برای آمدنش ، انتظار کافی نیست
سری خمیده و چشمانِ زار، کافی نیست
اگرچه دست تضرع به سر نهی خوب است
ولی نشسته به منبر، دچار؛ کافی نیست
غمِ بزرگِ دلش فهمِ اندکِ من و توست
شعور خود برسان، چون شعار کافی نیست
بسنجد او چو تمنا ز روی اعمالت
بدان دعای فرج بی شمار، کافی نیست
بدونِ اذنِ نگاهش اجابتی نرسد
به ندبه ای که در آن جان نثار، کافی نیست
بساطِ جشنِ تولد به نیمه ی شعبان
برای جلبِ رضای نگار، کافی نیست
به این رویه چو عزمی بر ارتباط کنی
تو را خبر برسد، اعتبار کافی نیست
برای رؤیتِ سیمایِ منجیِ عالم
بجز تنی که شده بی قرار، کافی نیست
چهار فصل وجودت شود چو بی تابَش
رسد گلی که برایش بهار، کافی نیست
غزل سروده دلِ شاعرِ گنه کاری
ز نرگسی که به دیوان هزار کافی نیست
به یک کرشمه ی چشمش گِره گشا گردد
کسی که بر قدمش روزگار کافی نیست
#مهدی_امیری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
در حوالیِّ نیمه شعبان بود
عطرِ یاسی عجیب می آمد
سامرا بود و خانۀ پدری
باز طفلی نجیب می آمد
باید اسپند ، دود می کردند
نوهء ماه ، می رسید از راه
حاملِ پرچم ابالفضل و
ذوالفقارِ علی ولی الله
گل نرگس که زیرِ پاهایش
باغِ گل فرش شد همان اول
مثلِ جدَّش حسین ، قنداقش
شرفِ عرش شد همان اول
بر غمِ اهل بیت در حُکمِ
جرعه ای آب بود بر آتش
از همان کودکی به دوشش بود
پرچمِ سرخِ یالثاراتش
وَ ورق خورد صفحۀ تقویم
تا که هنگامِ غیبتش آمد
آسمانِ وجود ، ابری شد
دوری از ماه ، نوبتش آمد
بیشتر از هزار و صد سال است
جمعه ها را شمرده ایم آقا
دردش اینجاست بعدِ این مدت
از فراقت نمرده ایم آقا
ظاهراً زخمیِ فراقیم و
منتظرهای یازده صده ایم
شرم داریم این همه جمعه
ندبه ات را فقط ورق زده ایم
در سخن ، عهد خوانده ایم و فرج
در عمل ، کم صداقتیم آقا
مثلِ بحرالعلومها کم بود
غالباً بی لیاقتیم آقا
از تو غافل شدیم از بس که
ماتِ غربیم و خیرهء شرقیم
یادمان میرود که تو هستی
بس که در روزمَرِّگی غرقیم
مثل حیدر برای پیغمبر
مردِ بدر و اُحُد نداری تو
سیصد و سیزده نفر ، حتی
دور و اطرافِ خود نداری تو
من بمیرم ، غریب یعنی تو ...
تو که تنها شدیّ و بی لشگر
نه کنارِ تو زینبی هست و
نه ابالفضل و نه علی اکبر
نکند پایِ سفره های ظهور
میهمانِ اضافی ات باشیم
پسر فاطمه دعایی کن
مثلِ مرحوم کافی ات باشیم
باز هم غیرتِ قدیمی ها...
اندکی از گناه ، پرهیزی
عصرِ جمعه ، و یا سه شنبه غروب
یک سَماتی ، توسلی ، چیزی
ما که در خوابِ خود فرو رفتیم
یک تلنگر نیازِ مُبرَمِ ماست
اینکه غافل شدیم از بودت
علتِ زندگیِّ مبهمِ ماست
الغرض ، سهله ، کوفه یا عرفات
یا که خلوت نشینِ سردابی
هر کجایی خدا نگهدارت
غایبِ قصه های بی تابی
دلِ ما تنگِ این دو تا رنگ است
دلِ ما را تو کهکشانی کن
گنبد زرد ، گنبد آبی
کربلائیّ و جمکرانی کن
شاه بیتِ همه غزلهایم
همه کار و کسم بیا برگرد
به بدیِّ دلم نگاه نکن
جان زهرا قسم بیا برگرد
مهدی مقیمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_صاحب_الزمان
بیا وَ گرنه در این انتظار خواهم مرد
اگر که بى تو بیاید بهار، خواهم مرد
به روى گونه من، اشک سالها جارى است
و زیر پاى همین آبشار، خواهم مرد
نیامدى و خدا آگه است، من هر روز
به اشتیاق رخَت چند بار خواهم مرد
خبر رسید که تو با بهار مى آیى
در انتظار تو، من تا بهار خواهم مرد
تمام زندگی من در این امید گذشت
که در رکاب تو با افتخار خواهم مرد
#محسن_حسن_زاده_لیله_کوهی
.
