eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
74 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 سلام زیباترین آرزوی من تو چقدر معطری که نامت دهانم را پر از بوی نرگس می کند و یادت قلبم را سرشار از شمیم یاس می سازد و مهرت جانم را مملو از عطر رازقی می کند ... 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد 🦋 با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدی تازھ‌ کنیم^^؟ 💚 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🌺 همیـشه لبخنـد روی لبهایـش بود و مثـل نور همیشگـی بود همیـشه کار و اوقات فراغتـش را از هـم جدا میکـرد و بعـد از اتمام کار ، از اولیـن لحظه ای که به خانـه می آمـد ، برای خـبر گرفـتن از ما و یا هماهنگـی برای سرگرمـی های دوستانـه به ما زنـگ میزد . همیـشه وقتی نبود ، احسـاس ناراحتی میکردیـم چون با حضـورش بین دوستـان ، احسـاس برادری بیشتری بینمـان ایجـاد میشد ..... به نقل از جمعی از دوستانِ 🌙 شـهـیـد احـمـد مـشـلـب شادی روحشون صلوات 🍃 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
سلام امام زمانم❣ چگونه بی ‌تو جهان را پر از ستاره‌ کنم؟ چگونه این همه درد تو را نظاره کنم؟ میان تلخی این روزگار،مهدی جان دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | بابای قهرمان من 🌺 بخش‌های جذاب و دیدنی دیدار فرزندان شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب ‌کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔥 یک گناه ساده !! تصورش را هم نمی‌کنیم؛ که یک سوم عذاب‌های برزخ مربوط به این‌ گناه است، و قادر است تمام اعمال خیر انسان را نابود کند! 🌿استاد محمد شجاعی کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️🌱• •○ دختر آمد حیف مادر می رود 💔🕊 🦋 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
یه‌جـٰآنوشته‌بود شَھآدت‌یڪ‌مقآم‌روحیست ! دنبـٰآلِ‌گلولہ‌خوردن‌نبـآشید .. رآستم‌میگفت! حآج‌قآسم‌ قبل‌ازشَھآدتش.. شھیدِزنده‌بود کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
❤️سلام_امام_زمانم ❤️ ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار 🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد 🦋 با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدی تازھ‌ کنیم^^؟ 💚 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
✨🕊🌷☘ 🕊مادرم هرگاه خواستی شهـ🌷ـادتم را به رُخِ انقلاب بکشی ؛ حضرت زینب را بیاد آور ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند روزی دگر تا سالگرد سردار دلها باقیست و باز یادآوری اندوهی که هیچ گاه فراموش نمی شود. یاد شهدا خصوصا سردار دلها حاج قاسم با صلوات🌹 💠 انسان با دیدن این چند ثانیه خنده‌‌، اشک می‌ریزه! خنده هایت دل میبرد...💔 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
🍃🌸دختر خانمی روی تابوت یکی از شهدای غواص نوشته بود: «پدرم را قانع کن چادر بپوشم»... کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
ای شقایق های آتش گرفته دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را برخود دارد ، آیا آن روز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما نیز ، سرود شهادت بسراید ؟ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
هدایت شده از گسترده حنانه
❗️❗️کاردرمنزل💰💳ویژه خانمهای خانه دار📣📣📣📣 آموزش تمام هنر های دستی آموزش خیاطی آموزش سرویس آشپزخونه آموزش نمد دوزی نظم دهنده خانه واتاق ومغازه و... خانم خونه بزن رو هنر مورد علاقت دستت توجیب خودت باشه👆👆👆
هدایت شده از گسترده حنانه
