eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
37.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
اتفاقات عبرت آموز زندگیتون رو بگین به اشتراک بزاریم👇🏻☺️ هر گونه کپی و ایده برداری از کانال وبنرها و ریپ ها حرام و پیگرد قانونی دارد .... تبلیغات 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1587085673C0abe731c1e مدیر @setareh_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
من ساغر هستم۲۵ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی….. از حکم سعید هیچی نصیب من نمیشد و عفت و حیثیت من برنمیگشت اما دلم میخواست مجازات بشه تا درس عبرتی برای امثال اون باشه..من سعید رو دست قانون سپردم و تمام …دیگه پیگیرش نشدم اما زخم دلم تا حدودی التیام یافت.حداقلش این بود که دیگه مزاحمم نشد…دو سال از اون اتفاق گذشت و من همچنان فقط خانه داری و پرستاری مامان رو میکردم….هیچ کسی جز مامان از اتفاقی که برام افتاده بود خبر نداشت برای همین گهگاهی توسط اقوام و اشنایان پای خواستگار خونمون باز میشد اما من نمیخواستم مامان رو تنها بزارم برای همین بهانه ی پرستاریشو میاوردم و جواب رد میدادم…بعد از دو سال شرایط مامان بهتر شد و تونست با لکنت کمی حرف بزنه و به کمک ماساژها و فیزیوتراپی و داروها تا حدودی از دستهاشو ت استفاده کنه و خودش با ویلچر حرکت بده اما باز هم نیاز به کمک داشت تا روی ویلچر بشینه یا پیاده بشه..مامان توی همین شرایط باز هم فکر من بود و مرتب تشویق میکرد تا حتما کنکور ثبت نام کنم و برم دانشگاه… ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
از یک جایی به بعد، دیگر برایم مهم نبود که مشکلات، تا کجای طاقتم پیش می روند، فقط نشستم و نگاهشان کردم، چیزی نگفتم، گلایه نکردم، فقط نگاهشان کردم ! پذیرفته بودم که دنیا روالِ خودش را طی می کند و من هرچه بیشتر دست و پا بزنم، فقط خسته تر می شوم . پذیرفتم که برای رسیدن به روزهای خوب، باید از روزهای سخت عبور کرد و برای رسیدن به قله، باید رنجِ ارتفاع را به جان خرید . من واقعیت های تلخ را پذیرفته بودم و این پذیرش؛ عذاب و تلخیِ لحظه ها را برایم کمتر می کرد ... دیگر گرِه های دست و پا گیرِ زندگی ام را با صبر و آرامش، باز می کنم، چون می دانم که نگرانیِ بیش از حد، فقط گره را کور و مرا پیر و زمین گیر می کند ! من تصمیمِ خودم را گرفته ام ؛ از اینجای زندگی ام به بعد، فقط زندگی می کنم ... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
❣اثرات عجیب دعا و نفرین! وقتی برای کسی از ته قلب آرزوی موفقیت شادی و سلامتی می کنید، امواج نامرئی تفکرات و انرژی شما تشخیص نمی دهد که این آرزو متوجه دیگریست. این موج نیک خواهی ابتدا خود شما را سرشار از ماهیت خویش می کند در حالت دعا تمامی قوای معنوی، سلول های مغز و حتی سیستم عصبی، زیر بارش این ذرات بهشتی قرار می گیرند که خود شما آن را تولید کردید. اگر از کسی بیزار و متنفر باشید نیز ذرات و امواج کسالت و تنفر، نخست بر خود شما می‌بارد و سپس در ضمیرتان رسوب می‌کند. با توجه به این واقعیت، ضمیر ناخودآگاه کسی که دعا و نفرین می کند، نمیتواند تشخیص دهد که این محصولات شفا بخش و یا مسموم کننده متعلق به فرد دیگریست و باید به سوی او صادر شود بلکه در این شرایط، ضمیر ناخودآگاه، آن محصولات را ابتدا خودش جذب می کند. همیشه به یاد داشته باشید آبی که در رودخانه جاریست، نخست بستر خود را تر و سرشار از ذات خویش میکند و در نهایت به دریا میرسد برای همدیگر دعای خیر و برکت کنیم... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من ساغر هستم۲۵ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی….. بخاطر اینکه خوشحالش کنم ،قبول کردم و چون زمان کرونا بود و بیشتر درسهامو از طریق مجازی تدریس میشد توی خونه و کنار مامان شروع به خوندن کردم و بالاخره توی شهر خودمون دانشگاه قبول شدم…یه کم از نظر مالی مشکل داشتم و هزینه ی دانشگاه رو نمیتونستم پرداخت کنم برای همین از طریق گوشی یه کار مجازی پیدا کردم و ادمین یکی از بلاگرا شدم…خداروشکر روزگارمون گذاشت تا اینکه پارسال یه خواستگار برام اومد…ایمان پسر خیلی خوبی بود و از دار دنیا فقط یه خواهر داشت.همه ی خانواده ام راضی شدند تا ما باهم ازدواج کنیم….روز خواستگاری وقتی منو ایمان باهم صحبت کردیم، تمام پرونده ی قضایی و شکایتمو بهش نشون دادم و براش تعریف کردم که خواستگار قبلیم چه بلایی سرم اورده.وجز خودم و مامان هیچ کس از این موضوع خبر نداره...اون شب ایمان گفت:همین که واقعیت رو بهم گفتی برای من یه دنیا ارزش داره…امیدوارم من لیاقت تورو داشته باشم…وقتی به اقا ایمان گفتم.!همونطوری که میبینید شرایط مامانم زیاد خوب نیست و نیاز هست که برای همیشه یه نفر کنارش باشه.. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
دکتر انوشه چقدر قشنگ میگه برای رسیدن به آرامش کافیه به خودت قول بدی: قول بده نزاری آدمی که لیاقت نداره ارامشتو بهم بریزه. قول بده اولویت زندگی خودت باشی؛اول به خودت کمک کنی بعد اگر تونستی به بقیه کمک کنی. قول بده بخاطر احترام به خودت از همه ی خاطراتی که بهت آسیب زدن بگذری. قول بده از این به بعد هرکسی هر چیزی گفت و هر کاری نتونه روت تاثیر منفی بزاره. قول بده از این به بعد بیشتر از توانت برای کسی تلاش نکنی؛خوبی زیاد تبدیل به وظیفه میشه. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️با افکار زیبا, زندگیتان را تغییر دهید: ♦️1- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید. ♦️2- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید و از لحظه اکنون غافل شوید. ♦️3- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید. ♦️4- دو چیز بیش از بقیه, روزتان را می سازد, صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی. ♦️5- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست, بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود, همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
باید قوی بود،  باید از سخت ترین ضربه ها، پله ساخت و بالاتر رفت،  باید از بی انصافی ها درس انصاف گرفت و رویِ تمامِ بی مهری ها، چشم بست!  نمی توان جلوی سازهای ناکوک زمانه را گرفت  اما می توان مسیر درست را ادامه داد و نگران هیچ چیز نبود...  می توان انعطاف پذیر شد و با هر ضربه حالت بهتری گرفت  نه اینکه دلسرد و نا امید شد،  نه اینکه جا زد و کنار کشید...  تا بوده همین بوده  هرچه بالاتر بروی و نزدیک تر به قله باشی، باد و طوفان و زمین و زمانه، سخت تر می گیرد!  من برایِ عبور، منتظر نمی نشینم تا تمامِ آب هایِ جهان خشک شود...  دل را به دریا می زنم و شنا می کنم!  و برایِ پرواز در انتظارِ اثباتِ نظریه ی تکاملی داروین نمی مانم ...  آسمان را به خانه ام می برم!  کامل نیستم اما کامل می شوم... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من ساغر هستم۲۵ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی….. دلم میخواهد خودم پیشش باشم…ایمان گفت:من که مادر ندارم پس مادرت مثل مادر خودم میمونه و تا زمانی که تو دوست داشته باشی مادرتو پیش خودمون نگه میداریم و میتونه با ما زندگی کنه…گفتم:مامان از خونه ی خودش جای دیگه نمیره…ایمان گفت:پس اگه تو تمایل داشته باشی همینجا زندگی میکنیم…به این ترتیب بعد از تحقیقات برادرام،، منو ایمان ازدواج کردیم و بدون خرید جهیزیه یه مراسم عروسی گرفتیم و توی خونه ی مامان زندگی مشترکمون شروع شد…البته مامان به کمک برادرام مبلغی رو بابت جهیزیه بهم داد و من اونو توی بانک سپرده کردم.الان سودشو میگیرم و برای زندگی هزینه می کنیم....البته مامان به کمک برادرام مبلغی رو بابت جهیزیه بهم داد و من اونو توی بانک سپرده کردم.الان سودشو میگیرم و برای زندگی هزینه میکنم…خداروشکر ایمان اهل کار و زندگی هست و خیلی خیلی منو دوست داره و احترام مامان رو هم بیشتر از اونی که فکرشو بکنید داره و حتی جابجایشو به عهده گرفته تا برادرام مجبور نشند از کار و زندگیشون بزنند…. زندگی امروز من نتیجه ی خدمت به مامان و از اون مهمتر دعاهای وقت و بی وقتش در قبال من هست…..