شرح حال
امروز در بغداد جمعیتی قریب به صدنفر که شاید ۱۵تا ۲۰ نفرشان جلیقه زرد به تن داشتند، مشغول راهپیمایی ب
دوستان عراقی که امشب با آنها همراهم میگویند بعد از مراسم اربعین تظاهرات را ادامه خواهیم داد.
این دوستان از «مدینة صدر» بغداد آمدهاند و میگویند آن راهپیمایی که وصفش را در پیامهای سابق نوشتهام از طرف گروهی خاص است و آن را به جریان حکیم منسوب میکنند.
به آنها میگویم ما در انقلاب اسلامی تجربه مشروطه را داشتیم و آن اینکه دستمان را از دست علماء دین خارج نکنیم و این رمز پیروزی ما در انقلاب بود.
شما هم اگر میخواهید حرکتتان اصلاحی باشد دستتان را از دست علماء خارج نکنید.
پوشیدن جلیقههای زرد و عدم حضور توده مردم در اعتراضات را یک نشانه خطرناک انحراف میدانم، حرکت اصلاحی نباید با الگو گیری و توصیههای غربی باشد نباید منحصر به گروه خاص باشد.
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 هرچقدر کسی را بیشتر دوست داشته باشی، بیشتر حاضری برایش فداکاری کنی؛
اگر نیازی پیش آمد:
🔸برای دوست چندین سالهات حاضری از ماشینت بگذری؛
🔸برای برادرت حاضری خانهات را هم بفروشی؛
🔸برای پدر، مادر و همسر و فرزندت حاضری از جانت هم بگذری،
🔹اما هیچ کدام از این دوست داشتنها عشق نیست و هیچ کدام از این فداکاریها عاشقانه نیست؛
🔹کسی که عاشق است کاری به نیاز معشوق ندارد، لازم نیست نیازی پیش بیاید تا از خودش بگذرد؛ بلکه عاشق از روی شوق دنبال بهانهای برای فدا شدن برای معشوق میگردد؛
هرچقدر بیشتر عاشق باشی، بیشتر شوق داری برای معشوق فدا شوی و بیشتر از فدا شدن برای معشوقت لذت میبری؛
منت میهمان معشوقت را میکشی تا حتی پای او را بشوری؛ از غذای تو بخورد، شب تا صبح و صبح تا شب بیدار میمانی و به میهمانانش خدمت میکنی، پستترین کارها حتی توالت شستن هم برایت سهل است؛
📌زیارت اربعین نه جلوه محبت به اهل بیت بلکه جلوه عشق به اهل بیت است.
✍️بررسی دو دلیل بر جواز و حرمت قمهزنی...
✅ در مباحث قبل به این اشاره کردم که قمهزنی یک به ظاهر عزاداری نوپدید است و در روایات هیچ روایت خاصی در مورد آن وجود ندارد.👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1892
https://eitaa.com/sharh_hal/1894
🔹 در زبان عربی قمهزنی را "تطبیر" گویند و این نام نیز مثل خود آن یک امر نوپدید که در کتب لغوی عرب هیچ ذکری از آن نشده است.
🔹کسانی که حکم به جواز قمه زنی میکنند عمده استدلالشان، استناد به احکام عامی چون "وجوب تعظیم شعائر" یا "استحباب جزع برای اباعبدالله" یا "مواسات با اهل بیت(علیهم السلام)" است که مخالفین قمهزنی یا تطبیق این مصداق را نمیپذیرند یا در اصل وجود آن حکم عام اشکال دارند.
🔹اما برخی از قائلین به جواز قمهزنی به برخی ادله خاص نیز برای جواز قمه زنی استدلال کردهاند که یکی از پرشمارترین این به ظاهر ادله که حتی برخی در متن فتوای خود نیز آن را آورده اند، ماجرای حضرت زینب(س) که سر خود را به محمل کوبیدهاند، است.
اما این ماجرا:
🔸اولا سند ندارد و از کتاب «نورالعین فی مشهد الحسین» مربوط به قرن پنجم است که نویسنده آن مشخص نیست، کسانی هم که قائل به مشخص بودن نویسنده آن هستند فردی شافعی مسلک را به عنوان نویسنده آن ذکر کردهاند؛
🔸ثانیا اگر هم ماجرا مستند میبود و سندی متصل و عادل میداشت، این اتصال به امام معصوم نیست که حجیت داشته باشد و این گزارش نیز دارای اشکالات متعدد و نقلهای متناقضی است، مثلا با توجه به گزارشهای مختلف که مکرر از وضعیت اهل بیت در سفر به شام نقل شده است اصلا محملی (کجاوه) وجود نداشته و حضرات را با وضعیت نامناسبی به آنجا منتقل میکنند، ثانیا با گزارشهای مبنی بر صبر حضرت زینب(س) و توصیه اباعبدالله به صبر و جزع نکردن و... تناقض دارد.
✅ اما از دلیلهای ساختگی بر جواز قمه زنی که بگذریم، قائلین بر جواز باید بتوانند، ادله مختلف دال بر حرمت قمه زنی را به نحو یقینی رد کنند، چرا که شک در حجیت هر عمل دینی، برای عدم جواز آن کافی است.
🔹 جدا از احکام ثانوی حرمت "وهن و اضرار" که از منظر احکام عمومی مطابق بر قمهزنی است و بسیار ذکر شده است، حکم حکومتی رهبری مبنی بر حرمت خصوص قمه زنی نیز از جمله ادلهای است که به علت اتفاق همه فقها بر لزوم رعایت حکم حاکم، قائلین به "جواز قمه زنی" پاسخی برای آن ندارند، جز نفی اصل و اساس حکومت و حاکمیت اسلامی موجود.
🔹 در روایتی که در باب اثبات عید فطر به واسطه حکم حاکم شرع از امام صادق(ع) آمده است، در باب لزوم رعایت حکم حاکم شرع به نحو مطلق گفته میشود که مخالفت با حکم حاکم داخل شدن در نهی الهی و هلاکت اخروی است.
«وَ مَنْ كَانَ فِي بَلَدٍ فِيهِ سُلْطَانٌ فَالصَّوْمُ مَعَهُ وَ الْفِطْرُ مَعَهُ لِأَنَّ فِي خِلَافِهِ دُخُولًا فِي نَهْيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَيْثُ يَقُولُ- "وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة"».
من لا يحضره الفقيه؛ ج ۲؛ ص: ۱۲۷.
...................
🔺به شرح حال بپیوندید:👇
http://eitaa.com/joinchat/2649292800Ccfe8a7cd9f
شرح حال
✍️بررسی دو دلیل بر جواز و حرمت قمهزنی... ✅ در مباحث قبل به این اشاره کردم که قمهزنی یک به ظاهر عز
پرسش یکی از دوستان👇
سلام علیکم. چه کسی در «در اصل وجود آن حکم عام اشکال دارند»؟
شرح حال
پرسش یکی از دوستان👇 سلام علیکم. چه کسی در «در اصل وجود آن حکم عام اشکال دارند»؟
پاسخ بنده👇
چند قسم کردم
در وجوب تعظیم شعائر و استحباب جزع بحثی نیست ولی در استحباب مواسات ما حکم عام استحباب مواسات با اهل بیت رو قبول نداریم.
اولا مواسات به معنی قراردادن چیزی که در اختیار داریم با دیگران و مساوی و برابر نگه داشتن خود با دیگری است که منظور اون افراد این نیست بلکه همراهی کردن در مصیبت و مثلا جاری کردن خون از خود و یا وارد نمودن زخم به خود برای همراهی کردن با اهل بیت(علیهم السلام) در ماجرای کربلا است.
ما اصل وجود چنین حکم عامی را قبول نداریم.
✍️شعار نفاق...
✅ قرآن میگوید منافقان کسانی هستند که همیشه بین حق و باطل راه میروند، طرفین دعوای جریان حق و باطل مشخص هستند، اما آنها میگویند ما نه با افراطیهای این طرف هستیم و نه با افراطیهای آن طرف « مُذَبْذَبينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاء» در واقع تفریط خودشان را با افراطی معرفی کردن دیگران توجیه میکنند.
