eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
507 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب و ابریشم...
تابستانِ یکی از سالهای نوجوانیم کلاس قرآنی می‌رفتم که مربی‌‌اش اول کلاس از روی یک کتاب برایمان حکایت
توی مجازی هر از گاهی یه جنبش راه میفته و آدما زیر یک هشتگ مشترک از تجربه‌هاشون می‌نویسن. هشتگ‌ها ترند می‌شن و دست به دست می‌چرخن و حرفهای آدمها رو به گوش همه می‌رسونن. جنبش‌های گاهی مثبت، گاهی منفی با هشتگهای همگانی. دیشب که این پیام رو دریافت کردم یک لحظه به ذهنم رسید کاش می‌شد یه هشتگ ترند کرد و آدم‌ها بیان زیر اون هشتگ برای بقیه‌ی تعریف کنند دقیقا از کجای زندگی‌شون دوست داشتنِ امام مجتبی رو شروع کردن؟ دقیقا کجا احساس کردن که چقدر امام مجتبی رو دوست دارن؟ یه جنبش مجازی با هشتگ که آدما بیان زیرش از عشق به امام حسن بنویسن، خاطره بگن، از حاجتهای گرفته‌شون حرف بزنن و اونقدر با این هشتگ بنویسن و همه جا پخشش کنن که یهو چشم باز کنیم و ببینیم همه جا پر شده از ذکر یا حسن و همه دارن خاطره‌بازی می‌کنن با عشقِ امام حسن.... ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham
ممنونم که قصه‌های عاشقی‌تون رو به اشتراک گذاشتید.🌱 آرزو می‌کنم دل و خاطر همه‌مون پر باشه از لحظه‌هایی که بشه روش دست گذاشت و گفت یک مرتبه دیدم که چقدر دوستت دارم حسن جان... چقدر بیشتر از قبل، چقدر لبریزتر از پیش💚 و ما به جز از محبت زهرا و بچه‌هایش چه داریم؟ والله که هیچ... 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ممنونم که قصه‌های عاشقی‌تون رو به اشتراک گذاشتید.🌱 و ما به جز از محبت زهرا و بچه‌هایش چه داریم؟ والله که هیچ... 🌱 @sharaboabrisham
رازها توی سینه‌ی آدمها پنهانند، باید جا باز کرد تا کلمه‌ها خودی نشان بدهند و حرفهای پستوی دلها را بریزند بیرون و رازها را برملا کنند. رازِ عاشقی از آن رازهاییست که هر چه برملاتر شود، زیباتر می‌شود. بهانه‌ی قشنگی شد برای تعریف کردنِ خاطره‌های دوست داشتنِ یک کریم💚 و ما به جز از محبت زهرا و بچه‌هایش چه داریم؟ والله که هیچ... 🌱 @sharaboabrisham
کتاب را که بستم یک عبارت توی سرم می‌چرخید: اباعبدالله آخرین تیری بود که از چله‌ی کمانِ امام مجتبی رها شد! از نگاهِ سخنرانِ جوانِ دهه‌ی پنجاهِ مسجدِ کرامت که حالا نوارِ حرفهایش در کتاب همرزمان حسین پیاده شده بود، قیام اباعبدالله امتدادِ مبارزه‌ی هوشمندانه و البته سختِ امام مجتبی بود! تا بحال کسی نقش امام مجتبی را اینطوری شرح نداده بود، انقدر دقیق و درست! تعارف که نداریم، ما از امام مجتبی حقیقتا چیز زیادی نمی‌دانیم و بیشتر با تصویر غلطی که مُلاهای درباریِ معاویه ساخته و پرداخته‌اند و با دست تحریف در تاریخ ثبت کرده‌اند مواجهیم تا با تصویرِ واقعیِ آن شجاعِ کریمِ حلیمِ بی‌اندازه مهربان💚 این دو روایتِ شما برای پویشِ قشنگیش برای من بیشتر برای همین تکه‌ی حرفتان بود: ما حسین را هم اگر دوست داریم از برکت سفره‌ی حسن است...💚 ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham قبلا اینجا و اینجا کمی از کتاب همرزمان حسین حرف زده‌ام.