✍️ اولین برخورد خصوصی حضرت امام(ره) و آیت‌الله یزدی... 📝خاطره از #آیت‌اللهـیزدی : 🔰 اولین برخورد خصوصی قابل ذکر وقتی بود که توسط مرحوم اشراقی‏‎ ‎‏داماد حضرت امام رضوان الله تعالی علیه احضار شدم. نمی دانستم مطلب‏‎ ‎‏چیست؟ پس از شرفیابی با لطف و محبت خاصی فرمودند: مردوخ‏‎ ‎‏کردستانی جزوه ای نوشته و نام شما هم در آن است. ‏‏عرض کردم بله اتفاقاً چند روز قبل که به دیدار آقای فکور یزدی‏‎ ‎‏(یکی از علمای معروف یزد در قم) رفته بودم، چنین جزوه ای برای ایشان‏‎ ‎‏هم فرستاده شده بود، آن را به من دادند. ‏ ‏‏ 🔰 امام فرمودند: می خواهی چه بکنی؟ عرض کردم قسمتی از آن را‏‎ ‎‏خوانده ام و یاداشتهایی هم نوشته‌ام. مایل هستم آن را تمام کنم و جوابش‏‎ ‎‏را بنویسم. امام فرمودند: وقتی نوشتی بیاور من ببینم. من فوق العاده‏‎ ‎‏خوشحال شدم. متنی در یکصد صفحه به نام پاسخ تهمت‌های مردوخ تهیه‏‎ ‎‏شد. آن را به امام تقدیم کردم. پس از مدتی در پایان یکی از جلسات‏‎ ‎‏درس اصول مسجد سلماسی، لطف کردند و آن را به من برگرداندند. در‏‎ ‎‏یک صفحه به شکل حاشیه راهنمایی‌هایی فرموده بودند که مثلاً فلان‏‎ ‎‏کتاب مدرک معتبری است. 🔰 نکته اصلی این داستان طولانی این است که‏‎ ‎‏وقتی آماده چاپ شد، من نمی‌دانم از چه طریق امکانات و شرایط مرا به‏‎ ‎‏دست آورده بودند، که باز توسط مرحوم اشراقی احضار شدم. یک قطعه‏‎ ‎‏اسکناس یک‌هزار تومانی که تا آن وقت ندیده بودم، به عنوان کمک به‏‎ ‎‏چاپ که تمام هزینه چاپ همان بود، لطف کرده فرمودند: فقط در‏‎ ‎‏جاهایی که اصل جزوه پخش شده این پاسخ پخش شود که ذهن دیگران‏‎ ‎‏بی جهت مشوب نگردد. ................ 📝منبع: صحیفه دل(یادها-۲)‏، ‏‏مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام خمینی(س)،چاپ سوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‏، ۱۳۸۵ش، ص:۱۶۶-۱۶۷. @sharh_hal

🔰فقیه غیور ✍ خدا رحمت کند ابوالزوجه ما را که می گفت قبل از انقلاب در قم #آیت_الله_یزدی معروف به کلانتر قم بود، چون با همه فشارها، زندان ها و تبعیدها همه از او حساب می بردند. ◀️ فرزند ایشان می گفت زمانی که امام به سربازها دستور داد پادگان ها را ترک کنند تعداد زیادی از سربازها با اسلحه از پادگان ها فرار کردند و چون شنیده بودند در قم آیت الله یزدی از آنها حمایت می کند به قم می آمدند و خانه ما را پیدا می کردند تا اسلحه ها را تحویل ایشان بدهند و آیت الله یزدی نیز که تعداد زیادی لباس تهیه کرده بود به آنها می داد تا بپوشند و ملحق به مردم عادی شوند و اسلحه های آنها را هم در زیر زمین منزل نگهداری می کرد. ◀️ آری؛ غیرت، شجاعت و دلسوزی برای اسلام از همان زمان در وجود آیت الله یزدی موج می زد بی جهت نبود که محبوب امام بود تا جاییکه وقتی امام پس از ورود به ایران به قم بازگشت برای اقامت منزل آیت الله یزدی را انتخاب کرد. ✅ دشمن خوب می داند باید چه کسی را هدف قرار دهد؟ https://eitaa.com/ostovarmeymandi

