شهرستان ادب
🔻سیزدهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/173 📖مشروح و 📸گزارش تصویر
📕سیزدهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسهی شهرستان ادب برگزار شد و محمد حسینی، علیرضا سمیعی، مرتضی کربلاییلو و محمدقائم خانی دربارهی کتاب #باغ_در_باغ نوشتهی #هوشنگ_گلشیری به بحث و گفتوگو پرداختند.
خلاصه جلسه :
✔️ #محمد_حسینی : «کتاب «باغ در باغ» برمیگردد به خصلتهای ادبی گلشیری و موقعیت او در جهان داستانی زمان خودش؛ یعنی اگر کسی این کتاب را با دقت بخواند گزارشی پیدا میکند از وضعیت و نگاه ادبی غالب در زمانهی گلشیری. ضمن اینکه گلشیری در فقدان نظریهپردازها راجع به سینما، شعر و داستان نقد مینویسد.»
✔️ #علیرضا_سمیعی : « فکر میکنم مهمترین بحث نظری گلشیری در نقد ادبی جدا کردن واقعیت داستانی از واقعیت بیرونی است و البته ترجیح دادن واقعیت داستانی. مهمترین شاخصه و دستاورد گلشیری در داستاننویسی توجهی است که به دیگری دارد.»
✔️ #مرتضی_کربلایی_لو : «به نظر من دانش نظری گلشیری برای استفاده در خود داستانهایش و نقد دیگران، فهم معتبری نیست. هرجا خواسته از موضع منتقد یا کسی که به دنبال مضمونی است به داستان نگاه کند این ضعف قابل تشخیص است. اشارات گلشیری به دیگران، التفات به اندیشه¬ها و مضامین نیست. بلکه چیزی است که من اسمش را یارگیری میگذارم.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «گلشیری به عنوان یک نویسنده حامل تجدد است. او اهمیت فردیت و آزادی را در برابر دولت و جامعهی مدرن درک کرده، از خلأ ذهنیت مدرن و تجدد در زبان صحبت میکند و آن را در برابر سیاست دوران خودش قرار میدهد.»
🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح و گزارش تصویری سیزدهمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(نقد و بررسی کتاب #باغ_در_باغ هوشنگ گلشیری)
▪️«...در این نشست بوطیقا نه تنها به «باغ در باغ» بلکه به خود #هوشنگ_گلشیری و نقش او در ادبیات داستانی معاصر ایران میپردازیم. به نظر میرسد گلشیری مهمترین نویسندهای است که در فضای ادبیات داستانی ایران حضور داشته است. زمانی که کسی بخواهد در کارگاههای آموزش داستاننویسی با فضای داستان آشنا شود، عناصر داستانی را بیاموزد و شروع به نوشتن کند بیشک متاثر از فضایی است که هوشنگ گلشیری در ادبیات داستانی معاصر ایجاد کرد.
اکثر مفاهیمی که در حوزهی ادبیات داستانی به عنوان حد واسط مبانی آموزش داستاننویسی به کار میروند حاصل تقریری است که گلشیری سعی کرد ارائه دهد. همچنین بخشی از وضعیت نقد ادبی ما از گلشیری تاثیر پذیرفته است. او شرایطی را ایجاد کرد که نقد ادبی به سمت و سوی خاصی برود؛ به همین دلیل بسیاری از نقاط مثبت و ضعف نقد ادبی امروز ما متاثر از گلشیری است. از آنجا که نقد ادبی نقش مهمی در چرخهی داستاننویسی به خصوص فضای نخبگان دارد، این تاثیرات قابل تأمل هستند.
کار کرد ادبی مجلات ادبی –ورای کارکردهای ایدئولوژیک و سیاسی- در حوزهی تولید متن ژورنالیستی ادبی نیز اولین بار به واسطهی هوشنگ گلشیری مطرح شد. به خاطر همهی این مسائل گلشیری به مثابه نویسنده-منتقد در فضای ادبیات داستانی ما حاضر است و شاید بتوان گفت موثرترین نویسنده است...»
برای خواندن متن کامل سخنانِ #محمد_حسینی، #مرتضی_کربلایی_لو، #علیرضا_سمیعی و #محمدقائم_خانی در سیزدهمین بوطیقا پیرامون نقد و بررسی کتاب «باغ در باغ» هوشنگ گلشیری این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9148
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 shahrestanadab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
🔻الگوهای تکرارشونده در #معصوم_سوم اثر #هوشنگ_گلشیری
(مشروح نخستین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره با حضور #مجید_قیصری)
▪️«استاد قیصری در ابتدای جلسه با اشاره به این که تحلیل داستان را به آقای خانی خواهد سپرد تا الگوهای استخراجشده را ارائه دهد، به بیان صحبتهای خود دربارۀ داستان "معصوم سوم" اثر هوشنگ گلشیری، روی آورد. قیصری گفت: "معصوم سوم داستانی است که از چهار روایت تشکیل شده است: ۱-داستان استاد گچکار و همسرش که داستان اصلی است. ۲-داستان راوی و همسرش ۳-داستان نظامی و همسرش ۴-داستان خسرو و شیرین."
وی ادامه داد: "داستان گچکار و همسرش الگوی تکرارشوندۀ قصۀ فرهاد است؛ زیرا در هردو داستان نمادهای "کوه" و "تیشه" وجود دارد. فرهاد نماد هنرمندی است که سرانجام با ناکامی در عشق روبرو میشود و از سوی دیگر مرد گچکار آن هنگام که ماه به شب چهاردهم میرسد، به کوه رفته و به دلیلی نامعلوم از کوه پرت میشود. هرچند پیرنگ داستانها متفاوت است، اما نمادهای یکسان الگوی تکرارشوندهای را عرضه کرده است."...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10701
☑️@ShahrestanAdab
🔸فقدان خالقان زبان
(بخشی از مقاله «در باب متن مرجع ترجمه قرآن مجید» نوشتۀ #هوشنگ_گلشیری از کتاب #باغ_در_باغ)
🔹«با مقایسۀ سورۀ يوسف و داستان یوسف در تورات میتوان دریافت (هرچند جای دیگر هم گفتهام) که فرض قبلی سورۀ يوسف این است که مخاطب روایتی را در ذهن دارد. این نحوۀ روایت همان تذكر افلاطونی است که انگار این قصه در لوح روح مخاطب هست، حال اگر بهجایجای آن اشاره شود (شیوۀ اشارتی به جای عبارتی) تمامی قصه بیدار خواهد شد، به همین جهت قصه نه از آغاز که از میانه شروع میشود، مثل نقل خواب یوسف به پدرش. يعقوب هم با ذکر کاری که برادران خواهند کرد، آینده را باز میآورد، که شکستن شیوۀ خطی و توالی منطقی است. باز میان خواب دیدن يوسف و توطئۀ برادران خلئی است که با کنار هم دیدن آن دایرۀ خواب و گفتگو با يعقوب و این توطئه میتوان حجم قصه را بازآورد...»
💠 ادامۀ این متن را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11825
☑️ @ShahrestanAdab