346.2K
یک کاروان هندی نشسته بودند گوشهی صحن و با آداب و مناسکِ خاصِ خودشان گرم عزاداری برای اباعبدالله بودند.
یک نفر مثل مداحهای ما چیزهایی با سوز میگفت و بعد اهل کاروان از پیِاش با گداز چیزهای دیگری تکرار میکردند.
منظرهی عجیبی بود.
چهرهها، حنجرهها، دستها و سینهها غرق در عزای اباعبدالله میسوختند و این سوختن را هر کس که از آن حوالی رد میشد به وضوح میدید.
توفیق شد و من هم دقایقی مهمان محفلِ خواهر و برادرهای هندیمان شدم و از آن حجم از حرارتی که بینشان در جریان بود غرق لذت شدم.
گوشهای از صدای کاروان را برای شما ضبط کردم.
اشکهای هندیها توی همین صدا دیده میشوند!
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
روزی همینجا، دختربچهها، قرمزپوش و هلهلهکنان به پیشواز کاروانی اومده بودن که اهلش رو خارجی خطاب میکردن.
در و دیوار رو آزین بسته بودن و خندهکنان شیرینی و شربت به هم تعارف میکردن و جواهرات و زینتهاشون رو به سر و گردن بسته بودن تا هم جشنشون پر پیمونتر بشه و هم دل بچههای کاروان رو بسوزونن.
اما حالا همینجا، این دختربچهها سیاهپوش و عزادار، به پیشواز زائرا میان و لقمههایی رو که حتی از خودشون دریغ میکنند رو در دهان زائرا میذارن، هیچ دختری زینت نمیبنده و هیچ خندهای به قاه قاه مستانه بلند نیست.
این دگرگونیِ عمیق، این زیر و رو شدنِ آدمها، این تحولِ هزار و چهارصد ساله، حاصل زحمتهای عمه جانِ کاروانه.
عمهای که اگه نبود، زمین همون هزار و چهارصد سال پیش اهلش رو بلعیده بود!
عمهای که اگه نبود....
نَه! اصلا نمیشد که عمه نباشه، اصلا خدا یک جهان رو آفریده تا یک عمه رو به رخ بکشه.💚
جانها به فدای عمهای که طاق عرش جای کمی براشه اما با این وجود این شبها و روزها زنجیر اسارت بسته به پاشه.💔
نویسنده: ملیحه سادات مهدوی
عکاس: فاطمه قنواتی
#مای_بارد
مای بار: رسانهی اربعینیِ شراب و ابریشم
🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
از بین تمام عکسای کولهپشتیای اربعینی اینو انتخاب کردم، اونم دقیقا واسه خاطرِ عکسِ امامش!
منم هر وقت بیفتم توی این جاده، حتما قبلش میدم یه عکس سه رخ از آقا و امام برام بزرگ بزنن، اونقد بزرگ که خودم و کولهام پشتش گم بشیم.
کولهام رو هم پر میکنم از عکسای سهدرچار آقا و امام که با شکلاتای کوچیک و روبان بسته شدن.
میگیرمشون توی مشتم و به هر زائری که برسم میپرسم میدونی اینجا اومدنت رو مدیون کی هستی؟ بعد مشتم رو میبرم جلو تا مشت به مشتم بزنه و من دستم رو کف دستش خالی کنم و وقتی چشمش به لبخند توی عکسا بیفته بگم مدیونِ ایشونا👍
امام با انقلابش این راهو برامون باز کرد و آقا با اقتدارش واسمون حفظش کرد.
البته که برای این حجم از همواریِ راه بهای سنگینی به اندازهی یک مبارزهی سخت و نفسگیر با قدمت هزار و چهارصد سال پرداخته شده، از زحمتهای حضرت زینب در این راه گرفته تا خون یکیکِ شهدا و نفس دونهدونه مُحِبّا و رنج تکتکِ شیعهها.
لیکن اون فیتیله پیچِ آخر، اون فنِ نهایی برای خاک کردنِ حریف به دست این دو نفر بوده و هست.👍
قبلا 👈 اینجا دربارهی بخشی از رنجهای این هزار و چهارصد سال نوشته بودم.
رنجی که شیعیان نفر به نفر روی دوش حمل کردند و امانتی به بزرگیِ مودت و زیارت رو به ما رسوندن.
ما برای موکب به موکبِ این راه مدیونیم به خیلِ عظیمی از آدما که چند تا از دونهدرشتهاش معاصر خودمون بودن و هستن! مثل سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس
مثل تهرانیمقدم و ارمغان موشکیش واسه کشور که امنیت این جاده و این مسیر بدون بالستیکهایی که داریم غیرممکن بود
هر قدم به یادشونیم
✍ملیحه سادات مهدوی
@sharaboabrisham
20.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صندلیِ روضهخونی
کاری از مؤسسه هنری شراب و ابریشم
نویسنده: ملیحه سادات مهدوی
گوینده: یاسمن زهرا مهدی آسا
تدوینگر: سیده فائزه موسوی
متن پادکست👈 اینجا
🌱 @sharaboabrisham
.
