eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
983 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد٬ شهر را حیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم٬ محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه٬ حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید ازخرمای نخلستان میثم«سازگاری» هی تناول کرده واز مزّه اش دفتر بسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک بعد از این با روضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، با این مضامین یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش ازهمان کوچه علی با نام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را با ضربه ای بی سر بسازد مهدی رحیمی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. دوباره غم تازه گردیده یاد تخریب جنت شیعه بود پیدا از قبور خاکی آل الله غربت شیعه بود این غم در دلم امشب که سوزانده حاصلم امشب آجرک الله بقیه الله (۲) بیا یابن الفاطمه مهدی بین غریبی و درد آل الله بقیع گشته با زمین یکسان در کنار قبر رسول الله بیامهدی سوز ما را بین پر از ماتم قلب زهرا بین آجرک الله بقیه الله نبی گرید مرتضی سوزد فاطمه گریان گشته زین ماتم از این رنج و درد و غم امشب می زند بر سر شیعه در عالم به هر دل شور و نوا باشد مدینه چون کربلا باشد آجرک الله بقیه الله رسان یارب مهدی زهرا شیعه ی مولا در تب و تاب است که با تیغ ذوالفقار او ظلم دشمن ها نقش بر آب است نصیب ما گشته محنتها رسان یارب مهدی زهرا یا اباصالح یا اباصالح بیا مهدی بین محفل ما گریه کن بهر غربت زهرا که نبود بر ما گل نرجس یک نشانه‌ای از تربت زهرا بود نامت بر لبم مهدی شده ذکر هر شبم مهدی یا اباصالح یا اباصالح سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تخریب شد از کینه‌ها بقیع مظلوم غریبی ائمه ی ما گشته معلوم آجرک الله بقیه الله(۲) دین خدا را دشمن دین کرده تحریف قبر ائمه را ز کینه کرده تخریب آجرک الله بقیه الله وهابیان بی حیا حرمت شکستند در بقیع بر روی شیعیان ببستند آجرک الله بقیه الله دشمن قرآن و خدا آل‌سعودند بقیع را از ظلم وکین ویران نمودند آجرک الله بقیه الله مدینه امشب زین ستم ماتم گرفته دل های ما را زین مصیبت غم گرفته آجرک الله بقیه الله ستم ز سوی دشمنان دین فزون شد دل امام انس وجان زاین غصه خون شد آجرک الله بقیه الله منتقم خون خدا مهدی کجایی خون شد دل اهل ولا پس کی میایی آجرک الله بقیه الله سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. دشمن دین و چنین ظلم شنیع هشتم شوال و تخریب بقیع ظالمان، وهابیون ناخلف در مدینه همچو آبائ سلف دشمنان عترت و قرآن و دین خون نموده قلب ختم المرسلین زین مصیبت قلب شیعه گشته چاک قبر معصومین شده یکسان به خاک سوزد از این غم قلوب شیعیان تسلیت یا مهدی صاحب زمان زین غم عظمی زدلها رفته تاب قبر آنها زیر نور آفتاب من چه گویم زین همه رنج و محن از غریبی گل عالم حسن دشمن بیدین شکسته حرمتش شیعه می سوزد ز داغ غربتش شیعه گردیده زغم چون شمع آب قبر باقر قبر صادق شد خراب دشمن دین با علی بیگانه شد مرقد سجاد هم ویرانه شد یک طرف خاک غم آلود زمین مرقد بانوی دین ام البنین قلب شیعه زین مصیبت خون شده فاطمه اندر جنان محزون شده گرچه از این داغ ها دیده تریم تا ابد ماجرعه نوش کوثریم رهروان درگه پیغمبریم اهل عالم شیعیان حیدریم عترت و قرآن همیشه با همند هر دوتا روشنگر این عالمند جان فدای دین و قرآن می کنیم کاخ های ظلم ویران می کنیم پای مکتب تا ابد استاده ایم بهر جانبازی همه آماده ایم مرتضی آموزگار شیعه است شیعه با قرآن و عترت بیمه است عترت و قرآن پیام زندگیست بی ولایت هر که شد شرمندگیست با ولایت خارها گل میشود کار هر کس با توکل می شود با ولایت دیده ها روشن شود خانه ویران دل گلشن شود با ولایت دل پر از نور جلی است این ولایت مهر مولایم علی است با ولایت عشق حق در سینه است این ولایت بر (رضا) گنجینه است سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین ، راه انداخته‌اند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم مي شود مبتلايِ بقيع هوائيِّ حال و هواي بقيع فقيرم فقيرم ، فقيرِ حسن گدايم گدايم، گدايِ بقيع نديدم ، نديدي ، نديده كسي غم آلوده تر از فضايِ بقیع براي شِفا يافتن آمده ست مسيحا به دارالشّفاي بقيع نشستيم پاي غم چارْ امام شكستيم با روضه هايِ بقيع نه صحن و رواقي ، نه گلدسته اي الهٰــي بميــرم برايِ بقيع تمامي ندارد مگر با ظهور غم و دردِ بي انتهايِ بقيع فقط هشت شوِال نه ، كلّ سال عزادار هستــم براي بقيع سفيد است بخت كسي كز ادب سيه پوش شد در عزاي بقيع پُر از عطر ياس كبود خداست قدم به قدم ، هر كجاي بقيع حسن تيرباران شده تا شود حسينيّه اش ، كربلاي بقيع خيال قشنگي ست در ذهن من نشــستن در ايوانْ طلايِ بقيع 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل را هماره حال و هوای بقیع توست انگار پشت پنجره‌های بقیع توست دور بقیع تو ز چه دیوار می‌کشند ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست شیعه نفس که می‌کشد از عمق جان خود گویی نسیم روح‌فزای بقیع توست بر پادشاهی دو جهان ناز می‌کند آن دل‌شکسته‌ای که گدای بقیع توست غم نیست گر بنای مزارت خراب شد در هر دل شکسته بنای بقیع توست در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن ما را اگر صفاست صفای بقیع توست ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم جبریل، سرشکستۀ پای بقیع توست یک خشت از مزار تو را هم نمی‌دهیم صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست اذن دخول تربت تو نام فاطمه است آوای یا حسین، دعای بقیع توست بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟ هر شب کبوتر دل ما زائر شماست هر جا رویم حال و هوای بقیع توست گردون کتاب صبر تو را بوسه می‌زند «میثم» ز دور قبر تو را بوسه می‌زند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بس كه پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع بوى گل می آید از چاك گریبان بقیع مرغ شب در سوگ گل‎هایی ‏كه بر این خاك ‏ریخت از سر شب تا سحر، باشد غزل‎خوان بقیع ناله ‏هاى حضرت زهرا هنوز آید به گوش از فضاى حسرت آلودِ غم افشان بقیع گوش ده تا گریه‎ی زار على را بشنوى نیمه شب‎ها از دل خونین و حیران بقیع این حریم عشق دارد عقده‏ ها پنهان به دل شعله‏ ها سر می ‏كشد از جان سوزان بقیع از دل هر ذرّه بینى جلوه ‏گر صد آفتاب گر شكافى ذرّه ذرّه خاكِ رخشان بقیع هر گل اینجا دارد از خون جگر نقش و نگار وه چه خوش رنگ است گلهاى گلستان بقیع بسته ‏ام پیمان الفت با مزار عاشقان خورده عمق جان من پیوند با جان بقیع اى ولىّ حق، تسلاّ بخشِ دل‎هاى حزین خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع سینه این خاكِ گلگون، هست مالامالِ درد كوش اى غمخوار رنجوران به درمان بقیع اى جهان آباد كن، برخیز و مهر و داد كن باز كن آباد از نو، كوى ویران بقیع چون ببیند هر غروبش مات و خاموش و غریب