eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
61 ویدیو
246 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
من هر روز مسافرم. از شهری به کشوری دیگر . من هر روز با قلمم مرزها را درمی‌نوردم و بال اندیشه را با خود به آن سوی کهکشان می‌برم.✨✨✨
«تو انتخاب من نبودی، سرنوشتم بودی تنها انگیزه‌ی‌ ماندنم در این وانفسای شلوغ در این زندگی بی‌اعتبار.» عباس معروفی؛ نامه‌های عاشقانه و منظومه عین‌القضات و عشق. @shahrzade_dastan
من اگر کتاب بودم دوست داشتم دنیای سوفی بودم. فلسفه یاد می‌گرفتم و هویتم را بهتر درک می‌کردم. شما دوست عزیز دوست داشتید جای چه کتابی باشید و در دنیای کدام کتاب قدم بزنید؟ @shahrzade_dastan
؟ رولان باروت در تعریف داستان می‌گوید: «داستان، جمله‌ای است طولانی و هرجمله داستانی است کوتاه.» داستان یعنی بازآفرینی رویدادها و حوادثِ به ظاهر طبیعی. داستان تکرار واقعیت‌ها نیست. داستان در اصل تخیلی است از واقعیت. داستان هم می‌تواند بازآفرینی رویدادهای واقعی باشد و هم غیرواقعی و ساخته ذهن انسان. داستان از قدیمی‌ترین قالب‌های هنری است که پیشینه بسیار کهنی دارد. انسان‌ها آن را به شکل‌های مختلفی برای هم نقل و بازگو کرده‌اند. از وقتی انسان‌های غارنشین بعد از یک روز پر شکار و پرتلاش کنار هم می‌نشسته، آتش روشن می‌کردند و رویدادها را برای هم تعریف می‌کردند، داستان بوده تا همین حالا که شکل‌های بسیار مختلفی به خود گرفته است. نویسندگان مختلفی به وجود آمده‌اند، داستان‌های شنیدنی زیادی خلق شده‌اند و عرصه‌های ادبیات بسیار گسترده شده است. طبق یک تعریف دیگر: داستان، ایجاد کردن شخصیت‌های تخیلی و توضیح روابط آن شخصیت‌ها و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.   داستان در ایران چطور به وجود آمد؟ پیدایش داستان به سبک کنونی را به قرن‌ها قبل نسبت می‌دهند. در کشور ایران، سعدی شیرازی (ملقب به شیخ اجل) داستان‌های زیادی را در قالب حکایات گلستان و بوستان روایت کرده است. مولوی در همان قرون، داستان‌های فلسفی می‌گفت منتها در قالب نظم. (داستان معمولاً قالب نثر دارد). قبل از همه اینها، عطار نیشابوری بود که داستان‌های فوق العاده خود را در قالب نظم درآورده بود. پنج گنج نظامی و شاهنامه‌ فردوسی نیز از مهم‌ترین نمونه‌های داستان است. کمی به عقب‌تر برویم. جایی که قرآن و انجیل حاوی داستان‌های زیبایی بودند. البته داستان‌هایی که مدنظر ماست، از نظر ساختار و محتوا با داستان‌های قدیمی متفاوت است. در این سلسله مقالات می‌خواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه داستان نویسی کنید. داستان کی تمام می‌شود؟ هیچ موقع انسان از داستان بی نیاز نخواهد شد. داستان‌ها دارای جنبه‌های پندآموز و عبرت انگیز در زندگی انسان‌ها هستند و به نوعی درس زندگی، یادگیری و تجربه بهتر زیستن را به انسان می‌آموزند؛ بنابراین هیچ عصر و دوره‌ای نمی‌توانید پیدا کنید که داستانی در آن خلق نشده باشد. ویژگی‌های داستان اگر چه اصول داستان نویسی، تغییرات بسیار زیادی کرده و نمی‌توانیم هیچ سفارش، توصیه یا قاعده‌ای برای آن در نظر بگیریم، اما به طور کلی هر داستان به طور معمول دارای ویژگی‌های زیر است: 1- (معمولاً) به نثر است 2- در داستان، تخیل به کار رفته است 3- هر داستان حادثه‌ای را نقل می‌کند 4- ساختار داستان بر رابطه علت و معلول استوار است 5- حجم آن مشخص است انواع داستان بد نیست قبل از اینکه بدانیم چطور باید داستان نویسی کنیم، انواع داستان را بشناسیم. معمولاً به جز داستان‌های غیرمتعارف یا خارج از تقسیم بندی‌های رایج، داستان به انواع زیر تقسیم می‌شود: داستان کوتاه داستان بلند رمان داستانک داستان فیلمی/عکسی داستان کوتاه نسبت به گذشته که مردم زمان زیادتری داشتند و وقت کمتری را در جاهایی مثل شبکه‌های اجتماعی می‌گذراندند، داستان کوتاه محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. داستان کوتاه نوعی از داستان است که هم حجم کوتاه‌تری نسبت به داستان بلند دارد. (معمولاً بین 3500 تا 12000 کلمه). فرق داستان کوتاه و بلند در این است که معمولاً در داستان کوتاه، نویسنده تنها برشی از حادثه یا واقعه را بیان می‌کند اما در داستان بلند، نویسنده زوایای متنوع و مختلفی از آن رویداد را بررسی می‌کند. در داستان بلند شخصیت پردازی بیشتری صورت می‌گیرد و دست نویسنده برای بسط داستان بازتر است. در داستان کوتاه، ایجاز و اختصار متن بسیار مهم است. باید بتوانید در کوتاه‌ترین زمان و با کمترین تعداد کلمات، مفهوم اصلی را به مخاطب منتقل کنید. بهترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان آنتوان چخوف نیکلای گوگول ارنست همینگوی خورخه لوئیس بورخس ساموئل بکت او. هنری گی دو موپاسان جروم دیوید سالینجر ریموند کارور ادگار آلن پو سر آرتور کانن دویل بهترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران محمدعلی جمالزاده از بهترین و بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران و ملقب به پدر داستان کوتاه در ایران است. جلال آل‌احمد، مهدی اخوان ثالث، محمود اعتمادزاده، صادق چوبک، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، صادق کرمیار، هوشنگ گلشیری، احمد محمود، بیژن نجدی و صادق هدایت از مشهورترین نویسندگان داستان کوتاه ایران هستند. داستان بلند در داستان بلند هم مثل داستان کوتاه، معنا و مفهوم، اهمیت زیادی دارد؛ اما برای حجم داستان معمولاً محدودیتی وجود ندارد. البته باید مراقب باشید که حجم زیاد، معنای اثر را تحت الشعاع قرار ندهد و به قول معروف «آب به داستانتان اضافه نشود». شخصیت‌ها و زمان در داستان بلند پیوسته در حرکت هستند،
شخصیت پردازی در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت می‌پذیرد و تا اندازه‌ای به خصوصیات رمان نزدیک می‌شود. از مشهورترین داستان بلندنویسان خارجی می‌توانیم به لئو تولستوی، فرانتس کافکا، هنری جیمز، ارنست همینگوی و از داستان بلند نویسان ایرانی به صادق هدایت، بزرگ علوی و نادر ابراهیمی اشاره کنیم. رمان رُمان چیزی بین داستان کوتاه و داستان بلند است. تعداد کلمات رمان در حدود 50 هزار کلمه است. در دو قرن گذشته، رمان تبدیل به یکی از مهم‌ترین اشکال ادبی شده‌است. کلمه «رمان» یک واژه فرانسوی است. رمان در معنای مدرن آن، زیرمجموعه داستان طبقه‌بندی می‌شود. گرچه به اشتباه تصور می‌شود که رمان، از داستان بلند بلندتر است. رمان نویسان ایرانی مثل زویا پیرزاد، نادر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی و مصطفی مستور را نام ببریم. داستانک داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه داستانی حتی کم حجم‌تر از «داستان کوتاه» است. داستانک نهایتاً باید بتواند در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته منظور و مفهوم خود را برساند. داستانک برای جذابیت خود باید عنصری غافلگیر کننده یا شوکه کننده داشته باشد یا حاوی شوخی یا نمایش لحظه‌ای باشد. مثلاً به داستانک زیر توجه کنید: وقتی بیدار شدم تمام تنم درد می‌کرد و می‌سوخت. چشم‌هایم را بازکردم و دیدم پرستاری کنار تختم ایستاده است! او گفت: «آقای فوجیما. شما خیلی شانس آوردید که دو روز پیش از بمباران هیروشیما جان به در بردید. حالا در این بیمارستان در امان هستید». با ضعف پرسیدم: «من کجا هستم؟» آن زن گفت: «در ناگازاکی» @shahrzade_dastan
