🌹به مناسبت شهادت پیامبر اکرم(ص)
🔹امام خامنه ای:در مورد شخص نبی اکرم(ص)...نام و یاد و محبت و حرمت و تکریم این بزرگوار، محور اصلی برای تجمع همهٔ آحاد مسلمانان در همهٔ دورههای اسلامی است.
♦️هیچ نقطهٔ دیگری در مجموعهٔ دین وجود ندارد که این طور از همهٔ جهات مورد قبول و تفاهم همهٔ فرَق و آحاد مسلمین باشد. این آن نقطهٔ مرکزی و محوری است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی
🎬 #کلیپ جدید و مهمِ
🔹 « او خیلی تنهاست »
💢 این یک اعترافِ مهمه!
#نشر_حداکثری در ...
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#جامعه_مهدوی
#مهدویت
╭─🦋🍃🌼🍃🦋─╮
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
امام مهدي(عج) از ديدگاه امير المومنين(ع)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
اميرمومنان، (ع)، پس از جنگ نهروان در ضمن يک خطبه در مورد ملاحم به تفصيل سخن گفت و در فرازي خطاب به حضرت ولي عصر ارواحنا فداه فرمود: اي پسر بهترين کنيزان، تا به کي انتظار بايد کشيد؟! مژده باد به پيروزي نزديک از پروردگار بخشايشگر. پدر و مادرم به فداي آن تعداد اندکي باشند که نامهاي آنها در زمين مجهول است، تا هنگامي که وقت ظهور فرا رسد. همه ي شگفتيها، از جمع شدن پراکنده ها، درو شدن گياهان و صداهاي پياپي، در ميان جمادي و رجب است.
🌼حدیث مهدویت🌼
#امام_زمان_از_منظر_روایات
#حدیث_مهدویت
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
#مهدویت
#انتظار_عالمانه
👤شهید چمران یکی از الگوهای علاقه❤️ به انسان هاست.
🔻مسئول دفتر شهید چمران نقل می کند زمانی که اقای چمران وزیر دفاع بود با یکی از افراد ضد انقلاب که باید اخراج می شد هم به خوبی رفتار کرد.
🔻اینگونه افراد می توانند منتظر فرج باشند؛ این به معنا نیست که با ضد انقلاب ها همه جا مهربان بود🚫. (شهید چمران هم برای اخراج او تردید نکرد.✅)
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
⭕️#آمادگی_برای_ظهور
💠ظهور بغتتا (ناگهانی) صورت میگیرد، هر لحظه ممکن است ظهور شود پس هر لحظه باید آماده باشی.
این آماده باش را امام صادق علیه السلام برای ما زدند که فرمودند: «فَانتَظروُاالفَرَج صَباحاً وَ مَساعاً» صبح و شب منتظر فرج باشید.
💠یک شیعه باید مهیای فرج باشد، صبح که از خواب بیدار میشود بگوید من باید همه چیزم مهیا باشد، شب با این نیت بخوابد که اگر آقا صبح از مکه مرا صدا زدند من آماده باشم،
همین روحیه #انتظار اعمال انسان را در بین روز میسازد و انسان را کنترل میکند. من که میخواهم در رکاب امام زمانم باشم باید عملم طوری باشد که مردم را پس نزنم، مردم را جذب کنم.
💠چنین شخصی #تزکیه_نفس کرده، از #صفات_رذیله پاک شده قلبش تسلیم امام زمانش شده می گوید: من کی هستم که در برابر شما خواستهای داشته باشم، امر امر شماست.
این شخص میشود: "شیعه، پیروِ امام زمان ارواحنافداه."
💢🍃استاد حاج آقا زعفری زاده
#اللهمعجللولیڪالفرج..
#مهدویت
🌺『https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
#مهدویت
#انتظار_عالمانه
👤 شهید چمران در مناجات هایش می نویسد :« من مسئولیت تام دارم در برابر شداید و بلایا بایستم ، تمام ناراحتی ها را تحمل کنم ، رنج ها را بپذیرم ، چون شمع🕯 بسوزم و راه را برای دیگران روشن✨کنم ، به مردگان روح بدهم🌱 و تشنگان حق و حقیقت را سیراب کنم.»
🌸🍃 زیبایی همراه با عشق به حق✨ و عشق به خلق در این مناجات چقدر شیرین است.
۲۱۱
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
✨#دوراهــــــــــے
#قسمت2
یک راست وارد اتاقم شدم گره ی کور مانتو ام را باز کردم لباس هایم را از تنم در آوردم و بی حوصله گوشه ای پرت کردم...
تنم را روی تخت انداختم و گوشی ام را روبه رویم گرفتم...
مادرم وارد اتاق شد صدای تق تق صفحه کلید آزارش می داد...گفت:
-دختر باز تو اومدی خونه!!!بلند شو آخه من از دست تو چی کار کنم؟؟؟
بغض کردم از روی تخت بلند شدم لباس هایم را جمع کردم و گذاشتم داخل کمدم!
مادرم در را پشت سرش محکم کوبید و رفت...
چشم هایم را روی هم فشردم...باید فکری می کردم!
زندگیم یک نواخت شده!
دست هایم را روی صورتم گذاشتم و اشک هایم انگشتانم را خیس کرد!
دست هایم را روی صورتم کشیدم نگاهم را به سقف دوختم آهی کشیدم...
روی میز نشستم و گوشی ام را روبه رویم گرفتم...
اوه خدای من!!
اصلا یادم نبود...
صفحه کلیدم را روبه روی چشمانم قرار دادم شماره گرفتم...
