eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
گل های مسرت امشب ازقافله ی نور خبردارم من از سواران سلحشور خبردارم من از نشاط وپری وحور خبردارم من از شکوه دل پُر شور خبردارم من شب زیبایی وروز طرب انگیز رسید ساقی میکده با ساغر لبریز رسید امشب از نور دل دل فاطمه صحبت دارم با شما صحبتی از جلوه ی عصمت دارم سخن از شادی گل های مسرت دارم خبر از آینه ی عشق ومحبت دارم غرق شیدایی وشورم اگراز شور حسین جبرئیلم که خبرمی دهم از نور حسین شهر یثرب ز رُخش نور علی نور بود رشک فردوس برین رشک دل طور بود خاطر اهل ولایت همه مسرور بود خانۀ فاطمه پُر ولوله و شور بود مرتضی شکر خدا کرد و رویش بوسد مصطفی گریه گمان زیر گلویش بوسد این گل سرخ که زیبنده ی زهرا وعلی ست لالۀ گلشن ارزنده ی زهرا وعلی ست این همان چشمه ی جوشندۀ زهرا وعلی ست این همان مهر درخشنده ی زهرا وعلی ست از فروغ رخ او تا که تکلم کردند بررُخش این دو گل یاس تبسّم کردند نور او منبع وسرچشمه ی خورشید بود روی او خوب تر از ماه شب عید بود مهراو آینه ی روشن توحید بود حُب او روز جزا مایه ی امیّد بود هرکه شد ذره ی این مهر به خورشید رسد پیروش عاقبت الأمر به توحید رسد آی فطرس بخدا قبله ی حاجات رسید خیز از جا که کنون وقت ملاقات رسید بنگر لاله ای از گلشن سادات رسید نور سبزی زجمالش به سماوات رسید نور این مهر چراغ سحرت خواهد داد عطر این گل زوفا بال وپرت خواهد داد روی او آینه ی صبرو ثبات است بیا نفسش باعث احیاء حیات ست بیا در دوعالم همه را فلک نجات ست بیا بهر آزادی تو برگ وبرات است بیا کائنات از دم او زنده وجاوید شوند گمرهان با نگهش پیرو توحید شوند این همان است که دل در طلبش می کوشد کوثر عشق ز انگشت پیمبر نوشد به تنش جامه ی گلرنگ شهادت پوشد این همان است که خونش همه دم می جوشد دل جبریل «وفایی» زغم او خون است این حسین است که اسلام به او مدیون است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نغمه ی شیدایی ای دل هردو جهان محو فریبایی تو درچمن هیچ گلی نیست به زیبایی تو همه گل ها به گلستان ادب صف بستند تا ببینند دمی روی تماشایی تو تا پراکند خدا عطر دل انگیز تورا غرق گل شد همه جا فصل شکوفایی تو چون نسیم سحری عقده گشایی وبود برلب مرغ سحر نغمه ی شیدایی تو شب میلاد تو با بوسه زدن بردستت می کند دست خداوند پذیرایی تو ادب آموز جهانی و به دانشگه عشق پُر شد ازشرم و ادب دفتر دانایی تو ازغبار قدم نور دل فاطمه بود به خدا در همه جا سرمه ی بینایی تو همه شب تابه سحر برسر سجّاده ی عشق غرق ایمانم و دعا شد دل دریایی تو تکیه بر بازوی خیبر شکن حیدر زد شور اخلاص تو و دست توانایی تو چشمه ی علقمه شرمنده زایثار توشد آفرین برادب تو، به شکیبایی تو همه ی هستی تو دست وسرو جانت بود در ره دوست فدا شد همه دارایی تو باب حاجات خلایق تویی وخلق جهان چشم دارند برآن معجز عیسایی تو هرکسی برسر خود شور و هوایی دارد دل پرشور «وفایی» شده شیدایی تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(ع) سرلوحه ی ایثار اکنون که با شادی دل ما همنشین است روی زمین سزسبز چون خلد برین است از آسمان آواز قدسی آید وباز نغمات قدسی گویی از روح الامین است بس که تماشایی است گلزار ولایت چشم فلک سرگرم دیدتر زمین است پرسیدم از خورشید حیران که ای، گفت چشمان من محو امیرالمومنین است گفتم که این بوی بهشتی چست وزکیست گفتا که این عطر گل ام البنین