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان
وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد
باید که چشمانم کمی باران بگیرد
مثل همیشه این غزل تا بیت آخر
حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد
تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم
شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد
با چشم گریان ندبه می خوانم برایت
شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد
آقا بیا تا در میان قلب شیعه
این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد
هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم
تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد...
#محسن_زعفرانیه
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
دارد گناه قلب مرا تار می کند
این نا نجیب کار مرا زار می کند
می خواستم وقف تو باشم ولی نشد
دنیا خلاف میل دلم کار می کند
حب الحسین قلب مرا نور می دهد
اما گناه جان مرا نار می کند
با این که روزها همه اش غرق غفلتم
من را نگاه لطف تو بیدار می کند
از تو عجیب نیست مرا رد نمی کنی
وقتی کریم خنده به اغیار می کند
قطره به قطره اشک تو دل را جلا دهد
روضه مرا ز عشق تو سرشار می کند
حسین ایزدی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
نفس امّاره مرا اهل خطا کرد خدا
غفلت از تو، چه بگویم که چه ها کرد خدا
پرده انداخت میان من و تو، این "دنیا"
این "عجوزه" است مرا از تو جدا کرد خدا
من و این حال مناجات؟!... خودم می دانم
رحمتت بود مرا اهل دعا کرد خدا
اشک وقت سحر و دیده ی آلوده ی من؟!
چشم من را چه غمی اهل بکا کرد خدا
این که بخشیده شدم کار حسین است، حسین
باز هم روضه ی ارباب چه ها کرد خدا
پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند
بدنش را وسط دشت رها کرد خدا
دور یک مشت حرامی چه کسی زینب را
وسط هلهله انگشت نما کرد خدا
امیر عظیمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن
هر زمان مجنون شدی؛ لیلا تلافی میکند
زشتیات را نیز، او زیبا تلافی میکند
سر به راهش باش، دست از دامن او برندار
تا که دید افتادهای از پا تلافی میکند
غصهی روزی نخور؛ خود را برایش خرج کن
نوکری کن؛ عاقبت مولا تلافی میکند
قطرهای هم ابرِ چشمت ریخت، پای روضهاش
روز محشر مادرِ دریا تلافی میکند
با «حسن جان» نوحهخوانی کن؛ نفس را خرج کن
هر دمت را حضرت زهرا تلافی میکند
نوکرِ جا ماندهای که بین آن کوچه نبود
روضهخوانش میشود؛ حالا تلافی میکند
آنکه در میدان حریف جنگ، با حیدر نشد
گوشهی کوچه شکستش را تلافی میکند
کودکی با هق هقش میگفت، دستش بشکند
مادرم غصه نخور !؛ بابا تلافی میکند
هر کسی جا ماند، از روزی که مادر را زدند
با حسینش روز عاشورا تلافی میکند
رضا قاسمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن
گدا زیاد رسیده . حقیر هم هستم.
سرم فدای سرت سربِزیر هم هستم.
زمانِ آمدنت در محله آمده ام...
دلم خوش است که بینِ مسیر هم هستم .
عزیزِ فاطمه هستی ، کریم هم هستی
غلامِ فاطمه هستم ، فقیر هم هستم.
ابوتراب اجازه بده که گریه کنم...
که خاکِ خشک شبیهِ کویر هم هستم.
مگر امام حسن دستگیری ام بکند
نیازمند به دستِ بِگیر هم هستم .
ذَلیل ُ خاضِع ُ مِسکین ُ مُستَکینم من
"اعوذوا بِالکرمت " مُستَجِیر هم هستم.
مرا اسیرِ خودت کن . اسیرِ نَفس شدم
تصدّقت بشوم ، من اسیر هم هستم.
