‍ ‍ 🔻حضرت آیت‌الله صمدی آملی در نمایشگاه "محفل نور هنرمندان" مازندران: 💢قلم خطاط تجلی‌گاه ظهور مناسبات در عالم تکوین است/ نوشتن را بر قلم تحمیل نکنید 🔻حضرت آیت الله صمدی آملی از شاگردان بنام «حضرت علامه آیت‌الله العظمی حسن‌زاده آملی(مدظله)» به همراه حضرت آیت‌الله محمدی لائینی(حفظه‌الله) نماینده معزز ولی فقیه در استان مازندران، در نمایشگاه "محفل نور" حاضر و به بیان نکاتی درباره تقدس خوش‌نویسی پرداختند. 🔻این نمایشگاه با موضوع کتاب «الهی‌نامه علامه حسن زاده آملی» با کتابت و نمایش ۴۰ تابلو از الهی‌نامه با حضور ۴۰ هنرمند خوش‌نویس و نگارگر و در نگارخانه سوره مهر حوزه هنری مازندران تا پایان هفته اول تیر برپا شد. 🔻حضرت استاد صمدی آملی در این جلسه با شکوه هنرمندان بیان داشتند: خوش‌نویس باید حدود را در صفحه معلوم کند و با ایده‌یابی فکر کند، در یک سطر، یک عبارت را چگونه می‌خواهد بنویسد، از کجا شروع و به کجا ختم کند که "مصوّر" شود. 🔻در حقیقت «مصوّر» یکی از اسماءالله است که خطاط در خلق تابلو آن را پیاده می‌کند و تذهیب‌کار هم به همین‌گونه باید تمام دقت و مناسبات را به کار ببندد. 🔻یکی از اسرار کار هنری «مناسبات» است؛ مثل نظم و ارتباط درخت با ساقه و برگ‌ها و نوع میوه‌هایش است؛ مسلّما درخت هم بی‌مناسبت نمی‌تواند باشد اما هر کس به راحتی به سرّ مناسبات نمی‌رسد؛ این بحث پیچیده‌ای در نظام حکمت است، حال آنکه یک خطاط یا تذهیب‌کار برای حفظ مناسبات یک صفحه با خط و حروف، شکل حروف و چینش آنها تلاش می‌کند. 🔻یک خوش‌نویس یا تذهیب‌کار در ماه رمضان با دهان روزه، تلاوت شبانه قرآن‌، خواندن دعا در کنار آن انجام کارهای شخصی، افکارش را جمع می‌کند تا یک یا چند اثر ارزشمند را به صورت تابلو درست کند. این نکته‌ی حائز اهمیت در کار خوشنویس است. 🔻به عزیزان خوش‌نویس «نون‌نویسی» را پیشنهاد می‌کنم. «نون» در یکی از آیات قرآن آمده است. آیه را به ظاهر نگاه می‌کنیم یک حرف است، اما گاهی یک آیه، یک صفحه است. "نون و القلم و ما یسطرون: قسم به نون و قلمی که سطر را می‌سازد" 🔻قلم به محض اینکه روی کاغذ قرار می‌گیرد نقطه درست می‌شود، یعنی هنوز حروف تشکیل نشده است؛ از کشیدن قلم روی لوح و سطر آثار زیادی خلق می‌شود. 🔻نون‌نویسی برکت می‌آورد، به قلم هنرمند برکت می‌دهد (البته هر شخص مزاج خود را در نوشتن دارد)؛ یکی نون را می‌کشد و می‌نویسد و این یک موهبت است. 🔻یک نکته مهم اینکه هیچگاه به قلم و مزاجتان نوشتن را تحمیل نکنید، هر وقت قلم با زحمت کشیده می‌شود به اصطلاح می‌گوییم در آن نون نیست یعنی برکت ندارد، هنگام بی‌حوصلگی قلم خوب حرکت نمی‌کند، موقع گرسنگی، سیری و خستگی و ... ننویسید. 🔻همچنین حرف «نون» را به عنوان برکت ۱۹ بار به تعداد حروف در "بسم الله الرحمن الرحیم" بنویسید؛ ۶۶ بار به عدد ابجد اسم الله؛ ۱۱۰ بار به عدد ابجد اسم امام علی (علیه السلام)؛ ۱۰۰۱ بار به تعداد "اسماءالحسنی" در جوشن کبیر بنویسید؛ یک کاغذ را طراحی کنید و ۴۰ نون در آن بنویسید و بدانید هنگام نوشتن نون، قلم مطابق با نظام تکوین هماهنگ می‌شود. 🔻دیگر نکته مهم این است که کل عالم «هماهنگی» می‌کنند تا خطی نوشته شود،ده‌ها نفر شاید خواسته‌باشند خط بنویسند اما بین آنها این ۴۰ عزیز توانستند حق عبارت و حد حرف را اینگونه ادا کنند. 🔻بعضی از خطوط سرّی دارند و به خاطر این است که مسائلی را در خودشان مخفی کنند تا کسی سر از آن مطلب در نیاورد. ببینید خط چقدر مهم است که بتوانیم اسرار را در خط تصور کنید، شما می‌توانید اسرار خود را در خط مستور کنید، البته سرّی که آشکار شود دیگر سرّ نیست و دیگر بی‌ارزش می‌شود. 🔻امیدوارم آثار تولید شده حفظ شود و سالیان طولانی برای آیندگان باقی بماند و شما عزیزان هم خلاقیت‌های جدید و بدیع در کارهایتان داشته باشید. همان‌گونه که «بدیع» از اسماءالله است و خدا هرچه می‌آفریند نو و تازه است. @shakhehtoba

