تفاوت تمثیل با نماد
قسمت اول
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
تمثیل نوعی تصویر نگاری است که رد آن مفاهیم و مقاصد اخلاقی از پیش شناخته شدهای از روی قصد اشخاص، اشیا و حوادث منتقل میشود. در حالی که نمادگرایی تجسم احساس هستیها و ماهیتها است که قبلاً درک نشده باشد و جز به شکل نمادین خاصی هم قابل درک نباشد.
در تمثیل از ذهن به عین میرود و در نماد از عین به ذهن. در تمثیل برای مفهوم ذهن مرگ مثال عینی آورده میشود و در نماد مفهوم عینی خورشید تسری داده میشود و ذهنیتی را در بر میگیرد. در بعضی از رمانهای معاصر این خصلت تمثیلی به شخصیتها گیرایی و جذابیت میدهد. مثل شخصیت رمان کور و موجود اثیری و شخصیتهای دیگری که در تماس و رابطه مستقیم با آنها هستند. در بعضی دیگر این شخصیتهای تمثیلی جنبه کاریکاتور وار پیدا میکنند. مثل شخصیتهای رمان مزرعه حیوانات اثر جورج اورول نویسنده انگلیسی. رمان دیگر نظیر سالار مگسها اثر ویلیام گلدینگ شخصیتهای تمثیلی تصویر کننده خوبی و شر هستند و غلبه شر بر نیکی را مجسم میکنند. جاشوها در رمان نهنگ سفید اثر نویسنده آمریکایی جنبه نمایشی به یاد ماندنی و نیرومندی دارند. از جمله داستانهای تمثیلی مجموعه داستانهای هابیل و چند داستان دیگر نوشته میگل داوناموتو از شخصیت این داستانها همه شخصیتهای جانشین شونده و دو بعدی هستند و خصوصیت تمثیلی دارند.
ادامه دارد
📚عناصر داستان
✍جمال میرصادقی
#نماد
#تمثیل
#شخصیتهای_تمثیلی
#انواع_شخصیتها
@shahrzade_dastan
تفاوت تمثیل با نماد
قسمت دوم
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
به طور کلی معنای نوع داستانها اغلب زیر تاثیر و نفوذ شخصیتهای تمثیلی آنها است و پیرنگ داستانها کمتر مورد توجه نویسنده است. شخصیت قوی داستانها خواننده را مطلوب میکند و فقدان و یا سستی پیرنگ کمتر حس میشود.
اوناماتو آنجا که در مقام داستان نویسی بر میآید دقیقاً غرضش نوشتن داستان نیست. داستانهای او به معنای معهود کلمه داستان نیستند. یعنی طرح و پیرنگ ندارند یا عبارت دیگر طرح و پی رنگهای بی ماهیت وجود دارد. این طرح چنان است که بر خود نویسنده هم آشکار نیست و همچنان که به پیش میرود به دست شخصیتهای داستان بافته میشود. در داستانهای امروزی به طور کلی شخصیتهای تمثیلی با شخصیتهای نمادین اغلب با هم آمیختهاند و جدا کردن آنها از هم دشوار است. اغلب داستانهای تمثیلی در طرح کلی تمثیلی اما جابجا نمادین هستند. مثلاً در رمان بوف کور در بافت کلی میتوان شخصیتهای آن را تمثیل خواند. اما هدایت جابهجا هر جایی که ضرورت داشته از نماد نیز استفاده کرده است. مثلاً مردی که با سایه خود حرف میزند با رویاها و خیالات خود سرگرم است میتواند جنبه تمثیلی پیدا کند. همینطور موجود اثیری و زن لکاته و پیرمرد خزر پنزری هر کدام میتواند تمثیلی از شخصیتهای واقعی باشد. اما از طرف دیگر شخصیتها نماد مفاهیم اخلاقی و کیفیتهای روحی و روشنفکرانه خاصی نیز هستند. میتوان آنها را به عنوان شخصیتهای نمادین نیز فرض کرد.
📚عناصر داستان
✍جمال میرصادقی
#نماد
#تمثیل
#شخصیتهای_تمثیلی
@shahrzade_dastan