*در ولادت حضرت علیّ اکبر علیه السلام
خدا را جلوهي ديگر مبارك
يم توحيد را گوهر مبارك
سپهر نور را اختر مبارك
علي بر آل پيغمبر مبارك
-كند دل دم به دم ياد محمّد
-كه شد تكرار ميلاد محمّد
خرد را رهبري آگاه دادند
جوانان را چراغ راه دادند
سپهر معرفت را ماه دادند
ولايت را وليالله دادند
-ولي الله ولي در بر گرفته
-محمّد يا علي در بر گرفته
سپهر عصمت و تقوي قمر زاد
عروس حضرت زهرا پسر زاد
به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد
كه خيرالخلق را خير البشر زاد
-شگفتا باز احمد آفريدند
-محمّد را محمّد آفريدند
سراپا نخلهي طور است اين طفل
همه نورٌ علي نور است اين طفل
تمام شور عاشور است اين طفل
بگو قرآن منشور است اين طفل
-كلام يوسف زهرا گواهي است
-كه او ممسوس در ذات الهي است
تماشايش ز زهرا ميبرد دل
تجلّايش ز بابا ميبرد دل
نه او تنها ز ليلا ميبرد دل
ز اهل البيت يكجا ميبرد دل
-حسين بن علي را نور عين است
-علي آري عليّ بن الحسين است
دعاي نور در مرآت رويش
نواي وحي در ون گلويش
حديث عشقِ بابا گفتگويش
نگاه حضرت عبّاس سويش
-امامت از جمالش در تجلاّست
-نگاهش گه به زينب گه به ليلاست
دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر
دو ابرو ذوالفقار شير داور
دو بازو بازوي عبّاس و حيدر
دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر
-از او بيت ولايت گشته گلشن
-حسين بن علي چشم تو روشن
سيادت بندهي او بندهي او
شهادت زندهي او زندهي او
شرف، ايمان، ادب، پايندهي او
پيام كربلا در خندهي او
-چه كويم هر چه گويم بهتر است اين
-تعالي الله عليّ اكبر است اين
دلش درياي ايمان حسين است
درون پيكرش جان حسين است
جمالش عيد قربان حسين است
ببوسيدش كه قرآن حسين است
-به خاكش دل به پايش جان فشانيد
-به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد
سلام الله بر ماه جمالش
صفات الله در خلق و خصالش
جلال الله زهي قدر و جلالش
ولي الله بيناي كمالش
-رخش ناديده شمع محفل ماست
-زيارتنامهاش لوح دل ماست
سلام از مات اي روح معاني
علياكبر رسول اللهِ ثاني
نبوّت را كتاب آسماني
ولايت را فروغ جاوداني
-علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد
-پدر تا صبح محشر بر تو نازد
تو حقّ را از ازل در خويش ديدي
تو در قلب پدر شور آفريدي
تو دل از هر چه جز جانان بريدي
تو بانگ ارجعي را ميشنيدي
-به پاس حقّ مقاوم ايستادي
-به «ميثم»نه به عالم درس دادی
#شاعر_حاج_میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مسمّط مربع میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
کارِ فُلک وُ فَلَک تماشا شد
گِـرِه یِ کـورِ کارِ ما وا شد
سیَّـدِ کائِـنات بابا شد
شبّ شبِ مادری لیلا شد
عرشیان در مدینه صف بستند
قـدسیان زائرِ نجف هستند
عرشیان رویِ مصطفی دیدند
قـدسیان شاهِ لافَتی دیدند
پسـرِ دلبـرِ مـرا دیدند
به خدا مُطلَقاً خدا دیدند
جلوه ای از جلالِ حق پیداست
علـی اکبر نَواده یِ زهراست
عکسِ احمد درونِ این قاب است
مَـرهَمِ زخمِ قـلبِ بی تاب است
شب به شب در مدینه مهتاب است
نگـو ارباب زاده ارباب است
ضربه یِ قلبِ دلرباست علی
اسـداللهِ کـربلاست علی
چشم وُ اَبروُش مثل پیغمبر
دست وُ بازویِ او یَدُالحیدر
ساقیِ ثانی است وُ آب آوَر
شترش هِی نِموده وُ لشکر....