بارى بيمار بيدار پيش از آن كه دست از جان بشويد و منادى حق را لبيك بگويد , طبيب طلبد و درد خويش را بدو گويد و درمان جويد #حضرت_علامه_حسنزاده_آملی @shakhehtoba

شرح کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (یا طهارة الاعراق )  توسط مهذب نفوس #استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله جلسه ٤١ @shakhehtoba

شرح کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (یا طهارة الاعراق )  توسط مهذب نفوس #استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله جلسه ٤۰ @shakhehtoba

‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحیم ♦️يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تُحَرِّمُوا طَيِّبٰاتِ مٰا أَحَلَّ اَللّٰهُ لَكُمْ وَ لاٰ تَعْتَدُوا إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُحِبُّ اَلْمُعْتَدِينَ . 🔹اي كساني كه ايمان آوردهايد چيزهاي پاكيزه را كه خداوند براي شما حلال كرده بر خود حرام نكنيد، و از حد تجاوز ننمائيد، زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمي‏دارد.ߍ (٨٧)مائده #علامه_حسن_زاده_آملی: @shakhehtoba 🔹حلالتون را حرام نکنید ما در این #رحم طبیعت داریم ساخته می شویم 🔹آقای عزیز! خانم گرامی! حرف بشنوید. 🔹دستورالعمل انسان ساز را «القرآن مأدبه الله» را در متن زندگیتون پیاده کنید وگرنه حسرتی در پیش دارید، آهی از نهادتون بر می آید که جهنم از روی آن «آه» انفعال دارد و خجالت می کشد. 🔹حرف بشنوید، 🔹برای سنگ و گل، جان و دل را از دست ندهید. 🔹دنیا شما رو شکار نکند. 🔹روزیِ هر کسی، نعمت هر کسی، سفره هر کسی روی حساب (تقسیم شده هست). 🔹حلالتون را حرام نکنید!ا @shakhehtoba ♦️امام صادق علیه السلام : «حب الدنیا راس کل خطیئه ». عشق به دنیا ریشه هر گناه است. «مثل الدنیا مثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله ». دنیا مانند آب دریاست تشنه هر چه بیش تر از آن بنوشد عطش اوزیادتر گردد تا او راهلاک کند. @shakhehtoba لطف و سالوس جهان خوش لقمه ايست کمترش خور کان پر آتش لقمه ايست آتشش پنهان و ذوقش آشکار دود او ظاهر شود پايان کار 🌹كانال شاخه طوبي 🌹 @shakhehtoba

