eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
94 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
زکیه هستی و هستی نماد عفت هم سر است از همگان یا خدیجه نامت هم شبیه فاطمه ام الائمه ای مادر امامت از تو بقا دارد و نبوت هم همین که حضرت مولا شده است دامادت گواه من که تویی مادر ولایت هم تویی که فاطمه از دامن تو فاطمه شد_ بعید نیست بیابی مقام عصمت هم قیام کرد محمد به پشت گرمی تو قوام یافته از تو قیام و نهضت هم تو به قریش نشان داده ای که در این راه به ذوالفقار شبیه است گاه ثروت هم دل از رسول خداوند آن چنان بردی که رشک برده به تو واژه ی حسادت هم زنان دیگر ختم الرسل کجا تو کجا؟ نمی رسند دگر ها به گرد پایت هم تو پا به پای پیمبر نماز می خواندی به دین درآمده بودید قبل بعثت هم از آن زمان که نبی بود، بوده ای با او نه قبل بعثت و هجرت، که قبل خلقت هم چنان به پای پیمبر صبور بودی که مرید صبر تو شد صبر و استقامت هم پس از تو فاطمه مانده است و دردهای رسول رسیده ارث به او بستن جراحت هم تو رفتی و سرش آمد هرآنچه ترسیدی و ماند روی زمین آخرین وصیت هم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از غصه های تو نفس آسمان گرفت در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت تا پای مرگ رفت پیمبر هزار بار هر بار هم به لطف نگاه تو جان گرفت تنها تویی که عشق محمد شدی و بس دلداده ی تو بود و دل از دیگران گرفت آنقدر گریه کرده ای از ترس قبر که جسم تو را عبای نبی در میان گرفت گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟ زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت _ ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین زهراست روضه خوان و خدیجه است گریه کن آرام چشم تر شده را بست گریه کن می سوخت در حرارت دستان فاطمه گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه زنهای این قبیله همه بد تر از همند دلسوزهای فاطمه در بینشان کمند می ترسم از کنایه و زخم زبانشان مردانشان، که پست ترند از زنانشان می ترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه زهرای من تحمل سیلی ندارد آه برگ گل است مثل نسیم است دخترم نگذار حس کند که یتیم است دخترم در عمر خویش هرچه بلا بود دیده ام جانانه جور فاطمه را هم کشیده ام نگذار حال و روز گلم مثل من شود دیگر مباد قسمت او سوختن شود! چون چاره نیست می روم و می گذارمش بعد خدا و تو به علی می سپارمش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد کریم آمده به سفره ی فقیر نان دهد فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد بدون نام مرتضی اذان سرود باطلیست اذان مصطفی فقط ترانه ی علی علیست تو اولین امام زاده ای بزرگ زاده ای تو بر فراز قله ی کرامت ایستاده ای سر مسیر هر گدا خودت کنار جاده ای حواله ی دل مرا به این و آن نداده ای چه عزتی! چه نعمتی! بدون هیچ منتی تو باب فیض و رحمتی، تو صاحب سخاوتی به خود ندیده هیچ عابدی تعبد تورا مسیر مکه عاشق است این تردد تورا شب تولد تو خواستم فقط خود تورا خدا گرفته میهمانی تولد تورا به عهده ی خود خداست کل کار و بار ها  و سی شبانه روز دعوتند روزه داره ها به ناز در دل عجم نشستی ای شه عرب کریم هستی و به نام تو می آید این لقب به ما رسیده از شما بدون خواهش و طلب به یک اشاره ات درخت خشک می دهد رطب به خشک سالی دل کویر هم نگاه کن من خراب را به یک اشاره روبه راه کن تو نسل کوثری به کوری دو چشم ابتران شدند و خاک پای تو چه سروران چه نوکران نمانده با جمال تو دلی برای دلبران چه قاسطین چه ناکثین چه مارقین چه دیگران نمی شوند