🍀 #خاطره_ای_از_حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی 🍀
#تعلیم_قرآن
؛___________📖___________؛
(( يك بنده خدايى بود - كه خدا رحمتش كند - قرائت قرآنش خوب بود و
ايشان يك روز در صحرا زمين شخم مى زد . آن زمان هنوز آگاهى نداشتم و
در قرآن مى ديدم كه نوشته : (( و لم يكن له كفوا احد )) و ما , در
نماز مى خوانديم : (( و لم يكل له كفوا احد )) .
به اين آقا كشاورز گفتم : « آقا , قرآن دارد و لم يكن , ما چرا در نماز مى خوانيم و لم يكل ؟»
ايشان گفتند : «اين حروف يرملون است .»
گفتم : «يرملون يعنى چه ؟»
و ايشان قدرى براى من صحبت كرد و گفت : «الان كه وقتش هست , چرا شما معطلى ؟
برو دنبال تحصيل علوم و معارف .»
ايشان آن وقت به نجف اشاره كردند .
ايشان با گاو آهن سر زمينش بود و همين وضعيت مرا دگرگون كرد و در من اثر گذاشت . حرف در دلم نشست .
بارى آن بارقه مرا از تاريكى به روشنايى در آورد , به اين جهت كه محبت تحصيل معارف قرآنى را در قلبم برافروخت .
پس , از پدرم ( رضوان الله تعالى عليه ) براى ورود به مدرسه دينيه اجازه خواستم و او بى درنگ
همراه با شعفى شديد و گريه اى بلند كه از سر شوق و خوشحالى و سرور بود , اجازه داد .
ا┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ا
📘 کتاب جمال السالکین
🌠 @Shakhehtoba