samadi-18 tir.mp3
1.5M
در مورد واقعه 18 تیر سال ۱۳۷۸ و تشبیه حضرت علامه از ان به جنگ خندق
@shakhehtoba
#وضو
▪️وضو که از چشمه ی عشق گرفته شود زنگار را می زداید.
▪️از اینکه وضو به #چهار_عضو_سر ، #رو ، #دست_و_پا اختصاص یافت ، این است که ایزد تعالی چون #نماز_را_واجب کرد نخواست که بندگان وی #آلوده به خدمت آیند. ایشان را فرمود #وضو کنند و به این چهار عضو #مخصوص کرد. زیرا که #آدم اول #روی به درخت #گندم کرد. به #پای برفت . به #دست از درخت باز کرد.بر #سر نهاد و بر حوا آورد. ایزد تعالی بفرمود این چهار #عضو_گنهکار را به #گاه_خدمت #بشستن و #مسح_کردن_تطهیر_کنند.
▪️این داستان بیان حال آدم و آدمی زاد است و همانند آن در آیات و روایات بسیار است.
☑️من هماندم که وضوساختم ازچشمه عشق چهارتکبیرزدم یکسره برهرچه که هست
▪️از چشمه ی عشق وضو ساختن همان و چهار تکبیر زدن همان. نظیر بیت دیگرش:
عاشق آن دم که به دام سر زلف تو فتاد گفت کز بند غم و غصه نجاتم دادند
▪️یعنی به دام زلف افتادن همان و از بند غم و غصه نجات یافتن همان. پس دیده ی بصیرت آدمی را #حجابی جز حجاب #کدورت_نفس نیست و همین که در چشمه ی عشق پاک شد دیده بر آن پاک انداخت . تا این را ببرد آن را بدید.
#نامه_ها_و_برنامه_ها
#علامه_حسن_زاده_آملی
@shakhehtoba
خوشا به حال کسى که از خواب غفلت بيدار شود و خود را آماده سازد! خوشا به حال کسى که
سرّ خود به غير خدا نگويد و فقط در راه تقرّب به او و لقا و رضايش کوشش کند! چه، به ما امر
شده است جز او کسى را عبادت نکنيم و جز او کسى را نجوئيم. پس خدا را با خلوص قلب، يگانه
دان !تا با چشم بصيرت نظاره کنى که لا هو الا هو و لا اله الا هو؛ و او اول و آخر و ظاهر و باطن
است، و هر کجا باشيد با شماست.
#علامه_حسن_زاده_آملی
@shakhehtoba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگو #استاد_صمدی_آملی در مورد حجاب با دختر بچهها
#هفته_عفاف_حجاب
#استاد_صمدی
@shakhehtoba
فرزند استاد علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی می فرمایند:
یکی از عادت های ایشان این بود که معمولاً دو وعده غذا می خوردند. یعنی "صبحانه و ناهار" که گاهی ناهار را دیرتر میل می کردند و الآن هم اصرار دارند غذایشان دو وعده باشد ولی به خاطر شرایط جسمی و بیماری شان گاهی مجبور به ترک این عادت هستند.
عادت اخلاقی دیگر ایشان این بود که اگر می توانستند کاری را خودشان انجام دهند به هیچیک از ما حتّی مادرم نمی گفتند. اگر تشنه بودند خودشان بلند می شدند و می رفتند آب می خوردند، مگر در ایّام بیماری که شرایط فرق می کرد. اگر چای هم می خواستند، بلند می شدند و برای خودشان می ریختند. البته مرحوم مادرم بدون اینکه از ایشان بپرسند، برایشان چای می برد. اگر برایشان چای می بردیم و میل نداشتند، نمی گفتند نمی خورم، می گرفتند و روی میز می گذاشتند. اصرار داشتند خودشان برای خانه خرید کنند. اگر می دانستم مادرم برای خانه نان می خواهد، می رفتم می خریدم اما ایشان خودشان این کار را می کردند و می رفتند در صف می ایستادند. از عادات دیگر ایشان این بود که در راه و موقع راه رفتن چیزی نمی خوردند و ناراحت می شدند اگر می دیدند مثلاً کسی نانی خریده و در همان کوچه از کنارِ نان می کَّنَد و می خورد، تذکّر می دادند. می گفتند بروید خانه سفره ای بیندازید و بنشینید و میل کنید.
#سیره_علما
@shakhehtoba