eitaa logo
اشعار شادروان شمس قمی
207 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
1 فایل
شاهان جهـان را به گـدایی نپـذیریم تا خاک کف پای علی تاج سر ماست (شمس قمی)
مشاهده در ایتا
دانلود
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَـا اَمِیرالْمـُؤمِنـِین)) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (اکسیر ولایت) تا ز دست ساقی بزم ولا ، ساغر زدم پشت پا بر زمزم و بر چشمۀ کوثر زدم تا که از دامان مادر ، اوفتادم بر زمین دست بر دامان میر مؤمنین حیدر زدم آری از روز ازل مهر علی بر قلب خود کیمیاسان، بهر اکسیر ولایت بر زدم چون به چشم دل خُم پاک غدیرش دیده‌ام تا که مست معرفت گردم یکی ساغر زدم نشئة الاولیٰ عیان دیدم به چشم معرفت تا صبوحی ، از کف ساقیِ مَه پیکر زدم از مِی خمخانه‌ی عشقش چشیدم زآن سپس بَر جم و جامش از آن می، تا ابد آذر زدم تا شدم از باده‌ی مِهر و ولایش جرعه نوش پرچم فرزانگی ، بر گنبد اخضر زدم محور عدل و کرامت چون علی مرتضاست چرخ عرفان و طریقت را بر این محور زدم چون نهادم سر به خاک پای مولا از خلوص نی عجب کز تاج «کرّمنا» به سر، افسر زدم در طریق عشقِ آن دلبر ، ز اخلاص عمل از همه دل بر گرفتم، دم از آن دلبر زدم چونکه احمد شهر عِلم است و علی‌اش باب آن من به کسب علم، سر بر حلقه‌ی آن در زدم صارم "نصرُ منَ اللَّه" از طفیل لافتیٰ بر میان فرق بدخواهانِ بد اختر زدم چون به سر دارد علی فرخنده تاج «هل اتیٰ» من هم از «مُلکاً کبیرا» افسری بر سر زدم اژدهای نفس روبَه کیش را غالب شدم تا دم از شیر خدا ، مولای اژدر در ، زدم قلعه‌ی اندوه و حرمان را بر افکندم ز بُن چون قدم ، اندر طریق فاتح خیبر زدم پرچم «انّا فتحنا» را نمودم پایدار زآنکه با «فتحاً مُبینا» بر صف لشکر زدم تا علی‌ٰرغم حسودان برکشیدم تیغ مدح بر صف هیجا به عشق حیدر صفدر زدم چون «یداللَّه فوق ایدیهم» بود شایان او بوسه بر دست خدای اعظم اکبر زدم ناخدا و رهبر کشتی عالم چون علی‌ست دل به بحر معرفت ، با مِهر آن رهبر زدم دم زدم از مدح سلطان سریر ِ «انّما» از طریق بندگی ؛ نی بهر سیم و زر زدم زَاسب پیل آسای عشقم مات شد شاه و وزیر شهسواران را پیاده ، بس ز میدان در زدم نردبازان وفا را در قِمار عشق دوست مهره‌ی آمالشان را جمله بر ششدر زدم این مباهی بس بوَد کز راه عشق و معرفت این رقم در مِدحتِ داماد پیغمبر زدم تا بدانند اهل دل با بیدلی در راهِ دوست دل به دریای ولای ساقی کوثر زدم (شمس قم) نور ولا ، تابید دوش اندر دلم کاین فروغ ایزدی از شمس، روشن‌تر زدم. شادروان سید علیرضا شمس قمی eitaa.com/shamseqomi
(السّلامُ عَلیكَ یا امیرالمؤمنین) (غدیریه) چون که پیغمبر بشارت یافت از حیّ مبین تا وصی خویش سازد شیر حق یعسوب دین کرد تدبیری که امّت بعدٍ آن منجی خلق در صراط مستقیم افتند با علم الیقین بعدِ حج آخرین در عرصه‌ی خمّ غدیر داد فرمان توقف، همرهان را آن امین منبری کرد از جهاز اُشتران برپا سپس رفت بر بالای آن منبر ، رسول راستین بُرد بالا دست دامادش علیّ مرتضی زآن‌سپس فرمود یاران! امر حق این است این هر که را مولا منم باشد علی مولای او بعدِ من جز این علی نبوَد امیرالمؤمنین در غدیر از سوی یزدان شد وصیّ مصطفی تا که کامل کرد دین را ، آن امام المتقین زآیه‌ی «الیوم اکملت» از کمالِ لطف حق گشت دین، کامل به فرمان علی، مولای دین مدّعی از خدعه شد تسلیم در انظار خلق گفت : بخٍ بخٍ از آن قدر و جاهِ بی قرین با علی بیعت نمود آن خائن بیعت شکن نامسلمانی نمود آغاز ، بین مسلمین از عداوت با قساوت ، آن ولیُ الله را منزوی کرد از محبان تا شود مَسندنشین از علیّ عالی اعلا چو مُشتق نام اوست با علی دشمن شدند از فرط جهل و کفر و کین اُف به دنیا باد و آن دنیاپرستان دنی دشمنان دین حق، آن فرقه‌ی پست و لعین عاقبت زاعجاز آن خیرالفتیٰ ـ شیر خدا روبهان رسوا شدند و محو گشتند از زمین رشته‌های آرزوشان پاره شد از خبث ذات دست‌شان کوتاه شد از دامن حبل المتین لعن و نفرین تا ابد بر آن گروه بی‌حیا هم به رهپویان آن قوم ضلالت آفرین کعبه اول بود اگرچه خانه‌ی پروردگار بعدِ میلاد علی، شد قبله‌گاه مسلمین زین فضیلت «لافتی» در شأن وی فرمود حق کز فتوّت «ذوالفقار»ش دین حق را شد معین «لا فتیٰ الا علی لا سیف الا ذوالفقار» هست بی‌شک در مقام ابن عمّ ِ یا و سین گر نبودی مرتضی کی مَرحب از پا می‌فتاد با وجود قلعه‌ی خیبر که بُد حصن حصین ضربت مولا علی بر پای عَمرو عبدود افضل از ثقلین شد در خندقِ فتح المبین گر نبودی در شب هجرت علی یار نبی کافران بودند بر قتل محمد(ص) در کمین گر نبودی جنگ‌ های پنج سال رهبری می‌گرفت از آب، نور و گرمی آن مرد گزین تا ابد اسلام می‌شد حکم فرما در جهان گر فَراغت داشت آن مولای بی‌مثل و قرین دید در معراج، احمد ، کأن شه عرش آشیان داشت عِلم اولین و آخرین در آستین جمله آثار علی در لیلة الاسرا بدید میهمان درگه حق ، رحمة للعالمین (شمس قم) وصف غدیر از گفته‌ی دشمن بخوان سیر کن در «الغدیر» و معجز مولا ببین گر قلم باشند اشجار و مرکب بحرها نیست کافی شرح فضلش تا به روز واپسین. شادروان سید علیرضا شمس قمی eitaa.com/shamseqomi