eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
187 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
از ما سلام بر تو و از تو جواب ما چون می رسد فقط به شما انتساب ما آقا سلام بر تو و اجداداطهرت بالاترین عبادت ما و ثواب ما شاد است در ولادت تو گرچه پشت ابر جانها فدات ای پدر آفتاب ما هستیم ما به فضل نگاهت امیدوار در طولِ لحظه لحظۀ یوم الحساب ما شکر خدا که روزیِمان هم شما شدید ذکر شماست روزیِ ما نان وآب ما نذر تو خوانده ایم به لب آیه های نصر تبریک گفته ایم همه بر امام عصر : در برج ولايت آمده است به به كه چه زيبا پسري آمده است بر و بر آلِ محمّـد صلوات ای شيعه آمده است صلي الله عليک يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام و عرض ادب... صبحتون بخير... ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک🌹
دلـم هوای تو کرده هوای آمدنت صدای پای تو آید صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کـودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمـر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت نیامدی و دلـم را شکستی ای مولا چه نـذرها که نکـردم برای آمدنت : آسمـان در گوشه ی قلبش نـوشٺ هر که می خواهد دلش بوی بهشٺ دامـن بگـیـرد روز و شب باغ جـنـٺ گـردد او را سـرنـوشت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد تا اینکه آید ذکر بر لبانم شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقـا بیا تـا در میـان قلب شیعـه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد : ای کاش دلم فرش عبورت گردد یک روز شرفیاب حضورت گردد تاریخ ولادتت شود زیباتر این جمعه اگر روز ظهورت گردد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
آن روز که ما را ز گل خام سرشتند در مدرسه ی عشق شما نام نوشتند چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند جز عشق تو دگرم هیچ ندادند آقا همه جا نام شما ورد زبان است بر منتظرت هجر شما بار گران است آن غایب حاضر که رهش راه نجات است او یوسف زهراست که در قید حیات است وصل تـو بهاریست که پاییز ندارد روی تو جمالیست که مه نیز ندارد آقا دل ما شعبه ای از عشق وصالت خارج ز شمار است همه لطف و کمالت : حتی "سه شنبه ها" تو نباشی برای من دلگیری اش برابر با "عصر جمعه" است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
تنهایی یک مرد را اینجا نمی فهمند حتی جواب خوب بودن را نمی فهمند دربین آن شهری که ظلمت حاکمش گشته همسفره ات باشندجذامیها نمی فهمند وقتی همه درفکردنیایند و بی دین اند تقسیم مالت با خدا آنها نمی فهمند حتی به روی دوش پیغمبر تو را دیدند اما چرا قدر تو را مولا نمی فهمند تنهاترین سردار اسلامی و بی لشکر وقتی که یارانت بجزدنیا نمی فهمند مظلوم بودی آنقدر آقای ما آن قوم درپیش جدّت دفن گردی را نمی فهمند آنهاکه تیری میزدندبرجسم بی جانت حال حسین وزینب وسقا نمی فهمند آخربه روی داغ تومرهم نهد تا او نیاید قدر تو آقا نمی فهمند : 💔 نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان را سپید کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
اوّل صبح، سلامی به تو مولای خودم عرض عشقی به تو شاهنشهِ والای خودم میزنم بوسه به خاکی که گُذار تو بُوَد با تو مشغولم و خوش،در سر و سودای خودم چون امام است پدر،چون که امام است شفیق رخصتم ده که بگویم به تو: بابای خودم بی‌قرار و به وَلَه، تشنه‌‌‌ی آغوشِ تو اَم حُسنِ وجه تو شده قبله‌ی زیبای خودم به وجودِ تو فرو ریخته از ابر، مَطَر آسمان، گوش به فرمان تو آقای خودم در غلامیّ تو من یافته‌ ام بودن را در گداییّ تو پیدا شده معنای خودم زنده ام تا که به دور تو بچرخم در طواف تو چه زیبا شده مَحیای خودم دیر یا زود شود جمع مرا سفره‌ی عُمر مِهر تو هست یقین،توشه‌ی فردای خودم در تو گردیده خلاصه‌، همه‌ی خوبی‌ها اَلسّلام ای پسرِ حضرت زهرای خودم پَرِ خود باز کن ای حضرت طاووس بهشت شده ام پاک، گرفتارِ تو لیلای خودم دستپاچه شده‌ام، بر قدمم میکوبم اَلعَجَل، اَلعَجَل ای مُنجیِ یکتای خودم : 💔 گله‎ای نیست اگر این همه آواره شدیم تا زمانی که نیایی تو، سر و سامان نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
