eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
59 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد حریمِ عشق را درگَه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد دهانِ تَنگِ شیرینش مگر مُلکِ سلیمان است که نقشِ خاتمِ لعلش جهان زیرِ نگین دارد لبِ لعل و خطِ مشکین چو آنش هست و اینش هست بنازم دلبرِ خود را که حُسنش آن و این دارد به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را که صدرِ مجلسِ عشرت گدای ره‌نشین دارد چو بر رویِ زمین باشی توانایی غنیمت دان که دورانْ ناتوانی‌ها بسی زیرِ زمین دارد بلاگردانِ جان و تن دعایِ مستمندان است که بیند خیر از آن خرمن؟ که ننگِ از خوشه‌چین دارد صبا از عشقِ من رمزی بگو با آن شه خوبان که صد جمشید و کیخسرو غلامِ کمترین دارد و گر گوید نمی‌خواهم چو حافظ عاشقِ مفلس بگوییدش که سلطانی گدایی همنشین دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ اگر زندگی رفتن به مقصدِ بی‌پایانی از سکوت است بگذار صدای تو را برداریم در دلمان جاسازی کنیم در خلوتِ مرگ بشنویم... تو مثل هوایی، آفتاب و آب و کسی قادر به زدودن جلوه‌ات از طراوت زندگی نیست عشق با صدای تو گام‌هایش را می‌شمارد به سینه‌ی عاشقی نزدیک می‌شود پائیز با زمزمه‌های تو هماهنگ می‌کند برگ‌های نومید را که به خاکِ تیره فرو می‌افتند. تو زمزمه‌ی موج‌هایی وقتی که سپیده بر اسکله‌ها جشن می‌گیرد تو مقصد و مقصود سرودهایی مرگ از رنگ صداهاست که زنده و مرده را باز می‌شناسد و تو باز ایستاده‌ای با دهانی که از او جاودانگی می‌تراود! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باید مثل عاشقی کنی. اونجا که میگه: "چون لطف دیدم رای او افتادم اندر پای او گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من" همین‌قدر عميق :) . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند عشق جانکاه است یا جان‌بخش؟ حالا هرچه هست عشق‌بازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند بی‌سبب مهمان‌نواز مجلس ماتم نبود این "گلابِ تلخ" را از "گریه‌ی گل" ساختند روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود از همان آغاز ما را کم‌تحمل ساختند... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غنچه‌ای لب‌بسته‌ام، برچیده دامن در بغل دور از آسیب خزان دارم گلستان در بغل از دورنگی‌های مردم خسته‌ام، حق با تو بود باده پنهان در قبا دارند و قرآن در بغل هیچ‌کس باور ندارد عشق را، تکلیف چیست؟ باید از این کفر بگریزیم، ایمان در بغل جز تو معنای سکوتم را نمی‌فهمد کسی در گلویم بغضِ بی‌تابی‌ست «توفان در بغل» می‌روی؟ باشد، ولی رسم است هنگام وداع یکدگر را گرم می‌گیرند یاران در بغل... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ یا رب، سرِ ساقی به سلامت، سرِ ما هیچ آه از دلِ پروانه که با ناله‌ی خاموش خود سوخت و شب را به سحر برد و صدا هیچ هرچند حبابیم، ولی در دل دریا با این همه سرمایه که داریم چرا هیچ؟ گفتند که یوسف سر بازار حراج است ما نیز تهیدست و خریدار تو با هیچ از موعظه‌ی زاهد و از وحشتِ دوزخ انگار نداریم امیدی به خدا هیچ وقت است که از رستم و سهراب بپرسیم این‌جنگ چه جنگی‌ست که «ما هیچ و شما هیچ» یک قطره مِی ناب چشیدیم و خماریم این است که من معتقدم یا همه یا هیچ 📕فقط او بخواند/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آرزو از ما به دل مگیر، همین است زندگی ...! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. He did not want to be He closed his suitcase, ‌ Took the whole city with him. دلش مى‌خواست نباشد چمدانش را بست، تمام شهر را با خود برد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رسید لب به لب و بوسه‌های ناب زدیم دو جام بود که با نیت شراب زدیم دو گل که با عطش بوسه‌های پی در پی به روی پیرهن سرخشان گلاب زدیم نه از هوس که ز جور زمانه! لب به شراب اگر زدیم برای دل خراب زدیم مؤذنا به امید که می‌زنی فریاد؟ تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیم مگرد بی سبب ای ناخدا که غرق شده است جزیره‌ای که به سودای آن به آب زدیم! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیگر از حرف و حدیث دل و دین خسته شدم از رجزخوانی تردید و یقین خسته شدم عمر، سرگرمی طفلانه‌ی روز و شب ماست دیگر از بازی خورشید و زمین خسته شدم بی‌هدف این همه چون باد دویدن تا کِی! دلِ دیوانه کمی هم بنشین، خسته شدم در پیِ صیدِ تو، ای مرغِ سعادت، همه عمر بس که بیهوده نشستم به کمین، خسته شدم دلْ نه دیوانه‌ی عشق است، نه فرزانه‌ی عقل هم از آن رنج کشیدم، هم از این خسته شدم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیگر از حرف و حدیث دل و دین خسته شدم از رجزخوانی تردید و یقین خسته شدم عمر، سرگرمی طفلانه‌ی روز و شب ماست دیگر از بازی خورشید و زمین خسته شدم بی‌هدف این همه چون باد دویدن تا کِی! دلِ دیوانه کمی هم بنشین، خسته شدم در پیِ صیدِ تو، ای مرغِ سعادت، همه عمر بس که بیهوده نشستم به کمین، خسته شدم دلْ نه دیوانه‌ی عشق است، نه فرزانه‌ی عقل هم از آن رنج کشیدم، هم از این خسته شدم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حضرت یه اخلاق قشنگی توی عشق ورزیدن داره که معتقده عاشق واقعی اگر شکایتی از معشوقش داره توی بوق و کرنا نمی‌کنه و به جز معشوقش به کسی نمیگه! "ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست کز تو به دیگران نتوان برد داوری..." . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7