. از همین اول شعبان دلم پر می‌زنه برای نیمه‌ی رمضان و ولادت امام حسن جانم. چقدر دوست دارم کریم اهل‌بیت رو چقدر دوست دارم کریم اهل‌بیت رو .

ولی کاش من بادیگارد سمت راستی بودم؛ دست مینداختم پشت شونه‌ی امام و با یه نگاهی که توش "الهی قربونت برم" موج می‌زد؛ امامو از وسط جمعیت رد می‌کردم.💚

.☝️☝️☝️☝️ برای هدیه به پیشگاهِ عالیجناب ابوفاضل؛ جهان‌پهلوان عباس‌ابن‌علی، فقط تا فردا قبل از ساعت هشت صبح فرصت دارید.🌱 .

دستتون برسه به ضریحِ عموی مَه‌جبین حرم، لطفا یکی اینو بزنه:

132481

5859831025491050

به ریاله بزنید روش کپی می‌شه .

نزنید؛ دشمنانم موجودی رو تباه کردن😫

خدا اَجرت بده ولی قبل اینکه موجودی رو رند کنی، دیگرانی بودند که از رندی انداختنش😞😭🤣

. نمی‌دونم شما هم اینطوری هستید یا نه؟ ولی من اینطوری‌ام که خیلی از آدمها رو بیشتر از اونکه بخاطر خودشون دوسِشون داشته باشم، بخاطر محبتی که به عزیزانم دارند؛ دوست دارم! دیدید وقتی یکی به پدر مادرمون یا هر عزیز دیگه‌ای از خانوده‌‌امون محبتی بکنه چقدر عزیز می‌شه برامون؟ و چقدر ازش تشکر می‌کنیم، حتی خیلی بیشتر از وقتی که به خودمون محبتی کرده باشه! خب من حضرت عباس رو بیشتر از اونکه بخاطر خودشون دوست داشته باشم بخاطر اباعبدالله دوست دارم! یعنی درسته که حضرت عباس به خودیِ خود خیلی آقا و ماه و جانِ دل تشریف دارن، ولی خب اصل ماجرا اینه که چون واسه آقای ما، برای ارباب ما، ستون بودند، برای بچه‌های اباعبدالله دلگرمی بودند؛ یه حس فوق‌العاده‌ای بهشون دارم. هم خیلی دوسشون دارم و هم خیلی احساس دِین می‌کنم! ایشون نذاشته تو کربلا بچه‌های اباعبدالله آب تو دلشون تکون بخوره؛ اصلا آدم نمی‌دونه چجوری باید تشکر کنه؛ چجوری باید بگه ای عالیجنابِ عالَم، جان ما به قربان شما که هوای حرمِ اربابِ ما رو داشتید... بعضی احساس‌ها رو نمی‌شه درست توصیف کرد، دقیقا مثل همین احساسی که من الان دارم ازش حرف می‌زنم. ولی امیدوارم تونسته باشم منظورمو درست برسونم... همه‌ی اینا رو گفتم که بگم؛ می‌خوام تمام حق‌الزحمه‌های این چند مدتم رو که قطره قطره تو یه حساب جمع کردم، یکجا و بدون حتی یک ریال کم و کاست؛ از طرف حضرت عباس تقدیم کنم به آواره‌های سوریه و لبنان و بعدش رو به سمت کربلا بایستم و بگم عالیجناب ابوفاضل، شما آقای غیرتیِ خیمه‌گاهی، این پول اگه قرار باشه به فریادِ آواره‌ها برسه، تنها کسی که لایقه که این پول به نامش سند بخوره خود شمایی؛ شمایی که پاسدارِ تمامِ خیمه‌های مظلومان عالَمی تا قیامت... من کی باشم که قرار باشه به دادِ بچه‌های پیغمبر برسم، این شمایی که تا قیامت مفتخر شدی به دادرسی از فرزندان رسول‌الله؛ ای به فدای صورت خوشگل هاشمیت، من و همه‌ی ایل و تبارم💚 ان‌شاالله فردا اول صبح می‌رم بانک و پول رو به دو تا حساب واریز میکنم یکی به حساب یک متخصص جهادی که برای آواره‌ها دارو تهیه می‌کنه و یکی هم به حساب یک تیم جهادی که برای آواره‌ها آب آشامیدنی تأمین می‌کنه. آب آشامیدنی رو آخه کی جز حضرت عباس می‌تونه که تأمین کنه؟؟ شما هم اگه دوست دارید شریک باشید لطفا تا قبل از ساعت هشت صبح فردا واریزیهاتون رو انجام بدید🙏

5859831025491050

.

. نرم نرمک قراره برم سمت بانک👩‍🦯 دیگه واریزی نبود؟ برم؟🚶‍♀ .

واقعا برم؟

. بِچّا قربون دستتون یکی زنگ بزنه به پزشکیان بگه مسعود جان در همین لحظه دلار چنده؟ بعد خبرشو به من بدید. من باید واریزی رو با احتساب قیمت دلار انجام بدم.💵 هنوز نرسیدم بانک هنوز فرصت واریز دارید‌. 💴 💷 .

مثل اینکه بِچّا زنگ زدن مسعود جان گفتن باید از کارشناسا بپرسید. من اینجا معطل قیمت دلارم. دلاری که قرار بود اگه اینا بیان تکون نخوره. زود خبر بدید که برسم بانک واریز کنم. .

. ولی این مسیرِ بانک بلطف خدا چه برکتی داشت. از بِرَم برمِ من تا الان بیشتر از کل پولی که از دیروز تا الان واریز کردید، جمع شد.👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯 کاش همیشه تو راه بانک بودم. الان دیگه واقعا برم؟ .