بعد چند بوق گوشی را برداشت:
-بله؟
-سلام خانم خوب هستین؟شرمنده من دیر زنگ زدم!برای کار موسسه مزاحم شدم.
-سلام.چرا انقدر دیر تماس گرفتید؟
-شرمنده!
-نمیتونم کاری کنم براتون! خیلی دیر تماس گرفتید.اما منتظر زنگ ما باشید اگر تونستم براتون کاری جور کنم زنگ می زنم!
-ممنونم...
-خدانگهدار.
یک بدشانسی دیگر...گوشی را پرت کردم گوشه ای از اتاق رفتم بیرون...
.
مادر که چشمش خورد من به گفت:
-دختر!آخه من دلمو به چیه تو خوش کنم!!!نه تیپ درست و حسابی داری.نه نماز درست و حسابی و نه ادب داری!
-مامان آخه مگه چی گفتم باز داری غر می زنی!!!
مادر هیچ چیز نگفت و ساکت موند!
باز هم بغض کردم و رفتم داخل اتاق روی تخت دراز کشیدم و بعد از کمی گریه خوابم برد...
ادامه دارد...
✍مریم سرخه ای
#شمیم_یار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🌹باید مثل پیامبر (ص) در برابر سختی ها مقاوم باشیم و بایستیم.
♦️امام خمینی(ره):ما هم تا آخر،زحمت ها و رنج های توطئه ابرقدرت ها را باید تحمل کنیم.ما مؤظف هستیم تا امر الهی را انجام دهیم.پس از سختی ها نباید هراس داشته باشیم.
♦️آیا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقابل سختی ها عقب نشینی کردند؟آیا حاضر به تسلیم و سازش شدند؟
♦️ما هم که کار انبیا و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را انجام می دهیم باید بایستیم،باید مقاومت کنیم تا اسلام استقرار پیدا کند و عدالت برقرار شود و دست ظالم ها کوتاه گردد.
📚صحیفه نور جلد ۱۹ صفحه ۵۸
📸نصيحتي كه به شما ميكنم از موضع يک پدر است
✍رهبرانقلاب: به دختر خانمها سفارش میکنم که خواست خانواده را یکسره به عنوان یک شیء مزاحم تلقّی نکنند. شما مثل فرزند من هستید و من نصیحتی که به شما میکنم، از موضع یک پدر است. شما این را از من بپذیرید که اغلب اوقات تشخیص پدرها و مادرها در این که چه چیزی برای این جوان یا نوجوان مصلحت است و چه چیزی مصلحت نیست، از تشخیص خود آنها بهتر و روشنتر است. بدانید که آنها دلسوزند.
۱۳۷۷/۱۱/۱۳
☀️ســــید خراســانــی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
💢تصاحب کعبه - حمله سینمای غرب به مهدی موعود ( عج )
🎞 تحلیل هرمونتیک سینمای غرب و فیلم سینمای " لیگ عدالت " تولید 2017
🎤 با بررسی و تحلیل #ایمان_اکبرآبادی
غربی ها میدانند امام زمان از کجا وچگونه ظهور میکند اما جوانان ما...
#مهدویت
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
seyedmajidbanifatemeh-@yaa_hossein.mp3
7.11M
رحلت #پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
🎵رسید از راه لحظه ی تلخ جدایی
🎤سیدمجید #بنی_فاطمه
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
#دوراهــــــــــے
#قسمت3
صبح با صدای آلارم گوشی از خواب بلند شدم...
وای خدای من چقدر زود گذشت انگار همین الان خوابیدم!!!
یکی از چشم هایم را باز و با چشم دیگری زیر چشمی ساعت را نگاه کردم...
یعنی واقعا ساعت هشته!!!
دستم را کشیدم روی صورتم، کش و قوسی به بدنم دادم و از روی تخت بلند شدم...
از پله ها پایین رفتم به سمت آشپز خانه، دست و صورتم را شستم و بعد از مسواک زدن برگشتم سمت اتاق پشت میز نشستم و مشغول شانه زدن موهایم شدم...
باید برم موسسه و ببینم بالاخره چیکار کردن برای کار من!!
بعد از شانه زدن موهایم لباس هایم را تنم کردم کوله پشتی ام را برداشتم و از خانه خارج شدم!
تا رسیدن به انتهای کوچه سریع و پر استرس قدم زدم...
سر کوچه ایستادم و منتظر تاکسی شدم...پرایدی جلوی پایم ترمز زد...
سوار شدم...
تا رسیدن به موسسه حدود نیم ساعت راه بود!
هنز فری ام را از جیبم آوردم بیرون به گوشی ام وصل کردم و مشغول آهنگ گوش دادن شدم...
موسیقی درحال پخش حواسم را پرت کرد!!
بخاطر همین کمی جلو تر از موسسه پیاده شدم و بقیه ی راه را با پاهایم قدم زدم!
به ساعتم نگاه کردم اوه خدای من دیر شده!!
قدم هایم را بلند تر برداشتم همینطور که درحال راه رفتن بودم پایم گیر کرد به آهنی که گوشه ی پیاده رو بود و به شدت زمین خوردم...
گوشی ام از دستم افتاد روی زمین... زانوی سمت راستم به شدت درد گرفت...
از درد به خودم می پیچیدم که دستی سمت من آمد دو طرف بازویم را گرفت و من را از روی زمین بلند کرد...
چشم هایم را باز کردم سرم را بالا گرفتم...
نگاهم به صورت کشیده و چشمان عسلے رنگش گره خورد لبخند ملیحی روی لب هایش نقش بست...
ادامه دارد...
مریم سرخه ای
#شمیم_یار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3