eitaa logo
کانال شاخه طوبی
15.4هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
Fatemie-15-10-1400.mp3
17.24M
⚫️اصفهان _ فاطمیه _ پانزدهم دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم پدر مي فرمود: «اگر علّامه حسن زاده آملي،علامه حسن زاده شد، به خاطر این نبود که ایشان، دارای استعداد عجيب و هوش بي نظير و نبوغ خاص بوده باشد! آنچه که ايشان را به اين مقامات علمي و عملي رساند، همت بلند و عزم و تلاش راسخشان بود. و عجيب است که اکثر بزرگان و دانشمندان، اين گونه نيست که از نبوغ و استعداد ویژه و بسيار بالايي برخوردار بوده‌اند، بلکه نکته آن است که همّت عجيب و تلاش ویژه ای داشته‌اند. مرحوم پدر درصفحه اوّل کتاب «حقائق الاصول» اين گونه نوشته بودند: «علّامه استاد حسن زاده آملي: عشق به درس زياد بود؛ کشش متوسط بود و جان کنديم تا به اينجا رسيديم».
انشاءالله به حول و قوه الهی بدین صورت برنامه داشته باشیم که شبانه‌روز یک وقتی خاص را در محضر قرآن باشیم ... حال ، هر کسی یک وقتی را خودش قرار بدهد که در آن وقت مخصوص، به مراتب شدیدتر از این درس [متعارف و کلاسی] در محضر قرآن باشید که آن کتاب الهی با این کتاب‌ها اصلاً به قیاس در نمی‌آید و در آن وقت خاص قرآنی‌تان هر چه که پیش آید ، بگویید که : کار دارم. مثل این‌که برای این درس و درس های دیگر تقیّد دارید در آنجا شدیدتر از این را تقیّد داشته باشید و به هر کسی به راحتی بگویید که : درس دارم. وقتی پرسیدند که : در این ساعت چه درسی داری ؟ در جواب بگو : قرآن دارم. قرآن میخوانم و با آن محشور می‌شوم. اگر گفتند : استادتان کیست؟ بگویید : خداست. و واقعاً در پیشگاه خداوند تعالی به قرائت و حشر با کتاب او بپردازید . .... . درس قرآن برای شما همیشه ادامه داشته باشد و تعطیلی نداشته باشید .... اگر به کام دلتان نرسیده‌اید ، دیگر هرچه میخواهید به من بفرمایید ، بفرمایید!! 📚دروس شرح فصوص‌الحکم قیصری / علامه حسن‌زاده آملی / جلد۲/ فصل هفتم
امير محمد باقر حسنى شهير به داماد، يكى از رسايل غريب او رساله اى به نام ((الخليعة )) است كه دلالت بر تاءلّه سريرت و تقّدس سيرتش دارد، و صورت آن اين است كه : بسم الله الرحمن الرحيم . الحمد كله لله رب العالمين ، و صلاته على سيدنا محمد و آله الطاهرين . روز جمعه اى كه مصادف بود با شانزدهم شعبان المكرم ، سال يك هزار و بيست و سه هجرى ، در خلوت به سر مى بردم و به ذكر خدايم مشغول بودم . او را با نام غنى اش مى خواندم و مرتب تكرار مى كردم . يا غنى ! يا مغنى ! در حالى از هر چيزى ، جز تو غل در حريم سرّش و انماى در شعاع نورش غافل مى شدم . خاطفه اى قدسى بر من ظاهر شد و مرا از وكر چثمانى ، به سوى خود جذب نمود؛ پس از شبكه حسّ جدا گشته ، بند حباله طبيعت را از هم گسستم و با بال روح در ميان ملكوت حقيقت ، پر كشيدم . گويى لباس بدن را از خود به در آورم ... اقليم زمان را در هم پيچاندم و به آخرش رسيدم . و به عالم دهر رسيدم . در اين هنگام در شهود بودم و جماجم امم نظام جملى ، از ابداعيات و تكوينات و الهيات و طبيعات و قدسيات و هيولانيات و دهريات و الزمنيات و اقوام كفر و ايمان و ارهاط جاهليت و اسلام از غابرين و غابرات ، و سالفين و سالفات و عاقبين و عاقبات ، در آزال و آباد، و بالجمله ، آحاد مجامع امكان و دارات عوالم امكان با قض و قضيض و صغير و كبيرش و... حاضر بود. همه با زبان فقر، او را مى خواندند و فرياد مى كشيدند و او را مى خواندند كه : يا غنى ! يا مغنى !... پس نزديك شدم و چيزى نمانده بود كه از شدت وحشت و خوف ، جوهر ذات عاقله را فراموش كنم و از چشم نفس مجردم غايب شوم و از ارض هستى هجرت نموده ، از صقع وجود، خارج گردم كه ناگهان از آن حال بيرون آمدم و به وادى دگرگونيها و جايگاه زيان و بقعه زور و قريه غرور بازگشتم )). منبع:رساله لقاءالله ، ص 178 - 177. @shakhehtoba
توجه: زمان پخش زنده تقریبی می‌باشد و با شروع افاضات استاد، پخش زنده نیز آغاز می‌گردد، ان‌شاءالله. https://www.tajallieazam-live.com/