تا ابد حریف ضرب دست تو گرفته زهر چشم ازین قبیله ناز شصت تو گرفته چشم مستت از شراب کسب و کار را ز خواب خوب مستی اش پرانده هر خمار را نگاه کردن تو کرده کار ذوالفقار را زمین زد این نگاه کردنت شتر سوار را تو بچه شیری و شتر سوار در مقابلت شکست خورده از شکوه و شوکت شمایلت به قول مسلمین حسن به قول عبریان شبر به جز خدا نداشتی هراسی از بنی بشر به مهر یا به قهر تو مثل شده است خیر و شر عقب نرفته ای در اوج لحظه های پر خطر قیام اگر نکرده ای چه آتشین نشسته ای مدبرانه و برای حفظ دین نشسته ای تو و حسین معنی حقیقی برادرید تو برادرت بزرگ خاندان حیدرید امیدهای مرتضی عزیزهای مادرید دلاورید و دلبرید و سرورید و صفدرید به من که نوکر توام ثواب می دهد حسین صدا که می زنم حسن جواب می دهد حسین به زور دلبری نصیب دلبران نمی شود لقب به سادگی نصیب این و آن نمی شود به جز علی کسی امیر مومنان نمی شود پس از علی به جز حسن امیرمان نمی شود خلافت خدا فقط رسد به نسل مرتضی معاویه کجا و دلبری چنان حسن کجا؟ قلندرانه یا حسن حسن کنیم و بعد از آن لباس سبز نوکری به تن کنیم و بعد از آن به شوق ترک خانه و وطن کنیم و بعد از آن ایادی سقیفه را کفن کنیم و بعد از آن علم به دست با شعار یا امیر مومنین مدینه ای درست می کنیم که بیا ببین گسیل می کنیم قطره قطره های رود را و غرق می کنیم نسل باطل ثمود را به خاک می زنیم پادشاهی سعود را و سر به نیست می کنیم دولت یهود را تمام می کنیم کار ناتمام مانده را به قدس می بریم بیرق به شام مانده را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شرمندتم آقا، برات آبرو نذاشتم من غیر بدی که برا تو چیزی نداشتم شرمندتم آقا که ازت حیا نکردم تو خوبی به من کردی و من وفا نکردم ببخش، اگه یادم میره صاحبم تو هستی ببخش،اگه یادم میره روبه روم نشستی ببخش،اگه جلو چشات بی حیایی کردم ببخش، اگه نفهمیدم منو گناهی کردم یا ایها العزیز من،چشاتو رو بدیم ببند یا صاحب الزمان یه بار،به روی نوکرت بخند یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا ### نفرین شدس اون دل که برات جایی نداره بدبخت اونه که مثل تو آقایی نداره موندم به کی دلخوش میشه اون که بی تو باشه مهدی رو کسی که نداره پس کی آقاشه؟ ببخش،اونایی رو که از تو خبر ندارن ببخش،اگه فراموشت کرده دوست و دشمن ببخش،اگه که حرمتت رو نگه نداشتیم ببخش، اگه تو زندگی جا برات نذاشتیم محبتت رو جاری کن، توو قلب آدمای شهر آقا خودت یه کاری کن، عوض بشه هوای شهر یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا ### غفلت من بیچاره رو از شما جدا کرد ظلمت هوای دنیامونو بدجور سیا کرد آقا تو که نیستی همه جا پر از بلا شد دنیا پُره ظلم و ستم و جور و جفا شد بیا، که دیگه جون شیعه به لب رسیده بیا،که ستم از یمن تا حلب رسیده بیا، آماده واسه فتح شام و حجازیم بیا تا برا مادرت یه حرم بسازیم بیت المقدسو بیا، بگیریم از یهودیا عجل علی ظهور آقا، به حرمت امام رضا یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام دست من خالی است و چشمانی پر از اشک و گناه آوردم از خودم هم فراری ام، امشب من به اینجا پناه آوردم چیز بهتر نداشتم، با خود غیر ازین چشم های گریانم گریه ام قاطی ریا شده است اشک خالص که نیست، میدانم باخودم فکر می کنم گاهی " بی حیا این هزارمین بار است" در دلم وحی می شود انگار که دوباره بیا که غفار است سال ها بنده ی خودم بودم هی خودم را فریب می دادم همه چیزم به پای نفسم رفت جان مولا برس به فریادم قسمت می دهم تورا حقِ خانه ای که درش در آتش سوخت قسمت می دهم به آن مردی که پر همسرش در آتش سوخت به همان