🔴سند: نام آیت‌الله یزدی در فهرست سیاه ساواک «در بررسی‌هائی که بعمل آمده و باتوجه به سوابق موجود افراد مشروحه زیر که در حوزه علمیه قم صاحب نفوذ می‌باشند از طرفداران جدی و فعال خمینی بوده و هر یک در آن اداره کل نیز سوابقی دارند و با انجام تبلیغات و صرف وجوهات طلاب حوزه را به طرفداری از خمینی تشویق می‌نمایند ضمن عرض اینکه سال تحصیلی اوایل مهرماه شروع خواهد شد به منظور جلوگیری از فعالیت‌های آینده آنان این ساواک پیشنهاد می‌نماید که قبل از شروع نامبردگان را احضار و تعهدی از آنان اخذ گردد که بطورکلی منطقه را ترک و در محل دیگری غیر از شهرستان‌های قم ـ تهران ـ مشهد اقامت نمایند و در صورت عدم اجرای این دستور با تشکیل کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی نسبت به طرد آنان از منطقه اقدام شود...» #آیت‌الله_یزدی #پیشتاز_نهضت_اسلامی @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.

🎥نامه محبت‌آمیز امام خمینی قدس سره الشریف به مرحوم آیت‌الله یزدی «پس از اهداى سلام و تحيت؛ مرقوم شريف واصل، سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار [م‏]. بحمد اللَّه تعالى شما پيشتازان نهضت اسلامى به وظايف خطير خود عمل كرده و مى‏كنيد و مايه سرفرازى حوزه‏هاى علميه هستيد و قطع عذر كسانى كه در اين موقع خطير يا با سكوت از زير بار مسئوليت شانه خالى كرده يا علاوه امر به سكوت هم مى‏كنند، نموده‏ايد. هنيئاً لكم...»روح اللَّه الموسوي الخمينى‏ (خرداد 1357/ صحیفه امام ج3 ص 398) #آیت‌الله_یزدی #پیشتاز_نهضت_اسلامی @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.

🎥 به این دوگانه پاسخ بدهند: دلخوش کردن به آمریکا یا تعامل با سایر کشورهای جهان؟! 🔹️ کارنامه خود در تعامل با سایر کشورهای دنیا و همسایگان را ارائه بدهند 🔹️ کشور را درگیر دوگانه های موهوم میکنند تا پاسخ دوگانه های اصلی داده نشود 🔸دکتر جلیلی در مراسم روز دانشجو | ۱۶ آذر۹۹

از خاطرات پدرم حضور در این نماز جمعه تلخ است، می‌فرمودند همه به انتظار تشریف فرمایی شهید دستغیب بودیم. اما دیدیم فرزند ایشان پشت تریبون آمد و سوره عصر را خواند و ماجرا را گفت... و همه‌جا ولوله شد. عمده شهدا و مؤمنین شیراز تربیت شدگان نفس حق این مرد خدا بودند، از خاطرات همه هم‌نسلی‌های انس با صدای مناجات‌های نورانی شهید دستغیب در سحرهای ماه رمضان است، مناجات‌هایی که تا جایی که یاد دارم با کج سلیقگی از بعد از فتنه دیگر پخش نشدند و ان شاء الله به بازی‌های سیاسی بی‌ربط باشد!