سیلِ خون ریزد «شفق» از دل به دامان بقیع 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه تو همچو حلقه ی انگشتر و نگین شریفت تن مقدس پیغمبر خداست مدینه به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند تو قبله ی دل مایی خدا گواست مدینه به هر طرف که نهم روی خویش روی دل به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا صدای ناله ی العفو مرتضاست مدینه هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم که در نسیم مسیحایی ات شفاست مدینه کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟ که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه به اشک دیده ی مهدی به خون سینه ی زهرا مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟ صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟ که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه سئوال میکنم از تو بگو به حق پیمبر به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟ سرشک دیده ی مولا گذشت از سر هستی اگر چه گریه ی او در تو بی صداست مدینه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اى زائر هميشهء تو آسمان بقيع اى آفتاب و ماه تو را سايبان بقيع افزون ز نيم قرن گذشت از خرابى ات كى ميشوى بهار؟!،اسير خزان بقيع خاك تو بوى غربت و اندوه ميدهد مظلوميت گرفته از اينجا نشان بقيع در پشت پنجره كه رسيدم صدا زدم اى كاش ميشد از غم تو داد جان بقيع از فرشيان كه خير نديدى شدى خراب اى اشكريز غربت تو عرشيان بقيع آباد باد خاك تو اى آنكه در بغل بگرفته اى چهار امام جهان بقيع هرچند خاكى است ولى زائر حرم حس ميكند رسيده به باغ جنان بقيع نزديك تو كه مرثيه خواندن نميشود اينجا شدم براى تو مرثيّه خوان بقيع از مجتبى بگويم و از طشت پر ز خون از جسم و از اهانت تير و كمان بقيع از سيدالعباد بگويم كه گريه كرد عمرى ز ماتم شه لب تشنگان بقيع از باقرالعلوم بگويم كه ديده بود رأسِ حسينِ فاطمه را بر سنان بقيع يا اينكه از مصيبت صادق بخوانم و از آتشِ به پا شده در آشيان بقيع ام البنين هنوز نشسته كنار تو ميگويد از عمود و سرى خونفشان بقيع اينان تمام سنگ بُوَد روى قبرشان برگو كجاست تربت آن بى نشان بقيع؟ آن بانوئى كه عزّت او بعد مصطفى گرديد پايمالِ گروه خَسان بقيع آن دخترِ پيمبر اسلام كه نداشت حتى ميان خانهء خود هم امان بقيع آتش گرفت باغ و گل و غنچه سوختند آن هم به پيشِ چشمِ ترِ باغبان بقيع در پشت در كه فاطمه افتاد بر زمين مولا چه ديد؟،نيست زبانِ بيان بقيع يا فضةُ خُذينىِ او تا به روز حشر جانسوز ناله ايست به گوش زمان بقيع يك روز ريشه كَن شود اين ظلم بى گمان عجل على ظهورك يا صاحب الزمان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل آیینه گریان بقیع است غم و اندوه مهمان بقیع است مدینه شمع روشن کن که هر شب شب شام غریبان بقیع است
بقیع از دست زمونه شــاکیه غربتش از یه چیزایی حاکیه مگه یادش میره اون روزایی رو که دیده چادر مادر ، خاکیه نمیخواد صحن و سرا داشته باشه نمیخواد سنگ بنا داشته باشه وقتی که فاطمه زائر نداره نمیخواد برو بیا داشته باشه بقیعم مثل حسن دلش پُره هنوز از اهل مدینه دلخوره آقامون مهدی همینجا میشینه غصّه هاشو یکی یکی میشمُره مگه یادش میره کِی در و زدن مگه یادش میره مادر و زدن مگه یادش میره که چند نفری تو کوچه ناموس حیدر و زدن مگه یادش میره که امّ بنین اینجا می نشست غروبا رو زمین مگه یادش میره با چه حالتی روضه می خوند برا قطع