دوست دارم از یه نفر که بانیِ مشایهها و سفر اربعینه بنویسم.
چند روزه ذهنم مشغولشه و نمیدونم چی و چجوری بنویسم.
راستی شما میدونید اولبانیِ زیارت اربعین کیه؟
🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
. دوست دارم از یه نفر که بانیِ مشایهها و سفر اربعینه بنویسم. چند روزه ذهنم مشغولشه و نمیدونم چی و
.
بیشتریها که پیام دادید از جناب جابر اسم بردید.
ایشون اولین زائر اربعین هستن ولی بانیِ اربعین، نَه!
بعضی دوستان هم از حضرت زینب نام بردن.
ولی هیچ کس پاسخ درست به این سؤال نداد.
اول بانیِ زیارت اربعین حضرت امام حسن عسکری هستن!
تمام این مشایهها و زیارتها و اربعین رفتنها با اشارهی حضرت امام عسکری شکل گرفتن و در واقع ایشون بنیانگذار زیارت اربعین هستند.
قبل از ایشون زیارت کربلا و زیارت اهلبیت بوده ولی زیارت اربعین بصورت خاص نَه!
ایشون یک جایی سرنخ دادن و بعد از اون سرنخی که ایشون معلوم کردن راهِ زیارت اربعین روشن شده و یک منسک ویژه به اسم زیارت اربعین به آداب و مناسک ما اضافه شده.
اونجایی که حضرت فرمودن:
مؤمن پنج نشانه دارد:
اول: 51 رکعت نماز (واجب و نافله در طول شبانه روز)
دوم: زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء
سوم: انگشتر در دست راست کردن
چهارم: پیشانی بر خاک گذاردن.
پنجم: بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در نمازهای جهریّه (صبح، مغرب و عشاء)
در واقع این حضرت عسکری هستند که سر راه محبان اهلبیت یک تابلو نصب کردن و روش نوشتن: زیارت اربعین و بعد از این اشاره بود که مشایهها و اربعین رفتنها راه افتادن.
در فراز و نشیب تاریخ، در گذر از ممنوعیتها و محدودیتهای خلفا و دشمنان، این سرانگشت امام عسکری بود که همواره راه رو روشن میکرد و دل محبان رو گرم.
اگه مسافر شدیم و قرار شد دل به جاده بزنیم یادمون باشه کی اول از همه این مسیرو نشونمون داده...
سلام بر اولبانیِ مشایهها
راهبلدِ مسیر کربلا
مدیرِ گمنامِ همهی کاروانها
راهبندازِ تکتکِ مسافرها
آقای زائرپیادهها
بابای نازنینِ امامِ منتظرها حضرت آقا امام حسن عسکری جان💚
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
. بیشتریها که پیام دادید از جناب جابر اسم بردید. ایشون اولین زائر اربعین هستن ولی بانیِ اربعین، نَه
درخواست زیاد اومده برای کمک به تأمین هزینهی زائرای اربعین.
بنظرتون چطوره به نیابت از اولبانیِ اربعین یه پویش راه بندازیم و با کمک هم چند نفری رو راهی کربلا کنیم؟
موافقید؟
اگه بله یه یا حسین بفرستید تا کارو کلید بزنیم👌 @mehmane_quran
🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوهنوردا پرچمت رو تا روی قلهها بالا بردند. پیادهها پرچمت رو توی جادهها و بیابونها به اهتزاز درآوردند. اهل شهر و روستا پرچمت رو روی پشتبومها و سردرِ خونهها و ورودیِ مسجدا و هیئتا نصب کردند. حتی ادارهچیها پرچمت رو تا لب دیوارِ ادارهها هم بردن.
پرچمت تمامِ پستی و بلندیِ خشکیها رو گرفت.
فقط مونده بود عمق آبها که اون هم با دست غواصا فتح شد و پرچمت قلب اقیانوسها رو هم درنوردید!
تا پرچمِ تو به قلب آب رسید، آب از سر شوق موج برداشت و تکونی به اهل دریا داد و بعد هم به صد عشق عروسهای دریایی رو سمتِ سطح آب فرستاد، شبیهِ نورافشانیهای ما روی زمین، شبیهِ بادکنکهای هلیومی که بالا میرند و توی هوا میرقصند.
این پرچم، این اسم مگه چی توی خودش داره که اینطور باد و خاک و آب و هوا رو به وجد میاره؟
ذرات هستی مگه با شما نسبت فامیلی دارن که اینطور براتون ذوق میکنن و از خودشون مایه میذارن؟!
جدی اباعبدالله! خدا شما رو دقیقا روی کدوم قلهی آفرینش نشونده که هر طرف سر بچرخونیم، باز سمتِ شماییم؟
مگه خدا شما رو توی مولکولهای هوا پخش کرده که هر کجا بریم این شمایید که ما رو دربرگرفته...
