#واقعه_10
در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 ه ق كه روز ترويه بود، در حالتى بودم كه ديدم صداى اذان به گوشم مى آيد و تنم مى لرزد، و مؤذّن در پهلوى راست من ايستاده است، و لكن من بكلّى چشم به سوى او نگشودم و جمال مباركش را به نحو كامل زيارت نكردم، فقط شبح حضرتش گاهگاهى جلوه مى كرد و پنهان مى شد؛ از يكى ديگر كه شخص او را ديدم ولى او را نشناختم پرسيدم اين مؤذّن كيست كه بدين شيوايى و دلربايى اذان مى گويد؟ گفت اين جناب پيغمبر خاتم محمد بن عبد اللّه صلّى اللّه عليه و آله است، از شنيدن اين بشارت چنان گريه بر من مستولى شد كه از آن حال بازآمدم.
در قصيده تائيّه عائره «ينبوع الحياة» (ديوان، ط 2، ص 458) در اشاره بدين واقعه گفته ام:
تنوّرت من نور الجمال المحمّدي
بتطهير ذاتى من صبوح بشربة
سمعت بآذاني فصول أذانه
فيا لذة قد أقبلت صوب مهجتي
بكيت بكاء عاليا حينما قضى
حبيب إله العالمين لصحبتي
و يا حسن صوت لست أقدر وصفه
على صوت داود بأحسن لهجة
و كم نلت من أمثال هذا التمثل
تمثّل عذب يا لها من عذوبة
📚 رساله #انسان_در_عرف_عرفان
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