ذوالفقار تنها که سپرش را مقابلش کشتند به همان دستها که بستند و همسرش را مقابلش کشتند یا الهی به حق آن اشک و گریه های درون چاه علی آهِ مرد غریب می گیرد قسمت می دهم به آه علی روسیاهم خدا و حق من است به رویم درب بسته مانده اگر روضه میخوانم و یقین دارم گره ام باز می شود آخر   می روم با دوچشم گریانم به در خانه ی علی امشب آن علی که حدود سی سال است کم کمک جانش آمده بر لب خاطرات گذشته می کشد و فکر فردا عذاب می دهدش تب مولا که می رود بالا دست عباس، آب می دهدش به حسن خیره می شود گاهی یاد کوچه ... و می رود از حال به حسینش نگاه می کند و روضه می خواند از تهِ گودال حسنم پس چرا از آن سیلی هیچ حرفی به من نمی گفتی؟ نگرانم حسین جان! روزی زیر پاهای اسب می افتی چقدر حرف های ناگفته ار وصایای همسرش دارد به حسینش نگاه می کند و گوشه چشمی به دخترش دارد همه ی روضه های کرب و بلا باهم از پیش چشم او رد شد آه این قامت رشید حسین قسمت سم اسب خواهد شد تا به زینب نگاه می کرد...آه صورتش غرق حس غربت بود آخر این ناز دانه ی بابا سرنوشتش غم و اسارت بود؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نگرانم بیفتی از مرکب روی این سنگ ها خدا نکند به تنت نیزه ها فرو نروند؟! تیر، خود را به سینه جا نکند؟   کاش می شد که من سپر بشوم سنگ ها بر دهان تو نخورد کاش می شد که تیغ بردارم نگذارم سر تو را ببُرد   کاش می شد نیاید این ملعون کاش پیکار با گلو نکند کاش بوسه نمی زدم هرگز که تو را شمر پشت و رو نکند   تو بگو خواهرت چه کار کند؟ که سر از پیکرت جدا نشود؟ کاش می شد که چاره ای بکنم پای مادر به گود وا نشود   کاش مادر ندیده باشد که شمر ملعون نشست روی تنت کاش اصلا دروغ باشد که نیزه ای گیر کرده در دهنت   هرچه داری خودت بده بهِشان که نخواهند جست و جوت کنند پیرهن را خودت بکن از تن که نیایند زیر و روت کنند   کاش جسم تو پاره پاره نبود که کسی فکر بوریا نکند کاش می شد خودت تکان بخوری که تو را نیزه جا به جا نکند   جان من را بگیرد ای کاش و روی نیزه سر تورا نبَرد هرچه دارم برای زجر، بگو - معجر دختر تو را نبرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
"باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست - "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ‍ خبر چه سنگینه خبر پر از درده غم رفیقامون بیچاره‌مون کرده زمینی بودند و به آسمون رفتن دوباره جاموندیم رفیقامون رفتن تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غصّه کی آخه میرسه به ما مسیر این قصّه تا کی با دستامون روی گلا بریزیم خاک خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه رفیق عینِ برادر شد رفاقت تا سر جونه غم داغ رفیقو پس برادر مرده میدونه ⚫️رفیق نیمه راه من، خداحافظ چه روز و شب‌هایی کنار هم بودیم تو بی‌قراری‌ها قرار هم بودیم چه خاطراتی بود تو روضه‌ها باتو نمیره از یادم حسین حسیناتو امید زندگیمونو تو ناامید کردی با این خبر موهای مادرو سفید کردی آخرشم شهادتو گرفتی از ارباب بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی نه این رسم رفاقت نیست رفیق نیمه راه من هزار ننگ و هزار نفرین به این بخت سیاه من ⚫️رفیق نیمه راه من، خداحافظ خبر پر از داغه خبر پر از سوزه خبر میگه بازم یه لاله میسوزه با داغ اون آتیش که توش یه مادر سوخت حالا تَنِ چندتا جَوونِ پرپر سوخت شبیه بچه‌های شاه بی‌کفن سوختن با شعله‌هایی که به خیمه‌ها زدن سوختن شنیده‌ها رو دیدن اینا که توی روضه به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن مصیبت رو ندیدم که شنیدم من ولی سوختم دوباره تازه شد روضه که زهرا گفت علی سوختم ⚫️رفیق نیمه راه من، خداحافظ ( ) بیاد شهید 👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
"باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست - "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز 🔸شاعر: __________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
"توحید" بی ولای تو معنا نمی شود راه خدا بدون تو پیدا نمی شود فردا که حکم "عدل" خدا خوانده می شود چیزی بدون اذن تو اجرا نمی شود تنها زنی که فخر "نبوّت" شده تویی هر دختری که امّ ابیها نمی شود اصلا به یمن بودن تو این "معاد" هست بی تو حساب و حشر که بر پا نمی شود دست نیاز کل "امامت" به سوی توست فرموده‌ی امام که حاشا نمی شود* روح اصول دین خداوند فاطمه است اسلامِ بی محبت زهرا نمی شود بیخود نبی مقام به زهرا نمی دهد بیخود به پای دختر خود پا نمی شود اخلاص فاطمه است که او را بزرگ کرد بیخود که رتبه این همه بالا نمی شود آدم بدون فاطمه خوشبخت می شود؟! احساس می کند شده اما نمی شود! این زندگی که بی تو به دردی نمی خورد دنیا بدون فاطمه دنیا نمی شود سوگند می خورم که فقط شاعر توام غیر از برای تو دهنم وا نمی شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نعمت تمام شد به نبی و بنی بشر منت گذاشته است خدا بر سر پدر با خلق دختری که می‌ارزد به صد پسر دختر که دیده است بدین جایگاه و فرّ؟ این فاطمه است، فاطمه همتا نداشته در خواب، این جهان فرو مایه مانده بود شعر خدا سروده شد آرایه مانده بود ارکان دین مشخص و یک پایه مانده بود قرآن معطل دو سه تا آیه مانده بود قرآن بدون فاطمه معنا نداشته نه سال با پیمبر و نه سال با علی "یا فاطمه" قرائتی از ذکر "یا علی" هم فاطمه‌اند هر دو و هم هر دوتا علی زهرا برای شیعه امام است یا علی؟ منکر توان فهم معما نداشته! فرقی نمی‌کند دم زهرا دم علی زهراست ذوالفقار علی همدم علی یک بار هم گلایه نکرد از کم علی مدیون مادرم که شدم آدم علی ور نه گدا لیاقت این را نداشته حیدر به نام نامی تو ناز می‌کند جبریل زیر پای تو پرواز می‌کند گرد و غبار مقدمت اعجاز می‌کند نخ‌های چادر تو گره باز می‌کند لطف شما یهودی و ترسا نداشته موسی نداشته است کرامات اینچنین حتی ملک نداشت عبادات اینچنین مانده خلیل هم ز مقامات اینچنین اصلا علی تمام فتوحات اینچنین ... جز با دعای حضرت زهرا نداشته بی‌فاطمه شفاعت محشر قبول نیست با فاطمه که شیعه دچار افول نیست جز فاطمه، کسی همه چیز رسول نیست زهرا که باشد عالم و آدم ملول نیست جز مرحمت برای گدا ها نداشته 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سبط اکبر! به پیمبر چه شباهت داری نکند آمده ای قصد نبوت داری؟ بی سبب نیست که بر سجده می افتی هرشب به روی شانه ی خود بار امامت داری دست ما را تو گرفتی و رساندی به خدا قمر چارمی و نور هدایت داری عرض حاجت به کریمان سبب رشد گداست ور نه آقا تو به این عرضه چه حاجت داری؟ قبل از آنی که بخواهیم به ما بخشیدی صد برابر ز کریمان تو کرامت داری حرف یک عمر بزرگیست نه یک بار و دو بار سالیانیست به این سروری عادت داری سروران مثل تو "ارباب" ندیدند حسن! همه ماندند، چه لطفی به گدایت داری! سور میلاد تو سی شب همه مان مهمانیم چقدر پیش خدا ارزش و عزت داری وجناتت سکناتت حرکاتت علوی سهم ارث از پدرت، نور ولایت داری تو که شاگرد علی بودی و هم رزم حسین در همه فوت و فن رزم مهارت داری با سرِ نیزه ی صلحت به دل کفر زدی سپرِ صبر، و شمشیر شجاعت داری ترس محشر به دلم راه ندارد آقا چون تو از مادر خود اذن شفاعت داری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7