راستی که خدا جهان رو آغشته به شما آفریده....
✍ملیحه سادات مهدوی
متن رو با الهام از ویدئو قلم زدم.🌱
🌱 @sharaboabrisham
من اگر روضهدار بودم، دههی اول صفر را هم عین دههی اول محرم مجلس میگرفتم، تازه خیلی پر آب و تابتر!
آخر این روزهای اول صفر خیلی روزهای سخت و بدی بوده برای اهلبیت.
اول که سه روز کاروان را پشت دروازههای شام معطل نگه داشتهاند تا اهل شام فرصت کنند شهر را آذین ببندند. شاید تنها خوبیِ اینکه ما این چیزها را زیاد درک نمیکنیم همین است که دقمرگ نمیشویم و گرنه آدم اگر درست فهم کند یعنی چه که بچههای پیغمبر را با آن وضع اسفبار سه شبانه روز پشت دروازههای شهر معطل کردهاند تا همه جا را قرمز بپوشند و به در و دیوار ریسه و گل ببندند و رقاصها و مطربها را جمع کنند تا وقت ورود کاروان برای اهانت و هتک حرمت چیزی کم نگذارند، باید از غصه دق کند و بمیرد!
بعد از آن سه روز معطلی هم که معلوم نیست بعد از ورود کاروان به شام چه سر کاروان آوردهاند که حضرت زینالعابدین فرموده باشند ای کاش از مادر زاده نمیشدم و به شام برده نمیشدم!
آخر شام از اول دست معاویه بوده، از ساعت اول بالای منبرهای این شهر سَبِّ علیابنابیطالب باب بوده، تبلیغات معاویه از اول خاک اهل این شهر را با کینهی اهلبیت گِل کرده! شام با کوفه خیلی فرق داشته، اهل کوفه هر چه که بودند بالاخره اهلبیت را با نسبتی که با پیغمبر داشتند میشناختند ولی اهل شام به خون اهلبیت تشنه بودند، گوشت و پوستشان با دشمنیِ اهلبیت درآمیخته بود، حالا این حجم از دشمنی و کینهتوزی را چطور باید روی سر اهلبیت خالی کرده باشند که وقتی یکی از حضرت سجاد پرسید کجا به شما خیلی سخت گذشت ایشان سه بار با تأکید فرموده باشند: الشام الشام الشام
معلوم نیست شامیها با آن قلبهای مالامال از کینهی امیرالمؤمنین در مواجهه با بچههای علی چقدر دشمنی کردهاند، چقدر سنگپرانی، چقدر فحاشی، چقدر رقاصی... اصلا معلوم نیست چقدر زخم به دل اهل کاروان انداختهاند...
این مصیبتها یک طرف، آن مجلس یزید و چوب خیزران و... یک طرف.
واقعا شام چه خبر بوده؟ به اهلبیت چی گذشته؟!
یک روضهخوانی آمده بود پیش یکی از آقایان علما روضه بخواند. خواسته بود روضهی مجلس اینزیاد را بخواند اینجور شروع کرده بود: زینب بر مجلس ابنزیاد وارد شد! یک مرتبه آن عالم صدایش به گریه بلند شده بود و از حال رفته بود و صدا زده بود بس است بگویید روضهخوان بیشتر نخوانَد! از دور و اطراف صدا میآید هنوز که روضهخوان چیزی نخوانده آقا جواب میدهند ما اگر میفهمیدیم زینب کی بود همینقدر که به ما میگفتند بانوی به آن بلندمرتبگی را در مجلسی وارد کردند که ابنزیاد آنجا بود از غصه میمردیم. شأن زینب کجا و مجلس ابنزیاد کجا؟!
آن آقای عالم پس اگر قرار بود روضهی مجلس یزید را بخواند چی میگفت؟!
واقعا یک چیزهایی خیلی بالاتر از فهم ماست، البته قرار هم نبوده که ما فهمش کنیم، چون اگر میفهمیدیم دراز به دراز توی روضهها کنار هم میافتادیم و جان میدادیم.
واقعا اگر قرار بود مصیبتهایی که سر کاروان آمده را درک کنیم امکان نداشت باز هم راست راست روی زمین خدا راه برویم.
مصیبتهایی که آقا امام زمان دربارهاش فرموده بودند: فلأندُبنَّکَ صَباحاً و مَساءً و لأبکینَّ بدلَ الدّموعَ دماً
صبح و شام بر اسارت عمهام زینب گریه میکنم، آنقدر که اشکهایم بدل به خون میشود....
ای کاش من واقعا روضهدار بودم و دههی اول صفر روضههای زینبیام را داغتر از هر روضهی دیگری برپا میکردم تا شهر را داغدارِ آنچه کنم که اهل شام سر اهل کاروان آوردند....
آه ای آزادهترین اسیرانِ عالم...💔
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
❌با احترام به جهت رعایت حق مؤلف، انتشار مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست.
.