۱۴۰۳/۳/۱۶ نهمین قرارِ عاشقی ... [به نیابت از  شهید احسان منشی زادگان] #رسانه_باشید

فرزندان امام خمینی ؛ پایانی جز شهادت ندارند ...🥀 . قسمت دوم وپایانی مصاحبه با همرزم شهید . 🎞 #شمیـــــم_عشــــــق 🤳🏻 @shamimeshgh1399 #با_شهدا_هَمــــراه_باشیـــد💫

هیچ‌ غمۍ،انقدربزرگ‌ نیست ڪه‌ نتونےدوباره‌ ازنولبخندبزنے بالای‌آسمون‌ این‌ شهر خدایےهست‌کہ‌هرناممکنی‌روممکن‌ میڪنہ! . . به بهانه ی تولد عارف شهید حاج علی محمدی پور #روایتگری #علی_زین_العابدین_پور #اربابم_حسین https://rubika.ir/posthaalizynolabedinpor https://eitaa.com/alizynolabedinpor با_شهدا_هَمــــراه_باشیـــد💫

۱۴۰۳/۳/۱۷ دهمین قرارِ عاشقی ... [به نیابت از  شهید فرزاد روزبهانــــــــــی] #رسانه_باشید

🌹بسم رب الشهداء 🔹قسمتی از صحبتهای آقای یدالله عسگری همرزم شهید برای اعزام شدن به جبهه باید نوبتی میرفتیم. یه روز احمد اومد گفت میای بریم جبهه‌ گفتم که نمیتونم بیام آخه من5،6تا بچه دارم، ولی احمد اصرار کرد که بیا با هم بریم. 20 روزی رفتیم آموزشی و بعد اعزام شدیم. باید از کوه بالامیرفتیم و داخل غاری میشدیم وقتی رسیدیم همه خسته بودند و گرسنه هیچ کس راضی نشد بره پایین غذا بیاره احمد داوطلب شد و با قاطر رفت برامون غذا آورد. چند دفعه رفتیم خط و برگشتیم دفعه آخر که رفتیم شب عید بود احمد از سنگر بیرون اومد و رفت که وضو بگیره که گلوله دشمن بهش خورد و افتاد، وقتی افتاد چند بار یا مهدی یا مهدی گفت و شهید شد. 🥀🕊 #شهید_احمد_بو_اسحاق 🎞 #شمیـــــم_عشــــــق 🤳🏻 @shamimeshgh1399 #با_شهدا_هَمــــراه_باشیـــد💫

تو بگو... دلتنگی هایم رادیدی؟ گاهی دلتنگی هایم زیرنقاب سکوت پنهان میشودو من بازهم بیصدا دلتنگتم #شهیداحمد_بو_اسحاق 🎞 #شمیـــــم_عشــــــق 🤳🏻 @shamimeshgh1399 #با_شهدا_هَمــــراه_باشیـــد💫

دنیا همه شعر است به چشمم، اما شعری که تکان داد مرا چشم تو #شهیداحمد_بو_اسحاق شبتون شهدایی🌹 🎞 #شمیـــــم_عشــــــق 🤳🏻 @shamimeshgh1399 #با_شهدا_هَمــــراه_باشیـــد💫

#روز_شمار_غدیر برای غدیر کم نگذاریم...

۱۴۰۳/۳/۱۸ یازدهمین قرارِ عاشقی ... [به نیابت از  شهید مسعـــــــود کـــــــرمی] #رسانه_باشید

🕊🍃🕊 🍃🕊 🕊 🌱زیارت عاشورا و آثار شگفت 1⃣ داستان شماره ۱ (قسمت اول) مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکريم حائری یزدی ره فرموده اند : در آن سالی که در شهر سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم اهالی سامرا به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و هر روز عده ای از مردم به ابتلای به این بیماری جان خود را از دست می‌دادند. روزی جمعی از طلاب و اساتید علوم دینی در منزل استادمان ، مرحوم آیت‌الله آقا میرزا محمد فشارکی ره جمع شده بودند . در این حال مرحوم آیت‌الله آقا میرزا محمد تقی شیرازی ره که در مقام علمی مانند مرحوم آیت‌الله فشارکی بودند وارد مجلس شدند . یکی از مسائلی که از طرف طلاب و اساتید در آن مجلس عنوان گردید ، بیماری وبا و طاعونی بود که تمام مردم سامرا را در معرض خطر مرگ قرار داده بود . پس از این که ابعاد گسترده این بیماری از طرف حضار در مجلس عنوان گردید مرحوم آیت‌الله آقا سید محمد فشارکی ره فرمودند : آیا شما مرا مجتهد جامع الشرایط میدانید ؟ و اگر حکمی صادر کنم ، آیا همگی متعهد می‌گردید که به آن عمل کنید ؟ ✍🏻 مؤلف: سید علی موحد ابطحی 🕊 🍃🕊 🕊🍃🕊