eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
491 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍الله بنده سی حج المساکین دو سه ماه مانده به اربعین، به هر بهانه‌ای از مرخصی و رفتن به پیاده‌روی اربعین صحبت می‌کرد. مدیرش اهل مرخصی دادن نبود؛ اما مگر می‌توانست او را به نرفتن مجاب کند. هر دلیلی برای نرفتن می‌آورد، جوابی برایش داشت. تا اینکه قبل از رفتن گفت: تنها زمانی که میتوانم خانواده‌ام را ببرم کربلا و از عهده هزینه‌هایش بر بیام، زیارت‌ِ اربعینه! ✍ الله بنده سی 🌱 @sharaboabrisham
. ✍مریم جمالی 🌻گل‌های آفتابگردان را دیده‌ای؟ روز که می‌شود همه‌شان هم‌هدف قد علم می‌کنند و در پی خورشید می‌گردند. همه به یک‌سو می‌روند. به سوی آفتابی عالم‌گیر. به سوی نوری بی‌انتها. به سوی گرمایی زندگی بخش. نرم‌نرمک وقتی گرمای آفتاب را روی گلبرگ‌هایشان حس کردند جان تازه‌ای می‌گیرند. نور خورشید که رقص‌کنان روی گل‌ها می‌چرخد نشاط را بین‌شان پخش می‌کند. این عشق‌بازی ادامه می‌یابد تا موقع غروب آفتاب. کم‌کم با پایین آمدن خورشید، گل ها نیز سرشان را پایین می‌اندازند و منتظر طلوعی دیگر می‌مانند. 🔅آن ها را که می بینم یادم به اجتماعی عظیم می افتد که همه ی عاشقان را به مکانی معلوم هدایت می کند. به مردمی که هم هدف و هم مقصد، به دنبال منشا نور از شهر و دیار خود با اندک توشه‌ای عازم می شوند. رنگ و زبانشان یکی نیست اما در این راه با زبان عشق با هم سخن می گویند. از کودک شیرخواره‌ای در کالسکه گرفته تا سالخورده‌ای روی ویلچر. به خادمانی که برای این نور بی پایان از صبح تا شب پر انرژی نوکری زائرانش را می‌کنند؛ گویی همه با شنیدن نام اربعین جانی تازه می‌گیرند. انگار خستگی نمی‌شناسد این راه کربلا. ⚫با تمام شدنش قلبت فشرده می‌شود. اگر عازم شده باشی حظش را برده‌ای و باز دلت هوایی می‌شود که سال دیگر هم این توفیق نصیبت بشود و اگر هم عازم نشده باشی با تک‌تک سلول های بدنت فریاد می‌زنی حسین جانم ما را هم به نوکری بطلب. ✍مریم جمالی 🌱 @sharaboabrisham
. هوالرحیم کوله‌ام را روی صندلی گذاشتم جانم به لب رسیده بود ،نفس کم آورده بودم. پاهایم پر از آبله بود، دلم هزار راه رفت. سعی صفا و مروه‌ای بود برای خودش، هفت بار که سهل است، هفتاد بار بین بیست عمود را دور زدم. اما خبری نبود. _وای قرص های مادرم. سرعتم را بیشتر کردم دوباره زمین خوردم، سرفه‌ام گرفت. بلند می‌شوم همه دعاشده‌ام. چشم می‌چرخانم جوانی به عربی بالای سرم حرف می‌زند، نمی‌فهمم با اشاره قرص‌ها را نشان می‌دهم وعکسی از مادرم. موبایلش را درآورد به اندازه‌ی یک هلو خوردن طول نکشیدکه ده تا ازدوستانش آمدند و عملیات پیداسازی شروع شد. کمی بعد، صدای مادرم مرابه خود آورد به همان جوان نگاه تشکر آمیزی کردم و زیر لب گفتم: "سلام برتوکه سین سلام به تو رسید" نویسنده: @Lezatesahar110 🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
✍خاطره‌ی ارسالی شما همه داستان برمیگرده به این پلاکارد👆 اولین سفر دو نفری من و همسرم خدا خواست که بریم اربعین یه جورایی میشه گفت ماه عسل از همه جریاناتی که بهمون گذشت و معجزه های فراوانی ک برامون رخ داد این از همش جالب تر بود سفری بود ک اصلا به در بسته نخوردیم وقتی به اتوبوس ترمینال(شخصی میخواستیم بریم) رسیدیم بلافاصله حرکت کرد ک همه مسافران گفتن انگار اتوبوس منتظررسیدن شما بود ما ازظهر منتظریم. یا وقتی به مرز رسیدیم وقتی از همه پرسیدیم گفتن مرز از دیروز بسته است و حالا تازه باز شده و .... که قربون خدا و امام حسین برم خودشون همه کارا رو برامون جور میکردن وقتی پیاده روی رو شروع میکنی همش سراسر عشقه یه جوری مبهوت میمونی که همش باید فکر کرد و گریست و اونوقته که درک میکنی وقتی که مداح میگه این حسین کیست ک عالم همه دیوانه ی اوست و .... و اما این پلاکارد روز اولی وقتی پیاده روی رو شروع کردیم دیدم هرکسی روی کوله پشتیش یه پلاکارد نصب کرده مثلا یکی *فدای حسین* یکی به *یاد شهید ...* یکی*به نیابت از پدر و مادر درگذشته اش* و فلان... بلاخره هرکسی روی کولش پلاکاردی داشت تا اینکه این پلاکاردو دیدم *یا اباصالح تک تک قدم هایم را نذر آمدنت میکنم * خیلی حال منو دگرگون کرد و من چون اولین سفر اربعینم بود و تجربه ای نداشتم خیلی دلم خواست که منم داشته باشم. حتی وقتی دیدم یه اقایی دوتا به کوله پشتیش نصب کرده به شوهرم گفتم میشه بری بگی یکیشو بده به من😂😂 که شوهرم گفت من هیچ وقت این کارو نمیکنم🥲🥲 تا اینکه من کوله ام روی میز گذاشتم و به همسرم سپردم که برم تجدید وضو کنم وقتی برگشتم دیدم این پلاکارد روی کولم نصب شده با تعجب به همسرم گفتم از کجا اوردی گفت وقتی کولتو برداشتم ک برم یه جای دیگه بشینم دیدم دقیقا این پلاکارد زیر کوله ی تویه و حتی سنجاقاشم روش بود و من برات نصب کردم... حال اون موقع من گفتنی نیست برام دنیا معنی داشت... و این پلاکارد شد یادگاری بهترین سفر عمرم. التماس دعا دارم از همه دوستان که میرن سفر اربعین ✍نویسنده یکی از اعضای محترم کانال. 🌱 @sharaboabrisham