eitaa logo
-شَـــمیم ظُـــهور-
1.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
164 فایل
بھ نام نامے آفریدگار زمین و آسمانها✨ +خدایا ظُهور ولیعصر را نزدیک فرما :) ⁦🤲🏻⁩ 《شࢪو؏ نوکریمون 《¹⁴⁰¹/¹/²⁰》 کپی؟کل کانال کپی نشه :)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوشنبه¹
گـــفـــتـــیـــ🗣قـــرار☝🏻گـــیـــرمـــ☘️ خـــود🖐🏻بـــیـــقـــرار💔گـــشــتیـــ🕯 "🍂جیــــــــــــــــــران خاتــــــــــــــــون👑" فـــــقـــــط و فــــقــــط چـــــنـــــلـــــ زیــــر @Jeyran_khaton 👈🏻💓 رمـــــان هـــــایــــ فـــوقـــــ خــــفـــــن📚👌
🌱 طرف نوشته کاش تنها مرد این کره بودم تا تنها انتخابت میشدم کاش واسه زدن مخ طرف راضی به انقراض هم جنسات نمیشدی ــــــ‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــ♥️🍃ـــــــــــ‌‌‌‌‌ــــــــــ اهم😂😂😂🤣✌️ •❤️•
‹ رمانِ مدافعِ عشق › ژانر: 👩🏻‍💻نویسنده: افسران جنگ نرم خلاصه رمان: سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند . کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(: _______________________ - من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ... - چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ... - یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ... - وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ... - نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ... - از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ... -کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ... - با دستای خودم میکشمت! ... - هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ... - من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ... - خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ... - دختره ی لوس بی دست و پا ... -تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره... -داری زودقضاوتم میکنی... -ما...ما...ن به قلم: افسران جنگ نرم https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi
‹ رمانِ مدافعِ عشق › ژانر: 👩🏻‍💻نویسنده: افسران جنگ نرم خلاصه رمان: سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند . کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(: _______________________ - من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ... - چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ... - یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ... - وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ... - نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ... - از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ... -کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ... - با دستای خودم میکشمت! ... - هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ... - من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ... - خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ... - دختره ی لوس بی دست و پا ... -تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره... -داری زودقضاوتم میکنی... -ما...ما...ن به قلم: افسران جنگ نرم https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi
‹ رمانِ مدافعِ عشق › ژانر: 👩🏻‍💻نویسنده: افسران جنگ نرم خلاصه رمان: سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند . کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(: _______________________ - من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ... - چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ... - یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ... - وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ... - نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ... - از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ... -کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ... - با دستای خودم میکشمت! ... - هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ... - من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ... - خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ... - دختره ی لوس بی دست و پا ... -تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره... -داری زودقضاوتم میکنی... -ما...ما...ن به قلم: افسران جنگ نرم https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi
اگه دنبال یکه کانال میگردی که هم :( بزاره پس بهت کانال "دختران انقلابی" رو پیشنهاد میکنم یه سر بزن پشیمون نمیشی❤️🦋 بخش هایی از رمان کانال 😍 "درگیر افسردگی بودم" "سالم از دانشگاه بیرون نمیری" "ما دو ماه دیگه میریم انگلیس" "مشکل قلبی" "شوکر" "شعار جوانمردی" "غرور یه پدر رو بشکنی" "سنگدل" "یقه شو ول کن" پارتی از اینده دیگه جونی تو بدنم نبود از خدا خواستم همین الان بنیرم ولی مجبور نباشم درد شوکر رو تحمل کنم سامان با شوکر بهم نزدیک شد و .... شرمنده داشتی میخونی بیا کانال و ببین چه بلایی سر سخصیت قصه مون اومد 💔🖤 بیا تو کانال ادامه‌اش رو بخون😉🦋 @chcgxhxjchvdg
سلام سلام😘❤️ دنباله یک کانال خفن گاندویی میگردی؟😉 بیا این همون کانالیه که میخوای😍 🖤°《°ایثار°》°🖤 بدو تا پاک نشده🏃‍♂🏃‍♀ فعالیت هاش😍: و......................................... از همه مهم تر😯 😍🖤 🍃 ✨ 🍃 ✨ 🍃 ✨ @GANDO313 یک سر بیا پشیمون نمیشی😉
سلام سلام😘❤️ دنباله یک کانال خفن گاندویی میگردی؟😉 بیا این همون کانالیه که میخوای😍 🖤°《°ایثار°》°🖤 بدو تا پاک نشده🏃‍♂🏃‍♀ فعالیت هاش😍: و......................................... از همه مهم تر😯 😍🖤 🍃 ✨ 🍃 ✨ 🍃 ✨ @GANDO313 یک سر بیا پشیمون نمیشی😉
سـلام سـلام براتـون یه کانال آوردم پر از پست های ، ، ، و ... فرصت رو از دست نده مذهبی هستی یا غیر مذهبی ساندیس خور هستی یا نه هیچ فرقی نداره من تو رو دعوت میکنم به کانال آنِسه مطمئن باش از ورودت پشیمون نمیشی 😍 پس زود باش بزن رو لینک ✨ @Anese_313 ✨ ✨ @Anese_313
سلام سلام😘❤️ دنباله یک کانال خفن گاندویی میگردی؟😉 بیا این همون کانالیه که میخوای😍 🖤°《°ایثار°》°🖤 بدو تا پاک نشده🏃‍♂🏃‍♀ فعالیت هاش😍: و......................................... از همه مهم تر😯 😍🖤 🍃 ✨ 🍃 ✨ 🍃 ✨ @GANDO313 یک سر بیا پشیمون نمیشی😉
محافظ‌آقا(مقام‌معظم‌رهبری)تعریف‌میکرد...؛میگفت‌رفته‌بودیم‌مناطق‌جنگی‌برای‌بازدید... توی‌مسیر‌خلوت‌آقاگفتن ‌اگه‌امکان‌داره‌بگذارید‌کمی‌هم‌من‌رانندگی‌کنم... من‌هم‌ازماشین‌پیاده‌شدم ‌وحضرت‌آقاپشت‌ماشین‌نشستند وشروع‌به‌رانندگی‌کردند... میگفت‌بعدچندکیلومتررسیدیم ‌به‌یک‌دژبانی‌که‌یک‌سربازآنجابود وتاآقارودیدهل‌شد... زنگ‌زدمرکزشون‌گفت...: قربان‌یه‌شخصیت‌اومده‌اینجا... ازمرکزگفتن‌که:کدوم‌شخصیت...؟ گفت‌نمیدونم‌کیه ‌اماخیلی‌آدم‌مهمی‌هست‌خیلیییی... گفتن...: چه‌شخصیت‌مهمی‌هست‌ که‌نمیدونی‌کیه...؟ سربازگفت...: نمیدونم؛ ولی‌گویاکه ‌آدم‌خیلی‌مهمیه‌که‌حضرت‌آقارانندشه.. این‌لطیفه‌رو حضرت‌آقاتوجمعی‌بیان‌کردند وگفتندکه‌ببینیدمیشه‌لطیفه‌ای‌روگفت ‌بدون‌اینکه‌به‌قومی‌توهین‌شود... "برگرفته‌ازخاطرات‌مقام‌معظم‌رهبری ⇆ 🦋