الیمین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع! خرابه‌های تو، باغِ‌ بهشتِ ماست، بقیع! تو هم چو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه كس با تو آشناست، بقیع! اگر چه روی به كعبه نماز می‌خوانیم تو قبله دلِ مایی، خدا گواست، بقیع! به آن چهار امامی كه در بغل داری برای ما حَرَمت مثل كربلاست بقیع! به یاد چهار پسر، در كنار چار مزار هنوز ناله اُمُّ البنین به پاست، بقیع! علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو كه قبرِ گمشدۀ فاطمه كجاست بقیع؟ هنوز نالۀ زهراست از مدینه بلند هنوز لرزه بر اندامِ مجتبی‌ست بقیع! قوی‌ترین سندِ غربت علی در تو عِذار نیلیِ ناموسِ كبریاست، بقیع! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با بی‌کسی و غربت و غم می‌سازيم با شيون و آه دم‌به‌دم می‌سازيم سوگند به آن چهار آقای غریب يک روز در این خاک، حرم می‌سازيم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرغ دل پر می‌کشد گاهی مسافر می‌شود در حریمی که کبوتر نیز شاعر می‌شود از وفور نورها حیرت مکن غیر از بقیع چار آیینه کجا با هم مجاور می‌شود روزگاری خواهد آمد همچو یاقوت کبود بین مردم تربت این بقعه نادر می‌شود غربت این روزهایش را نبین، مثل نجف در جوارش حوزه‌ی علمیه دائر می‌شود گوش شیطان کر به زودی در مزار فاطمه مدح مولایم علی ذکر منابر می‌شود تازه از باب قبولی زیارت زائرش تا که سیلی می‌خورد آسوده خاطر می‌شود یک سلام از دور، سهم ما کبوتر زاده ها چشم دشمن کور، دل اینگونه زائر می‌شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم بهانه گرفته اگر که غم دارد غمی که از پی آن آه و ناله هم دارد غم چهار امامی که خاک مقبره شان شده است سرمهٔ چشمی که گاه ، نم دارد چه آمده به جگرهای پاره که این خاک هنوز هم که هنوز است بوی سم دارد؟ یکی کسی است که بر ما نه ، آسمان ها ، نه به اهل بیت نبی دست با کرم دارد پس این عجیب نباشد اگر که زائر او همان کسی است که در کربلا حرم دارد یکی کسی است که از لطف گریهٔ شب اوست عزای شاه شهیدان اگر عٙلٙم دارد یکی کسی است که مدیون اوست با پسرش کسی اگر که به دستان خود قلم دارد کٙرٙم که هست ، عٙلٙم هست ، عِلم هم مانده است چه غم سعودی هتاک ، هم قسم دارد؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای اهل دل را جنّة الاعلا مدینه باز آمدم آغوش خود بگشا مدینه آغوش بگشا کز رضا باشد سلامم بر تربت گمگشتۀ زهرا مدینه آغوش بگشا تا ز باب جبرئیلت آیم حضور خواجۀ اسری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشم گریان گمگشتۀ سادات را پیدا مدینه آغوش بگشا تا کنار قبر زهرا گریم به یاد گریۀ مولا مدینه آغوش بگشا تا پر پرواز گیرم گردم به دور قُبّة الخضرا مدینه آغوش بگشا تا کنم تشییع در شب با شیر حق تابوت زهرا را مدینه آغوش بگشا تا به دیوار بقیعت صورت گذارم با تن تنها مدینه آغوش بگشا تا بسوزم در بقیعت چون شمع سوزان در دل شبها مدینه آغوش بگشا تا کنار چار قبرت از اشگ گردد دیده ام دریا مدینه آغوش بگشا تا ستون توبه ات را گیرم به بر با گریه و نجوا مدینه آغوش بگشا تا به قبر حمزه گریم بر غربت انسیّة الحورا مدینه آغوش بگشا تا بگریم در دل شب مثل علی در دامن صحرا مدینه آغوش بگشا و بگو از خانۀ وحی دود از چه رو شد بر فلک بالا مدینه آغوش بگشا و بگو حامّی حیدر افتاد پشت در چرا از پا مدینه "میثم" سؤالی دارد از تو پاسخش ده زهرا کجا و سیلی اعدا مدینه؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بردار