✅ نظر یکی از دوستان👇 سلام حمیدرضا جان طاعات و عبادات قبول باشه عرض ارادت در رابطه با مطلبی که داخل کانال در رابطه با بورس گذاشته شد. به نظرم وظیفه مثل ما اینست که در رابطه با این جور قضایا تحلیل جامعی ارائه بدهیم و بعد بر مبنای آن بگوییم فلان عمل خوب است یا بد، نقاط قوت و ضعف بورس را ببینیم بعد تحلیل کلان تری ارائه بدهیم این نکات را باید به همراه هم در نظر بگیریم و بعد تحلیلی ارئه دهیم که نزدیک به حقیقت باشد مثلا نکات زیر مطلوب نبودن یا بی ثبات بودن بازار طلا و ارز و افزایش نقدینگی رکود بازار مسکن هزینه بالای راه انداختن کار مردم پول را پیش خودشان نگه دارند روز به روز با توجه به تورم بی ارزش تر می شود ریسک بسیار زیاد راه اندازی کار جدید سهام دار شدن مردم در بورس باعث تزریق پول به کارخانه می شود می تواند مواد اولیه جدید تهیه کنید و از رکود خارج شود شرکت از برشکستگی خارج شود و کسی از کار بیکار نشود با پول جدید خط تولید جدید راه بیندازد بدهی های خود را صاف کند و تولید را چند برابر کند و اینکه شرکت ها از دست امور دولتی خارج می شود وارد بخش خصوصی می شود شرکت های جدید وارد شوند و این مزایا برای آنها وجود داشته باشد بررسی شود واقعا چقدر می تواند به جهش تولید کمک کند هجوم مردم به داشتن حساب در بورس باعث بالارفتن عرضه و تقاضا و در نتیجه بالا رفتن قیمت ها و ایجاد حباب می شود شکستن حباب و پایین آمدن قیمت ها خیلی ها دچار ضرر می شوند آیا الان در بورس حباب وجود دارد حضور مردم در بورس و کسب کردن سود خوب باعث می شود کسی سراغ کار تولیدی حتی کوچک هم نرود دولت می تواند بالا و پایین رفتن قیمت در بورس را بهانه برای مذاکره کند که باید ثبات وجود داشته باشد در نتیجه باید مذاکره کنیم خیلی از مردم در حال حاضر بدون دانش وارد بورس می شوند در نتیجه ضرر می کنند. فکر می کنم با در نظر گرفتن تمام این مولفه ها و بقیه ای که می توان تحقیق نمود می توان مشخص کرد که سوق دادن مردم به سمت بورس می تواند مطلوبیت برای جامعه داشته باشد یا جامعه را دچار مشکل کند.

✅ پاسخ بنده👇 سلام سید جان ممنون از بذل توجه. من خودم با فعال شدن و هدایت نقدینگی سرگردان به بورس موافقم. اما متاسفانه این ماجرا هم مثل افزایش قیمت بنزین با بدترین شکل ممکن دارد صورت می‌گیرد. الان با نوع مدیریت دولت مردم هیجان زده شده‌اند، رشد بورس با دمیدن غیر منطقی دولت در بورس غیر منطقی هست و در چنین فضاهایی که افسارگسیخته پیش می‌رود شک اقتصادی پیش میاد. شکی که همیشه توده مردم در آن سرمایه‌هایشان آب می‌رود و یک عده به اصلاح زرنگ که از رانت خبردارند یا قواعد سوار شدن بر موج و موج سازی را خوب بلدند پول‌های بی‌حساب کتاب به جیب می‌زنند. کلا کار این دولت شده شک وارد کردن و چاق کردن یک عده معدود به قیمت لاغر شدن توده مردم. اینکه شرکت‌های دولتی با ارائه ارز اولیه وارد بورس شود و یا سهام عدالت وارد بورس شود کار خوبی است ولی همین کار خوب اگر مثل دیگر کارهای این دولت ناکارآمد غرب‌گدا مدیریت نشود کما اینکه می‌بینیم این روزها نمی‌شود، موجب تولید یک تورم سرسام آور خواهد شد. اگر بورس با یک شیب آرام رشد کند حباب تولید نمی‌شود و سقوط آن‌هم اگر رخ دهد منطقی رخ می‌دهد اما اگر با شیب سهمی‌گون رشد کند حباب تولید می‌شود و سقوط آن قابل تحمل نیست و بحران ایجاد می‌کند.

بیاییم با تورم و علت آن بیشتر آشنا شویم.

بانک‌ها چطور با خلق پول از جیب ما دزدی می‌کنند!

🔴قدرت مافیای خودرو سازی را دست کم نگیرید: 🔹وزيری كه برای ساماندهی بازار خودرو اولتيماتوم ٢٤ ساعته داده بود ٢٣ ساعت بعد خود بركنار شد! پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی با مافیای پشت صحنه خودروسازی کشور حتما مستند اختاپوس را ببینید.

در مورد مطلبی که در مورد مذاکره علمی در شب قدر به نقل از حضرت آقا از یکی از کانال‌ها (توییت انقلابی) فوروارد کردم متأسفانه با تذکر یکی از مخاطبان و بررسی که کردم مطلب مذکور در سایت موجود نبود و آن را به علت عدم اعتماد به صحت برداشتم.

منبع مطلب مذکور در مورد مذاکره علمی در شب قدر. کتاب منشور حوزه و روحانیت.

منبع مطلب مذکور در مورد مذاکره علمی در شب قدر از حضرت آقا. با تشکر از طلبه عزیز آقای شاه‌علی که مستند این مطلب را برای بنده ارسال کردند.

✍️تذکری در مورد نحوه خرید طلا به صورت غیر نقدی... 🔰 متأسفانه احکام معاملات را نمی‌دانیم و وارد معاملات می‌شویم و ناخواسته مدیون دیگران و اموالمان شبهه‌ناک می‌شود. اخیرا با دو مورد مبتلا به خیلی از مردم، یکی در مورد بورس یکی هم در مورد خرید غیرنقدی طلا مواجه شده‌ام که سعی می‌کنم در مورد آنها توضیح دهم. 🔰 چند روز پیش به طلا فروشی دوستم رفته بودم و متوجه شدم معاملات او شرعا مشکل دارد. این دوستم از خانواده‌ای مذهبی، برادرش هم روحانی بود، و خیلی از مشتری‌هایش به علت متشرع بودن او و پدرش به وی مراجعه می‌کردند، نکته جالب دیگر هم اینکه یکی از بزرگ‌ترین حوزه‌های علمیه شیراز در این بازار طلافروشی قرار دارد! 🔰 معامله او به این صورت بود که مشتری، طلایی می‌خرید و بخشی از پول آن را می‌داد و برای ما بقی تاریخی را به صورت تقریبی مشخص می‌کردند و مقرر می‌شد در آن تاریخ ثمن(قیمت) را بدهد البته با این قید که اگر طلا تا آن تاریخ ارزان شد همین قیمت امروز ملاک باشد و اگر طلا گران شد قیمت روز آن ملاک باشد. 🔰 البته این ظاهر معامله بود که مشتری‌ها می‌دیدند و در واقع دو معامله صورت می‌گرفت، بخشی از طلا به صورت نقدی و بخشی که پول آن پرداخت نشده بود به صورت نسیه به فروش می‌رفت و قیمت طلا در عقد دوم هم که به صورت نسیه فروش می‌رفت با قیمتی بالاتر محاسبه می‌شد. (البته احتمال می‌دهم آنها کل طلا را به قیمتی بالاتر حساب می‌کردند نه فقط این قسمت را که مزید بر اشتباه بود.) سپس موقع تسویه حساب قیمت روز طلا در صورت گران شدن طلا و قیمت معامله در صورت ارزان شدن ملاک قرار می‌گرفت! 🔰 متأسفانه این دوست ما می‌گفت من نوع معامله‌ام را برای چند تن از روحانیون معروف هم توضیح داده‌ام و گفته‌اند اشکال ندارد! البته به گمان بنده احتمالا متوجه نشده بوده‌اند! 🔰 مجبور شدم احکام خرید و فروش را برایش توضیح بدهم و از این جهت که احتمال می‌دهم برخی از مخاطبان هم نسبت به چگونگی آن آگاهی کافی را نداشته باشند، بخشی از این توضیحات را اینجا هم می‌آورم: 🔹در عقود اسلامی باید قیمت مورد معامله مشخص و ثابت باشد و اینکه اگر قیمت طلا گران شد قیمت روز ملاک باشد و اگر ارزان شد قیمت مورد معامله ملاک باشد، موجب مردد بودن ثمن مورد معامله و بطلان عقد می‌شود. 🔹نکته دیگر اینکه زمان پرداخت بدهی باید مشخص باشد و اینکه مثلا ۱۰ تا ۲۰ روز آینده یا مثلا هر وقت پولم بدستم رسید بدهی شما را می‌دهم، صحیح نیست و در این گونه موارد مثلا باید مقدار حداکثر زمان متصور ملاک قرار گیرد که مثلا اثر شرعی آن این است که قبل از آن طلبکار نمی‌تواند بدهکار را الزام به پرداخت دین کند. 🔻 اما برای اصلاح معامله مذکور بایست چکار کرد؟ 🔹بایست در یک عقد معادل همان مبلغی که خریدار می‌دهد از وزن طلا به او فروخت و در یک عقد دیگر مبلغی تخمینی را برای قسمتی که به صورت نسیه فروش می‌رود مشخص کرد که بالاتر از قیمت معمول است و متناسب با رشد قیمت در حداکثر آن زمان و تجربه مشخص می‌شود. 🔹 به این شکل در قسمت دوم طلا عملا خریدار مالک می‌شود و فروشنده مالک دین می‌شود. اما ممکن است طلا بیش از این قیمت مشخص شده بالا رود و فروشنده متضرر شود یا مثلا خریدار در زمان مقرر بدهی خود را ندهد؛ 🔻پس فروشنده برای خود در عقد دوم خیار فسخ عقد در صورت عدم پرداخت بدهی در زمان مشخص و نیز در صورت بالارفتن قیمت قرار می‌دهد و در صورتی که این موارد رخ دهد فروشنده می‌تواند عقد دوم را فسخ ‌کند و طلا را به ملک خود بر‌گرداند و در صورت تمایل به قیمت روز مجددا در همان قسمت دوم عقد جدید ببندند. 🔹اما ممکن است خریدار بعد از فسخ عقد قیمت روز طلای قسمت دوم را ندهد و عقد دوم هم که فسخ شود عملا قسمتی از طلا به ملک طلا فروش برمی‌گردد اما قسمتی که مربوط به عقد اول است ملک مشتری باقی می‌ماند و طلا فروش مجبور است در این طلا با مشتری شریک شود؛ 🔻برای این کار هم در ضمن عقد اول شرط می‌کنند خیار فسخ عقد در صورت موارد مذکور برای عقد دوم برای عقد اول نیز باشد یعنی فروشنده بتواند هم ‌زمان با وقوع دو امر مذکور هر دو عقد را فسخ کند. 🔹 با این شرایط اگر طلا ارزان هم شد چون معامله صورت گرفته، فروشنده به قیمت بالاتر طلا را فروخته است و از مبلغ طلب او کاسته نمی‌شود. یعنی عملا همان نتایج قبل اینجا هم وجود دارد اما طرفین نسبت به یکدیگر تعهد شرعی دارند و طلا فروش به دلایلی غیر از دلایل مذکور نمی‌تواند عقد را فسخ کند و خریدار نیز شرعا و قانونا مالک طلای خریداری شده است و ضامن پرداخت قیمت آن. البته جزئیات دیگری مثل خواب طلا هم بود که بابت آن شرط خسارت می‌شد. خلاصه پیشنهاد من این بود که حتی این قرارداد به صورت مکتوب انجام شود اما متأسفانه در بازار بدون حساب کتاب مشخصی و صرفا با قول و قرار معامله می‌کردند و نتیجه آن هم ضایع شدن حقوق و برشکست شدن برخی یا حرام شدن اموال بود.