به یادِ گریه ی قاسم زمانِ دفنِ تنت
به یادِ بارشِ بارانِ تیر هم هستم !
همین کنار نشستم مرا نگاه کنی
گدا زیاد رسیده . حقیر هم هستم!
همینکه سایه ی لطفت به سر بود کافیست
فقیرِ کوی تو باشم امیر هم هستم !
حبیب نیازی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن
مادر شده ای اهل جهان مادر دنیا
از شوق ببین سبز شده ساغر دنیا
این شاه کرم کیست که از عرش گذشت و
آمد به زمین تا که شود سرور دنیا
گفتند به ماه رمضان ، ماه مبارک
بگذاشت قدم تا که حسن بر سر دنیا
ای اهل جهان دوره یوسف به سر آمد
ماه علی و فاطمه شد دلبر دنیا
هم شادتر از شاد شده ، هم متحیر
انگار ظهورش نشده باور دنیا
تبریک به عشاق که بدجور فرو رفت
در لاک حسادت زن فتنه گر دنیا
یک بار ِ دگر رفت ز رو دشمن ابتر
امشب که خدا داد ولیعهد به حیدر
من از کرم حضرت زهرا حسنی ام
هر روز کنم شکر خدا را حسنی ام
انگار که پاداش حسینی شدن این است
مانند علی اکبر و سقا حسنی ام
او با کرمش داد به من جان دوباره
تا هست نفس مردم دنیا حسنی ام
دیدم همه ی ناشدنی ها شدنی شد
غم نیست میان دل من تا حسنی ام
اصلا به دلم نیست غم و غصه فردا
حتما شده خوشبختی ام امضا حسنی ام
یک عمر گناهم حسنه گشت همین که
گفتم به مناجات : خدایا حسنی ام !
آقا نبری آبرویم را به قیامت
گفتم به همه مردم دنیا حسنی ام
یک عمر عطا و کرمت داد نجاتم
ای شاه قدم رنجه نما وقت حیاتم
از هرچه که آید به خیالم سری آقا
از هر چه که آرم به زبان بهتری آقا
هر کس به تو دل داد در این دوره زمانه
هرگز نشود بسته به رویش دری آقا
سادات همه مادری هستند ولیکن
اندازه تو نیست کسی مادری آقا
بر دوش حسینت بدرخشد عَلَم تو
داری چه علمدار و عجب لشکری آقا
در پاسخ دشنام فقط لطف نمودی
والله ِ که آئینه پیغمبری آقا
کوچک تر از آنم که تو را مدح نمایم
تو معجزه ای ، بی بدلی ، محشری آقا
باید که تو را مدح کند حضرت حیدر
خوب است دهد قیمت زر را خود زرگر
لرزید ز پا تا به سر ِ لشکر کفار
هر وقت بنا شد که بگردی تو علمدار
در جنگ جمل بود که ماندند خلایق
هستی تو حسن یا که علی حیدر کرار
همراه ابالفضل و حسینت که بیایی
کار سپه کفر شود زار تر از زار
از بی کسیت غم نخور ای مرد حماسه
کس نیست حریف تو چه بی یار ، چه با یار
عالم به علی نازد و مولا با ابالفضل
چون یاد گرفته ز حسن شیوه پیکار
افسوس که گفتیم کم از قدرت بازوت
از ما بگذر جان حسین ، حضرت سردار
وقتی چنین گشته پر آوازه سکوتت
دیگر چه کند خشم و جلال و جبروتت
قربان تو و قصه جانسوز غم تو
حتی به غم و غصه رسیده کرم تو
حالا که دل سنگ شده آب ز داغت
من آمده ام تا که شوم محتشم تو
ای حیدر بی چاه ، چه آمد به سرت که
گشته است چهل سال سکوت هم و غم تو
مربوط به آن نعره سیلی است به کوچه
این آه ، به لب داشتن ِ دم به دم تو
گردد ز همه سینه زنان پیر تر از چه
هر کس که شود سینه زن پا علم تو
ما سوختگانیم مُردّد که بمیریم
از غصه بی یاری تو یا حرم تو
هر چند شدی کشته تو در خانه ات آقا
لبریز به کوچه شده پیمانه ات آقا
محمد حسین رحیمیان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
گُم شدم در دل بازار،مرا یاری کن
باز هم از منِ درمانده طرفداری کن
بار من روی زمین مانده..،خدایا چه کُنم
بار من مانده خدایا..،تو خریداری کن
معصیت مثل لجنزار فرو بُرد مرا
تا که آب از سر من رد نشده..،کاری کن
بنده ی نفس شدم بندگی ام یادم رفت
بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن
اختیاراً ز درِ خانه ی تو دور شدم
پس گداییِ مرا لطف کن،اجباری کن
وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد
سفره تا جمع نشد..،اشک مرا جاری کن
در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند
منِ غفلت زده را تشنه ی بیداری کن
من غلامی ز غلامان امیر نجفم
ای خدا رحم بر این نوکر درباری کن
جان آقای غریبی که ندارد حرمی
دل ویران مرا یک شبِ مِعماری کن
گریه بر خون خدا ارثیه ی اجدادیست
ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن
روزه با روضه اگر باز شود..،می چسبد
گریه کن! با نمِ اشک خودت افطاری کن
تشنه لب بود که شمر آمد و..،ای داد ای داد
با نوکِ چکمه به جانِ لب ارباب افتاد
بردیا محمدی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ﻣﺎ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﺑﻨﯽﺑﺸﺮﯼ ﻭﻝ نمیشویم
ﯾﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻠﻪﻫﺎ ﮐﺞ ﻭ ﻣﺎﯾﻞ نمیشویم
ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﻝ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩﺍﯾﻢ
ﺍﺻﻼ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺗﻮ ﮔﻞ نمیشویم
ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺩﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ
ﺟﺰ ﮐﺎﺭ ﻧﻮﮐﺮﯼ ﺗﻮ ﺷﺎﻏﻞ نمیشویم
ﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺮﺥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ
ﺁﻗﺎ ﮐﺮﯾﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺳﺎﺋﻞ نمیشویم
ﺩﺭ ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﯾﻢ
ﺑﯽ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﺎﺣﻞ نمیشویم
ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺧﺪﺍ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ
ﺑﯽ ﻣﻬﺮ ﻣﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ نمیشویم
ﺁﻧﺠﺎ ﻏﺪﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﯽ ﺷﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ
ﻣﺎ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺯﯾﻨﺐ ﻭ ﻣﺤﻤﻞ نمیشویم
ﺁﻗﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﻮﻧﯽ ﻣﺎ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ یکدل نمیشویم؟
ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﺲ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ
ﻫﻢﺧﻮﻥ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎﺩﻝ نمیشویم
ﺍﺫﻥ ﺩﺧﻮﻝ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ نمیشویم
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻗﺒﺾ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﺎ
ﻣﺎ ﮐﺮﺑﻼﻧﺪﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﻃﻞ نمیﺷﻮﯾﻢ
#امیرحسام_یوسفی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ﻣﺎ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﺑﻨﯽﺑﺸﺮﯼ ﻭﻝ نمیشویم
ﯾﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻠﻪﻫﺎ ﮐﺞ ﻭ ﻣﺎﯾﻞ نمیشویم
ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﻝ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩﺍﯾﻢ
ﺍﺻﻼ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺗﻮ ﮔﻞ نمیشویم
ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺩﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ
ﺟﺰ ﮐﺎﺭ ﻧﻮﮐﺮﯼ ﺗﻮ ﺷﺎﻏﻞ نمیشویم
ﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺮﺥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ
ﺁﻗﺎ ﮐﺮﯾﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺳﺎﺋﻞ نمیشویم
ﺩﺭ ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﯾﻢ
ﺑﯽ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﺎﺣﻞ نمیشویم
ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺧﺪﺍ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ
ﺑﯽ ﻣﻬﺮ ﻣﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ نمیشویم
ﺁﻧﺠﺎ ﻏﺪﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﯽ ﺷﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ
ﻣﺎ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺯﯾﻨﺐ ﻭ ﻣﺤﻤﻞ نمیشویم
ﺁﻗﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﻮﻧﯽ ﻣﺎ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ یکدل نمیشویم؟
ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﺲ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ
ﻫﻢﺧﻮﻥ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎﺩﻝ نمیشویم
ﺍﺫﻥ ﺩﺧﻮﻝ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ نمیشویم
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻗﺒﺾ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﺎ
ﻣﺎ ﮐﺮﺑﻼﻧﺪﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﻃﻞ نمیﺷﻮﯾﻢ
#امیرحسام_یوسفی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7