#معرفی_کتاب 📚
این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است. قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند.
جعفر وناصر دو رفیق و همراه، در یک عملیات به نوجوانی برخورد می کنند که راهنمای آنها در پیدا کردن پایگاه سری موشکی می شود.
اما داستان دوم روایت نوجوانی است که فرار می کند و اتفاقی سوار بر قطاری می شود، که به سمت جبهه در حرکت است.
#کتاب_خوب_بخوانیم 📚
#پایگاه_سری❤
#کتابخونا_باکلاس_ترن 😎
#باغ_شمعدونی_ها 🌸
@lezat_e_daanaayee2
باغ کتاب شمعدونی
#معرفی_کتاب 📚 این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است. قصه بزرگ مردانی که کوچک بو
#برش_کتاب_۱
مهدی به وسط محوطه رسید. با نگرانی، به چپ و راست چشم گرداند. هیچ صدایی جز وزش باد نمی امد.
آهسته و خفیف گفت : کرامت! کرامت! هی. بچه ها کجایید؟
قطره ای بر پیشانیش چکید. فکر کرد که برف است با دست
پاکش کرد. اما وقتی به دستش نگاه کرد، از وحشت یخ زد.
#پایگاه_سری📚
#کتابخونا_باکلاس_ترن 😎
#کتاب_خوب_بخوانیم 😍
@lezat_e_daanaayee2
📚 کتاب:#پایگاه_سری
✍️نویسنده: #داوود_امیریان
📖انتشارات:#عهد_مانا
🔖 #نوجوان
🌀معرفی
پایگاه سری : قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند…روایتی از جنگ کردستان
📝 خلاصه:
این کتاب روایتگری دو داستان جبهه و جنگ اولی در کردستان است.
قصه بزرگ مردانی که کوچک بودند.
جعفر وناصر دو رفیق و همراه، در 👦🏻👦🏽یک عملیات به نوجوانی برخورد می کنند که راهنمای آنها در پیدا کردن پایگاه سری موشکی🚀 می شود.
اما داستان دوم روایت نوجوانی👦 است که فرار می کند🏃🏃 و اتفاقی سوار بر قطاری🚞 می شود، که به سمت جبهه در حرکت است.
@lezat_e_daanaayee2