.
خدایا این روضهخونه هر چی خوند هی گفت سیدی از نسل حضرت زهرا...😭
.
کاش ولی ما بچهسیدا رو انقدر آتیش نمیزد...
.
.
دو دمه گرفتن:
برخیز و ببین خادم جمهور کجایی
در آغوشِ رضایی در آغوشِ رضایی
در این شب جمعه زائر کربلایی
در آغوشِ رضایی در آغوشِ رضایی
.
.
از ظهر که واسه نماز وضو گرفتم دیگه خودمو تو آینه ندیده بودم
الان اومدم یه نگاه به سر و ریختم انداختم، بعدِ گریه و رفتن وسط آبپاش و رد شدن از توی دود آتیش و اسپند چه شکلی شدم.
و یادِ این جملهی امیرخانی تو کتاب ارمیا افتادم:
خاکِ جنوب به چشمانِ عاشق میماند وقتی که خوب گریه کرده باشد، سرخ و وسیع...
.
.
من رسیدم فلکهی آب
ولی نمیشه رفت تو حرم.
پاهام بعد از پنج ساعت پیادهروی داره از بدنم جدا میشه.
و راضیام از این دردِ پا.
و حتی راضیام از اینکه نمیشه رفت توی حرم!
این دردپا و این شلوغی بخاطر جمهوری اسلامیه و هر چی که برای جمهوری اسلامی باشه، من ازش راضیام!
.