eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهل بیت ای امی و راز دار اهل بیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت  کعبه ی دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است نقش هستی نقشی از ایوان توست "آب و باد و خاک سرگردان توست" ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما تویی آیه های صبر را معنا تویی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفایی» آرزومند توام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴سیل اشک 😭 آتش بزن ای غم تمام پیکرم را لبریز کن از خون دل و چشم ترم را ای آه و ناله راه بغضم را بگیرید تا پنجۀ بغضی نگیرد حنجرم را خانه خرابم کرد سیل اشک ، وقتی کردم نظاره تربت پیغمبرم را بگذار تا از غربت زهرا  بکوبم بر پنجره های بقیع او سرم را ای کاش چون پروانه ای در ماتم او آتش بسوزاند همه بال و پرم را اینجا چرا گلچین به گل زد تازیانه این غم شراره زد دل غم پرورم را هرگز نمی بخشم تو را شهر مدینه من در کجا جویم مزار مادرم را آتش مزن بردفتر شعر "وفایی" ای اشک غم رنگین نمودی دفترم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این چار مزار نور، جان شیعه است منظومه خورشید نشان شیعه است این بقعه ی توحید، بقیع دل ماست گلدسته ی این حرم زبان شیعه است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام تو آغشته شد با واژه هایی پر غبار تا بگویم اسم تو دارم صدایی پر غبار می نشینم روی خاک از غربت بی حد تو دارم از اندوه تو حال و هوایی پر غبار تا که ذکر نام تو بر لب نشسته اِی غریب گرد و خاکی شد به پا از کوچه هایی پر غبار تا که می بینم بقیع و بارگاه خاکی ات گوییا بینم بهشت دلربایی پر غبار این چنین آیا کسی دیده به مُلک عالمین پادشاه عالم و صحن و سرایی پر غبار ؟ غربت خاک بقیعت دل شکست از آسمان گوییا عرش خدا دارد نمایی پر غبار همره ذکر حسن گویم به لب یابن الحسن کی شود از کوچه ی غربت بیایی پر غبار http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یه بار دیگه مرغ دلم پر گرفت بهونه رو دوباره از سر گرفت دلش میخواد مدینه رو ببینه یه شب بره پشت بقیع بشینه سلام بده به غصه های یثرب به اشک چشم زائرای یثرب سلام بده به خاک غرق نازش به لحظه ی غروب جانگدازش سلام بده به گنبد پیمبر سلام بده به فاطمه به حیدر سلام بده به گریه های زهرا به ناله های بی صدای زهرا با سوز دل سلام بده به پاکیش سلام بده به چار تا قبر خاکیش هر کی بقیع رو دیده خوب می دونه غروب اون دلا رو می سوزونه پشت در بقیع زبون می گیره سراغ قبر بی نشون می گیره مزاری که صحن و سرا نداره حتی یه دونه روشنا نداره خواب به چش شیعه حرومه مادر بگو که قبر تو کدومه مادر http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در حریم نبوی داد زدن ممنوع است گریه و زاری و فریاد زدن ممنوع است پیش این قوم که از گریۀ ما می ترسند خواندن ادعیه و داد زدن ممنوع است در بر طایفه ای که همه دور از نورند حرفی از ظلمت و بیداد زدن ممنوع است بین این قوم که آتش به گل و غنچه زدند ناله بر مادر و اولاد زدن ممنوع است قتل اولاد علی را همه جایز دانند تیغ بر گردن جلاد زدن ممنوع است بنویسید براین طایفۀ اهل جهیم حرف فردوس به میعاد زدن است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7