📒📒📒 تجارب نویسندگان؛ «اسماعیل کاداره» «نوشتن از تجربه‌های زندگی» نوشتن نه کاری خوشایند است، نه ناخوشایند. حالتی بین این دو دارد. تقریباً زندگی ثانوی است. من راحت می‌نویسم؛ اما همیشه از این که شاید خوب ننوشته باشم، می‌ترسم. شما به یک خلق و خوی ثابت نیاز دارید. هم شادی و هم ناراحتی برای ادبیات مضر است. وقتی شاد باشید، می‌خواهید سبک شوید و سر‌به‌هوا می شوید و وقتی ناراحت باشید، دیدتان مضطرب و آشفته می‌شود. اول باید زنده باشید؛ زندگی را تجربه کنید و بعد درباره‌ی آن بنویسید. @shahrzade_dastan
یک قاچ کتاب📚 می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اينکه توی يک تکه جا، هی بروی و برگردی، تا پير بشوی و ديگر هيچ؟! يا اينکه طور دیگری هم توی دنيا می‌شود زندگی کرد؟ 📓 صمد بهرنگی @shahrzade_dastan
نوشتن مثل نفس کشیدن است. کلمه به کلمه دنیا آفریدن و خلق کردن است. به راستی که قلم جادو می‌کند و جهانی خلق می‌کند پر از احساس و شخصیت. نویسنده‌ای که ننویسد، مثل مرده‌ای است لب پرتگاه که هر لحظه امکان مرگش وجود دارد. پس قلم به دست بگیر و فکر و اندیشه‌ات را به روی کاغذ بیاور. اولین نوشته‌ها مهم نیستند. بعدها از هر صفحه از نوشته‌هایتان جهانی خواهی ساخت که خودت هم تصورش را نخواهی کرد. @shahrzade_dastan
دنيا کوچکتر از آن است که گم شده اي را در آن يافته باشي هيچ کس اينجا گم نمي شود آدم ها به همان خونسردي که آمده اند چمدانشان را مي بندند و ناپديد مي شوند يکي در مه يکي در غبار يکي در باران يکي در باد و بي رحم ترينشان در برف آنچه به جا مي ماند رد پائي است و خاطره اي که هر از گاه پس ميزند مثل نسيم سحر پرده هاي اتاقت را شاعر: عمران صلاحی🌱🌱 @shahrzade_dastan
بسیاری از نویسندگان معروف دنیا عادت هایی عجیب و غریب دارند و از چیزهایی جالب الهام می گیرند.   جیمز جویس «جیمز جویس» عادت داشت که زمان نوشتن به روی شکم بخوابد. او یک قلم آبی بزرگ برمی داشت و پیراهن سفید می پوشید. البته به هر حال نمی توان این عادت را عجیب دانست و احتمالا او بخاطر مشکل نزدیک بینی چشمان خود این کار را انجام می داد. مداد ضخیم آبی به او کمک می نمود که آنچه را که در حال نوشتن است ببیند و پیراهن سفید نیز بر روی کاغذ او انعکاس نور روشن ایجاد می کرد.   ویرجینیا وولف  «ویرجینیا وولف» هر روز ساعت 2:30 صبح شروع به نوشتن می کرد. او به صورت ایستاده پشت میز خیلی بلندی می نوشت. به این ترتیب وی می توانست نوشته خود را هم از فاصله نزدیک و هم از فصله دور ارزیابی کند.  این عادت عجیب او به دلیل رقابت با خواهرش «ونسا» که به شکل ایستاده نقاشی می کرد در «ویرجینیا وولف» ایجاد شد. به این ترتیب او در هیچ موردی نمی خواست از خواهرش عقب بماند.   فرانس کافکا «فرانس کافکا» روشی رادیکال برای تحریک ایده های خلاقانه خود داشت. او خود را در حد مرگ خسته می کرد. بعد از کار او از ساعت 11 شب شروع به نوشتن می کرد و نهایتا در 6 صبح می توانست نوشتن را تمام کند.   ترومن کاپوتی «ترومن کاپوتی» شخصی نسبتا خرافاتی بود که اغلب با چیزهای عجیب و غریب درگیر می شد. او هرگز روزهای جمعه شروع به نوشتن نکرد یا نوشته خود را به پایان نرساند. علاوه بر آن اگر در هتل، اتاق شماره 13 به او تعلق می گرفت، آن را عوض می کرد. یکی دیگر از عادت های خرافی اش این بود که هرگز بیش از دو ته سیگار در زیرسیگاری نباشد. او همیشه یک سیگار یدکی در جیب پالتوی خود داشت. ادامه دارد... @shahrzade_dastan
دنیا هنوز چیزهای خوب زیاد دارد. ‌کمی خوب ببین و خوب گوش تیز کن. 🌱🌱