✅ آنها کسانی هستند که در اطاعت از خدا و ولی خدا فرق میگذارند و میگویند ما به خدا ایمان داریم ولی به ولی او خیر و میخواهند راهی وسط بین کفر و اسلام را اختیار کنند.
«يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً»
✍️آغاز افول و فروپاشی طاغوت...
✅ اگر با نگاه توحیدی بخواهیم حوادث عالم را مورد بررسی قرار دهیم و به آیات قرآن به عنوان بهترین انعکاس دهنده قواعد توحیدی عالم مراجعه کنیم، قرآن در چندین جا زمان انتهای فرصت طاغوت برای جولان را بیان کرده است، منجمله این موارد آیات مربوط به بنیاسرائیل و نابودی فرعون است.
✅ خداوند در آیات ۲۴-۲۶ سوره مبارکه نازعات میفرماید: وقتی فرعون ادعای ربوبیت و خدایی عالم را کرد، أمد او فرا رسید، این ادعا پایان فرصت او بود و با فاء این نتیجه را برآن مترتب میکند که در نتیجه خداوند او را به کیفر دنیا و آخرت مبتلی کرد تا مایه عبرت دیگران باشد. «فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى - فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى - إِنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى» وقتی قرآن میگوید فلان امر مایه عبرت است یعنی یک سنت جاری در همیشه زمان است.
✅ در آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اسراء خداوند در مورد فرعون میگوید: او اراده کرد که قوم موسی را ریشه کن کند و باز متذکر میشود که این أمد و نهایت فرصت او بود و با فاء این نتیجه را برآن مترتب میکند که در نتیجه خداوند ریشه او را کند و وی و کسانی که با او بودند همه را غرق نمود. «فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَميعاً»
✅ با توجه به این قواعد طاغوت زمان ما نه اینکه زمان افول آن آغاز شده باشد بلکه سالیان درازی است که افول آن آغاز شده است و در زمانه کنونی باید به انتظار محو و فروپاشی آن بود، چرا که سالهاست تمدن غرب و آمریکایی ادعای خدایی عالم را آغاز نموده و بنای ریشه کن نمودن مستضعفین و مؤمنین عالم را نهاده است.
✅ اما بنا به همین قواعد توحیدی عالم، خداوند ضرب دست نهایی نابودی طاغوت را به مؤمنین و ابتلاء آنان سپرده است، این صحنه، مؤمنینی میخواهد که استقامت بخرج دهند و به خدا حسن ظن داشته باشند.
«فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ» (۲۴۹) البقره
✅ تکبر خداوند در مقابل طاغوت همیشه منجر به این شده است که با سادهترین امور، طاغوت را با حقارت نابود کند ولو با پرتاب سنگی توسط کودکی زرد و نحیف چون حضرت داود(ع)، جالوت هلاک شود و با پشهای نمرود و با آب رودخانه فرعون و یارانش، در هر صورت چالش نهایی از جنس نبرد سخت نیست بلکه این ایمان و حسنظن به خدا و استقامت است که ضربه نهایی خداوند بر کاسه سر باطل و فروپاشیاش را به دنبال دارد.
...................
🔺به شرح حال بپیوندید:👇
http://eitaa.com/joinchat/2649292800Ccfe8a7cd9f
شرح حال
موسسه #فرهنگ_و_تمدن_توحیدی برگزار مینماید: 📖 دومین دوره علمی-تربیتی #مدرسه_معرفتی_امام_خمینی 🔴ویژه
جلسه ۱.pdf
1.79M
✅ درسنامه درس "زمانه و زندگی امام خمینی(ره)" ارائه شده در مدرسه معرفتی امام خمینی(ره)؛
🔹این درسنامه برای چهار جلسه طراحی شده است که جلسه اول آن تا کنون دو دوره در مدرسه معرفتی امام خمینی(ره) تدریس شده است؛
🔹در این درس تلاش شده است با نگاهی مبتنی بر مبانی قرآنی و تمدنی تقابل دو جریان حق و باطل در عصر حاضر با لایههای تاریخی نمایش داده شود.
