eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
301 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بوی شالیزار در پس کوه‌های شمالی (یادداشت بر رمان اثر ) ▪️«...داستان‌ها سوژه‌های مهم و بغرنجی را در بر گرفته‌اند که نشان می‌دهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آن‌ها بوده است. شاید عمده‌ترین این دغدغه‌ها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستان‌های امروزین این مجموعه و هم در داستان‌هایی که در دوران قبل‌تر و دست‌کم یک تا دو نسل پیشین روایت می‌شود، به چشم می‌خورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب می‌شود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر به‌نحوی در هم‌ تندیده شده‌اند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دست‌نیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دست‌اندازی به آن، بزکش می‌کند، زیبایی‌اش را مصنوعی می‌نماید و از جلوه‌های آن می‌کاهد...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11323 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خانم داتا نامه‌ای می‌نویسد (داستان کوتاهی از #چیترا_دیواکارونی) ▪️«ساعت پنج‌صبح که زنگ ساعت مثل زنبور به دام افتاده‌ای به صدا در می‌آید، خانم داتا مدتی است بیدار توی تختش دراز کشیده. خوابیدن روی این تشک پرما رست که پسر و عروسش، ساگار و شیامولی، مخصوص او خریده‌اند، هنوز هم برایش سخت است. هرچند حالا دیگر دوماه است که روی آن می‌خوابد. زیادی آمریکایی و نرم است، برخلاف آن تشک مغزنارگیلی سفت و قرص و محکم با روکش متقال که در خانه رویش می‌خوابید. با خودش می‌گوید، ولی حالا این‌جا خانه است. با عجله دست دراز می‌کند تا زنگ ساعت را خاموش کند، ولی انگشت‌هایش توی تاریکی دگمه‌ها را قاتی می‌کند و ساعت الکتریکی گرومب به زمین می‌افتد. طنین فلزي خشم‌آلودش دیوارهای اتاق را به لرزه در می‌آورد و یقین دارد که همه را بیدار خواهد کرد. دیوانه‌وار سیم را می‌کشد تا آن که احساس می‌کند از پریز درآمده است و در سکوت ناگهانی پس از آن، صدای نفس‌های خودش را می‌شنود؛ خش‌دار و نامنظم و سرشار از احساس گناه...» 🔗 ادامه این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11328 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 جسارت در خلق روایت (یادداشت بر رمان نوجوان اثر ) ▪️ «...قصه و ماجرای اصلی باوجودآنکه به‌ظاهر یک اتفاق غیرطبیعی است، ولی در داستان به شکل باورپذیری از ذهن راوی روایت شده و اتفاقات خارج از منطق طبیعی، به‌تدریج شکل می‌گیرند تا فرصت ایجاد تمهیدات لازم برای باور آن‌ها در داستان فراهم شود. همان‌طور که گفته شد، داستان از کلیشه‌های داستان‌های مشابه، خارج می‌شود و با یک اتفاق غیرواقعی (یک رؤیا، خواب یا تصور یا ...) سروته قضیه را هم نمی‌آورد! ماجرا واقعی و عینی است و نویسنده از مسئولیتِ منطق داستانی فرار نمی‌کند! درواقع مهم‌ترین کلیدواژه برای توصیف این کتاب را "جسارت" می‌دانم! نویسنده به سراغ سوژه، شخصیت و گرهی رفته که پرداخت و واقعی نمایاندنِ آن کاری است سخت و موفق هم آن را ارائه داده است! عنوان جذاب کتاب (که حتی در زمان مطالعۀ کتاب توسط نگارنده، نظر نوجوانانی که چشمشان به جلد می‌افتاد را جذب می‌کرد) یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نکات قوت آن است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11324 ☑️ @ShahrestanAdab
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضور تازهٔ #محمدرضا_شرفی_خبوشان در برنامه #کتاب_باز بیست‌وششم آذرماه ۱۳۹۸ 🔗 فیلم کامل این برنامه را در صفحه آپارات شهرستان ادب مشاهده کنید: aparat.com/v/3mH8G ☑️ @ShahrestanAdab
🔻آخر پاییز شد (شعری از استاد #محمدکاظم_کاظمی به مناسبت #شب_یلدا) ▪️آخر پاییز شد، جوجه‌شماری کنید فصل زمستان رسید، فکر بخاری کنید عمر گرانمایه‌تان می‌گذرد مثل باد مزرع ناکشته را مزرعه‌داری کنید نامۀ اعمالتان درهم و برهم شده است نامۀ اعمال را بازنگاری کنید فی‌المثل امسال اگر موج جدیدی رسید، اهل سیاست! کمی موج‌سواری کنید تاجر اگر بوده‌اید، در نوسانات ارز دخل دلاری کنید، خرج دلاری کنید کاسب اگر بوده‌اید، با مدد سطل رنگ بچۀ گنجشک را بچه قناری کنید زاهد اگر بوده‌اید از همه اعمال دین گریه و زاری کنید، گریه و زاری کنید الغرض ای مردمان، آخر پاییز شد جوجه اگر نیست، باز تخم‌گذاری کنید ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از ایرانشهر تا تحریر دیوانگی (معرفی دو اثر داستانی شهرستان ادب به قلم ) ▪️ «...