در پِیِ ترکِ جنگ وُ میدان بود
سخت از آمدن پشـیمان بود
هدیه یِ بی نظیرِ ایزد بود
لشکرِ دشمنـی مُـرَدَدّ بود
شک ندارم خودِ محمّد بود
هر کسی یک کمی مُقَیَّـد بود
صحنه را ترک می نِمود امّا....
گـفت اکبـر علی ولی الله
وای از بُغضِ دشمنانِ علی
آتشِ کینه بود وُ جانِ علی
گوشِ دل پُر شد از اذانِ علی
بوریا شد چـرا مکـانِ علی
اَشهَدُ اَنَّ مرتـضی مولا
ندبه خوانم بیا گلِ زهرا
#میلاد
#حضرت_علی_اکبر
#اشبه_الناس_باالنبی
#کربلا
#ماباولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِعالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو نماز قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند
بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
#محمدحسن_بیات_لو
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💠رضـــا_بـــاقــــریــان💠:
#ولادت_امام_زمان
سحر ماه خدا روح دعا میآید
شافع بی بدلِ روز جزا میآید
سِرّ مستور امامالشهدا میآید
آن طبیب دل بيمار و گدا میآید
آنکه افتاده به دامش دل ما، میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
آسمان در شب میلاد، چراغان شده بود
بلبلِ طبعِ غزل باز غزلخوان شده بود
کهکشان با پرِ جبریل گلافشان شده بود
عالَمِ کفر، از این نفحه مسلمان شده بود
این بشیر است که از سمتِ جنان میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
شهسواری که به لب نغمهی یارب دارد
از بهشت آمده و صولتِ زینب دارد
آخرین حجت حق بوده و منصب دارد
خال لبهای علی را به روی لب دارد
از همانجا که خدا هست صدا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
نفسش از نفسِ عصمت کبری باشد
تشنهی معرفتش حضرت موسی باشد
زنده از فیض دمش مریم و عیسی باشد
خندههایش چه قَدَر ناز و مصما باشد
وجنات همهی آل عبا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
میرسد چاک دهد باز گریبانها را
باز آرام کند غُرِشِ طوفانها را
سر و سامان بدهد بی سر و سامانها را
مو پریشان بکند جمعِ پریشانها را
قائم آل محمد به نما میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
عطر عماّمهی سبزش که پراکنده شود
پدر از بوی خوشِ فاطمیَش زنده شود
به تنش جامهی احمد چه برازنده شود
هر که افتاده به دامش به رهش بنده شود
از جنان منتقم خون خدا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
میرسد تا ببرد کرببلا دلها را
با ولایش بسرشتد شرفِ گِلها را
برساند لبِ کوثر همه محملها را
نور باران بکند گوشهی منزلها را
شرفِ بندگیِ اهل ولا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
پیچش موی نبی را که به گیسو دارد
آیهی نصرمنالله به بازو دارد
تیزیِ تیغِ علی را به دو ابرو دارد
آنچه خوبان همه دارند، فقط او دارد
خبری خوش ز سوی باد صبا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
آخرین حجت اولاد پیمبر باشد
پاکتر از ملک و حور و، مطهر باشد
زآنچه گفتند به وصفش همه، بهتر باشد
و به زیباییِ هر آیهی کوثر باشد
شرفالشمس معینالضعفا میآید
گل بریزید که مصباحالهدی میآید
#رضا_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آرام جان