✅ فایل موجود مربوط به اولین سرفصل و سرفصلهای این درس نیز به ترتیب زیر میباشد:
🔺دوره "افول تمدن اسلامی و آغاز اوجگیری تمدن غرب همراه با زایش ظرفیتهای بالقوه جدید اسلامی"؛
🔺دوره "استیلاء تمدن غرب بر عالم و تضعیف حداکثری عالم اسلام به خصوص روحانیت شیعی"؛
🔺دوره "ربوبیت مدرنیته و آغاز افول تمدن غرب".
🔺عصر امام خمینی "آغاز قدرتگیری تمدن اسلامی با بالفعل شدن ظرفیتهای آبدیده و آزموده شده."
#مدرسه_معرفتی_امام_خمینی
...................
🔺به شرح حال بپیوندید:👇
http://eitaa.com/joinchat/2649292800Ccfe8a7cd9f
✍️تقدیر از سریال ستایش ۳...
✅سریال ستایش ۳ واقعا سرگرمی خوب و آموزندهای هست. چند شب قبل فردوس وقتی نوهاش روی تاب نشسته بود به او حرفی زد که: "غصه گذشته را فقط یکبار بخور و ذهن خودت را درگیر آنچه از آینده پیش روی تو است بکن." فردای آن شب موقع حدیث خوانی عین همین مضمون را در روایتی از امام صادق(ع) مطالعه کردم.
🔹«لَا تُشْعِرُوا قُلُوبَكُمُ الِاشْتِغَالَ بِمَا قَدْ فَاتَ فَتَشْغَلُوا أَذْهَانَكُمْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِمَا لَمْ يَأْتِ.»[۱]
🔸دل خود را سرگرم امور گذشته نکنید که در آن صورت ذهن خود را از آمادگی برای امور آینده باز میدارید.
✅ مورد دیگری از سکانسهای بسیار تاثیر گذار فیلم، وقتی بود که "قربان" همان کسی که سالها قبل عروس فردوس به او پول داده بود تا طاهر را بکشد، دوباره این خانم را در موقع مواد فروختن به دخترش، دید و به او گفت: "بله خدا هست ما خریم نمیفهمیم."
یک خط محوری که در این سری از سریال ستایش دنبال میشود، اینکه اگر ظلمی در این دنیا کردیم این ظلم در همین دنیا به خودمان بازخواهد گشت.
🔸این مضمون در حدیث صحیح و بسیار نابی از امام صادق(ع) در کتاب کافی آمده است: « هرکس ظلمی کند، سزای آن را در خودش یا مال یا فرزندانش خواهد دید.»
🔹«مَنْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي وُلْدِهِ.»[۲]
..............................
ارجاعات:
[۱] الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج ۲؛ ص: ۳۱۶.
[۲] همان؛ ص: ۳۳۲.
...................
🔺به شرح حال بپیوندید:👇
http://eitaa.com/joinchat/2649292800Ccfe8a7cd9f
✍️خاطراتی از فتنه ۸۸ (مسجد قبا)...
قسمت اول
✅ فتنه که شد اولین چیزی که ضایع میشود عقل است و بعد از آن حق؛
✅ ایام فتنه ۸۸ بود، هر روز بیانیهای از سیدمحمدعلی دستغیب در حمایت از موسوی و طرفدارانش صادر میشد.
بسیجیها کلافه بودند، عدهای از آنها هرشب به مسجد قبا میرفتند و در نماز شرکت میکردند، موقع صلوات که میشد بچهها بلند صلوات میفرستادند و بعد از آن با تمام قدرت فریاد میکشیدند "و عجل فرجهم و اید امامنا الخامنهای" و به نحوی نظم برنامههای مسجد را مختل میکردند اما انصافا این کارها چندان هم زیاد نبود، آخر مسجد و شش یا هفتبار صلوات فرستادن.
اما در شبهای آخری که نزدیک به درگیری بود، این برنامه تغییر کرد و بچهها علاوه بر آن بعد از مراسمهای معمول مسجد دور هم جمع میشدند و سینه میزدند.
✅ جمعی از فتنهگران نزد سیدعلیمحمد دستغیب میرفتند و به اشکال مختلف ایشان را تحریک میکردند، مثلا پیراهن خود را بالا زده جای کبودی یا زخمی نشان میدادند و میگفتند این است اسلام؟ این جای باتوم بسیجیها یا پلیس است و... و خلاصه به هر شکل ممکن ایشان را تحریک میکردند و ایشان هم که مثل خیلی از علمای همجنس خودشان که بیشتر در فضاهای اخلاق و عرفان کار کردهاند و سررشتهای در سیاست ندارند، سریع تحریک میشدند و بیانیهای میدادند!
البته نوع استدلالهای آنها مثلا اینکه آیتالله نجابت سالها قبل گفتهاند موسوی سید خوبی هست! یا علقههای سیاسی که سالیان زیاد وجود داشت هم تاثیر زیادی در حمایتهای این جماعت از فتنهگران داشت.
✅ آن زمان حضرت آقا دعوت به آرامش میکردند اما عدهای بیبصیرت برای اعتراض به "سیدعلی محمد دستغیب" جماعت بسیجی را تحریک و بعضا مدیریت میکردند و به مسجد میبردند تا مثلا با حضور بسیجیها در آنجا و صلوات فرستادن یا سینه زدن و... به آقای دستغیب اعتراض کرده باشند.
✅ ازآن طرف جماعت مسجد قبایی هم که عمدتا طلبه یا اهل جبهه و جنگ و یا حتی پاسدار و جانباز و فرزند شهید و... بودند هم در مقابل این کارها صبر نمیکردند و هرشب کار من و چندنفر از دوستان این شده بود که وقتی دو جمعیت از جماعت مسجد قبایی و بسیجی مقابل هم قرار میگیرد و میخواهند درگیر شوند، دستها را گره کرده یک صف مقابل بسیجیها باز کنیم، جمعی هم از مسجدقباییها صفی را پشت به پشت ما مقابل جماعت خودشان درست میکردند و جلو درگیری را میگرفتند.
✅ اما در شب آخر دیدم اوضاع با همه شبهای قبل فرق میکند. بچهها رفتند نیمه آخر مسجد نشستند به سینه زدن، به یکباره دیدم زمزمهای در مسجد پیچید، خبری از افرادی که پشت به پشت ما دستها را حلقه میکردند نبود.
از آنجا که با اصل حضور بسیجیها مخالف بودم، گوشهای نشسته و در برنامههای آنها هم شرکت نمیکردم و فقط برای جدا کردن و مانع درگیری شدن به مسجد میرفتم.
ادامه دارد...
🔺قسمت:
🔹دوم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1929
🔹سوم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1930
🔹چهارم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1931
🔹پنجم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1932
.................
📌لینک متن کامل همراه با فایل مستندهای "اصحاب جمل" و "فتنه به روایت سوم" و "نشریه مسجد ضرار"؛👇
http://sharhhal.blog.ir/1398/08/06-2
شرح حال
✍️خاطراتی از فتنه ۸۸ (مسجد قبا)... قسمت اول ✅ فتنه که شد اولین چیزی که ضایع میشود عقل است و بعد از
✍️خاطراتی از فتنه ۸۸ (مسجد قبا)
قسمت دوم
✅ بچهها که شروع به سینهزنی کردند همزمان همه جماعت مسجدقبا شروع کردند با هم پچ پچ کردن، همه ایستاده بودند دور تا دور بچهها.
🔹حوزه مسجدقبای شیراز که متصل به همین مسجد هم هست، نزدیک به هزار طلبه دارد و اهالی این مسجد هم تعصبات بسیار زیادی بر آقای دستغیب و مسجد قبا دارند.
خیلی از همین بسیجیها هم یک زمانی از تربیت شدههای همین مسجد بودهاند، خودم زمانی که کودک بودم خاطرات زیادی از این مسجد دارم، یادم هست زمانی سینهزنی بود و من پیرهنم را درآورده و وسط آنها سینه میزدم، بسیاری از نمازهای عید فطر کودکی را آنجا خواندهام، مراسمات عزاداری زیادی در آنجا شرکت کردهام و پشت سر آقای سیدعلی محمد نماز خواندهام.