✍️توضیحی در مورد همکاری در بورس... 🔰اخیرا به شکل‌های مختلفی افراد در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند: 🔹برخی کد بورسی خود را می‌گیرند و آن را در اختیار دیگران قرار می‌دهند و دیگران با کد بورسی آنها کار می‌کنند و عرضه اولیه می‌خرند و درصدهای متفاوتی مثل ۳۰ درصد از سود حاصل را به آنها می‌دهند. اما مثلا معلوم نیست که فرد چه زمان ارز اولیه خود را بفروشد و چقدر سود کسب شود که برای این موارد بایست مصالحه صورت گیرد. در این مورد با یکی از اساتید حوزه که در اقتصاد زیاد کار کرده‌اند صحبت کردم که تحت چه عنوانی این پول پرداخت می‌شود؟ سپردن اعتبار حقوقی تحت چه عنوانی از عقود می‌آید؟ شاید بحث‌های آن پیچیده شود و خلاصه اینکه استاد ما اصل این کار و اخذ سود مقابل آن را تا وقتی قانونا مشکل نداشته باشد صحیح می‌دانستند و می‌گفتند مانعی شرعی برای بطلان آن هم وجود ندارد. 🔹 اما مدل دیگری که صورت می‌گیرد اینکه افراد نه اعتبار حقوقی بلکه پولی به دیگری می‌دهند که برای آنها در بورس با آن کار کنند. 🔻 یک مدل اینکه فردی وکیل و کارگزار شما ‌شود تا از طرف شما با پول شما سرمایه‌گذاری کند و بابت این کار از طرف شما یا دستمزدی ثابت می‌گیرد یا در سود شما شریک می‌شود. نکته مهم اینجا این است که کارگزار یا وکیل در ضرر شریک نمی‌شود و فقط در صورتی ضامن ضرر است که افراط یا تفریط کرده باشد، مثلا قواعد مرسوم در معامله را رعایت نکرده است و عوض اینکه سبدی از سهام برای شما بخرد همه پول شما را در یک سهام سرمایه‌گذاری کرده است یا اینکه مثلا بدون تحقیق کافی اقدام به خرید کرده است،‌ در غیر این صورت وکیل ضامن هیچ ضرری نیست. 🔻مدل دیگر این است که فردی در بورس کار می‌کند و سرمایه‌هایی مربوط به خود یا دیگران دارد و شما در مجموع این سرمایه‌گذاری شریک می‌شوید. در این روش در زمان مقرری باید حساب‌رسی شود و ارزش کل دارایی‌ها با توجه به نسبت پول هر فرد و سود آن مشخص شود و در همان زمان اگر کسی می‌خواهد از این مجموع سرمایه با فروش بخشی از سهام‌ها خارج شود یا فرد دیگری وارد شود. در این مدل دوم ممکن است به علت گستردگی تعداد سهام‌ها سود شما کم‌تر باشد اما اطمینان بیشتری وجود دارد چون سهام‌ها در بخش‌های مختلف توزیع شده است و با رشد کلی بورس رشد نسبتا مطمئنی به شما نیز تعلق خواهد گرفت. 🔻تذکر آخر اینکه در این فضا اگر خواستید با کسی کار کنید اولا تحت تأثیر جو دادن‌های افراد قرار نگیرید و شتاب‌زده اقدام نکنید و حتما مدل کار را مشخص کنید. بنده با اینکه به این مدل‌ها هم علم داشتم به صرف اعتماد به دوستی نزدیک و در تعارفات مرسوم چون مدل کار را مشخص نکردم، و متأسفانه فرد مخاطبم علی رغم جو دادن‌های قبلی اشتباهات فاحشی داشت، بخشی از پس‌اندازم را ازدست دادم.