گوش فلک پرشد زبانگ ربنایت
کی از کنار کعبه می آید صدایت
درجای جای سینه ی تاریخ عالم
پیداست آثار ظهور روشنایت
لرزه بر ارکان ستم می افتد آن روز
از کعبه آید چون که آوای رهایت
آرام جان ما بیا آرام آرام
جان را صفا ده با شمیم جانفزایت
ای مستجاب الدعوه ما درغم اسیریم
ما را به یاد آور به هنگام دعایت
معذور دارم جای مرهم ، با گناهم
گرکه نمک پاشیده ام بر زخم هایت
جان ها فدای روضه ی شیب الخضیبت
خون کرده دل را روضه های کربلایت
ما راببر تا روضة الزهرا ، در آن جا
برما بگو از مادر غم مبتلایت
چون خاک افتاده به راه تو «وفایی»
گاهی نگاهی کن به خاک زیر پایت
#_حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#شاهزاده_علی_اکبر
علی زره که بپوشد همین که راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
همین که اسم علی آمده است در دل میدان
بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد
علی اکبر لیلاست یا جوانی حیدر؟
که از جمال و جلالش شکوه ماه بیفتد
جمال یوسف ما را هر آنکه دیده نوشته:
رواست یوسف کنعان به قعر چاه بیفتد
چه هیبتی! چه وقاری! که سوی این قد و قامت
هرآنکه خیره شود از سرش کلاه بیفتد
علی است، مثل علی می دهد پناه گدا را
اگر به خانه ی او راه بی پناه بیفتد
اگر موذن علی اکبر است، بَه چه نمازی
ازین اذان به سرم شور لا اله بیفتد
چه بهتر است که اول به شاهزاده بگویی
به هر دلیلی اگر کار تو به شاه بیفتد
به آسمان روی و کار آفتاب کنی، گر
فقط به سوی تو از سمت او نگاه بیفتد
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمی شود اصلا پی گناه بیفتد
تمامشب سر راهش نشسته ام به امیدی
که راه شاهزاده براین عبد روسیاه بیفتد
#داوود_رحیمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مسمط
#امام_زمان_عج
وصل دلدار اگر آرزوی قلب کس است
راه دیدار بریدن ز هوی و هوس است
دل بی یار نه یک خانه که همچون قفس است
دل اگر اهل دلی بود که یک حرف بس است
غیر از این راه نباشد به حرم سودایی
شبی از جام لبت جرعه ی مِی نوشیدم
خُم صهبا شده شب تا به سحر جوشیدم
تا شوم وصل به دریای غمت کوشیدم
دیده بر روی تو بگشوده ز خود پوشیدم
اشک شوق آمد و گردید روان دریایی
ز ازل نام تو آمد به سرا پرده ی عشق
به کناری بزن ای صهبا پرده ی عشق
حیف باشد که بپوشیده تو را پرده ی عشق
تو خود از مهر و وفایت بگشا پرده ی عشق
تو فقط کنج سراپرده ی دل تنهایی
چشم بر هر دو جهان بستم و رویت دیدم
این چنین بود که من زائر تو گردیدم
تا که یک توشه ای از ماه جمالت چیدم
همچو مهتاب شدم بر همگان تابیدم
نور روی تو مرا داد ، چنین والایی
پر و بالن به هوای تو به پرواز آمد
هر کجا رفت دلم جانب تو باز آمد
مرغ جان بر سر بام تو به صد راز آمد
نام تو با قلم عشق در آغاز آمد
که تویی اول و پایان همه زیبایی
کیست با نام خوشت لعل لبش وا نشود
کامِ شیرین نشود شهدِ مصفا نشود
عاشقت نیست کسی که به تماشا نشود
عشق رویت بخدا ساکن هر جا نشود
مهر تو کرد نصیب دل من ، شیدایی
به خدا چهره ی زیبای تو دیدن دارد
حلقه ی بزم تماشای تو دیدن دارد
سَروگون قامت رعنای تو دیدن دارد