🔹مسجد قبا بسیار بزرگ است و بخشهای زیاد و تو درتویی دارد، زیر زمین بسیار بزرگ طبقه بالا هم که چند بخش است و کتابخانه بزرگ که خیلی از نوجوانها هم از این طریق به مسجد قبا جذب میشوند، مَدرَسها و خوابگاههای طلبگی و...
✅ آن شب فهمیدم که امشب قرار نیست که درگیری ختم به خیر شود و بنا به کتک خوردن بسیجیها است، اگر بسیجیها ۴۰ تا ۵۰ نفر بودند، آن جماعت شاید بیش از ۵۰۰ نفر بودند. با خودم گفتم حاشا که موقع کتک خوردن بسیجیها را تنها بگذارم.
🔹من هم رفتم وسط جماعت سینه زن نشستم و شروع به سینه زنی کردم. دقایقی نگذشت که جماعت مسجد قبایی هم به صورت ایستاده شروع به سینه زدن و هروله کردن دور حلقه بسیجیها کردند.
🔹عکسهای شهدایشان را بر دست گرفته بودند، یکی از جانبازها روی دوش دیگری بود و پای مصنوعیاش را در دست گرفته بود و همگی هروله کنان دور ما به سر و سینه میزدند.
🔹آنها دم یا حیدر گرفته بودند و ما دم یا زهرا، متوجه شدم که مشغول تنگکردن حلقه خود هستند، با پاهایشان محکم روی پاهای ما میکوبیدند، غیرتم اجازه نمیداد بلند شوم، داد زدم بچهها بنشینید و بلند نشوید، حدس هم میزدم بعد از بلند شدن درگیری میشود.
🔹اما کار به جایی رسید که بچهها مجبور شدند بلند شوند، جماعت مسجد قبایی شروع به زدن بچهها کردند و بعد از لحظاتی تونلی شبیه به تونلهایی که عراقیها برای بسیجیها باز میکردند باز شد که تا درب خروجی ساختمان ادامه داشت. در این تونل بچهها به سمت حیاط هدایت میشدند و در مسیر مشت و لگد بود که نثار آنها میشد.
🔹چهرهها را هم انگار شناسایی کرده بودند و برخی را بیشتر میزدند، هنوز تصویر یکی از رفقا (علیآقا که زمانی خود آقای "سیدعلی محمد" اسم او را از شهرام به اسم دیگری تغییر داده بود، او امروز طلبه پایه نهم حوزه است)، گردن او را یکی از پشت محکم گرفته بود و رنگش سرخ شده بود و نمیتوانست درست نفس بکشد، او را ثابت نگه داشته بود و بقیه او را به اشکال مختلف میزدند، دست به دور پهلوی او بردم و با تمام قدرت او را به بیرون ساختمان کشیدم.
✅شروع کردم داد زدن بر سر مسجدقباییها که این است اخلاقتان، این است مدارایتان، این است حرفهای آقای دستغیب که بسیجیها هم فرزندان خودم هستند! اما پاسخم چند لگد محکم بود که از وسط جمعیت من را به عقب و درون حیاط راند...
ادامه دارد...
🔺قسمت:
🔹اول:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1928
🔹سوم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1930
🔹چهارم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1931
🔹پنجم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1932
.................
📌لینک متن کامل همراه با فایل مستندهای "اصحاب جمل" و "فتنه به روایت سوم" و "نشریه مسجد ضرار"؛👇
http://sharhhal.blog.ir/1398/08/06-2
شرح حال
✍️خاطراتی از فتنه ۸۸ (مسجد قبا) قسمت دوم ✅ بچهها که شروع به سینهزنی کردند همزمان همه جماعت مسجدق
✍️خاطراتی از فتنه ۸۸ (مسجد قبا)...
قسمت سوم
✅ وقتی به حیاط رفتم با صحنه بسیار تلخی مواجه شدم، دربهای مسجد را با سه چهارتا قفل کتابی زده بودند، شاید قصدشان این بود که کسی از بیرون نتواند به مسجد بیاید، شاید هم قصدشان این بود که بچهها را تحقیر کنند؛
بچهها مجبور بودند از روی در بالاروند و فرار کنند، با خودم گفتم هیچ وقت این حقارت را نمیپذیرم و رفتم در گوشهای از حیاط مسجد نشستم.