عالم شده مانند کوفه باز ماتم خانه حیدر🏴

اگر خدایی نکرده به واسطه غفلت ما از مبارزه با بی‌عدالتی‌ها روزی این انقلاب زمین بخورد، هیچ جوابی نخواهیم داشت. این دست محلات اطراف همه شهرها هست، در شیراز ما چندگوشه‌اش با چشمان خودم این گونه محل‌ها را دیده‌ام، با این مردم فراموش شده نشسته‌ام. چندسالی در اوایل جوانی و قبل از حوزه، مسئول خیره‌ای در بسیج محلات بودم و در حد خودمان به فقرا کمک‌های مختلفی می‌کردم اما به این نتیجه رسیدم که راه اصلاح این مشکلات کمک کردن نقدی و کالا نیست، راهش مبارزه ساختاری برای رفع سازوکارهای کلان تولید کننده این فقرهاست. سازوکارهایی که از سویی حق این جماعت را به آنها نمی‌دهند و از سویی با تولید شک‌های مختلف به جامعه فاصله طبقاتی را روز به روز بیشتر می‌کنند و اندک داشته‌های این جماعت را هم به جیب سرمایه‌دارها می‌ریزند.

بی مایه فطیر است... درس را باید جدی بگیریم. همین کفایه و مکاسب اگر آنها را خوب بخوانیم خط به خطش بکارمان خواهد آمد، عجله نکنیم دیر نمی‌شود. تمایز اساسی امام با دیگر انقلابی‌های زمان خودش این بود که در همه علوم استاد تمام بود و با گذر زمان از جوشش و انگیزه‌اش کاسته نشد ، امام در سال ۱۳۴۱ که قیام خود را آغاز کرد ۶۰ ساله بود، اما دیر نشد. در این شب عزیز از خدا می‌خواهم به همه ما توفیق خوب درس خواندن و عمل از روی علم و اخلاص را عطا کند، از خدا می‌خواهم از خیر اعوان و انصار حضرت حجت باشیم و توفیق خدمات بزرگ به حضرت را داشته باشیم. 🔺 به شرح حال بپیوندید.

✅دانلود نسخه اندروید نرم‌افزار بسیار کاربردی جامع‌الاحادیث... ✍️نرم افزار بسیار مفید #جامع_الاحادیث همراه، نسخه موبایلی پایگاه اینترنتی جامع الاحادیث است که برای استفاده در تلفن‌های همراه با سیستم عامل اندروید تهیه شده و به صورت آنلاین و هوشمند از آن پایگاه سرویس می‌گیرد. در این نرم افزار علاوه بر عرضۀ مجموعه روایات موجود در 199 عنوان از مصادر حدیثی شیعه شامل حدود 400 هزار روایت و ترجمه‌ها و شروح نگاشته شده بر آنها، احادیث مرتبط و اطلاعات مربوط به اسناد روایات نیز ارائه شده است. همچنین امکانات متنوع پژوهشی از قبیل جستجوی مناسب، انتخاب و دسته بندی احادیث دلخواه، ایجاد قفسه کتاب، درج نمایه بر احادیث و .... برای کاربران فراهم آمده و کاربران می‌توانند پس از قطع ارتباط با شبکه، به صورت آفلاین از اطلاعات ذخیره شده در نرم افزار همراه خود استفاده نمایند. ➖دانلود #رایگان👇👇 https://b2n.ir/992434 🔺 به شرح حال بپیوندید