دادن جان به تو تولّای تو دیدن دارد
خوش بُوَد دادن هستی به سرِ شیدایی
هر که یک لحظه تو را دیده چه مدهوش شده
زائر روی تو از خویش فراموش شده
دیده رخسار تو را یک دم و از هوش شده
کِی دگر در دل او نور تو خاموش شده
همچو مجنون شود و در بر او ، لیلایی
نَبُوَد پرده دری تا بگشاید رویت
یا کند سجده به محراب خَم ابرویت
تو خودت دست بِبَر طُرّه گشا از مویت
وَر نه چون دام گرفتار کند گیسویت
سرّ سودای تو باشد که نهان از مایی
یارم از راه رسید و ز رخش پرده گشود
غمزه بنمود و به چشمان سیه دل بِربود
آن چه بی تاب نموده ست مرا حُسن تو بود
وای از آن شب که مرا نور رخت جلوه نمود
من چه سان شرح نمایم ز رخی رویایی
آن چه گفتم به خدا ذره ای از یار نبود
غمی از قطره ی دریای تو دلدار نبود
کاش دیدار و تماشای تو یک بار نبود
حاصل عمر به جز لحظه ی دیدار نبود
یوسف گم شده ی فاطمه کِی می آیی
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#چارپاره
#امام_زمان_عج
دلتنگ میشم برا همه
غیر تو یابن الفاطمه
نمی دونم چه دردمه
آقا خودت بگو چِمِه
دلم هواتو میکنه
گناه میاد و سد میشه
اما اینو خوب می دونی
دوسِت دارم من همیشه
میخام که یاد تو باشم
اما گناه نمی ذاره
میخام که ذکر تو بگم
قلب سیاه نمی ذاره
تو آسمون بی کسی
تویی فقط امید من
ابر گناه نمیذاره
ببینمت خورشید من
تو حاضری من غایبم
تو ناظری من غافلم
صاحب قلب من تویی
اما ببین قفلِ ه دلم
میشه منو نگاه کنی
از بَدیا جدا کنی
با یه نگاه ، یه گوشه چشم
قفل دلم رو وا کنی
بی تو دلم جهنمه
کنج سینَه م پر از غمه
اما می دونم با منی
وقتی چشام پر از غمه
از وقتی یادمه دلم
هوایی روی تو بود
برای هر زیارتی
اشکا میشه رمز ورود
من می دونم بَدم ولی
میخام آقا ببینمت
اذن دخول بِده و
یه بار بیا ببینمت
کنج دلم حرم دارم
با ذکر نامت آقا جون
بی تو یه دنیا غم دارم
خیلی میخامت آقا جون
خیمه نشین فاطمه
خیمه ی سینهَ م مال توست
مثل مادر تو کوچه ها
دلم همش دنبال توست
بی تو ، خودم رو کم دارم
تا تو بیایی تا تو بیایی
من یه مدینه غم دارم
تا تو بیایی تا تو بیایی
بی تو دلم یه کربلاست
غمت میون جون من
یوسف زهرا می دونی
عشق توئه تو خون من
هر کی تو رو دوسِت داره
بی تو ببین چه بی کسِ ه
ای گل نرگس به خدا
دیگه بیا دوری بسِ ه
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آرام جان
گوش فلک پرشد زبانگ ربنایت
کی از کنار کعبه می آید صدایت
درجای جای سینه ی تاریخ عالم
پیداست آثار ظهور روشنایت
لرزه بر ارکان ستم می افتد آن روز
از کعبه آید چون که آوای رهایت
آرام جان ما بیا آرام آرام
جان را صفا ده با شمیم جانفزایت
ای مستجاب الدعوه ما درغم اسیریم
ما را به یاد آور به هنگام دعایت
معذور دارم جای مرهم ، با گناهم
گرکه نمک پاشیده ام بر زخم هایت
جان ها فدای روضه ی شیب الخضیبت
خون کرده دل را روضه های کربلایت
ما راببر تا روضة الزهرا ، در آن جا
برما بگو از مادر غم مبتلایت
چون خاک افتاده به راه تو «وفایی»
گاهی نگاهی کن به خاک زیر پایت
#_حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میلادی حضرت ولی عصر(عجج)
آفتاب حسن
