فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🗓 امروزچهارشنبه↯
☀️ ۱۵فرودین ۱۴۰۳
🌙 ۲۳رمضان ۱۴۴۵
🌲۳ آوریل ۲۰۲۴
📿 ذکر روز :
یا حی یا قیوم
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
زندگی کاروانیست زودگذر؛
آهنگی نیمه تمام،
و تابلویی زیبا و فریبنده،
میسوزد و میسوزاند...
و هیچ چیز،
در آن رنگ حقیقت نمیگیرد،
جز خوبی و محبت و مهربانی،
مهربان باشیم..
#صبح_بخیر
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
زندگی کاروانیست زودگذر؛
آهنگی نیمه تمام،
و تابلویی زیبا و فریبنده،
میسوزد و میسوزاند...
و هیچ چیز،
در آن رنگ حقیقت نمیگیرد،
جز خوبی و محبت و مهربانی،
مهربان باشیم
#تلنگر
@sobhbekheyrshabbekheyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍میدانید قشنگترین جای زندگی کجاست؟!
آنجاست که به دلتون فرصت میدهید🤍
🤍به دلتون این جرئت را میدهید
که دوباره به زندگی اعتماد کند،
بدی هارا فراموش کند،
دوباره منتظر یک اتفاق ناگهانی خوب باشد🥰
منتظر یک آدم تازه که به او فرصت میدهید
گذشته را باهمه ی بدیهایش ببخشد
و بگذارد اتفاقات گذشته، درگذشته بماند.
اینجا قشنگترین جای زندگی است🤍
جایی که از صفر شروع میکنید،
جایی که دوباره متولد میشوید😊🤍
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_بهنام
#تلنگر
#پارت_هفتم
بهنام هستم متولد یکی از روستاهای ایران
هوا که یکم تاریک شد مراسم رسما شروع شد.من چون خیلی کسی رو نمیشناختم یه گوشه نشسته بودم رقص دختر پسرها رو نگاه میکردم..تو حال خودم بودم که یکی از پشت زد رو شونم گفت غرق نشی جناب!!برگشتم دیدم یه دخترقدبلندباموهای مشکی که دورش ریخته زول زده بهم.گفتم نترس شنابلدم غرق نمیشم..۲ تا استکان کوچیک دستش بود یکیش روگرفت سمتم گفت بزن به سلامتی جفتمون تا روشن شی..گفتم توجای منم بزن من روشنم،امدکنارم نشست گفت نمیخوای که دست منوردکنی..ازپرویش خوشم امدنمیخواستم کم بیارم..استکان روازش گرفتم گفتم این حالاچیه که وقتی میخوردیداینجوری بالاپایین میپرید..گفت بابدبخوری تابفهمی بدون تعارف یه نفس استکان روسرکشیدم وای مزه زهرمارمیداد ته گلوم میسوخت..گفتم اه این دیگه چی بود..دختره بلندخندیدگفت دیوانه اینوبایدمزه مزه میکردی نه یهوسربکشی..همون موقع امیدسررسیدگفت ثمین رفیق مارواذیت نکن.ثمین ازکنارم بلندشدبه امیدگفت بیاجمعش کن الانکه پس بیفته..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🦋چند جمله درباره سلامت روان:
🐾فکر کنید که بچه خودتان هستید:
باخودتان طوری صحبت کنید که انگار با بچه خود حرف میزنید،درحق خودتان پدر و مادری کنید،لباس خوب برای خود بپوشید و به خودتان محبت کنید
🐾زندگی و مشکلات خود را وقتی خسته هستید ارزیابی نکنید:
وقتی خسته هستید شما ظرفیت روانی کافی برای حل مشکلات را ندارید.
کمی استراحت کنید سپس به این موضوعات فکر کنید.
🐾گاهی اوقات مجبور هستید خودخواه باشید:
شاید احساس بدی به این موضوع داشته باشید ولی همه مجبورند اول به خودشان رسیدگی کنند تا توان و انرژی کافی برای ادامه زندگی و یا کمک به دیگران داشته باشند.
🐾اگر نمیتوانید پرواز کنید بدوید، اگر نمیتوانید بدوید راه بروید:
همواره به سمت جلو حرکت کنید،اصلا هم مهم نیست چقدر.حتی در روزهایی که توان کافی ندارید یک قدم خیلی کوچک هم کافیست.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
باید خودت را مشغول به کار و مشغلهای کنی تا فرصت نکنی به مسائل پوچ و بیاهمیت فکر کنی یا به رابطههای سمی و آزاردهنده و بیهدف بپردازی!
مشغول که باشی، ذهن و روان منسجمتر و افکار آرامتری داری و به سخنان بیهوده و بحثهای بینتیجه فکر نمیکنی.
مشغول که باشی و هدف که داشتهباشی، زود نمیرنجی از هر اظهار نظری و هر گفتگوی فاقد منطق و کودکانهای را ادامه نمیدهی و هر واکنشی را به خودت نمیگیری و هر رفتار و اشتباه جزئی و آزاردهندهای را به کل یک انسان تعمیم نمیدهی!
سعی کن هرجای جهان که هستی و با هر سطح از توانایی و مهارتی که داری، خودت را در مفیدترین شرایط ممکن جهانت مشغول به کاری کنی، تلاش کنی، نگاهت به مقابل باشد و هدفمند باشی.
از قدیم درست گفتهاند که ریشهی تمام اندوههای جهان در بیهدفی و بیکاریست.
