eitaa logo
شمیم یار
998 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
24 فایل
─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ دور هم جمع شدیم تا شمیم حضرت یار باشیم .🫂 کپی؟!مطالب کانال بغیر از 👈رمانها 👉بدون ذکر منبع از شیرِ مادر حلال تر . .🌸 پاسخگوی سوالات شرعی : @helpers_mahdi برای تبلیغات ارزان در کانال : @helpers_mahdi2
مشاهده در ایتا
دانلود
21.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🚩🚩 كُدهای نجات برای رسیدن به ظهور 👈فوق العاده مهم برا افرادی که دنبال فرج هستن❗️
🌷🌷🌷 🌷🌷 🌷 پیامبرخاتم فرمودند: " یَرْفَعُ اللّهُ الـمُجاهِدَ فی سَبیلِهِ عَلی غَیرِهِ مِأةَ دَرَجَةٍ فِی الجَنَّةِ ما بَیْنَ كُلِّ دَرَجَتَیْنِ كَما بَیْنَ السَّماءِ وَ الأرْضِ؛ خداوند مجاهد فی سبیل الله را صد درجه در بهشت بالاتر از دیگران رفعت می دهد كه فاصله میان هر دو درجه از زمین تا آسمان است. " 📚مستدرک، ج ١١، ص ١٨. 🌷 🌷🌷 🌷🌷🌷 https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
این عکس چقدر قشنگه...
چه حس خوبی به ادم میده قبول دارید؟؟!! https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ❗️از امام زمانمان غافل نشویم❗️ یه حدیث از پیامبر(صلی الله علیه) هست که میفرمایند: اگر بمیری وبه امام زمانت معرفت نداشته باشی یه مرگ جاهلی مرده ای. خب حالا چقدر امام زمانتو میشناسی؟ تاحالا راجع به امام غریبت کسب معرفت کرده ای؟! شب و روز منتظر وچشم انتظارهست تابهش برسیم وبه سمتش حرکت کنیم. به خدا بی انصافیه اگه واسش قدمی برنداریم. امام زمان نیمه های شب برای گناهان من و تو استغفار میکنه تاکی میخوایم باگناهامون دل حضرت رو به درد بیاریم؟! هیچ میدونستی اگه صبح تاشب واسه امام حسین گریه کنی اما اگه به معرفت امام زمانت نرسی هنوز کامل نشدی؟! پس یه کاری واسش انجام بدیم. 👈🏻 قدم اول و ... حداقل تااونجاکه میتونیم. 👈🏻 قدم دوم بعداز اشک وعزاداری هات واسه امام زمان دعاکن. 🌤وخدارو به حضرت زینب قسم بده که فرجش رو زودتر برسونه. (این فرموده ی امام زمان هست) https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حمید مشغول جمع کردن علف های هرز کناره جوی آب بودم که صدای بو ق ماشینی از پشت سرم بلند شد...نگاهی به پشت سرم کردم ...ماشین دایی بود...بلند شدم ،مادرم و خواهرمم همراهش بودن... -ســـــــــــــــــــلام...شما اینجا چیکار میکنید؟؟؟ مهتاب سرش رو از شیشه ماشین بیرون کرد و گفت: *اومدیم نظارت... از دیدن مادرم و مهتاب خیلی خوشحال شدم ... رعنا کناره کلبه اش ایستاده بود و به ما نگاه میکرد...از دور بهش سلام کردم ...اون هم جوابم رو با تکان دادن سرش داد... ***************** دایی عین یک بازرس به کل زمین و بوته ها سر کشی میکرد ،کلی ازم ایراد گرفت،ولی من صبورانه به همه حرفاش گوش میدادم... دایی نگاهی به زمین رعنا انداخت و گفت : *چرا بین زمین این کناریا با ما هیچ حد و مرزی درست نکردی؟ -دایی جان حد و مرز برای زمانیه که طرف مقابل بخواد تو زمین ما پیشروی کنه،این بنده خدا که یکم اون ور تر از خط فرضی کشت و کار کرده... *به هر حال باید با یک چیزی حد و حدود رو مشخص کنیم... دایی شروع کرد به خط کشیدن...چنان با نوک کلنگ خط عمیقی بین دو زمین کشید که از دور هم میتونستم مرز بین دو زمین رو ببینم... رعنا به تماشا ایستاده بود،ازش خجالت میکشیدم ،نمیخواستم فکر کنه که با داییم هم عقیده ام... همه حواسم به رعنا بود ...دایی گفت: *کجایی پسر؟با تو هستم میگم بعدا اینجا رو با خاک بالا بیار تا مشخص تر بشه... وقتی دید جوابش رو نمیدم دنباله نگاهم رو گرفت و به رعنا رسید...با صدای بلند گفت : *آهــــــــــــــــای دختر خانم به بابات یا داداشت بگو بیاد کارش دارم... تا خواستم به دایی بگم این دختره تنهاست خود رعنا راه افتاد تا به سمتمون بیاد... ادامه دارد... نویسنده:آرزو امانی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
4_54667129722503616.mp3
6.59M
🍃بابایی معلومه چند روزه کجایی 🎤حمید_علیمی 💔
💔 بالای‌ناقہ‌ پایین‌ناقہ‌ بالای‌ناقـہ‌زُلفِ‌گره‌خورده‌داشتم پایین‌ناقـہ‌ ریــحــانـــة الـــحــســیــنــ
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