است گفتم بگو یک ذره از فضل وکمالش گفتا که او خورشید اخلاص ویقین است گفتم چه داری مژده براهل ولایت گفتا نوید من براهل عشق این است امشب نسیم عشق عطر یاس دارد با خـود خبــر ازمقــدم عبــاس دارد گنجینه ی عشق و وفا عباس آمد آئینه ی صدق وصفا عباس آمد ای تشنگان عشق وآزادی بیائید سرچشمه ی آب بقا عباس آمد بهر فداکاری به بزم حق پرستی پروانه ی شمع هدا عباس آمد چون ذره درحال وهوای او بمانید منظومه خورشیدها عباس آمد گرمی چکد ازگونه گل شبنم شرم جان ادب ،روح حیا عباس آمد با غنچه های سرخ عاشورا بگوئید سقای دشت کربلا عباس آمد حاجت طلب کن از در باب الحوائج چون قبله ی حاجات ما عباس آمد با آن که غرق شور وشیدایی است دل ها با آن که عطر عاشق با عباس آمد امشب نسیم عشق عطر یاس دارد با خـود خبــر ازمقــدم عبــاس دارد تا برعلی این مه جبین لبخند می زد براو امیرامومنین لبخند می زد با خنده نورانی شمس ولایت ازآسمان روح الامین لبخند می زد گه آسمان با قدسیان خندید،گاهی با غنچه های خود زمین لبخند می زد هرگه حسین ازمقدم عباس خندید رضوان به فردوس برین لبخند می زد وقتی که زینب شاد شد گوئی که زهرا برچهره ام البنین لبخند می زد ازشادی دُردانه های آفرینش درعرش خیرالمرسلین لبخند می زد پیغمبر رحمت تبسم کرد وآن گاه عیسی به چرخ چارمین لبخند می زد بلبل به گلزار محبت این خبر را می گفت و با گل های دین لبخند می زد امشب نسیم عشق عطر یاس دارد با خـود خبــر ازمقــدم عبــاس دارد عباس ایمانش چو کوهی استوار است میلاد او میلاد مردی و وقار است میلاد او روشن ترین صبح امید است میلاد او رنگین ترین روز بهار است میلاداو فصل شکوفایی گل هاست میلاد او رنگین ترین روز بهار است میلاد او درمصحف پر نور ایمان سرلوحه ایثار وعشق و افتخار است میلاد او بهر تمام پاسداران سرمشق آزادی و شور واقتدار است میلاد آن سرچشمه ی اخلاص وتقوا فصل نزول رحمت پروردگاراست میلاد آن آئینه ی عشق وفضیلت پایان غم، آغاز شوری پایداراست درمقدم آن گلبن گلخانه ی نور نقش لب چشم انتظاران این شعاراست امشب نسیم عشق عطر یاس دارد با خـود خبــر ازمقــدم عبــاس دارد مه بر رخ ایزد نمایش بوسه می زد خورشید برخال لقایش بوسه می زد ماه بنی هاشم لقب بگرفت وخورشید بر روی پرنور وضیایش بوسه می زد شرم وحیا ازچهره اش می ریخت چون اشک وقتی ادب بر خاک پایش بوسه می زد او مظهر عشق وفتوت بود وایثار گرکه شجاعت بر سرایش بوسه می زد هرگه دعایش برفلک می رفت گویی جبریل بر روح دعایش بوسه می زد گاهی علی دربین اشک شوق وماتم برچشم های حق نمایش بوسه می زد اشک ازنگاه حسرت ام البنین ریخت وقتی علی بر دست هایش بوسه می زد ای دل «وفایی» با نسیم آرزوها دانی چرا برخاک پایش بوسه می زد امشب نسیم عشق عطر یاس دارد با خـود خبــر ازمقــدم عبــاس دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مسمط مربع میلاد امام حسین علیه السلام من اهل آسمانم اگر خاک این دَرَم شاه دوعالمَم که در این خانه نوکرم افـتاده سایه یِ عَلمت بر روی سرم تو قـبله ای و قبـله نمایی و دلبرم شکرِ خدا نفس زده ام در هوای تو آقا بهشت من شده کرب و بلای تو لیلای روزهای جـُنونم خوش آمدی صهبای عشق و سرخیِ خونم خوش آمدی غوغای نغـمه های درونم خوش آمدی رویای باصفای مـُتونم خوش آمدی "نون و قلم نَبیست... وَماٰ یسطرونْ حسین طاق فلک علیست... به عالم ستون حسین" سرچشمه یِ کمال و کرامات مصطفی سـرمایه یِ خـداییِ زهرا و مرتضی سـردار پادگان منـاجات مجـتبی سر داده ای سرودِ وفا... شاه کربلا زیـباتریـن ترنـُّم لبـهای مکـتـبی خون خدا اَباَالشهدا عشق زینبی نام شمـا ترانه یِ ناقور محشری کـرب و بلا بهانه یِ زیبای نوکری صاحبدلی و سرور و دلدار و دلبری بی ارزشم ولی تو مرا خوب می خَری مزد گدایی ام نظر لطف شاه عشق حرف دلم دوتا کلمه... کربلا... دمشق دلواپس دمـشقم و دلتنگ کربلا دلشوره ای عجیب گرفته دل مرا حال و هوا شبیه غروبی که شعله ها آمد سراغ معجر و دامان و... بی حیا... چشمان هیز خود به حریم امام دوخت پای برهـنه پایِ حـرم با سلام سوخت میلاد اشک و روضه و نجوا رسیده است گفـتم حسین و قـلب ملائک تپیده است هرکس صدای زمزمه ام را شنیده است خود را به سوی خیمه یِ سلطان کشیده است آرامـش زمیـن و زمان شاهِ باوفـا کِیْ می شود که ندبه بخوانیم کربلا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از لحظه ای که با علمت آشنا شدم احیا شدم، نفس زدم از خاک پا شدم پاشید نفْسِ بی هنرم، خاکِ پا شدم در بین روضه هم نفسِ انبیا شدم گفتم حسین ، فاطمه دید و دعا شدم زهرا مرا خرید و برای شما شدم لطفت بلند بوده که سر به هوا شدم جز تو برای ما احدی چاره ساز نیست خوان کرم به وسعت خوان تو باز نیست شاهنشهی به قدر تو بنده نواز نیست بی قصد قربت تو نمازم نماز نیست دستم شبیه زلفت اگرچه دراز نیست ای بی نیاز! با تو به غیری نیاز نیست وُسعم کم است قدر توانم گدا شدم ای راه راست من به همین قبله مایلم شعله کشیده آتش عشق تو از دلم مهرت شبیه آب، روان است در گلم بی تو به باد میرود ای عشق حاصلم خاکم ولی به حرمت نام تو قابلم هر سال ذکر توست، دمِ یا محولم یک عمر با دعای تو حاجت روا شدم قد قامت الصلوٰة به قد بلند تو ای رحمت وسیع! جهان مستمند تو شب در خودش تنیده به زلف کمند تو محبوب ماست هرچه که باشد پسند تو پاینده نیست هرکه نشد پایبند تو جز اهلبیت کل جهان کارمند تو من هم درون سینه زنان تو جا شدم نعم الامیر! نابغه‌ی نقص ناپذیر خیر کثیر! نعمت نایاب هر فقیر ابن الغدیر! واسطه‌ی خیر بی نظیر گردن بگیر ، اینکه مرا کرده ای اسیر صاحب سریر! محضر تو کعبه سر به زیر نذر کبیر! با نظر تو منِ حقیر طوفان کبر بودم و باد صبا شدم شاه الست بر سر عهدی که بست هست سر داد پای دین و به ذلت نداد دست از لحظه ای که خلق شدی، نور بی شکست! مهرت عجیب در دل اهل سما نشست فامیلی تمام ملائک حسینی است میسازی از سپاه شیاطین خدا پرست من هم به لطف روضه‌یتان با خدا شدم سردار بی سرم به سرت میخورم قسم سر میدهم سر غم تو ای همه کسم ای نام نامی تو حدیث مقدسم ای ضلع پنجمین کسای مخمسم از فرش تو به عرش خداوند میرسم با اینکه میرسی به دلم کال و نارسم سربار نوکران تو در روضه ها شدم تنها دلیل گریه‌ی اهل بکا حسین عالم تمام رعیت و فرمانروا حسین در کشتی نجات تو داریم جا حسین من دوست دارمت بخدا بی ریا حسین کی میبری مرا حرم کربلا حسین؟ شبهای جمعه فاطمه تا گفت یا حسین مثل کتیبه هم دم صاحب عزا شدم لطمه زدن برای تو اصلا عجیب نیست چون مثل روی ماه تو خدالتریب نیست زخمی تر از تن تو تن بر صلیب نیست شاها شهی شبیه تو شیب الخضیب نیست اصلا غریب تر ز تو آقا غریب نیست یعنی که گرگ هم ز تنت بی نصیب نیست از فرط گریه بر تو‌ خودم کربلا شدم شاعر:؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گلبانگ برتشنه لبان آب حیات آوردند برغمزدگان فُلک نجات آوردند درفصل شکفتن حسین و عباس گلبانگ سلام و صلوات آوردند @sheareaeini
خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است مدیون لب جانان نشدن خوب تر است دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد شاه از در نرسید این همه نوکر آمد دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند سر روی آینه ی تربت راهت دارند ما که هستیم ،تو را قلب خدا میخواهد خوب ها هیچ که هر بی سر و پا میخواهد اشک حاجت که بهانه است تو را میخواهد پشت در هم بروی باز گدا میخواهد چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند وای یکبار شده یار خطابش بکند ای مناجات پر از عاطفه های عرفه دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه تا که شرمنده شود جای به جای عرفه از صدای سخن عشق دعای عرفه خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم از ازل خدمت تو  شد سر و کارم چه کنم تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم همه اجداد من آواره ی آل تو شدند یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند وسط روز دهم زمزمه ی باران بود جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود کار تو منجی انسانیت انسان بود کار تو کار نبوده ست که کارستان بود نور حق از افق خاک تو در می آید فقط از دست تو این معجزه بر می آید داغ چشمان تو گلهای معطر داده کربلا سوخت ولی از نفست بر داده دست هایت به خدا اکبر و اصغر داده به سر نیزه بی حوصله هم سر داده سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست  سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها بعد عریانی تو وای به پیراهن ها خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها تف بر این زندگی مرده  به این آهن ها بعد تو هیچ  نداریم علم را بفرست منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست شاعر: http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم چه نسيمى ست كه امشب همه جا آكندست چه هوايى ست كه از شوق پر از لبخند است وه كه خورشيد على در همه جا تابندست بنويسيد زمين از قدمش در بند است شبِ جبريل درِ خانه ى مولا سر شد و خبر داد،على!"فاطمه ات"مادر شد اين پسر قامت مولاست قيامت كرده دل مارا به خدا يكسره غارت كرده عشق او بر همه افلاك سرايت كرده او به فطرس كمى اعجاز عنايت كرده مژه اش سرو بلنديست به طوبى رفته جمع خوبيست يقيناً كه به مولا رفته مُرده نامش ببرد يكسره رو مى آيد تا كه نامش ببرم بغض گلو مى آيد او شراب است به ما نيز سبو مى آيد چِقَدَر واژه ى ارباب به او مى آيد بى جهت نيست كه او خونِ خداوند شده نام او ذكر جلالهَ ست و سوگند شده چه كسى پر كند اين ساغر مينايى را "در تو ديديم مسيحايى و موسايى را" چشم من خيره شده اين همه زيبايى را برده اى ارث ز كه اين همه آقايى را حرمت عرش معلاى خدا نيست كه هست بحث تو از همه افلاك جدا نيست كه هست چِقَدَر فاصله را تا به خدا كم كردى شاخه ى خشك درختم كه تو تاكم كردى محملت رد شده از جاده خاكم كردى اى دمت گرم كه از عشق هلاكم كردى اين چه سِرّيست كه از دم همه دل ها بردى نه فقط ما كه دل حضرت زهرا بردى تو شدى آينه اى از گِلِ سلطان نجف در جمالت شده پيدا رخ جانان نجف تو اميرى و وليعهد سليمان نجف اى فداى سر تو جان مريدان نجف حق بده شوكت تو سير تماشا دارد و اگر كعبه درد سينه ى خود جا دارد تو كه زيرِ قدمت عرش معلى دارى جَدّ و آباء چنين مرتبه والا دارى به نظر جلوه ا ى از شخص خدارا دارى آنچه خوبان همه دارند تو يك جا دارى پس بگو از چه سرت را سر نى ها بستند؟ پيش چشمان تر زينب كبرى بستند مادرت آمد و در گودى گودال حسين تن تو ديد شده زخمى و بدحال حسين بدن غرق به خونت شده پامال حسين الف قامت تو نيست به جز دال حسين ساربان رحم نكرد از بدنت غارت كرد گر عقب ماند كسى پيرهنت غارت كرد ✍️ (٩٦/٢/٨) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم رب الحسين _ - مارا نوشتند از ازل ديوانه ى عشق ديوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق درمان نداردعشق جز پيمانه ى عشق پرواز كردم با جنون تا لانه ى عشق - زنجيرى ام...زنجيرىِ موى حسينم من تا قيامت بنده ى روى حسينم - عمريست درگير ابوسجاد هستم دلداده ى هركه به او دل داد هستم در بند عشقش هستم و آزاد هستم خانه خرابِ او شدم...آباد هستم - ارباب من عشق است...عشق عالمين است ذكر تمام انبيا هم يا حسين است... - بالاترين نقطه درعالم زير پايش اعجاز كرده نخ نمايى از عبايش من را جلا دادند بين روضه هايش ديوانه ام...ديوانه ى كرب و بلايش - آرى حساب عاشقانش بى حسابيست لبهام از بس دم زده از او شرابيست - كار تمام ما قيامت با حسين است كار دلم هرگز نماند تا حسين است بوى خدا آكنده است هرجا حسين است ماندم خداوند حق تعالى يا حسين است؟ - سر ميگذارم زير پايش روزى آخر جان مى دهم در كربلايش روزى آخر - در دلبرى اسطوره ى ليلا تو هستى خورشيد هستى قبله ى بالا تو هستى فكر و خيال و نان و آب ما تو هستى لب تشنه اى هرچند كه دريا تو هستى - اى حا و سين و يا و نون جانم فدايت اى عين و شين و قاف مى ميرم برايت - فطرس از اعجاز نگاهت پر گرفته يك زندگى تازه را از سر گرفته دامانتان را بعد محكم تر گرفته جبريل از خاكت گل قمصر گرفته - درمان هر دردى و تو آب حياتى آب حياتى بعداز آن باب نجاتى - بالانشين!جاى سرت بر نيزه ها نيست جاى تنت والله زير دست و پا نيست اى بى كفن!حق شما كه بوريا نيست خون خدا كه جاش در تشت طلا نيست - انگشرت را كاش ميدادى حسين جان روى زمين لب تشنه جان دادى حسين جان - ✍️ 97/1/29 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(ع) لال بودم مرا زبان دادند منِ افتاده را توان دادند زیر خورشیدِ گرمِ روزِ الست مانده بودم که سایبان دادند اِزدحامی عجیب بود امّا به من از آن همه مکان دادند خواستند کار عشق را بینند حال و روزِ مرا نشان دادند مثلِ آتش شدم مرا سوزاند به دلم تا حسین جان دادند نه چو مجنون نه مثلِ فرهادم خوش به حالم حسین آبادم * اوّل عشق شور شیرین است بعد از آن روزگار غمگین است تا که عاشق شدم همه گفتند روی پیشانیَت چرا چین است؟ روز اوّل که دیدمش گفتم آنکه روزم سیه کند این است جگرم را هر آنکه دید گریست گفت این داغ ارثِ یاسین است حا و سین و یا و نون مرا دریاب که سرم روی شانه سنگین است حا و سین و یا و نون مرا کُشته شکر حق این جنون مرا کُشته * روز اوّل که دید آبم کرد بعد از آن ساخت و خرابم کرد به همین فکر می کنم هر روز عاقبت عشق انتخابم کرد هیچ کس روی من حساب نکرد شکر حق مادرت حسابم کرد تو خودت آمدی پِیَم ورنه هر دری رفته ام جوابم کرد از دعاهای مادرم بودم تا نگاه تو مستجابم کرد حق بده بر دلم که دربند است اوّلین عاشقت خداوند است * از جمالت بهار می ریزد از جلالت وِقار می ریزد حرف اصلاً نداری و از هر خطبه ات اعتبار می ریزد لحظه هایی که تیغ می گیری عرقِ ذوالفقار می ریزد چقدر سر به زیر هر قدمت لحظه های شکار می ریزد چشم زینب به گیسویت حیران چه خوش این آبشار می ریزد شب پروانه است، بسم اله هر که دیوانه است، بسم اله * با تو این آسمان نگین دارد که خدا با تو همنشین دارد تو علی هستی و علی با تو دست حق را در آستین دارد تو علی هستی و علی وقتی می زند تیغ،آفرین دارد تو علی هستی و علی یعنی از رجز خوانیش زمین دارد می زند چرخ گردِ خود هر روز که علی ضربِ آتشین دارد نام تو فاطمی است هم علوی که همان دارد و همین دارد فاطمه هم حسین می خواند زیر دین کسی نمی ماند * در دلم درد بی شماری هست چند وقتی است روزگاری هست قسمتم نیست کربلا بروم این چه غم این چه انتظاری هست پلکهایم به کار می آید به ضریح نو ات غباری هست سنگ فرش حرم بگو آیا؟ قسمتم از تو یک مزاری هست سفره ات گرم می کنم بَلَدم خوشی من همین نداری هست تو که می خواستی مرا بکُشی کاش می شد به کربلا بکِشی تا گدایانِ پُشتِ در داری تا که هستیم دردِ سر داری دستت از پشتِ در برون آمد خوب از شرم ما خبر داری مثلِ منظومه ای و خورشیدی دور خود چند تا قمر داری پشتِ در آمدی ولی دیدم که تو هم دست بر کمر داری ارتباطیست از تو با جگرم چقدر زخم بر جگر داری تو همه باورِ اباالفضلی سومین حیدر اباالفضلی شاعر : http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب آوای خوشی روح فزا می آید لشکر نور از آن سوی فضا می آید بوی گل از نفس باد صبا می آید دسته دسته ملک از اوج سما می آید سجده آرین که بی پرده خدا می آید وز پس پرده امام الشهدا می آید چشم بگشوده جمال ازلی را بینید گل رخسار حسین ابن علی را بینید آمد آن عبد خدائی که خدایش گویند انبیا یکسره روحی به فدایش گویند خلق عالم همه پاسخ به ندایش گویند همه خوبان جهان جان به فدایش گویند سر ز تن در ره معشوق جدایش گویند سید جمع تمام شهدایش گویند خرم آن لاله که عطرش همه جا را پر کرد رحمت واسعه اش ملک خدا را پر کرد خضر اگر تشنه شود داغ لب اوست طور اگر شعله کشد ز آتش تاب و تب اوست روزها یکسره روز وی و شب ها شب اوست این نه کفر است خدا شیفته یا رب اوست هر چه خاموش شود نورفشان کوکب اوست عاشقی مذهب او کرب و بلا مکتب اوست نور قرآن همه در مصحف رویش پیداست هرچه دل گم شده در حلقه مویش پیداست سوزد از آتش او در دل دریا ماهی بر دو دنیاست گدای در او را شاهی بی چراغش همه را تا به ابد گمراهی در رگ خلقت او خون عدالت خواهی خلق را گرد هم از رتبه او آگاهی بیم دارم همه گردند حسین اللهی نه خداوند بود نه ز خداوند جداست این همان خون خدا و پسر خون خداست حسن او طاها و خط او یاسین است دهن احمد با یاد لبش شیرین است بالش و بستر نازش پر حور العین است دامن فاطمه از طره اش عطر آگین است خازن خلد به مسکین درش مسکین است فطر سا آن که تو را بال یبخشد این است به امید آی در خانه مولی الکونین این حسین است حسین است حسین چاره ساز همه اما همه بیچاره او سرخ رودین حق از سرخی رخساره او مصحف عشق شهیدان تن صدا پاره او همه قرآن نازل شده درباره او انبیا دست گرفتند به گهواره او اولیا یکسره دلداه و آواره او اشک از دیده روان خنده برویش بینید نقش گلبوسه احمد به گلویش بینید بی حسین بن علی اجر عبادت نار است گل اگر بشکفد از شاخه طوبی خار است سدره گر آب ز اشکش نخورد بی بار است ای خوش آن دیده که از اشک طوبی خار است ای خوش آن سینه که از آتش او سرشار است به خدائی که کریم و احد و دادار است این شهیدیست که خون شهدا زنده از اوست تا خدائی خدا دین خدا زنده از اوست علی فاطمه دادند و را دست به دست عقل اول شده از جام نگاهش سرمست ای فدای پر قنداقه او هر چه که هست این حسین است حسین است که از روزالست ز خدا عهد گرفت و به خدا عهد ببست تنش از تیغ درید و سرش از سنگ شکست بدنش زیر سم اسب و سرش بر سر نی گفت عاشق ره معشوق چنین سازد طی ای حرم خانه دل همچو خدا خانه تو آفرینش ز ازل سوخته پروانه تو آدم وحور و ملک یکسره دیوانه تو رشته جان جهان نرگس جانانه تو سرنوشت همگان نقش به یپمانه تو در مکنون خدا اشک غریبانه تو بس که با یاد غمت در سرما شور بود روز میلاد تو هم لیله عاشورا بود ای خیال رخت از گلشن رضوان خوشتر خار صحرای تو از لاله و ریحان خوشتر زخمت از مرهم و درد تو ز درمان خوشتر آتش عشق تو از چشمه حیوان خوشتر داد جان به تو از داشتن جان خوشتر   حرمت از حرم کعبه به قرآن خوشتر کعبه یک سنگ نشانست که این بیت خداست کربلا شسته به خون تو و خون شهداست آتش عشق تو شد صدر نشین دل ما با تولای تو آمیخته آب و گل ما در دو دنیا شده لطف و کرمت شامل ما تو به دریای بلا کشتی ما ساحل ما بذر ناکشته شده دوستیت حاصل ما ای قبول غم تو گریه ناقابل ما تو کز اول به غلامیت مرا پروردی حال اگر خوبم اگر بد تو قبولم کردی من کی ام قطره  ولی دست خوش جوی توام ساکن سایه سر و قد دلجوی توام شرف آدمی ام این که سگ کوی توام با همه روسیهی شیفته روی توام شاعر و ذاکر و مداح و ثناگوی توام در سکوت سخنم گرم هیاهوی توام (میثم) در دو جهان یار ندارم جز تو بپسندم که خریدار ندارم جز تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای قبله‌یِ عوالمِ بالا حسین جان ای شُعله شُعله آتشِ دلها حسین جان حٰا سین و یا و نونِ خدا ، یاحسین جان ماییم و هر نفس نفسِ ما حسین جان یک واژه است عزتِ دنیا حسین جان هرچه به دل به سینه به سَر داشتی علیست ذکری که در تمامِ سحر داشتی علیست نامی که در گشودنِ در داشتی علیست جانت علیست هرچه پسر داشتی علیست ای سر به پات رفته به مولا حسین جان چشمِ تو گَشت و از همه ما را خطاب کرد لطفش بلند باد که کارِ ثَواب کرد هرکس که بندگیِ تو را انتخاب کرد او را نگاهِ مادرت عالیجنات کرد گفتیم بعدِ حضرتِ زهرا حسین جان آشفته زُلفم و تبِ طوفانم آرزوست کنعانم آرزوست سُلیمانم آرزوست یک بار از لبِ تو حسن جانم آرزوست با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست امشب بیا بزن رگِ ما را حسین جان مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد سر نیست آن سری که رویِ شانه ایستاد در پایِ عشق جُز تو که مردانه ایستاد ؟ آن کیست غیرِ زینب کُبریٰ حسین جان تو میرسی و با تو خبرها یکی یکی لبخند میزنی به پسرها یکی یکی اُفتاده‌اند پیشِ تو سرها یکی یکی با ماه هاشمیت قمر ها یکی یکی عباسَ نوکرم شبِ فردا حسین جان شعرم رسیده است به اَبیاتِ آذری هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری زینب واری نَقَدَ اَبلفضلَ یاوری نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو شبهای جمعه‌ایم پُر از بویِ سیبِ تو امشب سلامِ ما به لبِ بی نصیبِ تو ما را که کُشته است صدایِ غریبِ تو جان خواستی به چشم بفرما حسین جان http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7