💠علم و عمل دو گوهر انسان سازند. ♦️کلمه طیب روح مؤمن است، و عمل صالح معارف عقلیه که او را ارتقاء می دهند و بدانجا می کشانند. این تفسیر براین اساس قویم است که علم و عمل دو گوهر انسان سازند. ♦️انسان کاری مهمتر از خودسازی ندارد و ساختن هر چیز را مایه به حسب آنچیز لازم است مثلا دیوار را سنگ و گل باید و انسان را علم و عمل. انسان تا به لقاءالله نرسیده است بکمال مطلوبش نائل نشده است ♦️و لقاءالله بمعنی اتصاف انسان با وصاف الهی و تخلق او باخلاق ربوبی است. بابا افضل را کلامی کامل در این باب است که: عالم درختیست که بار و ثمره او مردم است و مردم درختی است که ثمره او لقای خدای تعالی است. #هزار_و_یک_کلمه، #حضرت_حسن_زاده آملی، #ج1، #ص189تا 391 🌹كانال شاخه طوبي🌹 @shakhehtoba

علامه حسن زاده آملی اسناد و کتابهای معتبر در مورد امامت ائمه اطهار(ع) -حدیث صله رحم با توجه به اسناد معتبر @shakhehtoba

🔸سخنرانی هشتم: 🔹پرهیز از سخن باطل. 🔸پخش از رادیو قرآن. @shakhehtoba

☝️☝️💠 گزیده ای از توصیه های پزشکی حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) @shakhehtoba

۱۱ ذی‌القعده سالروز ولادت امام رضا(ع)🟩 💢حضرت آیت‌الله صمدی آملی: ✍بر اساس برهان در حدیث‌ قدسی #سلسله‌الذهب ما #موحد به #مقام_توحیدی #انسان_کامل هستیم. ✍سند این #حدیث_قدسی #متصل_متواتر شریف منقول از #هشتم_شرط_توحید، امام رضا(ع) آغاز مى‌گردد و به خداى متعال بدین صورت پایان مى‌یابد: سَمِعْتُ أبى، موسی بن جعفر... سَمِعْتُ أبى، جعفر بن محمد... سَمِعْتُ أبى، محمد بن علی... سَمِعْتُ أبى، علی بن حسین... سَمِعْتُ أبى، حسین بن علی.... سَمِعْتُ أبى، امیرالمؤمنین، على‌(علیهم السّلام)... سَمِعْتُ رسول اللَّه (صلّى اللَّه علیه و آله)... سَمِعْتُ جبرائیل... سَمِعْتُ‌اللَّه عزّوجلّ یقول: 《لا إلهَ إلّا اللَّه حِصْنى، فَمَن دَخَلَ حِصْنى أمِنَ مِن عَذابى. فَلَمّا مرّتِ الرّاحلةُ، نادانا: بِشُرُوطِهِا و #أنا_من_شروطها》 بی‌شک این《#انا》در #ولایت_کبرای_مطلقه‌_مقام‌قدس‌رضوی(ع) مندک در مقام عندیت تامّه و هویت غیبیه ذاتیه《هو》است. ولذا فقهاء در #باب_طهارت ضمن نقل این حدیث #شیعیان را #تنها_مصداق #ایمان دانستند @shakhehtoba

🕌مقام قدس رضوی(ع) 🟦🕌کهف مسافران عالم 💢حضرت آیت‌الله صمدی آملی: ✍آقاجان علی‌بن‌ موسی‌الرضا(ع) #رَبُّ‌ النُّوع مسافران در عالم هستند هر مسافری می‌تواند به مقام شامخ ولایت این ربُّ‌النُّوع مسافران مُلتجی و متوسل شود. پس ای مسافر کوی توحید و سالک آستان ولاء، فتدبّر جیّدا》 ✍يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ. @shakhehtoba

شرح کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (یا طهارة الاعراق )  توسط مهذب نفوس #استاد_صمدی_آملی_حفظه_الله جلسه ۴۲ @shakhehtoba

نامه آیت الله قاضی به آیت الله محمد حسن الهی @shakhehtoba

آیا مقصود از داستان هفتخوان رستم، همین صورت ظاهر داستان است یا شرح حال ما است؟ تفسیر انفسی شیرین حضرت علامه حسن زاده آملی در این باره را میخوانیم، خداوند توفیق فهم و عمل را عنایت بفرماید:  هفت‌خوان، هفت عقبه و منزل بوده است که وقتی کیکاوس در مازندران به بند افتاده بود رستم برای نجات او به مازندران می‌رفت در اثنای راه چند جا دیوان و جادُوان کشت و به هفت‌ روز به مازندران رفت و کیکاوس را نجات داد و به سبب آنکه از هر منزلی که می‌گذشت به شکرانة آن ضیافتی می‌کرد آن را هفتخوان گفته‌اند. خوان اوّل: در راه جایی آسایید و به خواب رفت، شرزه شیری آهنگ وی کرد و رخش شیر را هلاک کرد، چون رستم بیدار شد، دید که به همّت رخش از شرّ شیر رهایی یافت و همی خداوند جهان را شکر کرد. خوان دوم: پس از آن به راه افتاد و به بیابانی بی‌آب رسید و گرمایی سخت بود که نزدیک بود تهمتن و رخش از تشنگی هلاک شوند، آنقدر به درگاه خداوند تضرّع و زاری کرد تا از رحمت خداوند میشی صحرایی پیدا شد و رستم در پی او رفت که به راهنمایی آن میش به چشمه آبی رسید و جان به سلامت بدر برد و خدا را شکر کرد. خوان سوم: چون از آن چشمه سیراب شد و رخش را آب و شستشو داد عزم شکار کرد، گوری بیفکند و از گرسنگی هم نجات یافت و خواب آمد در کنار چشمه بخفت، اژدهایی دژم که از دُم تا به دَم هشتاد گز بود و از هراس وی هیچ جانوری در آن بیابان نیارست پا گذارد پدیدار شد، رخش سم بر زمین کوفت و رستم بیدار شد و با اژدها در نبرد افتاد و رخش هم کمک کرد تا عاقبت سر از تن اژدها جدا ساخت و خدا را شکر کرد. خوان چهارم: پس از آن بر رخش سوار شد و به راه افتاد تا به چشمه‌ای و سبزه‌زاری رسید در کنار چشمه خوراکی‌ها و اسباب عیش فراهم دید از خوراکی‌ها بخورد و رود در دست بگرفت و بنواخت، زنی جادو همینکه آواز سرود شنید حاضر شد که رخ خود را بسان بهار آراسته بود، رستم به ستایش خداوند لب گشود. آن زن همین که نام خدا را شنود رنگ وی برگشت و سیاه شد و رو برگردانید. رستم در حال کمند بینداخت و جادو را به بند آورد و گفت تو کیستی که آنچنان بودی و اینک نام خدا را شنیده‌ای این چنین سیاه گشته‌ای باید آنچنان که هستی خویش را به من بنمایی، رستم دید آن زن جادو به شکل گنده پیری بدر آمد، فی‌الحال خنجر کشید و آن جادو را دو نیم کرد و از آسیب وی ایمن بماند و خدا را شکر کرد. خوان پنجم: پس از آن رستم به راه افتاد تا به دشتی خرّم رسید و رخش را به چرا رها کرد و خود بیاسایید، دشتبان آمد و دید رخش در سبزه‌زار است و رستم در خواب، با خشم هر چه بیشتر بسوی رستم آمد و چوبدستی که در دست داشت بر پای رستم زد و با او پرخاش کرد که چرا اسب را در دشت و سبزه‌زار رها کردی‌؟ رستم چیزی نگفت ولی برخاست و دو گوش دشتبان را بگرفت و هر دو را از بیخ برکند و به دست دشتبان داد و باز دوباره بخفت. بیچاره دشتبان با دو گوش کنده و خون از دو جانب سر روان شکایت به اولاد برد، اولاد دیوی سهمگین بود که در آن مرز و بوم بزرگ همه بود، اولاد چون آن بدید با سپاه خود بسوی رستم آمد و پس از نبرد لشکر اولاد شکست خورد و رو به گریز نهاد و اولاد نیز گزیری جز گریز ندید رستم به دنبالش رخش دوانید تا کمند بینداخت و اولاد را در کمند گرفت و او را از اسب به زمین افکند و بدو گفت اگر خواهی خون تو را نریزم و تو را در این سرزمین شاه کنم باید بنمایی که دیو سپید، کاوس شاه را کجا در بند کرده است؟ اولاد بپذیرفت و با رستم به راه افتاد. خوان ششم: در اثنای راه ارژنگ دیو- که وی و پولاد از پهلوانان و پیروان دیو سپید بودند، و ارژنگ دیو از دیگر دیوان دلیرتر و سالارشان بود- در فرا راه رستم با وی به نبرد برخاست، و سرانجام در دست رستم به خواری کشته شده است، و دیگر دیوان چون سالارشان را چنان دیدند رو به فرار نهادند. خوان هفتم: رستم با اولاد چون به شهری که کاوس شاه گرفتار بود وارد شدند، رخش رستم شیهه‌ای چون رعد برآورد، کاوس چون شیهة رخش بشنید دریافت که رستم به شهر وارد شد بسیار خوشحال گردید و به یارانش گفت اندوه و گرفتاری ما بسر آمد، رستم در نزد وی آمد و همه سر فراز و سربلند شدند، کاوس شاه به رستم گفت باید کاری شود که دیوان نفهمند وگرنه انجمن کنند و رنجهای تو بی بر شود اکنون دیو سپید که بزرگ دیوان است در فلان غار است و بی‌خبر است باید کار او را بسازی. پس رستم بسوی آن غار رهسپار شد غاری چون دوزخ بدید در آن وارد شد و با دیو سپید بسیار بجنگید و عاقبت بر وی چیره شد و وی را بر زمین زد و جگرش را از نهادش بدر آورد و دیوان دیگر همینکه این واقعه را بدیدند رو به هزیمت گذاشتند. رستم جای پاکی طلب کرد و سر و رو بشست و به درگاه خداوند نیایش و ستایش کرد و سپس بسوی کاوس شاه آمد و کاوس وی را آفرین گفت. آیا مقصود از داستان هفتخوان همین صورت ظاهر است یا شرح حال ما است که تا آفرین بشنویم باید با جادوها و دیوه