برخی از مسجدقباییها هم درون حیاط بودند، ناگهان از پشت سرم یک نفر با گوشه فلزی یکی از همان قابهای شهدا محکم به سرم کوبید و سرم شکست و خون روی صورتم را گرفت.
گوشهای نشستم و تصمیم گرفتم با این وجود هم از روی در بیرون نروم، تقریبا همه بسیجیها از مسجد خارج شده بودند و من هنوز در گوشهای حیاط بودم.
✅ ناگهان صحنه تلختری را مشاهده کردم صحنهای مثل فیلم ۳۰۰، آسمان پر از سنگ شده بود، به یکباره بارانی از سنگ بر مسجد بارید، بسیجیهای شهر شاید در کمتر از ده دقیقه خود را به اطراف مسجد رسانده بودند و مشغول جبران تلفات خود بودند!
البته نا گفته نماند خودم از دهان یکی از فرماندههای بسیجی شنیده بودم که به یکیدیگرشان میگفت فلانی، چند ماشین نزدیک مسجد پارک کنیم و چوب و ... در آن بگذاریم که اگر درگیری شد آمادگی داشته باشیم، البته آن دو نفر را هیچ وقت در درگیریها ندیم.
✅ در هر صورت بیامان سنگ به طرف مسجد پرتاب میشد و یک یا دو نفر از طلاب به صورت ملبس در حیاط دیوانهوار به حالت رقص میچرخیدند و زبانی مستگونه میگفتند بزنید، بزیند!
یک طلبه که هیکل بسیار درشتی داشت روی سکویی که مشرف به حیاط بود دستان و عبای خود را باز کرده و چشمانش را با آرامش بسته بود و میگفت بزنید، بزنید!
و واقعا این سنگ بود که بر آنها میبارید ولی انگار نه انگار!
✅ درون حیاط نمیشد ماند، به ساختمان مسجد بازگشتم، یکی از مسجدقباییها که مسئول آموزش نظامی ما در بسیج و از مسجدقباییها بود (آقای جسمانی) من را میشناخت، نزد او رفتم، برخی میدانستند من هم در بسیجیها بودهام، برخی هم فکر میکردند من هم از مسجد قباییهایی هستم که درون حیاط سرم با سنگ شکسته، در هر صورت وقتی دیدند با آقای جسمانی هستم چیزی نگفتند.
آقای جسمانی شروع کرده بود برای من استدلال آوردن که بسیجیها اشتباه کردهاند و حق با مسجد قباییها هست، بلند گفتنم هر دو خر هستند و او هم دید فایده ندارد و دیگر چیزی نگفت، یکی آمده بود میگفت این را ببرید بیرون، سرش خونیاست ممکن است مسجد را نجس کند. هنوز هم ماندهام حرفش درست بود یا نه!
✅ بالاخره یادم هست درِ مسجد را باز کردند و من هم مثل خیلی از مسجدقباییها، از مسجد بیرون رفتم، چند آمبولانس برای بردن مجروحین آمده بود، مجروحین بسیجی را تقریبا کامل بردند، اما میدانستم که از مسجد قباییها هم برخی مجروح شدهاند. به "جسمانی" تماس گرفتم و گفتم شما هم مجروح دارید؟ گفت: آره، چند نفر وضعشان خراب است، رفتهایم پشت مسجد. گفتم من با آمبولانسها صحبت میکنم بیایند آنجا از در پشتی مجروحها را سوار کنید.
با آمبولانسها صحبت کردم و گفتم آنجا هم مجروح هست و دو آمبولانس برای آنها رفت.
ادامه دارد...
🔺قسمت:
🔹اول:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1928
🔹دوم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1929
🔹چهارم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1931
🔹پنجم:👇
https://eitaa.com/sharh_hal/1932
.................
📌لینک متن کامل همراه با فایل مستندهای "اصحاب جمل" و "فتنه به روایت سوم" و "نشریه مسجد ضرار"؛👇
http://sharhhal.blog.ir/1398/08/06-2