آموزش مجازی هنر های دستی همراه با 🤩آموزش از این راه🤩 😱😱 🍉همه دوره های بالا👆👆 فقط ۱۰هزار تومن😍 https://eitaa.com/joinchat/3683975292C6c34a94efa وکلی هنر دیگ برای همه سلیقه ها☺️ بدو که جانمونی🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فرا رسیدن ایام سوگواری حوراء الانسیه ،سیده زنان عالم هستی ،حضرت فاطمه زهرا (س ) بر همه شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت باد. 🖤اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🖤 🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷چهارشنبه های امام رضایی🌷 🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃 🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری #مادر_شهید_محمد_معماریان #نویسنده_اکرم_اسلامی
🌹🍃 🌷🕊 فصل سوم...( قسمت سوم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 اولین بیمارستان محمد را پذیرش نکردند گفتند کار ما نیست بچه نمی ماند حالا من زار می زدم آقا جان خون خونش را می خورد و کاری از دستش بر نمی امد محمد را هی توی بغلم تکان می دادم ولی بچه صدایش در نمی امد گاهی یک نفس نصفه نیمه می کشید رفتیم جای دیگری همان شد بیمارستان بعدی همان یادم رفته بود کفش به پایم نیست. از در بیمارستان تا تخت معاینه می دویدم ولی بی فایده بی حاصل. نشان به آن نشان که بیشتر از ده تا بیمارستان را سر زدیم همه دست رد به سینه مان زدند ولی مادر مگر از بچه اش قطع امید می کند هزاری هم دکترها بگویند کاری از دستمان بر نمی آید همین طور که مادر چشم از بچه اش بر نمی دارد خدا هم بنده اش را وا نمی گذارد توی یک بیمارستان پرستاری دلش به حالم سوخت و محمد را پیچید لای شال پشمی اش. شال را دور محمد محکم کردم یکهو یاد ننه آقا افتادم از خودم پرسیدم اشرف سادات امروز چند شنبه اس؟ چشم هایم روی هم فشار دادم و سعی کردم یادم بیاید چند شنبه است فایده نکرد از آقا جان پرسیدم خیره شد به یک گوشه و بعد از چند ثانیه تامل جوابم را داد سه شنبه بود تا نفسم قطع شود مدام گفتم یا ارحم الراحمین داشت صبح می شد و ما در راه بیمارستان کودکان بودیم یک بیمارستان کودک توی میدان امام حسین که ان موقع بهش می گفتند میدان فوزیه قبول کردند انجا بستری اش کنند محمد را خواباندند روی تخت ملافه ابی بد رنگ روی تخت را چنگ می زدم دستم را رساندم کنار صورت طفل معصوم و بی صدا اشک ریختم می ترسیدم طوریش شده باشد جواب اوستا حبیب را چه می دادم؟ توی فکر و خیالات خودم بودم و چشم از محمد بر نمی داشتم که دکتر امد بالای سرش و معاینه اش کرد بعد هم چند تا آزمایش ازش گرفتند دکتر با تاکید به پرستار گفت که جوابش را زود می خواهد تا جواب آزمایش ها آماده شود صدای راهروی بیمارستان را رفتم و امدم یک جفت دمپایی داده بودند بهم دست خودم نبود پاهایم را می کشیدم روی زمین و صدا می داد به اندازه پا بلند کردن و قدم برداشتن هم برایم قوت نمانده بالاخره جواب آزمایش امد دکتر مرا صدا زد و چند تا سوال پرسید و دیگر حرفی نزد بعدش هم بچه را بردند بخش های مراقبت های ویژه و گذاشتند توی یک دستگاه که دور تا دورش شیشه بود عاجز شده بودم و فقط می گفتم یا ارحم الراحمین آقا جان دلداری ام می داد می گفت همین که بچه رو اینجا پذیرش کردن خدا رو شکر امیدی هست هر چه کرد حریفم نشد بروم خانه کمی استراحت کنم یک روز تمام ماندم گوشه حیاط هر جا که کسی کاری به کارم نداشت هی فکر می کردم این مریضی چه جور مریضی است؟ بچه چطور می شود چه قدر طول می کشد خوب بشود چند روز باید بماند توی دستگاه چند روز باید بمانیم بیمارستان همه این جواب ها هر چه بودند فرقی نمی کرد مهم این محمد خوب شود حتی شده یه ماه بمانم گوشه بیمارستان. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌹|شهید یوسف گلکار ✍️ خرید عروسی ▫️برای خرید عروسی رفتیم بازار، خانواده هر کاری کردند یوسف حلقه برنداشت و گفت: طلا برای مرد حرامه و من نمی‌خواهم از همین حالا زندگی‌ام بر پایه حرام باشه... یوسف هر وقت میوه یا خوراکی واسه منزل می‌خرید، می‌گذاشت توی یک پلاستیک سیاه، می‎گفت ممکن است کسی ببیند و هوس کند، ولی توان خرید نداشته باشد... 📚 راوی: همسر شهید کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
