#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
غبار خستگی از تن تکاندی و رفتی
قرار بود بمانی، نماندی و رفتی
چقدر واژه به تشییع پیکرت آمد
به سوگ خویش، غزل را نشاندی و رفتی
تمامی کلماتم سیاه پوشیدند
تو درد را به نهایت رساندی و رفتی
تو ای زلالترین! چشمهای خشکم را
به آسمانی باران، کشاندی و رفتی
زمین برای تو تنگی صد قفس را داشت
کبوترانه دلت را پراندی و رفتی
سفر بخیر مسافر، خدانگهدارت
قرار بود بمانی، نماندی و رفتی...
✍ #حسین_سنگری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7