یکی از کارهای رسانه‌ای که چندسالی است ظاهرا خود حضرت آقا دنبال می‌کنند، نوشته‌هایی است که پشت زمینه ایشان موقع سخنرانی قرار می‌‌گیرد. از این جهت که این نوشته‌ها "لب مطلب سخنرانی‌های ایشان" یا "یک نکته انضمامی جدی برای آن بستر از زمان و سخنرانی ایشان" را انعکاس می‌دهد، بسیار بعید می‌دانم این کار رسانه‌ای صرفا کار دفتر ایشان باشد، چراکه این نوشته‌ها از مدتی قبل باید آماده شود و اطلاع دفتر از مضامین سخنان ایشان به این دقت از قبل از ارائه سخنرانی بسیار بعید است. مثلا در دیدار ۱۷ اردیبهشت ایشان با مجموعه‌های تولیدی حدیثی از امیرالمؤمنین پیرامون استقامت کار شده بود که: «لَا سَبِيلَ‏ أَشْرَفُ‏ مِنَ الِاسْتِقَامَةِ» و این حدیث نکته‌ای انضمامی به سخنرانی ایشان و تشبیه سیستم اقتصادی کشور به بدن انسان و مقاومت در مقابل ویروس‌های خارجی به مقاومت در برابر ویروس‌های اقتصادی بود. 🔺 به شرح حال بپیوندید.

پول‌های بادآورده بورس... چند روز پیش یکی از اقوام که بیش از ده سال از من کوچک‌تر است در میهمانی کنارم نشسته بود. داشتیم صحبت می‌کردیم نصیحتش کردم که فلانی یک وسیله خوب گرفتی و یک گوشی خوب فکر نکنی همه دنیا اینها است بنشین درست را خوب بخوان، اینها تمام می‌‌شود به چیزهای مقطعی خودت را نبند! در جوابم چشمانش را بست و با حالتی عجیب گفت حالا یک سال دیگر به من زنگ بزن تا برایت بگویم دارم چکار می‌کنم... آن موقع فکر کردم دارد می‌گوید الان نشسته‌ام خوب درس می‌خوانم! چند روز بعد متوجه شدم شمار خیلی زیادی از کدهای بورسی مردم را گرفته است و با آن سهام عرضه اولیه می‌خرد و سود می‌کند و الان برای خودش چندصد میلیون سرمایه دارد! همان موقع با یکی دیگر از دوستانم هم که ۵ سال از من بزرگ‌تر است صحبت می‌کردم، این حرف‌ها را که می‌شنید رنگش سرخ می‌شد، می‌گفت هر بار که می‌گویند طلا اینقدر گران شده بغض گلویم را می‌گیرد. ناراحت بود که این چه وضعی است من رفته‌ام هرچه طلای همسرم و هدیه ازدواج و... بوده است را فروخته‌ام کار تولیدی راه انداخته‌ام بعد از چند سال به خاطر مشکلات اقتصادی با وجود همه زحمتی که کشیده‌ایم و دقت‌هایی که به خرج داده‌ایم، کار زمین خورده است و حالا من مانده‌ام با سرمایه‌ای که دیگر ندارم و مالیاتی که بابت سود نکرده دولت از ما می‌خواهد.* این چه بازار بی حسابی است که کار تولیدی باید به ضرر منجر شود و کار بی‌عرضگی که پولت بخواهد سود بیاورد و نه کار، باید به این سودهای بی‌حساب منجر شود! بچه‌ای که تا دیروز من و دیگران باید به او کمک می‌کرده‌ایم حالا برای تو خودش را می‌گیرد چون فکر می‌کند چندرغاز پول درآورده! ....... * دولت بر اساس صنف و مساحت مغازه مالیات می‌گیرد و نه درآمد و این قاعده هیچ توجیه عقلائی ندارد جز ساده کردن کار برای دولت و تأمین یک سود مشخص و بدون دردسر حساب و کتاب و ظلم و فشار به تولید کننده.

