گشایش کارگاه رمان نویسی در اداره کل فرهنگ و ارشاد استان اردبیل در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳
به امید درخشش داستان نویسان اردبیلی در این رویداد فرهنگی👏👏👏
@shahrzade_dastan
زندگی مردم کاراییب چیزی شبیه داستانهای تخیلی است. سخت کار کنید؛ مثل اکثر پیشہ ورها مثل نجاری و آهنگری، نویسندهها نیز باید سخت کار کنند. شاید نشستن پشت میز تحریر به سختی همین کارهای فیزیکی باشد و در بعضی شرایط به مراتب از آن سختتر باشد. شاید شما بگویید نشستن پشت میز تحریر کار سادهای است ولی اگر بخواهید ساعتهای متمادی این کار را ادامه دهید، اصول و اساسی را میطلبد که باید قوانین آن را یاد بگیرید. «مارسل پروست میگفت: در نویسندگی و خلق آثار عالی تنها ۱۰ درصد مربوط به الهام و استعداد است و ۹۰ درصد بقیه آن به عرق ریختن نویسنده برمی گردد. از زمان نوجوانی شروع کنید؛ از ژوان بوش» نویسنده اهل جمهوری دومنیکن شنیده بودم که میگفت: نویسندگی یک شغل دائم است و انجام آن نیاز به تکنیکها و روشهای خاصی دارد. او عقیده داشت بسیاری از تکنیکهای نویسندگی باید مثل کارهای دیگر روزمره از صبح زود اجرا شود و نظم خاصی داشته باشد. به عقیده من در اصل نویسندهها مثل طوطی هستند و یادگیری حرف زدن را باید به طور منظم انجام دهند و این کار از زمان نوجوانی باید شروع شود؛ چون طوطیهای پیر دیگر یاد نمیگیرند حرف بزنند. به جای حاشیه به نوشتن فکر کنید.
مارکز
@shahrzade_dastan
شهرزاد داستان📚📚
#چالش_هفته سلام دوستان شهرزادی. لطفا این هفته ادامه جمله بالا را که یکی از جملات ویرجینیا ولف هست ر
منتظر داستانهای زیبایتان هستم.
Ali-Fani-Ziyarat-Ashoura (1).mp3
11.65M
شب دوم محرم_ زیارت عاشورا
به یاد حضرت مسلم بن عقیل
سلام دوستان شهرزادی. از اول ماه محرم به مدت چهل شب برای برآورده شدن حاجات همه اعضا متوسل میشویم به امام حسین (ع) و زیارت عاشورا را با هم میخوانیم.
التماس دعا
@shahrzade_dastan
شاعرانه
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
جام شراب عشق کو تا که به می وضو کنم
پشت کنم به عالمی جانب دوست رو کنم
ای تو همه نیاز من قبله من نماز من
نیست میسرم که با غیر تو کفتگو کنم
گر همه خرمی رسد بی تو وبی حضور تو
بگذرم از نشاط دل با غم عشق خو کنم
ماه صیام و روزه ام روزه ز هر چه غیر او
روزه گشاست یار من روی به سوی او کنم
زاهد شهر گر کند منع شراب گو بیا
تا که به کیمیای می جان تو شستشو کنم
قطره ای از شراب جان گر برسد به جام دل
کشتی باده آورم در خم و در سبو کنم
آتش و گنج عشق تو شادی هر دو عالمم
چیست گرانبهاتر از دوست که آرزو کنم
✍دکتر مهدیه الهی قمشه ای
۱۹ تیرماه سالروز درگذشت این بانوی شاعر ایرانی است.
@shahrzade_dastan
از پیامهای لبریز از مهر و محبت شما👆
حقیقتا هیچ چیزی من رو غیر از خواندن پیامهای شما خوشحال نمیکنه. با خواندن پیامهای شما دلگرم میشم به ادامه مسیر. ممنون که هستید. 🙏🌹
مهرتان مانا و مستدام دوستان عزیزم.
@shahrzade_dastan
صحنه در داستان
قسمت اول
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
ذهن بسیاری از نویسندههای پُرکار و شناخته شده همیشه درگیر صحنه در داستان بوده .است .پی. جی. وودهاوس که بیش از شصت سال آثار پرفروش خلق کرده در کارش فقط یک راز :دارد ساختن صحنه ای جذاب که مثل یک آهن ربا همۀ داستان را دور خود جمع کند. او میگوید: دوست دارم به صحنه ها فکر کنم برایم مهم نیست که ممکن است احمقانه .باشند آن قدر از آنها دور و به آنها نزدیک میشوم تا سرانجام کاملاً باورپذیر شوند و در داستان جا بیفتند یک چیز جدید با این فکر شروع شد که جالب خواهد بود اگر یک نفر در تاریکی یک زبان سرد را لمس کند منظورم زبان یک گاو نر است نه زبان
-آمیزاد - و فکر کند دارد زبان یک جنازه را لمس میکند.
این همان حادثه ای است که در میانههای روایت یک چیز جدید برای باکستر ، منشی لرد امزورث ، اتفاق میافتد و - بعدِ این که حوادث را به گونه ای هدایت شده پشت سر هم میچینم و مقدمه چینی میکنم - خیلی هم طبیعی به نظر میرسد.
شاید شما مثل پی جی وودهاوس کارتان را با یک صحنه شروع کنید شاید هم اول پیرنگ داستان را مشخص و بعد آن را به صحنه های مختلف تقسیم بندی کنید در هر صورت هر صحنه ای باید این عناصر را در خود داشته باشد:
۱. شخصیتهایی با وضوح و دقت معرفی شده؛
۲ برخورد و کشمکشی که نوشته تان را فعال نگه دارد؛ گویی هر ممکن است اتفاقی بیفتد؛محدوده زمانی چه موقع؛
۴. محدوده مکانی (کجا)؛
لحظه
۵ محدوده حسی حال و هوای ویژهٔ آن صحنه در داستان شاید مطالعهٔ معناهای مختلف کلمهٔ صحنه از روی فرهنگ لغات به شما کمک کند.
۱. یکی از بخشهای ،نمایش به خصوص (الف) بخشی از یک عمل که در خلال آن هیچ تغییری در مکان و هیچ انقطاعی در پیوستگی زمان به وجود نمی آید (ب قسمتی از نمایش یا روایت که وضعیت و موقعیت یا گفت وگویی واحد یا خرده روایتی فرعی را معرفی میکند.
۲ مکانی که در آن عمل داستانی یک ،نمایش داستان و غیره اتفاق می افتد به عبارت دیگر محل وقوع عمل داستانی.
آنچه به عنوان واقعیتی تام و تمام یا حتی به عنوان جزئی از آن واقعیت در نظر گرفته میشود؛ مانند یک صحنهٔ جنگلی یک صحنه آمریکایی و غیره.
هر صحنه را مثل یک دنیای کوچک در جهان بزرگ داستانتان فرض کنید که یک شروع دارد، یک میانه و یک پایان معمولاً آغاز و پایان در تضاد قدرتمندی با یکدیگر قرار دارند و در فاصلهٔ میان آنها اتفاقهای خوب و بد شکل میگیرند.
ادامه دارد
📚حرفه داستان نویس۳
✍فرانک ای دیکسون/ساندرا اسمیت
#صحنه
#صحنه_در_داستان
@shahrzade_dastan