قریب به ۳ سال قبل که هنوز حواشی آقای نصیری زیاد نشده بود با سه تا از دوستان رفتیم منزل آقای نصیری. یکی از دوستان جمع بندیش این بود که الان جریان حزب‌الهی نصیری رو ولش کردن، کسی به او سر نمیزنه باید بهش سر زد و توی خط باشه وگرنه کسایی ممکنه دورش رو بگیرن. اما همان یک جلسه در صحبت‌ها با آقای نصیری به اختلاف رسیدم و احساس کردم مبانی ایشان خیلی مشکل دارد. بعد از آن جلسه هم چندتا یاداشت در مورد اشکالات مبانی او اما بدون ذکر اسمش نوشتم و منتشر کردم. همان موقع به ذهنم رسید که از او دعوت کنم به مدرسه فقهیمان بیاید و طی جلساتی بحث‌هایی که از او می‌خواهیم را ارائه کند، تا دوستان هم با بحث‌هایش آشنا شوند و هم فی المجلس او را نقد کنند تا حکایت برد برد لااقل اینجا محقق شود! علی رغم استقبال آقای نصیری اما نتوانستم ماجرا را بالفعل محقق کنم و قضیه رها شد. اما به نظرم شاید الان هم دیر نباشد که از او در غالب جلساتی در جمع‌های طلبگی دعوت شود تا بحث‌هایش را ارائه کنه و نقد شود. لااقل وقتی از این دست تویت‌ها می‌زند عزیزان فاضل بیشتر ذیل آن با او احتجاج کنند!

📝متنی که سه سال قبل، بعد از جلسه با آقای مهدی نصیری و در نقد مبانی او نوشته بودم.👇 ✍دنیای ناآباد مؤمنین و تفسیرهای اشتباه... 🔰 چند شب قبل جمعی ۴ نفره به منزل یکی از شخصیت‌های نسبتا مطرح فکری که سالیانی در فضای غرب شناسی کار کرده‌است و صاحب اندیشه‌های خاصی است، رفتیم. صحبت‌ها در فضای غرب شناسی نبود اما بحث‌های محدود علمی نیز صورت گرفت. 🔰یکی از صحبت‌هایی که توسط استاد مذکور مطرح گردید در این باب بود که: 👈«سید جمال الدین اسد آبادی از اول یک حرف اشتباه زد و بعدی‌ها دنبال او را گرفتند، او گفت: به غرب رفتم هرچه دیدم اسلام بود و اما همه نامسلمان بودند؛ به کشورهای اسلامی آمدم همه مسلمان بودند ولی اثری از اسلام نبود.» 👈چه کسی گفته است غرب اگر در تکنولوژی از ما جلوتر است، اگر در علم و ثروت از ما جلوتر است یعنی ما عقب افتاده‌ایم؟ ما اگر در نظام اندیشه غربی نگاه کنیم که همه چیز پول و رفاه و ثروت است بله عقب افتاده‌ایم ولی در اندیشه اسلامی چنین نیست! اصلا چه کسی گفته است بشر امروز رفاه و آسایش بیشتری نسبت به بشر دیروز دارد و... 👈خر! اصلا من اگر خر سوار شوم چه کسی گفته است من از آن کسی که ماشین آخرین سیستم سوار می‌َشود عقب‌تر هستم و او از من کامل‌تر است؟ خدا ثروت و تکنولوژی را به غرب داده است چون راه خدا را فراموش کردند. خدا در قرآن می‌گوید: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» ( ۴۴- انعام). چون آنچه را كه به آن پند داده شدند، از ياد بردند. درهاى همه چيز را بر آنان گشوديم. تا وقتى كه به آنچه داده شدند، شاد گشتند، ناگهان آنان را فرو گرفتيم، پس يكباره نوميد شدند.» 🔰این صحبت‌ها مقدمه بود که پس ما باید غرب را خوب بشناسیم! به نظرم می‌رسید ایشان از مبدأ و سوالش که می‌خواهد دنبال غرب شناسی برود اشتباه می‌کند، بحث‌ها کمی خلط شده و استفاده ایشان از آیه اشتباه است و به همین خاطر پرسیدم؟ 👈آیا شما این حرف را در مورد مطلق علم و رفاه می‌زنید؟ آیا منظورتان جهت‌گیری اشتباه غرب در استفاده از علم و رفاه است؟ ما که در اصل حُسنِ علم و رفاه از این جهت که تعب و سختی را از بندگان خدا برمی‌دارد، بحثی نداریم؟ 🔰ایشان جواب داد:‌ 👈نخیر چه کسی گفته که اصل برداشته شدن تعب و سختی از بندگان خدا حُسن دارد؟ پس اینکه در روایت می‌گوید: «أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ أَحْمَزُهَا» [ باارزش‌ترین اعمال سخت‌ترین آنهاست] به چه معنی است؟ 🔰 اما بنده چون قبلا استفاده از این روایت را در برخی متون فقهی دیده بودم در سند آن اشکال نکردم والبته قبلا به این روایت هم فکر کرده بودم و جواب دادم: 👈 این روایت در مقام تزاحم است؟ ایشان پرسیدند: یعنی چه؟ توضیح دادم: 👈یعنی وقتی دو عمل هر دو مورد امر شارع قرار گرفته است و شما باید یکی را انجام دهی و نمی‌توانی هردو را هم انجام دهی، اگر رفتی آنکه سخت‌تر است را انجام دادی این با فضیلت‌تر است. 📌 ادامه دارد..