✍️مباحثه‌ای در مورد رد صلاحیت‌های شورای نگهبان... 🔻بنده خدایی یقه ما را گرفت که چرا شورای نگهبان فلانی را رد صلاحیت کرد؟ گفتم: لابد به این نتیجه رسیده است که او صلاحیت نمایندگی مجلس را نداشته است. 🔻گفت: یعنی می‌گویی شورای نگهبان هرکس را رد صلاحیت کرده پرونده‌های آنها را کامل بررسی کرده و خطایی در آن رخ نداده است؟ گفتم: نه! اتفاقا من مواردی را خبر دارم که ظاهرا و به ظن قوی می‌توانم بگویم در رد صلاحیت آنها اشتباه رخ داده است، اما فرق می‌کند که کسی از افراد مشهور و محل توجه است یا از افرادی که حساسیت چندانی روی آنها نبوده است، افرادی که مشهور نیستند ممکن است صلاحیت داشته باشند ولی به علت عدم احراز صلاحیت، رد صلاحیت شوند، پس در مورد افراد غیر مشهور شورای نگهبان هرچقدر هم تلاش کرده باشد، خودش هم اعتراف دارد ممکن است مواردی از دستش در رفته باشد چون می‌گوید عدم احراز صلاحیت اما در مورد فرد مذکور که حساسیت زیادی روی او بود چون شورای نگهبان گفت که پرونده افراد مشهوری مثل او را خود اعضاء اصلی بر اساس گزارش‌های استعلام شده از نهادهای مختلف بررسی کرده‌اند، بنابر این حتما شورای نگهبان اسناد خاصی دارد. 🔻 بنده خدا که خیلی داغ کرده بود و ما را متهم! می‌گفت: چرا وقتی فلانی گفت هرچه علیه من دارید افشاء کنید، نکردند؟ مگر مثلا تاج‌زاده شرفش را میان نگذاشت که شما در مورد فلانی چیزی ندارید و اگر دارید، رو کنید؟ مگر خودش نگفت که هرچه در مورد من دارید رو کنید؟! حتما چیزی نداشته‌اند که رو نکرده‌اند! 🔻اصل نزاع در مورد این جمله آخر بود، "آیا نگفتن دال بر نبودن است؟" در این موارد چطور قضاوت کنیم؟! گفتم: من نمی‌دانم شورای نگهبان با اینکه اینها اعلام کرده‌اند اسنادی که علیه ما است را رو کنید چرا چیزی منتشر نکرده است اما این را می‌دانم این ادعای شما که سکوت در چنین مواقعی حتما دال بر نبود سندی است، اشتباه است و یُمکِن که اسنادی بوده است اما مانعی برای انتشار داشته است مثلا مصالحی هست، نکته‌ای که نمی‌دانم چیست ولی به علت وجود مانعی شورای نگهبان نمی‌تواند اسناد خود را منتشر ‌کند البته در این وسط قضاوتی نمی‌کنم و اصلا شاید شورای نگهبان هم در مورد او اشتباه قضاوت کرده باشد ولی در چنین مواردی ما چاره‌ای نداریم جز اینکه اعتماد کنیم، اعتماد کنیم به اینکه شورای نگهبان سندی داشته است و قضاوت بر اساس اسناد کرده است، در عین حال که در مورد آن فرد خاص هم قضاوت و حکمی نمی‌کنیم، یعنی نه شورای نگهبان را و نه آن فرد را محکوم نمی‌کنیم. 🔻 وقتی تعارض می‌شود و ما به اطلاعات و اسناد دسترسی نداریم، نمی‌توانیم حکم کنیم و باید بگوییم نمی‌دانیم؛ ذهن عمده افراد متاسفانه دو قطبی است یا حکم سلبی یا ایجابی می‌کند، درحالی که در بسیاری از موارد نباید حکم کرد و باید گفت: نمی‌دانم. 🔻 البته آن موقع نمی‌دانستم مانع شورای نگهبان برای عدم انتشار اسناد چیست؟ و با سرچ ساده‌ای متوجه شدم که شورای نگهبان در این موارد که برخی نمایندگان علنا رضایت خود نسبت به انتشار اسناد موجود علیه آنها را اعلام و تلویحا شورای نگهبان را محکوم می‌کنند، شورای نگهبان می‌گوید: در اینجا خلاء قانونی وجود دارد و قانون‌گذار به ما اجازه نداده است که اسناد علیه افراد را جز به خود آنها بدهیم و ما به عنوان نهادی که قرار است بر قانون‌گذاری نظارت داشته باشد، نمی‌توانیم خودمان خلاف قانون عمل کنیم، ما به نمایندگان مجلس این مطلب را پیشنهاد داده‌ایم و خود آنها باید قانون را اصلاح کنند. ........................ 📝 نتیجتا اینکه همانطور که آبروی افراد محترم است آبروی نظام و نهادی که حافظ اسلامیت و پاسدار قانون اساسی است نیز محترم است و بلکه محترم‌تر از آبروی یک فرد است، پس همانطور که باید جانب احتیاط را در حفظ آبروی افراد رعایت می‌کنیم و در مورد آنها قضاوت سوء نمی‌کنیم، در مورد آبروی نظام و شورای نگهبان نیز سعی کنیم قضاوت سوء نکنیم. البته این را هم می‌پذیرم که قطعیات ما در پیش‌فرض‌هایمان دخیل است مثلا اگر ما در موارد زیادی به قطع رسیدیم که نهادی مثلا دولت یا مجلس یا شورای نگهبان خلاف رسالت خود عمل می‌کند، دیگر حسن ظن داشتن به آن‌ها اشتباه است. مؤید حسن ظن بنده به نهادی مثل شورای نگهبان وجود افرادی در این نهاد است چون آیت‌الله شب‌زنده دار و دیگر فقهایی است که تقوای آنها برایم مسلم است. 🔺 به شرح حال بپیوندید.