💚 ای تجلی آبی ترین آسمان امید دلـــــها به یاد می تپد و روشــــنی نگاه به افق ظهـور توست بیا و گـرد را توتیای چشــمانمان قرار ده 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد 🦋 با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدی تازھ‌ کنیم^^؟ کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار نه انگار دیروز یکی خورد به دیوار... 🎤 حاج مهدی کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
✨✨✨ چہ زیبا گفت این شیر مرد: یادمون باشه! که هرچی برای خُدا کوچیکی و افتادگی کنیم•• خدا در نظر دیگران بزرگمون میکنه... کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا برات نگران نباشم که نفست گاهی برنمیگرده😭💔 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~--
هدایت شده از گسترده حنانه
💞فروشگاه همواره تخفیف آرکا💞 همیشه یه چیز خاص براتون داریم چون لایقش هستین👸 خریدتون‌رو به تجربه ای خوب تبدیل میکنیم😊 هر چیزی میبینی تخفیف داره💃 خرید بالای ۱۹۰ تومن ارسال رایگان داخل قم فقط کافیه یکبار امتحان کنی😉 🍥میخوایی محصولات جذاب دیگه رو ببینی؟⬇️ https://eitaa.com/joinchat/3743744064C7fef9c84cd
هدایت شده از گسترده حنانه
بیا پشیمون نمیشی😜🤩 https://eitaa.com/joinchat/531693601C8b9b086438 میخوایی صورت صاف و موهای پرپشت داشته باشی؟😊 هر چیزی میبینی اینجا داره🤩☺️
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃 🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری #مادر_شهید_محمد_معماریان #نویسنده_اکرم_اسلامی
🌹🍃 🌷🕊 فصل سوم...( قسمت چهارم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 بالاخره بعد از یک شبانه روز که محمد توی دستگاه بود دکتر به حرف امد و گفت: بیماری بچه شما مننژیت مغزی است علتش هم آمپول های فشاری بوده که سر زایمان به مادر زنده اند برای زنده ماندن محمد هم فقط یک راه داریم باید اب کمرش را بکشیم و به احتمال ۹۵ درصد بچه بعد از آن فلج می شود زنده می ماند ولی فلج و از من خواست رضایت نامه امضا کنم همین قدر صریح و عادی. انگار مثلا دارد می گوید الان روز است و نود درصد چند ساعت دیگر شب می شود ما زنده ایم و فقط هوا تاریک شده حرف هایش مثل پتک می خورد توی سرم بعید است حالا زنده باشد خدا ازش بگذرد بند دلم را پاره کرد بنده خدا می توانست کمی ملاحظه دل من مادر را بکند سنی هم نداشتم بیست، بیست و یک سالم بود به زور خودم را سر پا نگه داشته بودم با این حال ایستادم رو به روی دکتر و گفتم اجازه نمیدم شما بگو نود و پنج درصد احتمال داره بچه خوب بشه و فقط پنج درصد ممکنه فلج بشه محاله بذارم به بچه دست بزنین خدا خودش می دونه من نمی توانم از بچه فلج نگهداری کنم می ترسیدم حتی از پنج درصد احتمال فلج شدن بچه می ترسیدم چه برسد به چیزی که دکتر می گفت دکتر سرش را تکان داد هر طور خودتان می دانید دستور داد محمد را مرخص کنند آن ها هم مثل آب خوردن بچه را از دستگاه در آوردند و گذاشتند توی بغلم وسط بیمارستان خشکم زد آقا جان که صدایم زد به خودم امدم و برگشتم نگاهش کردم مستاصل ایستاده بود وسط راهروی بخش و توی دستش عکس و آزمایش و