eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام بوی گل از سپیده می‌آید اشک شوقم ز دیده می‌آید اختران لحظه لحظه با تسبیح دم‌به‌دم می‌کنند کار مسیح همه سیّارگان همه افلاک تا سحر سجده می‌برند به خاک آیۀ نور، زینتِ فلک است سورۀ فجر، بر لب مَلَک است نُه فَلَک باغ نرگس‌اند امشب اختران ماه مجلس‌اند امشب انبیا اشک شوق می‌بارند همه سوی مدینه رو آرند همه آرند در حریمِ عفاف دورِ گهوارۀ حسین طواف شب جشن و سرورِ خلق و خداست شب میلاد سیدالشهداست شب لبخند احمد است امشب شب عید محمّد است امشب.. عالم از عفو، گشته گل‌باران این حسین است ای گنه‌کاران مهر او تا ابد به ذِمّۀ ماست بعد حیدر ابوالائمۀ ماست.. عقل کلّ محو در نظارۀ او چشم فطرس به گاهوارۀ او.. خواجۀ کائنات، فخر بشر چون کتاب‌اللَّهَش گرفته به بر به چه خوش گفت سَیدالکونین: که حسین از من است و من ز حسین.. انبیا زنده‌اند از خونش تا قیامت نماز مدیونش حجّ ز خون حسین محترم است حرم از کربلای او حرم است به نیازش نیاز برده نیاز از نمازش نماز گشته نماز کربلا کعبه، حجّ شهادت او قتلگه کُشتۀ عبادت او لب خشکش حیاتِ آب بُوَد بعد حیدر ابوتراب بود مکتبش تا خداست مشعل راه نهضتش بعثت رسول‌الله دست حقّ بازوی علمدارش جان ما خاک پای انصارش روی آزادگی و عشق و امید از غلام سیاه اوست سفید روی «جُونش» چراغ دیدۀ ناس عابسش را شجاعت عبّاس مسلمش پیر عشق و پیرو راه در حبیبش کمال حُبّ‌الله روی حُرّش چراغ حرّیّت لالۀ سرخ باغِ حرّیت اکبرش حجّت خدای همه اصغرش پیر پارسای همه قاسم او قسیم ظلمت و نور چشم بَد از مه جمالش دور روح، سرمست روضۀ یاسش جان عالم فدای عبّاسش.. . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم مهجور این حرف‌های ناروا از ساحتت دور است وقتی که مثل نور اوصاف تو مشهور است انکار ایمان تو کسب و کار بعضی‌هاست جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است از خاندان حقّی و حق مطلقاً با توست هرکس حقیقت را نمی‌بیند یقین کور است یک عمر پشتیبان دین بودی و با این حال نام تو در آیینه‌ی تاریخ مهجور است از فضل بسیار تو کمتر گفته شد، زیرا در سایه‌ی نور علی نور تو مستور است وقتی تو عمران هستی و فرزند تو موسی پس ارزش بیت تو آیا کمتر از طور است؟ با دست تو شد خانه‌ی دین خدا آباد با بودنت این بیت‌الاحزان، بیت معمور است شیرین‌تر از نام محمد بر زبانت نیست از مدح او دیوان اشعار تو پرشور است بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر اما همیشه نزد او یاد تو مذکور است بی‌شک شفاعت می‌کند پیغمبر خاتم از هرکسی که در دوعالم با تو محشور است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق یعنی بی‌کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی‌ست عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین به جز حب نیست یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی‌نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان با نام ایوان جف در نجف دیدم که نقش آستانش زینب است حا و سین و یا و نون عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا عین صاد جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است روی زانوی علمدار است نقش پای او حضرت عباس می‌داند توانش زینب است آن‌که آهش شد حسین و آن‌که دادش شد حسن خوش به حالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب زمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازان قیامت می‌شوند سربلند است آن‌که در محشر امانش زینب است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام زمان عج آقا بيا که روضه ی موسي بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصيباتشان تر است جامه سياه بر تن و بر جان شرار آه دلها به ياد غصه او پر ز آذر است افتاده است بي کس و تنها ، غريب وار مردي که با تمامي خلقت برابر است مرثيه خوان حضرت کاظم ، خود خداست باني روضه ،حضرت زهراي اطهر است زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست غار حراي حضرت موسي بن جعفر است مرغي که در قفس ، نفسش تنگ آمده از وي به جاي مانده فقط يک بغل پر است از تازيانه خوردن حضرت نگو دگر ارثيه اي رسيده به ايشان ز مادر است باشد هميشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن يهودي بي دين که کافر است اي من فداي شال عزاي شما شوم آقا بيا که روضه موسي بن جعفر است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ها على بشر کیف بشر ربّه فیه تجلّى و ظهر مانده عالم همه در حیرت تو که بشر می‌شود این گونه مگر عله الکون و لولاه لما کان للعالم عین و اثر حبّه مبدا خلد و نعیم بغضه منشاء نار و سقر من له صاحبه کالزهراء او سلیل کشبیر و شبر فلک فى فلک فیه نجوم صدف فى صدف فیه درر در دل شیعه خود کرده نظر ها علی بشر کیف بشر جلوه نور رخت شمس و قمر خاک نعلین علی در و گهر . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود زینب اگر نهیب نمی‌زد علیه کفر نطق مدافعان ولایت رسا نبود زینب اگر اسیر نمی‌شد به راه دوست دین خدا ز قید اسارت رها نبود زینب اگر طلسم ستم را نمی‌شکست امروز صحبت از شرف اولیا نبود.. در شام و کوفه باز نمی‌کرد اگر زبان نام رسول بر سر گلدسته‌ها نبود اُمّ الکتاب اوست «کلامی» به یک کلام زینب اگر نبود کتاب خدا نبود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چون به دست تو شده دست الک آلوده شد نمک‌دان به عسل جای نمک آلوده اولین خلق خدا روز ازل خلق تو بود از ازل تا به ابد ای به فلک آلوده بال جبریل امین فرش مسیر قدمت شده با خاک پر شاه‌پرک آلوده پرده برداشته‌ای از رخ خود یوسف عرش که سماوات شد از خون ملک آلوده خانه‌ای نیست که در حدّ مقامت باشد کعبه از شوق شما شد به ترک آلوده مانده‌ام سجده به کوی تو کنم یا کعبه چند وقتی‌ست که دل گشته به شک آلوده . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
[شور] امام حسین علیه‌السلام از پس پرده بیا رخ بنما تویی از حال دل من آگاه حال ما مثل سر گیسوته قربون زلفت اباعبدالله زلف بر باد مده، تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم من از آن روز که در بند توام آزادم جز حسین حرف دگر یاد نداد استادم بر سر بامت میزنم فریاد من سر زلفتم مده منو بر باد سر نوکرها به درک شاها قبله ی عالم سرت سلامت باد "قربونت برم اباعبدالله" عکس تو قاب اتاقم آقا خسته از دست فراقم آقا من با مردنم تو رو میبینم بکش و بیا سراغم آقا در تمنای وصالت همه شهر بنشستند تیغ عاشق کش خود زود بده در دستم رأس ما پیش کشی محضر زینب باشد نذر خون کردم و سر پای غمت بشکستم میبینه دنیا سرم آواره منم اونکه خیلی تورو دوست داره کاشکی عاشورا سرو بشکونم پا ضریح تو بجای قداره "قربونت برم اباعبدالله" ╭┅──────-------------------------------------—┅╮ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 ╰┅─────-------------------──┅╯
علیه‌السلام 🔹چهل معراج🔹 سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی عروجت را گواهی می‌دهد این سِیْر عرفانی طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ می‌مانی در اوج غربت خود جرعه‌نوش قرب حق بودی قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی سجودی که تو را می‌برد تا «قَوسَین أو اَدنی» سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی عجب حَجّی به جا آورده‌ای با حلق خونینت کدامین حج به خود دیده‌ست هفتاد و دو قربانی تو دین تازه‌ای آورده بودی با خودت گویا دوباره تازه می‌شد خاطرات سنگ و پیشانی 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کریم شهر علی سفره‌دار زهرا بود جمال حق علی آئينه‌دار زهرا بود به دست خالی از این خانه سائلی نرود که در کنار علی خانه‌دار زهرا بود قسم به آن زرهی که همیشه پشت نداشت میان دست علی ذوالفقار زهرا بود اگر چه نام علی هم ردیف با نمک است بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود همه زمین و زمان در طواف روی علی‌ست مطاف روی علی در مدار زهرا بود حسن کریم و حسین دست‌گیر عالمیان همیشه محور این اعتبار زهرا بود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹طلوعی دوباره🔹 آن شب که آسمان خدا بی‌ستاره بود مردی حضور فاجعه را در نظاره بود سهم کبوتران حرم، از حرامیان بالِ شکسته، زخمِ فزون از شماره بود در سوگ خیمه‌های عطش، زار می‌گریست مشکی که در کنار تنی پاره پاره بود زخمی که تا همیشه به نای رباب بود از شور نینوایی یک گاهواره بود می‌دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه انگشتری که همسفر گوشواره بود :: از کوچه‌های شب‌زدهٔ کوفه می‌گذشت پیکی روان به جانب دارالاماره بود از دشت لاله‌پوش خبرهای تازه داشت مردی که نعل مرکب او خون‌نگاره بود فریاد زد: امیر! در آن گرم‌گاه خون آیینه در محاصرۀ سنگِ خاره بود خون بود و شعله بود و عطش بود و خیمه‌ها، در معرض هجوم هزاران سواره‌ بود خورشید سربریده غروبی نمی‌شناخت بر اوج نیزه، گرم طلوعی دوباره بود :: روزی که رفت این خبر شوم تا به شام چشم فرشته‌های خدا پرستاره بود بانگ اذان بلند نمی‌شد ز مأذنی آن روز شهر، شاهد بغض ستاره بود با ضربه‌ای که حادثه بر طبل می‌نواخت فریاد «یا حسین» بلند از نقاره بود راه گریزِ اغلب «قاضی شُریح»‌ها آن روز در بد آمدن استخاره بود شهر فریب و وسوسه تا دیرگاه شب میدان پایکوبی هر باده‌خواره بود یک لحظه از ترنم شادی تهی نماند گویی که در تدارک عیشی هماره بود! تعداد زخم گرچه ز هفتاد می‌گذشت اما شمار زخم زبان بی‌شماره بود... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه میشود نگهی هم بما کنی اقا مرا  برای  غلامی  سوا کنی اقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط  بخاطر  زهرا  دعا کنی  اقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا گرفته ای ز همان روز ابتدا  دستم گرفته ای و محال است رها کنی اقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان  آن  همه من را صدا کنی اقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که  زائر  حرم  کربلا کنی  اقا ابوالفضل شایسته . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7