آن روز که ما را ز گل خام سرشتند در مدرسه ی عشق شما نام نوشتند چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند جز عشق تو دگرم هیچ ندادند آقا همه جا نام شما ورد زبان است بر منتظرت هجر شما بار گران است آن غایب حاضر که رهش راه نجات است او یوسف زهراست که در قید حیات است وصل تـو بهاریست که پاییز ندارد روی تو جمالیست که مه نیز ندارد آقا دل ما شعبه ای از عشق وصالت خارج ز شمار است همه لطف و کمالت : حتی "سه شنبه ها" تو نباشی برای من دلگیری اش برابر با "عصر جمعه" است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حسرت اینبار مرا از نفس انداخته است شوق دیدار مرا از نفس انداخته است از فراقت چه بگویم؟ که نگفتن بهتر زخم بسیار مرا از نفس انداخته است آمدم جمعه ی این هفته نفس تازه کنم دیدم انگار مرا از نفس انداخته است ندبه های سحری شاهد غمهایم شد دوری از یار مرا از نفس انداخته است روضه خوان روضه بخوان، مادرسادات چه شد؟ خون مسمار مرا از نفس انداخته است یاد که میافتم دل من می لرزد در و دیوار مرا از نفس انداخته است وسط روضه ی زهرا غم سنگین صد و ده بار مرا از نفس انداخته است با دل خسته ی خود مادر ما گفت درد خود را همه شب فاطمه با مهدی گفت : 💔 خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شب یلدایم اگر باتو سپر شد یلداست یا اگر این شب من باتو سحر شد یلداست ما که عمری زده ایم دم زِ فراق تو اگر بعد از این شامِ سیَه خَتمِ سفر شد یلداست ما که خود چلّه نشین تو شدیم آقاجان این شب چلّه اگر از تو خبر شد یلداست شب نشینی و کنار دِگران خوب اما با تو و عشقِ تو گر جمله به سر شد یلداست ای خدایِ کرم و جود و مُحبت از کرم، بر من اگر از تو نظر شد یلداست همچنان در خطر تهدیدند آن دَمی که زِ شما دفع خطر شد یلداست ⁹چون شهیدان تو ای شَهدِ شهادت نوشان سینه ام گر به دفاع از تو سپر شد یلداست حرف آخر اگر این چشم من ای صاحبِ اشک امشبی بَهرِ غَمِ جَدّ تو تَر شد یلداست : 💔 کتاب حافظم را باز، واکردم چه فالی شد الا یاایهاالساقی ادرڪاساً  تمام آرزوهایم گره خورده به شب یلدا حرم بودن، حرم بودن شب یلدا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم میرسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم میرسد روزی که می‌سازیم، صحنت را بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم از مزارت گَردِ غم یک روز، جارو می‌شود خاکـهای روی آن را مُهر تربت می‌کنیم ما حصارِ ظلم را از دورِ قبرت می‌کَنیم زائرانت را از این دیوار، راحت می‌کنیم عاقبت یک روز، از درگاهِ پرچمِ گنبدْ طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت می‌ایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم لذتِ بوسیدنِ دستِ ضریحت را حسن با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم ما برای روضه خوانی بین جمع زائران در حرم هر روز، یک مداح دعوت می‌کنیم در حیاطِ صحنِ تو آنقدر، سینه می‌زنیم بعد از آن در سایه سارت استراحت می‌کنیم در میانِ کوچه‌ی بغضِ تو هیئت می‌زنیم در عزای مادرت ذکر مصیبت می‌کنیم بغض کردن از غریبی مزارت کافی است میرسد روزی که آخر ترک عادت می‌کنیم میرسد روزی که ما در سرزمین مادری از ظهورِ حضرت حمایت می‌کنیم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک.🌺🌸
آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد کاش می آمد و از دور تماشا می کرد فال من، یوسف گمگشته اگر می آمد با دل مرده ی من کار مسیحا می کرد گرچه پرونده ی اعمال سیاهی دارم کاش می آمد و با این همه امضا می کرد من اگر منتظر واقعه ی او بودم کِی قرار دل ما امشب و فردا می کرد کاش می آمد و یک شب وسط سینه زنی در عزای پدرش ناحیه نجوا می کرد شب هشتم وسط روضه ی اربا اربا گریه بر تشنگی می کرد من یقین دارم اگر کرب و بلا داشت حضور بر سر نعش یاری بابا می کرد یا که در هلهله ی آن همه نامحرم هرز ما کمک می کرد : زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست مباد شاهد جان دادن پسر، پدری ...😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام