eitaa logo
باغ کتاب شمعدونی
779 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
955 ویدیو
15 فایل
|•بہ وقت دانایـے🌱🧠•| کتاب‌های‌خوب📚 لحظات‌خوب⏳اتفاق‌های‌خوب📣 📍ما‌ اینجاییم: ورامین، مجتمع‌ ادارات، روبروی‌ قنادی‌ کاج، طبقه پایین سازمان تبلیغات اسلامی میشنویم☎️:09036182154 @Najvaa_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 📚 خانه‌شان یکی‌دوتا کودک نداشت. با حسن و حسین و زینب و کلثوم علیه‌السلام می‌شدند چهار بچه. یکی هم در راه بود. خانه‌ی پر طراوت و شاد و بانشاطی داشتند.☺️ 🍃فاطمه سلام‌الله‌علیها با بچه‌هایش بازی می‌کرد، با آن‌ها هم صحبت می‌شد و برایشان قصه‌ها می‌گفت . 🔅می‌گذاشت حرفهایی را که شنیده بودند بزنند، بپرسند و بشنوند. 💠مادر برایشان شعر هم می‌خواند: مثل پدر باش ای حسن از حق دفاع کن ای حسین کن بندگی ذُوالمَنَن با کینه تو زان دم مزن ♡♡♡♡ ✔️تربیت شاُن مادر است. اسباب و وسایل، همان خلاقیت و رفتار و کلام مادر است و بچه‌ها با مادرند که خوبی‌ها و بدی‌ها را می‌شناسند و فضای خانه عطر فهم مادر را می‌گیرد فهم بندگی و بزرگی. @lezat_e_daanaayee2
🖼 📚 ☘ برگی از کتاب: شک آرام آرام از گوشه ی چشمش👁 راه گرفت… مثل همان اوایلی که جشن طلاق گرفته بود. در جشن کلی خندیده بود و با بچه های دانشگاه خوش گذرانده بود و بعد هم کیک سیاه 🍩 🍽را خودش بریده بود. اما همان شب تا صبح دو بار بالشش را عوض کرد، بس که اشک ریخته بود.💦 پذیرش شکست سخت است، برای یک زن سخت تر! چرا این طور شد: _البته اون می گفت من عوض شدم. دعوامون زیاد شده بود. خیلی به رابطه ی من با بعضیا حساس شده بود. دلش می خواست من حواسم بیشتر باشه… @lezat_e_daanaayee2
🗓 🌸 ۲۰ روز مانده تا نیمه شعبان ⠀ ⠀⠀ོ ⠀⠀⠀ ⠀ོ ⠀⠀ ⠀⠀ོ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ⠀⠀⠀⠀ ⠀⠀ོ ⠀⠀⠀⠀ ⠀⠀ོ ⠀ོ ⠀ོ ⠀ོ ⠀ོ حالمان‌را ‌عطرِ‌یاررفته ‌بهتر‌میڪند . •┄┅┄•♡❣🦋اا❣🦋♡•┄┅┄ 🍃امید اصلا یک چهار حرفی نیست. امید اصلا خلقت من و شماست! حس خاص نیست، فکر و اندیشه نیست… 🍃امید روح و عالم و آدم است… جلوه‌ای از روح الله است! 🍃امید، مهدی فاطمه(س) است، عیسی مسیح(ع) است که هم‌زمان با ظهور منجی می‌آید و در پشت سرش نماز می‌گذارد. 🍃امید زنده می‌کند و می‌بردت تا بی‌نهایت، تا خدا! 🖼 📚 @lezat_e_daanaayee2
برگـــ🍀ـــے از ڪتاب ڪشتے پدر از دور به همان هیاتے بود ڪه در خواب من. نمےدانم در خواب روے برجے نشسته بودم یا قلہ‌ے ڪوهے؟ اما سردم بود، خیلی سـرد. فریاد زدم: "الآن مےآیم ڪشتےات را خراب مےڪنم" و خواستم تا رسیدن به ڪشتے یڪسره بدوم. تلو تلو خوردم و تنگ از دستم افتاد...🍂 @lezat_e_daanaayee2
برگـــ🍀ـــے از ڪتاب رو بہ عبدالله برگشت و گفت: ” و اما من! هرگز براے امام خویش تڪلیف معین نمےڪنم، ڪہ تڪلیف خود را از حسین مےپرسم. و من حسین را نه فقط برای خلافت، ڪه براے هدایت مےخواهم.
برگـــ🍀ـــے از ڪتاب رو بہ عبدالله برگشت و گفت: ” و اما من! هرگز براے امام خویش تڪلیف معین نمےڪنم، ڪہ تڪلیف خود را از حسین مےپرسم. و من حسین را نه فقط برای خلافت، ڪه براے هدایت مےخواهم.