ای رهزن نبرد کنیم که جهاد نفس است. دیدی که در خوان سوم اژدها را کشت بدانکه به قول عارف رومی: نفس اژدرهاست او کی مرده است      از غم بی آلتی افسرده است و دیدی که در خوان چهارم همین که زن جادو نام خدا را شنید روی او سیاه شد با اینکه در آغاز برای فریفتن با رخساری آراسته هویدا شد. دیدی که چگونه نام خدا را شنید رو برگردانید. در تفسیر سورة مبارکة "قل اعوذ برب الناس" به عرض رساندم که خنّاس صفت دیو وسواس است که تا یاد خداوند متعال در بیت‌المعمور قلب ذاکر نزول اجلال فرمود و نام شریفش به زبان آمد دیو وسواس بازپس شود و خود را کنار می‌کشد و رو برمی‌گرداند وگرنه چون ابن عرس (=راسو) و مار که مضمون روایات است قلب را به دهن می‌کشد اعاذنا الله تعالى منه. پس هیچگاه دیو وسواس بر دل مراقب و حاضر دست نمی‌یابد. خداوند متعال توفیق مراقبت که کشیک نفس کشیدن است مرحمت بفرماید. آری باید رستم بود (بلکه بالاتر از رستم که جهاد با نفس جهاد اکبر است) و با دیوان و جادوان جنگید و از هفتخوان درگذشت تا نفس مطمئنه گردد و به خطاب "ارجعی الی ربک راضیة مرضیه" مشرف شود و به قول عارف معروف جناب مجدود بن آدم سنایی –علیه الرحمه- : عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد  که دارالملک ایمان را مجرّد بیند از غوغا عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی که از خورشید جز گرمی نبیند چشم نابینا منبع: نامه ها بر نامه ها، صفحه 110، حضرت علامه حسن زاده @shakhehtoba

👈کلیپ تصویری ✳️علامه حسن زاده آملی روحی فدا 🔹موضوع: مدبر و صورتگر عالم وجود @shakhehtoba

در محضر شاهم/محتاج نگاهم .《✍اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏》 🔶بُیُوتُهُمو کَهفی وَ ها اَنَا کَلبُهُم 🔶بَسَطتُ ذِراعَیَّ الیهِ بِعقوَة(۱) 🔶درگاه عترت طاهرین(ع) پناهگاه امن من است و آگاه باش که من سگ آستان آنان هستم 🔶 که دو بازوی ارادت و فرمان‌بری خویش را بسوی آن کهف و پناهگاه بر آستان آنان پهن کرده‌ام. 📚(۱) قصیده ینبوع الحیاه، دیوان اشعار علامه حسن‌زاده آملی(مدظله العالی) @shakhehtoba