آئینه طلعتی که فروغ سپیده است
با خود هزار جلوه ی نور آفریده است
با شوق دیدن رخ آن آفتاب حسن
خورشید سربرهنه زمشرق دویده است
با رویش وشکفتن آن گلبن امید
عطر خوش بهار به جان ها رسیده است
اکنون خبرکنید مریدان عشق را
کز گلشن مراد، نسیمی وزیده است
دیگرمخوان حدیث شب انتظار را
خورشید آسمان هدایت دمیده است
او شاهکار خلقت و نقش آفرین دهر
نقشی دگر زروی محمد کشیده است
با شوق سرنهادن برآستان او
تا سامرا کبوتر دل ها پریده است
آشفته گشته خواب خوش دشمنان از او
با آن که کودک است وبه مهد آرمیده است
خواندند وان یکادبرایش فرشتگان
طاووس جنت است که جبریل دیده است
صدتور نقره در ره او فرش کرده است
ماهی که وصف چهره ی او را شنیده است
ایام انتظار گل نرگس است وباز
دل ها به شوق وصل جمالش طپیده است
پرچم فراز عدل وامان است وکردگار
او را به پاس عدل وشرف برگزیده است
ای دل بخوان دعای فرج را،کزاین دعا
عطرظهورمهدی زهرا چکیده است
با او خرابه هاشود آباد درجهان
ایمان به این کلام «وفایی» عقیده است
#_حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نور شادی
باز قدسی نفسان زمزمه پرداز شدند
به سوی سامره آماده پرواز شدند
چهره ها با گل لبخند همه باز شدند
بلبلان چمن حُسن درآواز شدند
نورشادی به زمین و به فلک موج زند
ازفلک تا به زمین فوج ملک موج زند
باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است
پیک شادی به سلام وبه درود آمده است
چه وجودی است که اکنون به وجود آمده است
این خبر چیست که حبریل فرود آمده است
محشری گشت بپا گر که قیامت کردند
همـه درهاله ای از نور اقـامت کردند
نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب
که ازاو گشته جهان غرق تجلا امشب
همه عالم شده چون وادی سینا امشب
مات ازاین نور بود دیده موسی امشب
عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است
همه گفتند که مهدی است هویدا شده است
برهمه خلق جهان خیرکثیر آمده است
سوره ی نور خداوند قدیر آمده است
به محمد به علی باز نظیر آمده است
هاشمیون همه را ماه منیر آمده است
او بود جنت ما، کعبه ی ما، مقصدما
خال رخساره ی او شد حجرالاسود ما
هستی ازیمن قدومش زغم آزاد بود
خرم از جلوه او گلشن ایجاد بود
این همان وعده موعود وخداداد بود
هرکه شدمنتظر مقدم او شاد بود
آری ای اهل ولا موسم دیدار شده
آیت نصــرمــن الله پــدیــدار شده
غرق آیات مبین است رخ رخشانش
شب نشینان سماوات همه حیرانش
عرشیان مات زقدر وشرف وایمانش
کرده درعرش خداوند سه شب مهمانش
درسماوات کنون فصل گل وهم عهدیست
میزبان خالق ومهمان عزیزش مهدیست
خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم
همچو گلها زنسیم سحری زنده شویم
پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم
نکند روز وصالش همه شرمنده شویم
دل او را همــه با پیــرویش گرم کنیم
همه درمحضر او اوئیم از او شرم کنیم
همه گویندوفایی گل توحید کجاست
آن دل انگیز ترین مایه امید کجاست
آفتاب دل زهرا گل خورشید کجاست
کاش مارا ز وفا ره به حضورش بدهند
عیدی ماهمه را حکم ظهورش بدهند
#_حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7