بیش از حد اهمیت نده، کار کن، وقت نداشتهباش، خستهشو و بدون فکر بخواب...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_بهنام
#تلنگر
#پارت_هشتم
بهنام هستم متولد یکی از روستاهای ایران
نیم ساعتی که گذشت احساس کردم تمام بدنم گر گرفته سرم گیج میرفت دوبینی داشتم..ثمین که حواسش بهم بودگفت پاشو بریم تواتاق درازبکش یکی دوساعتی استراحت کنی روبه راه میشی،به کمک ثمین رفتم تواتاق روتخت ولوشدم..امابه ده دقیقه نگذشت که هرچی خورده بودم بالا اوردم..تمام مدت ثمین کنارم بودم وقتی یه کم بهترشدم یه مسکن بهم داد..گفتم دخترلعنت بهت بیاداین چی بود بهم دادی..گفت منم وقتی برای اولین خوردم فکرکردم زهرمارخوردم باهاش حال نکردم ولی الان عادت کردم اگرهرشب یه شات نخورم نمیتونم بخوابم..باورم نمیشددختری تواین سن سال انقدر وابسته به مشروبات الکی باشه..۲ساعتی که گذشت حالم بهتر شد ازاتاق امدم بیرون..بساط شام روچیده بودن..رومیزازهرنوع غذای که بگی گذاشته بودن بااینکه ادم نخورده ای نبودم امابادیدن میزشام دهنم بازمونده بود بااون همه غذامیشدکل ابادی ماروشام داد..ناخوداگاه یاد چند نفر از ادمهای که میشناختم افتادم.اونادرسال یکبارم رنگ این غذاهاروبه چشم نمیدیدن..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌿🌺﷽🌿🌺
🦋یه پروانه هیچوقت نمیتونه زیبایی که با خودش همراه داره رو ببینه!
چون هیچوقت نمیتونه به پشت برگرده و به طرح و نقشی که مثل یه بوم نقاشی براش کشیده شده توجه بکنه و ارزش خودشو بدونه!
✅خیلی از ما هم همینیم؛همیشه حس و چیزای منفی خودمون رو میگیم و هیچوقت به زیبایی که درونمون داریم توجه نمیکنیم.زیبایی که تو این دنیا از هرچیزی قشنگ تره و با وجودش میتونه تو دل خودمون و آدما جوونه بزنه و رشد کنه!میتونه یه شبه مثل درخت لوبیای سحرآمیز امید و آرامش رو تو تک تک سلولامون پخش بکنه و ریشه بزنه!
پس سعی کن اون زیبایی درونتو پیدا کنی و با تمام وجودت بغلش کنی و حسش کنی چون اون موقعس که بهترین اتفاقا برات رقم میخوره..!
میدونی؛ به هرکسیم که رسیدی بهش یادآوری کن چه طرح و نقشایی با خودش همراه داره !
بهش یادآوری کن که اونم مثل یه پروانه ایه که از وجود زیبایی که درونش داره بی خبره و فقط کافیه یکی بهش این طرح و نقشارو نشون بده!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌿🌺﷽🌿🌺
" #متانت_در_گفتار "
🪴در بحث و جدل متین و #آرام باش ...
زیرا #تندی و #خشونت در بحث اگر بر حق باشی ، نشان از نقصانی عظیم است ...
و اگر بر خطا باشی ، نشان از گستاخی و بی ادبی است ...
چرا ما باید به #اشتباهات آدمیان بیش از بیماری یا فقر آنان حساس باشیم ؟
البته در #عشق باید ظریف و حساس بود ، اما #خشم را در ساحت عشق جایی نیست
و حکمتی نیز با خود همراه ندارد ...
بنابراین ، آرام و خوش طبع و ملایم و شیرین باش ...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
🌿🌺﷽🌿🌺
💌روزی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد می شدیم ؛
دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد ، اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد.
همان طور که دور می شدیم، به دوستم گفتم:
چه مرد عبوس و ترش رویی بود
دوستم گفت:
او همیشه این طور است!
پرسیدم: پس تو چرا به او احترام می گذاری؟!
دوستم با تعجب گفت:
"چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!
من خودم هستم."...
اجازه ندهيد تا برخوردهاى ديگران ، موجب تغيير رفتارهاى شما شود .
🌺هميشه مثل گل باشيد كه در هر شرايطى خوش عطرى و زيبايى خود را حفظ مى كند .
در هر ديدارى ردپايى از عطر زيباى درون خود را به يادگار بگذاريد...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_بهنام
#تلنگر
#پارت_نهم
بهنام هستم متولد یکی از روستاهای ایران
توفکربودم که ثمین بایه بشقاب غذا امد سمتم گفت اقابهنام به این غذاهاکه دیگه آلرژی نداری اگربه معدت سازگاری نداره نخور!!ازشوخیش اصلاخوشم نیومدبااخم دستش ردکردم گفتم میل ندارم..انگار خودش فهمیدناراحت شدم یهودستم گرفت گفت..ببخشیدبخدامنظوری نداشتم..اون شب تانزدیک صبح باغ بودیم بعدم با امید رفتیم سمت خونشون،با اینکه هوا هنوز تاریک بود اما از محله نمای ساختمونشون میشدفهمید اوضاع مالی پدر امید واقعاخوبه،وقتی وارد حیاط شدیم امیدگفت کفشات دربیاربی سر صدا پشت سرم بیا..اتاق خواب امید تقریبا پشت ساختمان بودیه درداشت به حیاط و ما خیلی راحت رفتیم تو،امیدچراغ خواب روشن کردیه دست لباس راحتی بهم دادجام روانداخت پایین تختش گفت میدونم خسته ای بگیربخواب حداقل به زنگ دوم مدرسه برسیم..گفتم خانوادت یه وقت ناراحت نشن منو بی اجازه اوردی،امیدگفت خونه مادوبلکس اتاق من فقط پایین بقیه اتاق خوابهاطبقه بالاست نگران نباش کسی متوجه رفت امدمانمیشه..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد