eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا حجه بن الحسن(ع) سلام ‌حضرتِ باران اجازه می خواهم اگر اجازه دهی شعرِ تازه می خواهم برای جلد شدن آب و دانه لازم‌ نیست برایِ عشق سرودن بهانه لازم نیست تویی بهانه ی خورشید وقتِ تابیدن تویی بهانه ی باران برایِ باریدن بدونِ تو همه ی چشمه ها کویر شدند و جمعه جمعه در این انتظار پیر شدند بیا به حرمتِ باران… بیا بمان مولا برایِ منتظرانت غزل بخوان مولا بیا که غصه فراوان ‌بیا که غم داریم میانِ فصلِ زمستان ، بهار کم داریم بیا که ‌‌دین و شریعت به اشتباه افتاد بیا که شیعه‌کشی در جهان به راه افتاد به اشک‌ و گریه ی بی اختیار می خندند بیا ببین که بر این ‌انتظــار می خندند بس است این‌همه دوری بس است این‌هجران چه قدر صبر و تحمّل …؟ ببار ای باران ببار و باز بر این ‌شعر جانِ تازه بده و باز هم به قلم ‌هایمان اجازه بده دوباره با ادب و احترام‌ بنویسیم اگر اجازه دهی از قیام بنویسیم بیا عدالتِ مطلق مسیر می خواهد سپاهِ منتظرانت امیر می خواهد زمین و کلِّ زمان را بخند و زیبا کن حکومتِ علوی را به عدل بر پا کن بیا‌ و این غم ‌و این‌ انتظار را بردار به ‌کعبه تکیه بزن ذوالفقار را بردار ببند بر سرت عمّامه ی پیمبر را دوباره زنده بکن‌ اعتبارِ حیدر را بیا بگیر به شمشیرِ انتقامِ علی سزایِ بغضِ ‌در و سیلیِ به‌ مادر را بیا ‌مدینه و روضه بخوان کنارِ بقیع بخوان که اشک بریزیم بغضِ آن در را و روضه روضه سری هم ‌به کربــلا بزنیم بخوان تو بوسه ی خنجر به رویِ حنجر را که پایمالِ جهنم شده بهشتِ خدا نشانده اند سپس رویِ نیزه ها سر را تمامِ دشتِ بلا را ببار ای باران ببار غربتِ این ‌خواهر و برادر را سپس کنارِ همین کاروان برو تا شام ببین وداعِ پدر با سه ساله دختر را ببخش حضرتِ باران… ببخش حالِ مرا ببخش تا که بگویم کلامِ آخر را : اگرچه این‌ شبِ هجران هنوز تاریک است قسم به نور که صبحِ ظهور نزدیک است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسیرِ خار ولی مثلِ گُل معطَّر بود گلی که تشنه ی پیوند با صِنوبر بود شبیه آسیه ایمان به چشمِ‌ موسی داشت ملیکه ای‌ که معمّایِ قصرِ قیصر بود کنیز نه ... بنویسید ماه بانویی اسیرِ جاذبه ی آفتابِ دیگر بود به شب نشینیِ ‌‌خورشیدِ سامرا می رفت به سویِ آنچه که در طالِع اش مقدَّر بود بهشت فرشِ قدم‌هایِ ساده اش‌ میشد بهشت‌ با خبر از احترامِ ‌‌ مادر بود و ناگهان خبری سبز مثلِ گُل رویید گلی که ناب ترین یادگارِ کوثر بود رسید‌ مژده که ایّامِ غم نخواهد ماند در آن‌ سیاهیِ شب آسِمان منوّر بود ستاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد انیس و مونسِ شب هایِ تارِ نرجس شد به نام‌ دلبرِ خوش قد و قامتِ نرجس ردیف شد غزلی با قیامتِ نرجس سرش به زیر ولی سَربلند می آید اسارت است شروعِ اصالتِ نرجس چقدر رفته به زهرا شباهتِ زینب چقدر رفته به زینب شهامتِ نرجس عزیزِ حضرتِ‌ مولاست مهدیِ موعود کنیزِ حضرتِ زهراست حضرتِ نرجس حسن ‌شبیه حسن بوده است امّا نه جفایِ جعده کجا و نجابتِ نرجس ؟ به جای اشک دو رکعت نمازِ باران خواند جوانه زد گلِ نرگس به حرمتِ نرجس بهارِ منتظران بی خبر رسید از راه شبیه معجزه ای با کرامتِ نرجس ستاره ای بدرخشید و ماهِ‌ مجلس شد به غمزه مسئله آموزِ صد مدرِّس شد پیاده آمده تا تک سوارِ ما باشد قرار شد گلِ نرگس قرارِ ما باشد امامِ صُلح غزل پوش می رسد از راه که ‌ مهربانی او ذوالفقارِ ما باشد سپاهِ گیسوی او تا رها شود در باد مسیح شانه به شانه کنارِ ما باشد به قلبِ آینه ای کاش آه ننشیند مباد زخمیِ گرد و غبارِ ما باشد عَجَم قبیله ی نام ‌آشنایِ عشقِ علیست طلایِ حضرتِ سلمان عیارِ ما باشد خدا‌ کند که شکوفایی گُل نرگس طلوعِ تازه ای از روزگارِ ما باشد خدا کند که بمیریم انتظارش را و این ‌نوشته ی سنگِ مزارِ ما باشد ‌: ستاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد دل رمیده ی ما را انیس و مونِس شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7