هیچ وقت به پدر و مادر خودتون دروغ نگید و تا میتونید بهشون احترام و خدمت کنید…….. 🔑گروه بحث و گفتگو درمورد سرگذشت https://eitaa.com/joinchat/3745055272C316a1c99e9 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🔴 چند نڪته برای جذب افرادیڪه دوستشان دارید: ۱.خودتان باشید و داشته باشید: این نکته ای است که دیگران را تسخیر میکند. ۲. گـفته‌هایشان را : از اعـتراض ڪردن و جر و بحـث‌های بی‌مورد ڪه به هر رابـطه‌ای پایان می‌دهد پرهیز ڪنید. ۳. به حرفهایشان به دقت ڪنید: برای آنکه خودتان را در دل دیگران جا ڪنید با علاقه و با تمام وجود به صحبت‌هايشان گوش دهید و از زبان بدن استفاده ڪنید و در میان حرف‌هایشان مثلا بپرسید: «خوب بعد از اینڪار بهتر بودی؟» یا «بعدش چه اتفاقی افتاد؟»خواهید دید ڪه رضایت در لبخندشان می‌نشیند. ۴.به توجه ڪنید: اولین خاطره‌ای ڪه در ذهن دیگران باقی می‌گذارید مربوط به آراسته و تمیز بودن شما به خصوص در برخورد اول می‌باشد. ❗️این موارد را در برخورد اول حتما رعایت کنید؛ 👈فراموش نڪنید انسانها براساس شما را قضاوت خواهند ڪرد. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 مایڪل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن ڪرد و در مسیر همیشگی شروع به ڪار ڪرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده میشدند و چند نفر هم سوار میشدند. در ایستگاه بعدی، یڪ مرد با هیڪل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد او در حالی ڪه به مایڪل زل زده بود گفت: «تام هیڪل پولی نمی ده!» و رفت و نشست. مایڪل ڪه تقریباً ریز جثه بود و اساساً آدم ملایمی بود چیزی نگفت اما راضی هم نبود. روز بعد هم دوباره همین اتفاق افتاد و مرد هیڪلی سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روی صندلی نشست و روز بعد و روز بعد.... این اتفاق ڪه به ڪابوسی برای مایڪل تبدیل شده بود خیلی او را آزار می داد. بعد از مدتی مایڪل دیگر نمی تواست این موضوع را تحمل ڪند و باید با او برخورد میڪرد. اما چطوری از پس آن هیڪل بر میآمد؟ بنابراین در چند ڪلاس بدنسازی، ڪاراته و جودو و ... ثبت نام ڪرد. در پایان تابستان، مایڪل به اندازه ڪافی آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پیدا ڪرده بود. بنابراین روز بعدی ڪه مرد هیڪلی سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!» مایڪل ایستاد، به او زل زد و فریاد زد: «بـــــرای چـــــّّی؟» مرد هیڪلی با چهره ای متعجب و ترسان گفت: «تام هیڪل ڪارت استفاده رایگان داره.» ❥❦••• پیش از اتخاذ هر اقدام و تلاشی برای حل مسائل، ابتدا مطمئن شوید ڪه آیا اصلاً مسئله ای وجود دارد یا خیر! @shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
ما آدم‌ها خوب بلدیم بعد از شنیدن داستان زندگی دیگران بگوییم: «اگر من بودم هرگز این کار را نمی‌کردم!» غافل از آنکه یکی از بازی‌های زندگی این است که آدمی را با همان «هرگزِ با اطمینان» پرت کند وسط همان داستان و مشغولِ همان عمل نکوهش شده ! یادمان باشد قصه های زندگی تکراری‌اند، فقط جای شخصیت‌ها عوض می‌شوند و آنکه با تعصبی کورکورانه پیش می‌رود، سقوطی عمیق‌تر دارد. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🔵اگر زنی آسیب پذیر نباشد وهمچنان احترام و جذابیت و اعتماد به نفس خود را حفظ کند مرد به او وابسته میشود👌 🌺یکی از اشتباهات بعضی خانم ها این است که جلوی مردان خودشان را کوچک کرده و از خود عیب جویی میکنن👌 😳ببین چقدر شکم آوردم 😳حیف دماغم بزرگه 😳کاش کمی قدم بلند تر بود 😳غذام امروز خوب نشده بود 😳کاش پوستم برنزه بود 😳کاش این لکه ها روی پوستم نبود 😊خانم گل اگه پهلو آوردی طوری لباس بپوش معلوم نشه از خودت بد نگو👌 🌺لکه صورتت رو با کرم پودر بپوشون👌 🌺عیوبت را یه طوری قایم کن باور کن اون خیلی هاشو اصلا نمی بینه 👌 🌺میدونی چرا؟ 🌺چون مردا کلی نگر ند👌 🌺شما زنها جزییات رو میبینید خود تو هستی که اونو متوجه اون قسمت می کنی👌 وجزیی نگرش میکنی👌 🌺یاد بگیر فقط از خوبیات بگی تا ملکه ذهنش بشه .... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