داورهای محمد بود مطمن نگاهش کردم و گفتم نمی ذارم بهش دست بزنن. با گریه و زاری بچه به بغل پا برهنه از خانه دویده بودم بیرون و بعد از یک روز با اشک چشم و صورت پف کرده باز هم محمد به بغل برگشتیم خانه بچه بهتر نشده بود که هیچ بدتر هم شده بود مادرم که حال و روز را دید یک کلمه حرف نزد و چیزی نپرسید از قیافه ام فهمید چه اشوبی در دلم هست زیر لب گفت یا زهرای مرضیه و زد توی سرش از مقابلم کنار رفت به زحمت خودم را گوشه اتاق رساندم تکیه دادم به دیوار و محمد را چسباندم به سینه ام نمی توانستم بنشینم خودم را کشیدم روی دیوار و انگار نشست کردم یک لیوان آب برایم اوردند ولی من حتی نمی توانستم لیوان را توی دستم نگه دارم فقط به صورت مهربان و نگران مادرم نگاه کردم صدای گریه ام پیچید داخل اتاق مادرم خواست محمد را از بغلم بگیرد ندادم همان جا که نشسته بودم کمی برگشتم به راست و محمد را گذاشتم جلوی خودم رو به قبله حال خودم را نمی فهمیدم اهل خانه را یکی یکی می دیدم که در حال رفت و آمد هستند. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃 🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری #مادر_شهید_محمد_معماریان #نویسنده_اکرم_اسلامی
🌹🍃 🌷🕊 فصل سوم...( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 انگار شبح می دیدم خواهرم می ایستاد جلوم و حرف می زد ولی من صدایش را نمی شنیدم فقط یک شبح از خواهرم می دیدم که لب هایش تکان می خورد یکهو انگار دلم ریخت با خودم نگفتم نکند بچه نفس نکشد و زبانم لال همین جا تمام کند از مادرم یک ایینه کوچک خواستم زانو زده بودم کنار بالشت کوچکی که زیر سر محمد بود و هر چند دقیقه یکبار آیینه را می گرفتم جلوی دهانش و نگه می داشتم ثانیه ها را می شمردم رویش که بخار می نشست نفس من هم بالا می آمد مادرم حوله گرم می کرد و می گذاشت روی دست و پای محمد و فایده نمی کرد بچه عین یک تکه چوب خشک شده بود بدنش یخ صورتش مثل گچ دیوار سفید بدون اینکه یک ذره شیر خورده باشد فقط نصفه نیمه نفس می کشید خدا نگهش داشته بود پدر شوهرم خدا بیامرز یک تکه نور بود بقیه شنیدند من دیدم اگر یک شب نماز شبش قضا می شد صبح با چشم گریان قضایش را می خواند هر کس از فامیل فوت می کرد یک سال نماز و روزه قضا برایش به جا می آورد یک چیزش را تا عمر دارم یادم نمی رود نشد آب بخورد و موقع سلام به سید الشهدا علیه السلام از اشک از چشمش سرازیر نشود اگر روزی سه بار هم آب دستش می دادم می دیدم که زمزمه می کند حسین جان آب مهریه مادرت بود و تو را تشنه کشتن و شانه هایش تکان می خورد بهش می گفتم عمو عمو حسین. محمد که حالش بد شده بود خبرش کرده بودند گاهی با آقا جان دو تایی پچ پچ می کردند و می خواستند من خبر نشوم آخرش بی خیال همه امد نشست کنار من و محمد و دیگر تکان نخورد دستش را گذاشت روی پیشانی محمد پیشانی سفید و بی رنگ بچه زیر دست مردانه و زمخت عمو حسین گم شد به من نگاه نمی کرد صدایش ولی تا ته دلم نفوذ کرد. بابا جون حمد مرده رو زنده می کنه من می خونم شمام بخون هر چی نباشه تو مادری نفست و سوز دلت تو این احوال تا عرش خدا بالا میره الهی دست خالی بر نگردونن. اول تا آخر پا به پای من نشست بالای سر محمد و هفتاد تا هفتاد تا حمد خواند و فوت کرد به صورت بچه دلم می خواست محکم باشم ولی نمی توانستم پدر شوهرم حمد می خواندو من انگار یکی یکی گره های دلم باز می شد ولی لب از لب بر نمی داشتم دیگر حتی توان گریه کردن هم نداشتم همسایه ها خبر شدند حوصله خودم را هم نداشتم چه برسد به دلسوزی و دلداری آنها گاهی می آمدند سرپا سراغی می گرفتند و احوالی می پرسیدند می رفتند. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---