📝قسمت دوم از متنی که پس از جلسه با مهدی نصیری نوشته بودم:👇 🔰 در آن جلسه فضا برای ادامه بحث نبود اما خلاصه‌ای از اصل نقد مد نظرم را می‌نویسم. 🔹در آیات و روایات با ظهور اولیه معنای یک روایت به تنهایی نمی‌توان به آن تمسک کرد، مثلا در فهم روایت مذکور که «أفضل الاعمال أحمزها» باید به این مطلب دقت داشت که روایات زیادی (متواتر معنوی) نیز وجود دارد که برداشن تعب و سختی از مؤمنین و خانواده و حتی حیوانات را تحسین کرده است و برای آن ثواب زیادی شمرده است پس شما نمی‌توانی این روایت را در نظام سازی اجتماعی هم بکار ببری. البته دقت شود کلام در مورد سختی اجباری است، این مطلب که شما سختی اجباری را که متوجه ناس است برداری حداقل به این نحو که به آنها اختیار انتخاب یا عدم انتخاب سختی را بدهی عقلا حسن دارد. 🔸 همچنین شما وقتی می‌خواهید از یک آیه یا روایت استفاده کنید باید نگاه کنید که این آیه یا روایت ناظر به فرد است یا اجتماع چه بسا برخی مطالب اجرای آن برای فرد حُسن داشته باشد اما برای جامعه خیر. 🔹 در دوران مدرسه مثالی ساده را به ما آموزش دادند به نام قضیه حمار و آن اینکه یک الاغ هم اگر بین دو راه که او را به مقصد می‌رساند و هیچ تفاوتی جز از نظر مسافت ندارد، مردد باشد راه نزدیک‌تر که آسان‌تر و ساده‌تر را انتخاب می‌کند. این یک قضیه بدیهی است که اگر کسی بی‌علت بدون هیچ توجیهی بر خود سختی بار کند این را هیچ عاقلی نمی‌پسندد و شارع نیز به عنوان رئیس العقلاء این ناپسندی و قبح را تأیید می‌کند یا حداقل سلمنا که حسن آن را تأیید نمی‌کند. 🔸بنابراین اگر روایت مذکور را بخواهیم با این حکم بدیهی عقل جمع کنیم می‌گوئیم این روایت همانطور که در بحثی مثل پیاده رفتن به سمت حج و امثال آن مطرح شده است، منحصر به عبادات است و آن هم نه هر سختی در عبادات، سختی‌هایی که خود خداوند بنا به مصالحی که گاهی عقل هم می‌فهمدشان و گاهی هم نمی‌فهمدشان، مهر تأیید بر آنها زده باشد، مثلاً پیاده رفتن در زیارت که برای حُسن آن این روایت «أفضل الاعمال أحمزها» را ذکر کرده‌اند و به دلایل متعدد می‌توان حکمت‌هایی برای حُسن آن ذکر کرد و این مطلب برای بسیاری از ماها که به پیاده روی سفر اربعین رفته‌ایم اثبات شده است. 📌ادامه دارد...