نیشابوری: باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک می‌زند بانگ منادی که گنه کار کجاست ▪️اسماعیل امینی: ماه خدا به نام حسن خوانش گسترده از کران به کران خوانش ▪️مینا شیرخان: رها گشتم از آغوشت خیالم بود آزادم گرفتی بالهایم را دو چشم تار بخشیدی شکستم توبه را صدبار و از راه تو برگشتم ولی تا یاعلی گفتم صد و ده بار بخشیدی ▪️متن کامل این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10580 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شعرخوانی #محمدمهدی_خانمحمدی در محضر رهبر انقلاب #دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻پیشانی تو (ضمن تسلیت به مناسبت روز ضربت خوردن #امام_علی علیه‌السلام، در تازه‌ترین مطلب پرونده #رمضانیه شما را به خواندن یک رباعی از #سیدحسن_حسینی دعوت می‌کنیم) ▪️سرچشمۀ فیض، روح ربانی تو دریای فتوت، دل طوفانی تو با دست نبی رقابتی داشت مگر آن تیغ که بوسه زد به پیشانی تو ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از #سهراب_سپهری تا احمد عزیزی (پرونده‌پرتره زنده‌یاد استاد #احمد_عزیزی را با یادداشتی از شاعر جوان #معین_اصغری به‌روز می‌کنیم) ▪️«...همیشه خدا را شاکرم در عصری به دنیا آمده‌ام که می‌توانم با خیال راحت حافظ و سهراب بخوانم و لذت ببرم. حتم دارم اگر در زمان هرکدام از این‌ها می‌زیستم، تیغ تند صنعت‌گران و کارمندان ادبیات نمی‌گذاشت از شگفتی‌های این دو‌جهان بنشسته در یک‌گوشه لذت ببرم و این‌قدر نادانِشِ ادبی‌شان را بر سرمان می‌زدند تا بالأخره اقرار کنیم که نه، خیلی هم این دونفر شاعر بزرگی نیستند. دو آدمی که نمی‌دانم اول شعر بوده و بعد به آن‌ها لقب شاعر داده‌اند یا اول این‌ها بوده‌اند و بعد به سخنان‌شان لفظ شعر. به‌نظرم حافظ اگر لباس هندی بپوشد و بعد که خوب خودش را در آینه برانداز کرد، از خانۀ عروض بیرون بزند می‌شود همان سهراب. دوشاعر با یک‌دنیا شگفتی و راز، یک‌جهان شاعرانگی و زیبایی، یک‌پنجره خیال و چشمه‌چشمه ذوق...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10582 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شلیک (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه منتشر شدۀ سرودۀ به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط به چاپ رسیده است) ▪️تیر برای پدربزرگم سیگاری‌ست از جوانی‌های شعله‌ور برای مادربزرگ استخوان‌های پوکیده‌ای تا آسودگی مرگ برای تو تابستانی با بحث‌های داغ و نوشیدنی‌های خنک و برای من پرنده‌ای که با شلیک تو بر زمین افتاد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«آمریکایی‌بودن» ؛ مروری بر رمان #آمریکایی نوشته #هاوارد_فاست (یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی) ▪️«داستان در روزگاری تیره شروع می‌شود. پسری که در بد-جا و بد-وقت به‌دنیا آمده. مادری که فرصت توجه به او را ندارد. روستایی که مثل زمینی بایر از تمام امیدها تهی شده. و پدری که یک شلاق جان‌دار است. این فضا برایم تداعی کننده‌ی ابتدای رمان "مادر" ماکسیم گورکی بود. انگار جهان در آن سال‌های مبهم، همه‌جایش این‌طور بوده. تاریک و گل‌آلود. اما پدر در "آمریکایی" هاوارد فاست زنده می‌ماند. برعکس نمونه‌ی روسی‌اش. به این ترتیب، پسر عزیمت می‌کند. هر جایی بهتر از باران شلاق است. حتی اگر جنگ باشد و مرگ. آخرین سال‌های جنگ داخلی ایالات متحده. بی‌که دانسته باشد، در صف طرفداران الغای بردگی. زنده از جنگ برمی‌گردد. حالا بزرگ شده. حالا و در پایان نوجوانی کهنه‌سرباز جنگ محسوب می‌شود. حالا دیگر شلاق پدر غلاف شده. اما باز هم نمی‌ماند...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10584 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شعرخوانی #اعظم_سعادتمند در محضر رهبر انقلاب #دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«بیعت با امیرالمؤمنین» به روایت (ضمن عرض تسلیت در شب شهادت مولاامیرالمؤمنین، در تازه‌ترین مطلب ، صفحه‌ای از رمان را با هم می‌خوانیم) ▪️«چند لحظه که گذشت و مردم ساکت شدند، مالک گفت: "ای مردم! وای بزرگان! امروز برای دو امر مهم در این جا جمع شده‌ایم. نخست برای بیعت اهالی من با امیرالمؤمنين و دوم برای مشورت با شما پیرامون جنگ با پسر ابوسفیان. آیا هیئت یمنیان در این جمع حاضرند؟" مردی از گوشه مسجد به پا خاست و گفت: "یمنیان همیشه در رکاب وصی رسول خدا حاضرند." و به همراهی چندین مرد جمعیت را شکافت و پیش آمد. مردی که کنار سلیم نشسته بود، گفت: "بسیار مشتاق بودم نماینده مشاهیر یمن را ببینم." مرد دیگر گفت: "اینان از کدام قبيلة يمن‌اند؟" از تمام قبایل. امیرالمؤمنین برای حاکمشان حبیب بن منتخب، نامه ای فرستاد و خواست که نمایندگانی از آن دیار برای بیعت بفرستد."...» متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10585 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻دریغا! صبح فردا! (ضمن عرض تسلیت در شب شهادت امیرالمؤمنین، حضرت علی علیه‌السلام، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از زنده‌یاد استاد #غلامرضا_شکوهی در رثای ایشان به‌روز می‌کنیم) ▪️چو بر آیینۀ خورشید می‌شد بغض شب پیدا به نبض سینۀ مهتاب دیدم تاب و تب پیدا دریغا! صبح فردا از «غم بدورد» خواهد شد غمی سنگین به دل‌های یتیمان عرب پیدا... طلوع سجده‌اش را آیه‌ای از خون تلاوت کرد کسی که شد به قلب کعبه در ماه رجب پیدا پس از کوچ تو از پس‌کوچه‌های شهر، می‌گردد چراغ اشک روی سفره چون، نان و رطب پیدا... علی! بعد از حضور خطبه‌های گرم و شیوایت! زمان هرگز نخواهد کرد سطری از ادب پیدا #امام_علی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻رمان «رمق» اثر تازه مجید اسطیری در حال و هوای فوتبال و سیاست منتشر شد ▪️رمان اثر تازه در منتشر شد. این رمان روایت سرگشتگی‌های جوانی به نام رئوف است که ورزشگاه امجدیه تهران مامن تنهایی‌های اوست. رمان "رمق" در بستر بازی‌های فوتبال جام ملت‌های آسیا در سال ۱۳۴۷ روایت می‌شود و با بازی فوتبال ایران و اسرائیل به پایان می‌رسد. همان بازی تاریخی که در ورزشگاه امجدیه (شیرودی کنونی) برگزار شد و با پیروزی تیم ملی کشورمان خاتمه یافت. نویسنده از دل ماجراهای این داستان فوتبالی، به وضعیت فرهنگی آن سال‌ها از جمله پدیده هیپی‌گری نیز می‌پردازد. گفتنی‌ست این رمان در یازدهمین جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر واقع شد. «رمق» دومین کتاب مجید اسطیری و اولین رمان این نویسنده است. او پیش از این مجموعه داستان را منتشر کرده بود. انتشارات «شهرستان ادب» این رمان را در ۱۶۸ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است. برای خواندن متن کامل این خبر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10587 🔸لینک خرید کتاب «رمق» از فروشگاه اینترنتی ادب بوک: 🔗 adabbook.com/رمق ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مروری بر همه کتاب‌های (یادداشتی از در پروندۀ اختصاصی ) ▪️توجه! توجه! نویسنده‌‌ای لای داستان‌هایش گیر کرده است «شاید بد نباشد به رسم تمام زندگی‌نامه‌ها، معرفی احمد اکبرپور را هم با این جمله آغاز کنیم که او در سال ۱۳۴۹ در لامردِ استان فارس به دنیا آمد. تا زمان دبیرستان در همان منطقه ماند و بعد به شیراز و بعدتر به جهرم رفت. با شروع تحصیل در رشته‌ی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، راهی تهران شد و از همان موقع بود که به ادبیات، البته بیشتر از نوع شعر، علاقه‌مند شد. البته علاقه‌ی او به شعر چندان هم دوام نیاورد و پس از انتشار یک مجموعه شعر به نام "مردمان عصر پنج‌شنبه" اکبرپور تصمیم گرفت داستان‌نویسی را جدی‌تر بگیرد و در این زمینه به صورت حرفه‌ای فعالیت کند. در حقیقت می‌توان گفت اکبرپور اگرچه شاعر، نویسنده، تهیه‌کننده و طنزپرداز است، او را بیشتر به عنوان نویسنده‌ی کودک و نوجوان می‌شناسند. چرا که نه تنها آثار کودک و نوجوان او از نظر کمیتی بر دیگر آثارش پیشی گرفته، بلکه از نظر کیفی نیز جوایز ملی و بین‌المللی فراوانی را برایش به ارمغان آورده و او را به نویسنده‌ای سرشناس در این حوزه تبدیل کرده است...» برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10589 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شب قدر (ستون شعر و پرونده #رمضانیه سایت شهرستان ادب را با شعری از #محمدکاظم_کاظمی در حال و هوای شب‌های قدر به‌روز می‌کنیم) ▪️شب قدر است، شود سال دگر زنده نباشی سعی کن ای پسر خوب که شرمنده نباشی دختر خوب! تو کم از پسر خوب چه داری؟ سعی کن پیش برادر که سرافکنده نباشی بنده‌ی منتخب حضرت رحمان که نبودی می‌شود حداقل بنده‌ی یک بنده نباشی... ـ پدرم! حرف شما خوب، ولی می‌شود آیا این قدر خشک و نصیحتگر و یک‌دنده نباشی؟ فکر پرونده‌ی مایی؟ دمتان گرم، ولی ما نگرانیم شما «فاقد پرونده» نباشی شب قدر است، تو صد سال دگر زنده بمانی و به شطرنج جهان، مهره‌ی بازنده نباشی صد شب قدر دگر می‌رسد و می‌رود اما اوج شرمندگی این است که شرمنده نباشی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«تک‌بیت‌های زیبای شب‌های قدر» ▪️ #صائب تا کدامین دل بیدار مرا دریابد چون شب قدر نهان در رمضانم کردند ▪️ #نظامی امشب شب قدر توست بشتاب قدر شب قدر خویش دریاب ▪️ #سلمان_ساوجی گیسوی تو شب قدرست و در او منزل روح خود که داند به جهان قدر شب گیسویت ▪️ #حافظ آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است ▪️ #مولوی شب قدرست وصل او، شب قبرست هجر او شب قبر از شب قدرش کرامات و مدد بیند ▪️ #علی_معلم_دامغانی شب‌ها شباند و قدر شب عاشقانه‌هاست عالم فسانه، عشق فسانهی فسانه‌هاست ▪️ #علیرضا_قزوه دلم تنگ است و دلتنگاند دلتنگان و دل‌ریشان شب قدر است، لبخندی بزن مولای درویشان ▪️ #مرتضی_امیری_اسفندقه شب قدر است و من چنین بیتاب افتتح یا مفتح الابواب #رمضانیه ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعرخوانی #حسین_علیپور در محضر رهبر انقلاب (گزیده شعرخوانی‌های دیدار) #دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻دیلماج؛ مترجم شکست زبان روشنفکری (یادداشت بر کتاب در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«...باری باید دربارۀ رمان دیلماج سخن بگویم؛ رمانی تاریخی که زبان روشنفکری را به تجربه می‌نشیند. هرچند طول و عرض این خاک بارها این حدیث غلط را آزموده، اما آزمودن به طریق رمان چیز دیگری‌ست. نسبتی که رمان‌نویس با رمان دارد، با نسبتی که خوانندۀ رمان با رمان دارد، بسی متفاوت است. شکستی که در رمان به نمایش گذاشته می‌شود، می‌تواند موجب تذکر خواننده شود. البته هنر رمان باید به تمامیت خویش ظاهر شود؛ نه پشت داستان، دروغی باشد و نه هدایت انسان‌ها. بلکه تنها و تنها جلوی روی آن‌ها نهادن امکاناتی که داشته‌اند و می‌توانند داشته باشند. اما رمان و تاریخ و تجربۀ دیگربارۀ تاریخ در رمان خطی ظریف است که وانگهی کج‌سلیقگی نویسندۀ آن می‌تواند اثری زشت بیافریند...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10559 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻ناگه غروب کدامین ستاره | داستان کوتاهی از #راضیه_تجار ▪️«آقاجان مرده بود؛ چراکه مدت‌ها بود عینک پنسی‌اش روی طاقچه بود. با شعاع‌هایی از شکستگی که در شیشۀ سمت راست آن افتاده بود و بر کلاه شاپویش هم، سوراخی که مثل خوره پیش می‌رفت و هر روز بزرگتر از روز پیش می‌شد. برای همدم، باور این اتفاق چندان هم دشوار نبود. مگر نه این‌که یاس دیواری خشک شده بود و به جان گلابی پیوندی باغچه شته افتاده و پله‌های زیرزمینی که آب باران سست‌شان کرده بود، فرو ریخته بود. به‌همین‌دلیل ساعت‌ها روی مبل چرمی پای‌کوتاه یادگار او می‌نشست و به همۀ روزهایی که پر شده از یادش بود، فکر می‌کرد. آقاجان همیشه همین‌جا می‌نشست، درست همین‌جا. بر تشکچۀ پنبه‌ای مربع‌شکلی که رویه‌ای چهل‌تکه داشت و روی مبل جاسازی شده بود و به رادیوی فادای سبز کوچک دوموجش گوش می‌داد. بی‌آن‌که همدم را ببیند و یا صدایش را بشنود...» ادامه این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10591 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خطابۀ شعر و میراث مشروطه | دربارۀ کتاب #ای_نشسته_صف_اول (به قلم #محمدقائم_خانی) ▪️«ادبیات معاصر ایران – به هر دلیل که باشد – نگاه ما را به جهان شکل داده است، پس بر آنچه بر ما رفته است یا می‌رود، نویسندگان و شاعران، نمایشنامه‌نویسان و حتی مترجمان ادبی مسئولند. در بسیاری از موارد این مسئولیت تحت عنوان تعهد در ادبیات مورد بحث قرار می‌گرفت و موافقان و مخالفانی را در جامعه و اهل ادب برمی‌انگیخت. اما خود مسئولیت‌پذیری مورد طعن و کنایه قرار نمی‌گرفت. منتها با تغییر فضای جهانی (پس از فروپاشی شوروی) در داخل کشور نیز فضا دگرگون شد و تعهد ادبیات در دهۀ هفتاد و هشتاد مورد حمله قرار گرفت. این حملات چنان شدید بود که منجر به پرورش نسلی از شاعران و نویسندگان شد که هرگونه مسئولیت‌پذیری را ضدیت با ذات هنر و ادبیات می‌انگاشتند. شرایط چنان سخت شد که بسیاری از دستاوردهای ادبیات دورۀ جدید کنار گذاشته شد و نوعی از ادبیاتِ بی‌اثر پس از صفویه (این بار اما در راه تقلید محض از گونه‌های ادبی غربی) به جامعه بازگشت. انگار نه انگار که آن همه چهرۀ بزرگ ادبی نسل‌اندرنسل زحمت کشیدند تا ادبیات در کانون تحولات قرار بگیرد و بر حوزه‌های متعدد زندگی نخبگان و عوام اثر بگذارد. تا پیش از قرن نوزدهم و به‌ویژه عهد ناصرالدین‌شاه، ادبیات التفاطی به جامعه و سیاست نداشت و اکثر حوزه‌های اساسی زندگی، منفک از ادبیات بود...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10592 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعرخوانی #عاطفه_جعفری در محضر رهبر انقلاب (گزیده شعرخوانی‌های دیدار) #دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻انسان‌درخت (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با سه شعر (نوخسروانی) از کتاب تازه منتشر شدۀ #رمه_در_مه سرودۀ #علیرضا_رجبعلی_زاده_کاشانی به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است) ▪️با این‌که خون‌بهای دلم زخمِ تیغ شد وز برگ‌و‌بار بوی بهارم دریغ شد انسان درخت زیسته‌ام در تمام عمر... ▪️خلوت‌گزیده‌ای‌ست ثمرداده در سکوت با سایه‌ای به قامتِ آزادگان رسا این سروِ پارسا ▪️باد بُرده خان‌ومان رنگ مُرده برگ‌وبار ما خزان و ما بهار ☑️ @ShahrestanAdab
🔻سال‌های دور از خانه | معرفی کتاب (یادداشتی از در پروندۀ اختصاصی به مناسبت ) ▪️سال‌هاست که دربارۀ جنگ و درگیری‌های فلسطین و اسرائیل می‌شنویم. آنقدر درباره‌شان ریزریز شنیدیم که برایمان عادی شد. اخبار، خبرهای کشته‌ها و زخمی‌ها را که می‌دهد دیگر چیزی ته دلمان تکان نمی‌خورد. در تمام این سال‌هایی که ما روبه‌رویی ال‌سی‌دی و ال‌ای‌دی‌هایمان لم دادیم و این اخبار را شنیدیم بر آدم‌هایی که درگیر این جنگ بودند چه گذشت؟ این آدم‌ها جنسشان از چیست که بیش از پنجاه سال است که درگیر این جنگ هستند؛ ولی هیچ‌کدامشان کوتاه نمی‌آیند؟ اصلاً حق با کدامشان است؟ با خواندن کتاب یک تکه زمین شاید بشود برای سؤال‌هایی که در تمام این سال‌ها دربارۀ اسرائیل و فلسطین پس ذهنمان نقش بسته جوابی پیدا کنیم.با خواندن این کتاب دیگر فقط یک تماشاگر از پشت ال‌سی‌دی‌هایمان نیستیم، به قلب شهر رام‌الله می‌رویم و همراه با کریم و دوستان و خانواده‌اش ماجراهایی را از سر می‌گذرانیم و همۀ اتفاقات و خشم‌ها و نفرت‌های مردم این سرزمین را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنیم...» برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10596 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی پروندۀ #ادبیات_مقاومت در سایت شهرستان ادب به مناسبت #روز_قدس ▪️سال ۱۳۵۸بود که امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود، آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را «روز قدس» نامگذاری کردند و فرمودند: «روز قدس، فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است» و از آن روز، هرساله ملت مؤمن و انقلابی ایران، در روز جهانی قدس به یاری و همدلی ملت فلسطین شتافته‌اند. پروندۀ «ادبیات مقاومت» در سایت شهرستان ادب، از قدیمی‌ترین و جامع‌ترین پرونده‌ها در این موضوع است که در مناسبت‌های مختلف، با مطالب تازه‌ای به‌روز شده است.امسال نیز در روز جهانی قدس، سایت شهرستان ادب پروندۀ «ادبیات مقاومت» را بار دیگر بازگشایی می‌کند . پرونده‌ای که پیش از این با مطالب پربازدیدی همچون "شعر مشترک مودب، سیار و عرفانپور برای روز قدس"،"روایت قیصر امینپور از فلسطین برای نوجوانان"،"چند شعر به مناسبت روز جهانی قدس"،"در دستت امشب مبادا، سنگ از فلاخن بیفتد (شعری از محمدحسین انصاری‌نژاد)"،"دو شعر تازه برای روز قدس (از سمانه احمدیان و طیبه عباسی)" به‌روز شده بود. امروز نیز به مناسبت روز جهانی قدس، شما مخاطبان گرامی سایت شهرستان ادب را به همراهی با پروندۀ ادبیات مقاومت دعوت می‌کنیم. شما می‌توانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن مراجعه کنید: 🔗 shahrestanadab.com/پرونده-ادبیات-مقاومت ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«مرگی که خشمگین‌شان کند» به روایت #رضوی_عاشور (به مناسبت #روز_قدس، ستون #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب و پروندۀ #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب، را با صفحه‌ای از رمان #من_پناهنده_نیستم نوشتۀ رضوی عاشور را به‌روز می‌کنیم) ▪️«امین و عزّ هردو در اردوگاه کار می‌کنند. برای همین خبر محبوبیت پدرشان بین اهالی آنجا و فدایی‌ها را به ما می‌رسانند. عمو را دوست دارند، چون فعال است. مهارت‌ها و اطلاعاتش دربارۀ مسیرها و راه‌های آن‌سوی مرز را در اختیار آنها می‌گذارد. در آموزش شناخت اسلحه و تیراندازی کمکشان می‌کند و شاید از همه مهم‌تر این باشد که خاطرات خود را برایشان تعریف می‌کند. خاطراتش با شیخ قسّام، انقلاب سال سی و شش. درگیری‌های سال‌های چهل‌وهفت و چهل‌وهشت. همه را موبه‌مو برایشان تعریف می‌کند. همین‌طور اتفاق فلان روز در فلان روستا، یا چیزهایی که به‌درد مردم می‌خورد. نه فقط خانواده و دوست‌هایش که در قهوه‌خانۀ منطقۀ قدیمی آنها را می‌بیند طرفدار اویند، بلکه حتی جوان‌های اردوگاه و سایر اهالی صیدا و جوان‌های دور و نزدیک هم او را دوست دارند. عمویم صادق را با خودش می‌برد و در گروه بچه‌شیرها عضو می‌کند. مقوای سفیدی جلوی حسن می‌گذارد و می‌گوید: "پسرم، نقشۀ فلسطین را بکش. بزرگ و رنگی."...» متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10594 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻سنگباران‌تان (همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و #روز_قدس، پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب را با شعری زیبا از #حمیدرضا_شکارسری به‌روز می‌کنیم) ▪️کوه‌هایمان مگر تمام می‌شوند؟ پس سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت کوه‌هایمان اگر تمام شدند خانه‌های ویرانمان که هست پس سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت آنک برهوت و تا چشم کار می‌کند دست‌های خالی ماست و تانک‌های بی‌شمار شما پس قلب از کینه سنگ می‌کنیم و سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت... ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نقد و بررسی مجموعه‌داستان «گودال اسماعیلی» در یک‌شنبه‌های داستان (به مناسبت سالگرد تولد مرحوم علی شاه‌علی، فردا در مؤسسۀ شهرستان ادب) ▪️مجموعه‌داستان اولین و آخرین اثر نویسندۀ جوان،‌ ، است که سال ۹۷ توسط منتشر شد. این اثر شامل چهار داستان کوتاه با موضوع دفاع مقدس است. علی شاه‌علی، نویسنده و مدرس داستان‌نویسی متولد ۱۲ خردادماه سال ۶۴ بود که پیش از انتشار کتاب گودال اسماعیلی در اردیبهشت‌ماه ۹۷ چشم از جهان فروبست. به مناسبت سالگرد تولد مرحوم علی شاه‌علی، فردا در مؤسسۀ شهرستان ادب جلسۀ نقد و بررسی مجموعه‌داستان «گودال اسماعیلی» با حضور استاد برگزار می‌شود. این جلسه فردا از ساعت ۱۸ همزمان با جلسات در مؤسسۀ شهرستان ادب، طبقۀ چهارم برقرار خواهد بود و بخشی از جلسه به نقد و بررسی این اثر اختصاص خواهد داشت. گفتنی‌ست پیش از این نیز در سالگرد درگذشت این نویسنده «پرونده‌کتاب گودال اسماعیلی» در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود: 🔗 shahrestanadab.com/گودال-اسماعیلی ☑️ @ShahrestanAdab