تیـــغِ حیــــدر و پا در رکاب کن ویرانـه‌ی بقیــــع ببیـــن و شتـاب کن تاوان جابِه‌جا شدنِ خشتی از بقیــع، سقف سقیفه را سَرِ دشمن خـراب کن قــرآنِ روی نیـــزه بســوزان و بازگرد تفسیــر آیه‌ های «شدیـدُ العِقاب» کن بینِ مدینــــه راه بیانداز جـویِ خـون رویِ زمین ز خونِ سقیفه خضاب کن بعد از سـلام محضــــر پیغمبـــر خدا، رو در حــریم و بارگَـهِ آن جِـنــاب کن عُــــزّیٰ و لات را زِ دل خـاك دَر بـیــار بر شاخه های خشك اسیـر طناب کن از دومی بپرس چه شد بین کوچه‌ها پیـشِ نگاهِ خلـق سوال و جـواب کن روزی هــــزار بار بمیـــران و زنده کن روزی هــــزار مرتبـــه او را عذاب کن بسپـار دسـتِ قـومِ عَجَــم انتـقـام را رویِ تمـامِ کشــورِ سلمـان حساب کن ما آن قبیله‌ ایم که «فیروز‌ زاده‌» ایم یادی ز خنجــرِ دو ســر و آسـیاب کن با اهـلِ این دیار بگو کار ، با شماست هیـزم بیاورید که امروز روزِ ماسـت! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اُفتاده به سـر شـور و نوای تو بقیع قربان غم و حال و هوای تو بقیع ای کاش که با ظهور مهدی بشوَد.. تجدیدِ بنا صحن و سَرای تو بقیع 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرغ دل پر می‌کشد گاهی مسافر می‌شود در حریمی که کبوتر نیز شاعر می‌شود از وفور نورها حیرت مکن غیر از بقیع چار آیینه کجا با هم مجاور می‌شود روزگاری خواهد آمد همچو یاقوت کبود بین مردم تربت این بقعه نادر می‌شود غربت این روزهایش را نبین، مثل نجف در جوارش حوزه‌ی علمیه دائر می‌شود گوش شیطان کر به زودی در مزار فاطمه مدح مولایم علی ذکر منابر می‌شود تازه از باب قبولی زیارت زائرش تا که سیلی می‌خورد آسوده خاطر می‌شود یک سلام از دور، سهم ما کبوتر زاده ها چشم دشمن کور، دل اینگونه زائر می‌شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بقیع بقعه ندارد ولی بقا دارد ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد برای گنبد و گل دسته که نیامده است گدا به خانه ی ارباب التجا دارد کنار صحن و سرای پیمبر اکرم خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد به احترام امامان شیعه در آنجا اگر مدینه بسازیم باز جا دارد جبین بسای به خاک درش که این درگاه به قدر چشم همه خلق توتیا دارد به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش کبوتری که در آنجا برو بیا دارد کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود کسی که در همه تاریخ آشنا دارد بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد دلی که انس به گل دسته ی رضا دارد به خط خون به سر کوچه ی بنی هاشم نوشته اند که "یک دست هم صدا دارد" به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید که این گلوی رمق دیده عقده ها دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بقیع از دست زمونه شــاکیه غربتش از یه چیزایی حاکیه مگه یادش میره اون روزایی رو که دیده چادر مادر ، خاکیه نمیخواد صحن و سرا داشته باشه نمیخواد سنگ بنا داشته باشه وقتی که فاطمه زائر نداره نمیخواد برو بیا داشته باشه بقیعم مثل حسن دلش پُره هنوز از اهل مدینه دلخوره آقامون مهدی همینجا میشینه غصّه هاشو یکی یکی میشمُره مگه یادش میره کِی در و زدن مگه یادش میره مادر و زدن مگه یادش میره که چند نفری تو کوچه ناموس حیدر و زدن مگه یادش میره که امّ بنین اینجا می نشست غروبا رو زمین مگه یادش میره با چه حالتی روضه می خوند برا قطع الیمین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7