جملاتی که خواندید، بخشی از جلد یک رمان به قلم است. شهسواری که پیش از این چاپ رمان بسیار موفق و پرفروش "وقتی دلی" را به مؤسسۀ شهرستان ادب سپرده بود، این‌بار قرارداد یک مجموعۀ ده جلدی را با این انتشارات ثبت کرده است. روایت "ایرانشهر"، روایت مقاومت سی‌وچند روزۀ خرمشهر است. داستان از دو روز قبل از حملۀ عراق یعنی ۲۹ شهریور سال ۵۹ شروع می‌شود و تا پایان چهارم آبان‌ماه همان سال ادامه پیدا می‌کند. شهسواری برای نگارش "ایرانشهر" حدود چهار سال زمان گذاشته و جزئی‌ترین مدارک و فیلم‌ها و خاطرات مربوط به این مقاومت را جمع‌آوری کرده و با دادن پروبال داستانی به مستندات، اثرش را به‌صورت رمانی حماسی در مجموعۀ "ایرانشهر" عرضه کرده است. بد نیست بدانید در جلد اول این مجموعه، تنها تا پایان روز سوم مقاومت روایت شده است!...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11316 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻کارگاه «یکشنبه‌های داستان» ▪️کارگاه #یکشنبه_های_داستان، هر یکشنبه از ساعت ۱۶:۳۰ با حضور استاد #مجید_قیصری میزبان عموم علاقمندان ادبیات است. خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - پلاک ۱۶۸ - طبقه چهارم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻یلدا (شعری از دکتر #محمدرضا_ترکی به مناسبت #شب_یلدا) ▪️یلدا برای بچّه‌ها آجیل و طعم هندونه‌س ولی برا بزرگترا، یه خاطره، یه نشونه‌س یلدا شب ولادته؛ این جوره تو نوشته‌ها خورشیدو دنیا می‌آرن، تو دل شب فرشته‌ها فرشته‌های مهربون، فرشته‌های نازنین از اوج اوج آسمون، میان پایین، روی زمین شبیه دونه‌های برف روی درختا می‌شینن تا خورشیدو بغل کنن، تا صب یه وختا می‌شینن قصّه میگن برای هم؛ گرچه شبيه قصّه نیس قصّۀ اون‌ها مثل ما، نون و پنیر و پسه نیس میگن: يه شب از آسمون پولک آبی می‌باره تا دم‌دمای صُب بشه برف حسابی می‌باره وقتی گمون نمی‌کنی، ستاره‌ای پر می‌زنه یه آفتاب مهربون، از تو افق سر می‌زنه یه شب تو اوج تیرگی، ستاره رو نشون می‌دن تو دل شب، شب سیا، صُب میشه و اذون می‌دن میادو مرهم می‌ذاره به ساقۀ ملخ‌زده نماز حاجت بخونید، مردم شهر یخ‌زده! ☑️ @ShahrestanAdab
📸 یک عکس یادگاری از سه سال پیش در چنین روزی 🔸نخستین شب از | تهران - موسسه شهرستان ادب - آذرماه ۱۳۹۶ | 🔗 برای مشاهده تصاویر بیشتر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: shahrestanadab.com/Content/ID/7672 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره سی‌ویکم (گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب) ▪️این هفته در سی‌ویکمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از حذف نام نویسنده زن سیاه در تلویزیون بی‌بی‌سی، دروغ بریتانیایی‌ها درباره مطالعه کتاب، بازگشت هویت میلان کوندرا، جایزه جلال آل‌احمد و اوضاع زبان فارسی در پاکستان. از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید. مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایبنا، گاردین، ایندیپندنت و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است. 🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11339 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻میان برف‌ها (یک رباعی از #محمدرضا_وحیدزاده در سوگ آزاد و فرهاد خسروی دو نوجوان کولبر مریوانی) ▪️محجوب و نجیب و بی‌صدا خوابیده است دلگیر ز بی‌شرمی ما خوابیده است آن کودک کار را که دور افکندیم رفته‌ست میان برف‌ها خوابیده است ☑️ @ShahrestanAdab
🔻کتاب «پست طهران» تازه‌ترین اثر «هادی حکیمیان» منتشر شد ▪️کتاب نوشته توسط روانه بازار کتاب شد. رمان تازه این نویسنده یزدی با مشارکت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) به چاپ رسیده است. «پست طهران» قصه زندگی سرهنگی است که در دوران ستمشاهی زندگی می‌کند و دچار تردید می‌شود. او که از ارتش اخراج شده است، در روزهای آغازین نهضت امام خمینی به دنبال یافتن حقیقت است. سرهنگ در یکی از حجره‌های بازار تهران مشغول به کار شده است و حالا می‌تواند به گذشته کاری و دوران خدمت خویش بیاندیشد. در حقیقت حکیمیان از دل زندگی پرماجرای سرهنگ و خانواده و نزدیکانش شرایط سیاسی سال ۱۳۴۲ تهران و پیامدهای آن را روایت می‌کند. در حقیقت، رمان «پست طهران» برشی از زندگی خانواده‌ای پرماجراست اما روایت حول شخصیت سرهنگ شکل می‌گیرد: آنچه به فاصله ۵ ماه، ابتدا در دل سرهنگ رخ می‌دهد و بعدتر در صفحات پایانی کتاب به تصمیمی ختم می‌شود که از او قهرمان می‌سازد، قهرمانی که دوستان و خانواده‌اش را که زمانی از او انتقادهای مستمر داشتند، حالا به تعظیم وا می‌دارد. هادی حکیمیان متولد ۱۳۵۷ در شهر یزد، دانش‌آموخته رشته تاریخ است و پیش از این کتاب‌های «برج ناز»، «باغ خرمالو»، «خواب پلنگ» و «برج قحطی» را در انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسانده است. این نویسنده نامزد جایزه‌های معتبری چون کتاب سال، و قلم زرین بوده است. 🔗 برای تهیه این کتاب به فروشگاه اینترنتی مراجعه کنید: adabbook.com/پست-طهران ☑️ @ShahrestanAdab