💢 احکام بورس 💠 قسمت اول با کارشناسی استاد محمد تقی علوی 🔰 عضو کمیته فقهی سازمان بورس کشور عضو موسس ستاد ملی ترویج احکام دارای تحصیلات عالیه علوم اقتصادی

💢 احکام بورس 💠 قسمت سوم با کارشناسی استاد محمد تقی علوی عضو کمیته فقهی سازمان بورس کشور عضو موسس ستاد ملی ترویج احکام دارای تحصیلات عالیه علوم اقتصادی

💢 احکام بورس 💠 قسمت دوم با کارشناسی استاد محمد تقی علوی عضو کمیته فقهی سازمان بورس کشور عضو موسس ستاد ملی ترویج احکام دارای تحصیلات عالیه علوم اقتصادی

از سال دوم دانشگاه وقتی در اوج فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بودم تصمیم گرفتم به حوزه بروم، چون فهمیدم به قول امام: « آنكه مى‌‏تواند تودهنى بزند آخوند است، آنى كه با منبر و محرابش جلو توپ و تانك مى‌‏ايستد آخوند است.»[۱] «تنها چيزى كه مى‏‌تواند سد راه اجانب و دوَل استعمارگر باشد و نگذارد سلطه بر ذخاير ممالك اسلامى پيدا كنند اسلام و علماى جليل اسلام است؛ و اين حقيقتى است كه در طول تاريخ براى دوَل استعمارگر ثابت شده است.» [۲] .............. [۱] صحيفه امام، ج ۵، ص: ۵۱۴. حكم به آقاى يداللَّه سحابى ۲۸/ ۱۰/ ۵۷ [۲] صحيفه امام، ج 2، ص: ۳۹۶، پيام به ملت ايران۲۱/ ۸/ ۵۰ 🔺 به شرح حال بپیوندید.

امسال با رمان بسیار زیبای زخم داوود آشنا شدم، رمانی بسیار خواندنی. البته قسمت‌هایی از رمان تحت تأثیر تحریفات تاریخی یهود مثل هلوکاست است با این وجود داستان آن به گونه‌ایست که خواننده درد و رنج یک فلسطینی را از نزدیک حس می‌کند. این رمان در سال ۲۰۰۹ عنوان پرفروش ترین کتاب فرانسه را از آن خود کرد و تاکنون به ۲۶ زبان دنیا ترجمه شده است. سوزان ابوالهوی نویسنده‌ای فلسطینی است که جنگ را تجربه کرده و در رمان «زخم داوود» نیز موضوعات انسانی و اجتماعی را در لابه لای حوادث جنگ روایت می‌کند. نویسنده در این کتاب زندگی چهار نسل از یک خانواده را برای مخاطب توصیف و تشریح می‌نماید و در عین این که موضوع مقاومت مردم فلسطین را موضوع اصلی رمانش قرار داده از عشق، ایمان و غرور می‌نویسد. نسخۀ اصلی این رمان نخستین بار در سال ۲۰۰۶ در ایالات متحده منتشر شده است.

✍️قرآن قیم ما است... 🔰 قیم یعنی سر پرست، کسی که امور شما را به خوبی و امانت سرپرستی می‌کند و به رشد و کمال می‌رساند. اسلام را دین قیم نامیده‌اند "ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ" (بينه – ۵) چون اگر خود را واقعا به آن بسپاریم ما را به خوبی سرپرستی می‌کند. :" فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ" (احقاف - ۳۰) 🔰 خداوند قرآن را نیز کتاب قیم نامیده است و سوره کهف را اینگونه آغاز می‌کند که: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قَيِّماً"» همه حمدها برای خداوندی است که بر بنده‌اش کتاب را نازل کرده است و در این کتاب هیچ گونه انحراف و تعارضی ولو تعارضات لطیف و باطنی وجود ندارد، کتابی که قیم است. پس اداره حیات خود را به قرآن بسپاریم تا به بهترین شکل حفظ‌ شویم و به رشد و کمال برسیم. 🔺 به شرح حال بپیوندید.

✍️خواب اصحاب کهفم آرزوست... 🔰 اصحاب کهف مؤمنانی بودند که در زمانه استیلای کفر و ظلم زندگی می‌کردند، با اینکه ایمانشان را حفظ کرده بودند اما خفقان حاکم و مهجوریت اهل حق در آن زمانه موجب ناامید شدنشان شده بود. 🔰 ناامید بودند که وضع درست شود و اهل ایمان از فشارها خارج شوند، ناامید بودند که ظلم‌ها تمام شود و باردیگر پرچم توحید و عدالت را برافراشته ببینند. 🔰 اما خداوند آنان را به خواب برد تا بیدارشان کند و ببیینند که دوران طاغوت و ظلم به سرخواهد آمد، ببینند که این سنت خداست که ظلم و کفر پایدار نخواهد ماند و ببینند زمانه‌ای را که « لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ‏ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً» (نور -۵۵) 🔰 و خداوند دوباره به خوابشان برد تا بار دیگر در زمانه حکومت جهانی حق بیدارشان کند و جلوه توحید در دنیا و دوران استیلای حق را نشانشان دهد. 🔹اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ حَتَّى لاَ يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ‏ خدايا به دست او دينت را و سنت پيغمبرت را آشكار ساز تا آنكه ديگر چيزى از حق و حقيقت از ترس احدى از خلق مخفى نماند؛ 🔹اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ‏ خدايا ما از تو اميد و اشتياق داريم كه دولت با كرامت آن امام زمان را به ظهور آورى و اسلام و اهلش را به آن عزت بخشى و نفاق و اهل نفاق را ذليل و خوار گردانى؛ 🔹وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة و ما را در آن دولت حقه اهل دعوت به طاعتت و از پيشوايان راه هدايت قرار دهى و بواسطه آن بزرگوار به ما كرامت دنيا و آخرت عطا فرمايى. 🔺 به شرح حال بپیوندید.

✍️عدالت‌خواهی جوکری... 🔰فرصتی شد تا فیلم جوکر را ببینم، یک دلقک شکست‌خورده که زیر چرخ‌های نظام اقتصادی و اجتماعی سرمایه‌داری له شده است و حالا تصمیم می‌گیرد دست به انتقام و آشوب بزند، اول با کشتن چندنفر که به او حمله کرده‌اند طعم انتقام و قدرت را می‌چشد و احساس حقارتی که به او تحمیل شده بود را به کمک قدرت یک اسلحه جبران می‌کند و دست به آشوب می‌زند. کارگردان اگرچه تلاش کرده است تا آشوب او و انتقام خواهی او را موجه جلوه دهد اما نتوانسته غرق شدن او در این آشوب را پنهان کند. 🔰 جوکر اول از همه از زنی که با او ارتباط دارد و جز محبت از او ندیده است آغاز می‌کند و بعد از آن مادرش را می‌کشد و به سرعت داستانش به اوج می‌رسد و با کشتن یک مجری که او را تحقیر کرده است، در برنامه زنده تلوزیونی کل جامعه به هیجان و آشوب در می‌آید. 🔰 اما چرا نظام سرمایه‌داری که خود مسبب ضعیف شدن طبقه متوسط و له شدن طبقه ضعیف میان چرخ‌دنده‌های پیشرفت عده‌ای سرمایه‌دار است، وقتی می‌خواهد به شما اعتراض به وضع موجود را آموزش دهد آشوب و کشتار را می‌آموزد؟ شاید تصور شود این آشوب طلبی صرفا نسخه‌ای برای کشورهای ما و عراق و ... است. 🔰 اما خیر، نظام سرمایه‌داری ابتدا با سرگرم کردنتان به موسیقی و ورزش و شکم و زیرشکم شما را کوچک می‌کند و به بی‌تفاوتی می‌کشاند اما این اوضاع دوام نخواهد داشت و فشارها بر شما آنقدر زیاد خواهد شد که از یک جا به بعد هیچ چیز توجه شما را از فشار سیستم و بی‌عدالتی آن منحرف نمی‌کند. 🔰 نظام سرمایه‌داری برای موج سواری جدیدش بر طبقه ضعیف، نسخه جدیدی به اسم آشوب و کشتار دارد، چرا که بازنده این بازی جدید هم باز خود مردم هستند. 🔰 باطل حیاتش در افراط و تفریط است، تفریط بی‌تفاوتی یا افراط آشوب طلبی، وقتی فضای اعتراض به بی‌منطق کشیده شد و هرکس هرطور خواست عمل کرد و انتقام گرفت، اولین قربانیش عدالت است، در انقلاب اسلامی هم گروه‌های چپ سبک کارشان همینگونه بود و هرکس اراده می‌کرد تصمیم به ترور و بمب‌گذاری می‌گرفت اما نسخه حضرت امام اعتراض مسالمت آمیز و نافرمانی مدنی بود. 🔰 بعد از انقلاب هم باز ماجرا از همین قرار است عدالت‌خوا‌هانی که در ابتدای انقلاب زمانی افراطی بودند، بعدا خود به بخشی از طبقه سرمایه‌داری تبدیل شدند که مردم را به تفریط و بی‌تقاوتی دعوت می‌کردند؛ جریان عدالت‌خواه نوپدید در بستر انقلاب نیز چندسالی است در این برزخ مانده است، سوق دادن عدالت‌خواهی به سوی گفتمان‌سازی،‌ تصمیم‌سازی و فضای مطالبه‌گری همراه با منطق یا یک عدالت‌خواهی سوق یافته به سوی آنارشیسم و بی‌منطقی؛‌ یک اعتراض هیجانی و صرفا برای تخلیه هیجان یا یک اعتراض منطقی با استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود.