#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#ترکیب_بند
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
تنها نه آسمان و زمین، عالم وجود
در زیر سایۀ علم توست یا حسن
عرش خدا مدینه، دل انبیا بقیع
جان شمع روشن حرم توست یا حسن
عالم اگر ثنای تو گویند صبح و شام
تا صبح روز حشر کمِ توست یا حسن
سرتا به پات حسن خداوند سرمد است
آیینۀ تمامنمای محمّد است...
تو مظهر خدایی و جان پیمبری
قرآن مصطفی به سر دست حیدری
هم دومین وصیِ رسول مکرمی
هم اولین سلالۀ زهرای اطهری
باید سرود مدح تو را با زبان وحی
از وصف جن و انس و ملائک فراتری
حُسن خدا به حُسن تو دیدار میشود
چون حُسن بیحدود خدا را تو مظهری
هم صبر توست حکم خدا هم قیام تو
در هر دو حال بر همه مولا و رهبری
چون و چرا به کار تو خود کفر دیگر است
چون و چرا به کار خداوند اکبر است
ای دین حق به صبر تو پاینده یا حسن
صبرت حدیث نهضت آینده یا حسن
صبر تو بود تیغ خداوند در غلاف
صلحت به خصم، ضربۀ کوبنده یا حسن
صلح تو و معاویه؟ باور نمیکنم
دشمن ز کار توست سرافکنده یا حسن
تو خود تمام دینی و او خود تمام کفر
او تیرگی، تو مهر فروزنده یا حسن
تا بود، بود حق به وجود تو پایدار
تا هست، هست دین ز دمت زنده یا حسن
شمشیر شیر حق همه جا در نیام توست
«میثم» هماره پیرو صلح و قیام توست
#غلامرضا_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#غزل_مثنوی
با نیت نگاه تو آغاز میکنم
احساس خویش را به تو ابراز میکنم
شوقی درون سینۀ من جا گرفته است
حسی غریب در دل من پا گرفته است
حسی میان غربت و شادی و شوق و غم
حسی که گاه میچکد از چشم در حرم
ماه مبارک رمضان روی ماه توست
باید سرود شعر که مضمون نگاه توست
من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
در نام تو چه حس غریبی نهفته است
در نام تو چه خاطرهها میشود مرور
آقا غریب هستی و وقت سرودنت
حسی غریب در دل من میکند ظهور
من هم غریب مثل تو یا ایها الغریب
من کی صبور مثل تو یا ایها الصبور
با تو چقدر ماهیتم فرق میکند
مانند ایستادن شب در حضور نور
در پیشگاه آینه مرد مقربی
تو بضعةالرسولی و ریحانةالنبی
ای نور روشنای دل و خانۀ نبی
ای جایگاه عرشی تو شانۀ نبی
روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است
نور تو ابتدای جهان روح عالم است
از قلب تو ندیدهام آقا رحیمتر
از بخشش و کرامت دستت کریمتر
حاتم به دست بخشش تو بوسهها زدهست
نزد فقیر بر لب تو نه نیامدهست
مضمون بیبدیل غزلها تبسمت
میآورد به وجد غزل را تبسمت
غمگینترین روایت دنیاست اشک تو
شیرینترین حکایت دنیا تبسمت
در هر نگاه تو چقدر غم نشسته است
غم میچکد ز چشم تو اما تبسمت...
یک شهر پیش روی تو دشنام هم دهد
پاسخ نمیدهی تو مگر با تبسمت
شیرینتر است نزد فقیران کدامیک
خرمای دست بخشش تو یا تبسمت؟
سنگ صبور، مأمن غمها و دردها
ای خانهات پناه همه کوچه گردها...
#سیدمحمدرضا_شرافت
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#بقیع
#غزل_مثنوی
...من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
در نام تو چه حس غریبی نهفته است
در نام تو چه خاطرهها میشود مرور
آقا غریب هستی و وقت سرودنت
حسی غریب در دل من میکند ظهور
من هم غریب مثل تو یا ایها الغریب
من کی صبور مثل تو یا ایها الصبور
با تو چقدر ماهیتم فرق میکند
مانند ایستادن شب در حضور نور
در پیشگاه آینه مرد مقربی
تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی
ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی
ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی
روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است
نور تو ابتدای جهان، روح عالم است
از قلب تو ندیدهام آقا رحیمتر
از بخشش و کرامت دستت کریمتر
حاتم به دست بخشش تو بوسهها زده است
نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است...
سنگ صبور، مأمن غمها و دردها
ای خانه ات پناه همه کوچه گردها
صلحت حماسهایست که با روضه توام است
صلحت چقدر آینهدار محرم است
باید شناخت صبر و شکیبایی تو را
باید گریست یک دهه تنهایی تو را
در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه
غربت همیشه با دل تو توام است، آه
هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبیات
وای از غم دل تو، امان از غریبیات
هر روز شهر بر غمت افزود وای من
دشنام بود و نام علی بود وای من
عمری غریب بوده ولی صبر کردهای
مانند لحظههای علی صبر کردهای
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام
یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام
یک قطعه که شنیدن آن گریهآور است
آن قطعهای که مدفن مخفی مادر است
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
در این هجوم درد و غم و داغ بیامان
صبری دهد خدا به دل صاحبالزمان
#سيدمحمدرضا_شرافت
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
كه جای من بسرایند از غریبی تو
شنیدن غزلی كوه را تكان میداد
خدا نخواسته حتماً و گر نه میدانم
كه از شنیدن یك شعر، كوه جان میداد
پس از علی شایع بود كه شبانه هنوز
غریبهای به یتیمان كوفه نان میداد
غریبهای كه اگر دیگران غمش دادند
همیشه شادی خود را به دیگران میداد
غریبهای كه تو بودی و مثل بغض علی
گلوی تو خبر از زخم و استخوان میداد
درون خانۀ خود تا غروب كردی آه
به غربت تو لب آفتاب اذان میداد...
شهابهای جهان میشدند خون جگرت
زمین اگر كه غمت را به آسمان میداد
پر ملائكه تابوت را بغل میكرد
اگر كه بدرقۀ تیرها امان میداد
شبیه آتش ماندی به زیر خاكستر
زبانههای تو را كربلا نشان میداد
#مهدی_مردانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
شعله ها بر چهره ام با خنده جا انداختند
دخترت را کعب نی ها از صدا انداختند
بر نمی خیزم به پای تو، دلیلش را نپرس
چند جا، پای مرا با کینه جا انداختند
جای موهای سرم می سوخت اما شامیان
سنگ و آتش بر سرم جای دوا انداختند
بر غرور عمه ام برخورد وقتی دشمنان
با تکبر پیش ما ظرف غذا انداختند
خسته ام، سردرد دارم، پیکرم درهم شده
بس که من را از بلندی، بی هوا انداختند
گفته بودم چادرم نه... زیورم را می دهم
از لج من چادرم را زیر پا انداختند
من بدون روسری خیلی خجالت می کشم
تو خبر داری چه شد؟! آن را کجا انداختند؟!
چشم بر من بسته ای، دیگر نمی خواهی مرا؟!
آخرش دیدی که از چشمت مرا انداختند؟!
من شفا دیگر نمی خواهم، مرا هم می بری؟!
حال که دردانه ات را از بها انداختند
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
نشستم گوشهای از سفرۀ همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابرها تعارف میکنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفتهایت
حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت
دهان وا میکند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ خاتم پیغمبران واشد به تحسینت
تو دینِ تازهای آوردهای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی میشود آزاد در دینت
مُعزّ المؤمنین خواندن مُذلّ المؤمنین گفتن،
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت،
برای تو چه فرقی دارد، ای والتین و الزیتون
که میچینند مضمون آسمانها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز برنمیگشتند
خدا واداشت جبرائیلهایش را به تمکینت
بگو تا آفتاب از مغربِ دنیا برون آید
که سرپیچی نخواهد کرد خورشید از فرامینت
بگو تا تیغ بردارد اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذارد اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تو را پایین کشیدند از سر منبر که میگفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمیآورد پایینت
درون خانه هم محرم نمیبینی، تحمل کن
که میخواهند، ای تنهاترین! تنهاتر از اینت
تو غمهای بزرگی در میان کوچهها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت میآمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره میگردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد
چه میشد مثل مادر نیمۀ شب بود تدفینت
صدایت میزند اینک یتیمت از دل خیمه
که او را راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
همان دستی همان دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرۀ همواره رنگینت
#سیدحمیدرضا_برقعی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اخم شیطان باز می گردد تبسم می شود
جعده بعد از زهر درگیر توهم می شود
آتش سَم است اما پشت درب خانه نه
پشت درب سینه ات لبریز هیزم می شود
آرد خواهد شد تمام استخوان هایش ولی
باز دستاس است که لبریز گندم می شود
زهر در واقع برایش جرعه ای از کوثر است
آن که لحظه لحظه پیر از حرف مردم می شود
باز اول می شوی بر دیدن مادر ولی
خواهرت مثل گذشته باز دوم می شود
گل فرستادم به تابوتت ولیکن گل که هیچ
تیر بین تیرهای آمده گم می شود
از حسن تا کربلا آن کوچه خواهد گشت دشت
بر تن قاسم بدین ترتیب سَم٬ سُم می شود
#مهدی_رحیمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
تو سرو بودی و حالا خمیده ای تنها
به دوش ، بار مصیبت کشیده ای تنها
اگر که پیر شدی ، علتش ز کودکی است
چها گذشت به کوچه ! چه دیده ای تنها ؟
کسی ندیده به جز مادرت که دنبالش
پی مسیر پر از خون دویده ای تنها
کسی ندیده بجز خواهرت که هر شب را
به های های ز خوابت پریده ای تنها
نکشت زهر تو را خاطرات مادر کشت
کنون به بستر مرگ آرمیده ای تنها
چه زخم های زبانی که خورده ای در جمع
چه طعنه ها که به جانت خریده ای تنها
میان شهر اگر ناسزا نثارت شد
میان خانه ی خود هم شنیده ای ، تنها
ز دست همسر خود جای آب و شیر و غذا
دو کاسه زهر هلاهل چشیده ای تنها
به هر نفس زدنت پاره ی جگر ریزد
درون طشت بلایی که چیده ای تنها
دل تو رفت از این طشت خون به طشت شراب
کجای قصه ی سر را تو دیده ای تنها
دل تو رفت به گودال کشته ای مظلوم
کنار پیکر در خون تپیده ای تنها
دل تو رفت در آن خیمه های شعله نشین
که سوخت دامن زینب ، رشیده ای تنها
دل تو رفت به شهری که می زدند ز بام
هماره سنگ به راس بریده ای تنها
#رضا_رسول_زاده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم
پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
بوی (حسن) وزیده ز اشعار محتشم
وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
یعنی نوای (واحسنم) دست و پا کنیم
باید مقدمات سفر تا مدینه را
حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم
آنجا بساط روضه ی مردی کریم را
در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم
طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس
یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم
وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است
کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم
امشب خدا برای حسن سینه می زند
باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم
طشتی برای شاه غریبی که ناله زد:
«می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم
#محمود_مربوبی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
پر کشیدم در هوای با صفای مجتبی
که رها می گردم امشب در هوای مجتبی
جای معنای کرم نام حسن باید نوشت
حاتم طایی گدای دست های مجتبی
پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء
بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی
در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست
عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی
روبه راهم می کند در گوشه ی "باب الجواد"
فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی
خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س
مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی
زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید
گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی
یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم
التماس دست های خالی مایی کریم
#اسماعیل_شبرنگ
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#حاتم_طه
ایزد منّان چو آفرینش ما خواست
جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست
جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند
حمد و سپاس از برای خالق یکتاست
هرچه تصور کنی محل تامّل
هرطرفی بنگری مجال تماشاست
قابل درک است در تمامی ذرّات
قدرت پروردگار بس که هویداست
ما همه محکوم دادگاه قضائیم
حکم خدا چون بدون شاید و امّاست
از قلم صُنع او به دفتر خلقت
هر کلمه پاسخ هزار معماست
هرچه خدا آفریده عین کمال است
این همه را از حدیث حُسن تو آراست
جمع تمام صفات حُسن دوعالم
در وجنات حَسن هرآینه پیداست
خادم دربار اوست مرد و زن ما
اول این لوح نام آدموحوّاست
رأفت او بادبان کشتی نوح است
رحمت او ناجی غریق دودنیاست
از نظر لطف او وزیده نسیمی
دیدهی یعقوب اگر هرآینه بیناست
مرشد کامل که در مراتب توحید
هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست
شد متوسل به او خلیل خداوند
چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست
خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان
یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست
خلق دوعالم گدای حاتم طائی
حاتم طائی گدای حاتم طاهاست
اوست که در ماجرای وحشت فرعون
ناجی موسی در آستانهی دریاست
مُلک سلیمان نگین خاتم دستش
فرش مسیرش تمام عرش معلّاست
صابر اعظم که در مقام تحمّل
حضرت ایوب فیض صبر از او خواست
ذکر لب یونس است در دل ماهی
نام بلندش چنان که عالی و اعلیست
عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد
ذکر حسن دمبهدم به هر دم عیساست
حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش
دست به سینه نشسته در بر او راست
شیوهی لطفش شبیه لطف پیمبر
شیوهی رزمش شبیه شیوهی مولاست
از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛
هرچه که خیر دوعالم است همینجاست
چون که کریم و کریمِ ابن کریم است
بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست
زندگیاش را سهبار داده به مردم
این کمی از لطف بیکرانهی آقاست
رونق اشعار شاعران شده مدحش
دفتر هریک پر از قصیدهی قرّاست
هیچکسی پیش او غریب نمانده
گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست
مرد کریمی که در کمال کرامت
رازق امروز ما و شافع فرداست
کرسی خاص شفاعت از همهی خلق
روز قیامت برای اوست که برپاست
گرچه سیاه است نامهی همه، اما
مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
حُسن
حُسن شرح خصائل حسن است
ماه؛ عکس شمایل حسن است
چون کرم لطف کامل حسن است
هرکه شاه است سائل حسن است
با حسن من نماندهام تنها
پس نماندم بهوقت غم تنها
او کریم است؟ نه، کرم تنها
کار خدام منزل حسن است
شد نثارش درود هر شیعه
جود او شد به سود هر شیعه
شکندارم وجود هر شیعه
همه از باقی گِل حسن است
در معانی و در بیان خدا
شد زبان حسن زبان خدا
معجزات پیمبران خدا
قطرهای از فضائل حسن است
در کرامت به شهرت غایی
تا رسیده به عالم آرایی
تازه گفتند؛ حاتم طایی
از گدایان کاهل حسن است
این نه تنها کلام من باشد
حرف ما حرف پنجتن باشد
قبله جاییست که حسن باشد
کعبه هم سخت مایل حسن است
هرکه آمد به عرصهی پیکار
در نهایت گذاشت پا به فرار
چارهیفتنهیجمل اینبار
حکمی از تیغ عادل حسن است
هرکسی باحسن در افتاده
نسل او تا ابد ور افتاده
هرچه برخاک پیکر افتاده
بر سرش مهر باطل حسن است
کاردشمن مقابلش شد لنگ
سرشان بعد مرگ خورد به سنگ
آخرکار هرکسی در جنگ
سجدهکردن مقابل حسن است
خوشبهحال وصال و اشعارش
که به عشق تو بسته شد بارش
فاطمه میشود خریدارش
شاعری را که مقبل حسن است
گرچه از دوستان محن دارد
در دلش غصهای کهن دارد
در نمازش زره به تن دارد
"غربت" اوج مقاتل حسن است
از زمانه چهزود سیرشده
بیسبب نیست گوشهگیر شده
درجوانی اگر که پیر شده
داغ یک کوچه دردل حسن است
در مدینه غریب بود ولی...
درد او بیطبیب بود ولی...
همسرش نانجیب بود ولی...
در و دیوار قاتل حسن است.
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
حُسن
حُسن شرح خصائل حسن است
ماه؛ عکس شمایل حسن است
چون کرم لطف کامل حسن است
هرکه شاه است سائل حسن است
با حسن من نماندهام تنها
پس نماندم بهوقت غم تنها
او کریم است؟ نه، کرم تنها
کار خدام منزل حسن است
شد نثارش درود هر شیعه
#صلح او شد به سود هر شیعه
شکندارم وجود هر شیعه
همه از باقی گِل حسن است
در معانی و در بیان خدا
شد زبان حسن زبان خدا
معجزات پیمبران خدا
قطرهای از فضائل حسن است
در کرامت به شهرت غایی
تا رسیده به عالم آرایی
تازه گفتند؛ حاتم طایی
از گدایان کاهل حسن است
این نه تنها کلام من باشد
حرف ما حرف پنجتن باشد
قبله جاییست که حسن باشد
کعبه هم سخت مایل حسن است
هرکه آمد به عرصهی پیکار
در نهایت گذاشت پا به فرار
چارهیفتنهیجمل اینبار
حکمی از تیغ عادل حسن است
هرکسی باحسن در افتاده
نسل او تا ابد ور افتاده
هرچه برخاک پیکر افتاده
بر سرش مهر باطل حسن است
کاردشمن مقابلش شد لنگ
سرشان بعد مرگ خورد به سنگ
آخرکار هرکسی در جنگ
سجدهکردن مقابل حسن است
خوشبهحال #وصال و اشعارش
که به عشق تو بسته شد بارش
فاطمه میشود خریدارش
شاعری را که مقبل حسن است
گرچه از دوستان محن دارد
در دلش غصهای کهن دارد
در نمازش زره به تن دارد
"غربت" اوج مقاتل حسن است
از زمانه چهزود سیرشده
بیسبب نیست گوشهگیر شده
درجوانی اگر که پیر شده
داغ یک کوچه دردل حسن است
در مدینه غریب بود ولی...
درد او بیطبیب بود ولی...
همسرش نانجیب بود ولی...
در و دیوار قاتل حسن است
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
حُسن
حُسن شرح خصائل حسن است
ماه؛ عکس شمایل حسن است
چون کرم لطف کامل حسن است
هرکه شاه است سائل حسن است
با حسن من نماندهام تنها
پس نماندم بهوقت غم تنها
او کریم است؟ نه، کرم تنها
کار خدام منزل حسن است
شد نثارش درود هر شیعه
جود او شد به سود هر شیعه
شکندارم وجود هر شیعه
همه از باقی گِل حسن است
در معانی و در بیان خدا
شد زبان حسن زبان خدا
معجزات پیمبران خدا
قطرهای از فضائل حسن است
در کرامت به شهرت غایی
تا رسیده به عالم آرایی
تازه گفتند؛ حاتم طایی
از گدایان کاهل حسن است
این نه تنها کلام من باشد
حرف ما حرف پنجتن باشد
قبله جاییست که حسن باشد
کعبه هم سخت مایل حسن است
هرکه آمد به عرصهی پیکار
در نهایت گذاشت پا به فرار
چارهیفتنهیجمل اینبار
حکمی از تیغ عادل حسن است
هرکسی باحسن در افتاده
نسل او تا ابد ور افتاده
هرچه برخاک پیکر افتاده
بر سرش مهر باطل حسن است
کاردشمن مقابلش شد لنگ
سرشان بعد مرگ خورد به سنگ
آخرکار هرکسی در جنگ
سجدهکردن مقابل حسن است
خوشبهحال وصال و اشعارش
که به عشق تو بسته شد بارش
فاطمه میشود خریدارش
شاعری را که مقبل حسن است
گرچه از دوستان محن دارد
در دلش غصهای کهن دارد
در نمازش زره به تن دارد
"غربت" اوج مقاتل حسن است
از زمانه چهزود سیرشده
بیسبب نیست گوشهگیر شده
درجوانی اگر که پیر شده
داغ یک کوچه دردل حسن است
در مدینه غریب بود ولی...
درد او بیطبیب بود ولی...
همسرش نانجیب بود ولی...
در و دیوار قاتل حسن است.
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#قصیده
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
حاتم طه
ایزد منّان چو آفرینش ما خواست
جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست
جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند
حمد و سپاس از برای خالق یکتاست
هرچه تصور کنی محل تامّل
هرطرفی بنگری مجال تماشاست
قابل درک است در تمامی ذرّات
قدرت پروردگار بس که هویداست
ما همه محکوم دادگاه قضائیم
حکم خدا چون بدون شاید و امّاست
از قلم صُنع او به دفتر خلقت
هر کلمه پاسخ هزار معماست
هرچه خدا آفریده عین کمال است
این همه را از حدیث حُسن تو آراست
جمع تمام صفات حُسن دوعالم
در وجنات حَسن هرآینه پیداست
خادم دربار اوست مرد و زن ما
اول این لوح نام آدموحوّاست
رأفت او بادبان کشتی نوح است
رحمت او ناجی غریق دودنیاست
از نظر لطف او وزیده نسیمی
دیدهی یعقوب اگر هرآینه بیناست
مرشد کامل که در مراتب توحید
هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست
شد متوسل به او خلیل خداوند
چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست
خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان
یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست
خلق دوعالم گدای حاتم طائی
حاتم طائی گدای حاتم طاهاست
اوست که در ماجرای وحشت فرعون
ناجی موسی در آستانهی دریاست
مُلک سلیمان نگین خاتم دستش
فرش مسیرش تمام عرش معلّاست
صابر اعظم که در مقام تحمّل
حضرت ایوب فیض صبر از او خواست
ذکر لب یونس است در دل ماهی
نام بلندش چنان که عالی و اعلیست
عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد
ذکر حسن دمبهدم به هر دم عیساست
حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش
دست به سینه نشسته در بر او راست
شیوهی لطفش شبیه لطف پیمبر
شیوهی رزمش شبیه شیوهی مولاست
از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛
هرچه که خیر دوعالم است همینجاست
چون که کریم و کریمِ ابن کریم است
بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست
زندگیاش را سهبار داده به مردم
این کمی از لطف بیکرانهی آقاست
رونق اشعار شاعران شده مدحش
دفتر هریک پر از قصیدهی قرّاست
هیچکسی پیش او غریب نمانده
گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست
مرد کریمی که در کمال کرامت
رازق امروز ما و شافع فرداست
کرسی خاص شفاعت از همهی خلق
روز قیامت برای اوست که برپاست
گرچه سیاه است نامهی همه، اما
مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست
#مجتبی_خرسندی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸کریم🌸
گرچه در دنیا فراوان میشود پیدا کریم
نیست مانند حسن اما در این دنیا کریم
آنقدر پیش خدا بالاست شان و رتبهاش
پس به عشق او لقب دادهست قرآن را "کریم"
ما اگر از عرضحاجتها خجالت میکشیم
غافلیم از این که میآید به سمت ما کریم
اینچنین امروز اگر روزی ما را میدهد
بیگمان از ما شفاعت میکند فردا کریم
روزی همسایهها چندین برابر میشود
تا که بین کوچهی ما میگذارد پا کریم
یکنفر میگفت؛ "انسانها حریص ذاتیاند"
گفتم؛ آری ای رفیق! الّاکریم، الّاکریم...
از کرامات حسن ضربالمثلها ساختند
سخت آسان است مشکلهای دنیا با کریم
ذکر ما شد مثل قمریهای صحن خاکیاش؛
" یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم... "
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
حُسن👌🌺
حُسن شرح خصائل حسن است
ماه؛ عکس شمایل حسن است
چون کرم لطف کامل حسن است
هرکه شاه است سائل حسن است
با حسن من نماندهام تنها
پس نماندم بهوقت غم تنها
او کریم است؟ نه، کرم تنها
کار خدام منزل حسن است
شد نثارش درود هر شیعه
#صلح او شد به سود هر شیعه
شکندارم وجود هر شیعه
همه از باقی گِل حسن است
در معانی و در بیان خدا
شد زبان حسن زبان خدا
معجزات پیمبران خدا
قطرهای از فضائل حسن است
در کرامت به شهرت غایی
تا رسیده به عالم آرایی
تازه گفتند؛ حاتم طایی
از گدایان کاهل حسن است
این نه تنها کلام من باشد
حرف ما حرف پنجتن باشد
قبله جاییست که حسن باشد
کعبه هم سخت مایل حسن است
هرکه آمد به عرصهی پیکار
در نهایت گذاشت پا به فرار
چارهیفتنهیجمل اینبار
حکمی از تیغ عادل حسن است
هرکسی باحسن در افتاده
نسل او تا ابد ور افتاده
هرچه برخاک پیکر افتاده
بر سرش مهر باطل حسن است
کاردشمن مقابلش شد لنگ
سرشان بعد مرگ خورد به سنگ
آخرکار هرکسی در جنگ
سجدهکردن مقابل حسن است
خوشبهحال #وصال و اشعارش
که به عشق تو بسته شد بارش
فاطمه میشود خریدارش
شاعری را که مقبل حسن است
گرچه از دوستان محن دارد
در دلش غصهای کهن دارد
در نمازش زره به تن دارد
"غربت" اوج مقاتل حسن است
از زمانه چهزود سیرشده
بیسبب نیست گوشهگیر شده
درجوانی اگر که پیر شده
داغ یک کوچه دردل حسن است
در مدینه غریب بود ولی...
درد او بیطبیب بود ولی...
همسرش نانجیب بود ولی...
در و دیوار قاتل حسن است
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7