eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
94 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح گل باغ ولایی یا سکینه چو زینب با وفایی یا سکینه سکینه مرتضی را نور عینی عزیز فاطمه، دخت حسینی به دریای شرف تو دُرِّ نابی ز نسل مصطفی جان ربابی گلی از گلشن آل عبایی تو تالیِ گل خیر النسایی صفای بیت مولای غریبی به سان عمه جانت غم نصیبی تو دیدی کربلا و رنج و ماتم کنار عمه در ماه محرم چنان زینب صبوری ات عجیب است تو دیدی یوسف زهرا غریب است تو دیدی کربلا، گل های پرپر به دست دشمن بی دین کافر تو دیدی غرق خون جسم برادر که گشته اربا اربا پاره پیکر تو دیدی اکبر در خون تپیده کنار پیکرش بابا رسیده تو گشتی زین مصیبت زار و محزون که شد قنداقه ی اصغر پر از خون تو دیدی غرق در خون حنجرش را کنار خیمه دیدی مادرش را تو دیدی اصغر شش ماهه جان داد به روی دست بابا امتحان داد تو دیدی خجلت سقای طفلان سرافراز است در بین شهیدان تو دیدی دست او از تن جدا شد به راه دین حق جانش فدا شد بدیدی تو لب عطشان عباس تو دیدی تیر بر چشمان عباس تو دیدی که عمو فرقش شکسته کنار پیکرش بابا نشسته تو دیدی کشته ماه علقمه را شنیدی عطر و بوی فاطمه را تو دیدی که پدر شد قامتش خم شد از داغ برادر صبر او کم تو دیدی بر زمین افتاده پرچم تو دیدی غربت مظلوم عالم تو دیدی که پدر، جان بر لب آمد کنار خیمه گاه زینب آمد تو دیدی ناله‌های خواهرش را سرشک غم وداع آخرش را تو دیدی با برادر گفت و گویش تو دیدی عمه می بوسد گلویش تو دیدی غربت و صوت حزینش که سنگ کینه بشکسته جبینش تو دیدی تیر کین قلبش دریده ز قلب نازنینش خون چکیده تو دیدی شمر بر سینه نشسته دل فرزند زهرا را شکسته تو دیدی شمر دون خنجر کشیده سر بابای مظلومت بریده تو دیدی آتش بر خیمه ها را سر بابا به روی نیزه ها را تو دیدی دیده گریان قلب سوزان تن بابا به زیر سم اسبان تو دیدی عمه ی قامت خمیده بزد بوسه به رگ های بریده تو دیدی بر یتیمان بی بهانه عدو می زد به کعب و تازیانه به زخم عمه ات دشمن نمک زد تو را و عمه هایت را کتک زد تو دیدی رنج و ماتم در اسیری تو دیدی در سفر رنج کثیری تو دیدی رنج و داغ و ابتلا را تو دیدی کوفه و شام بلا را تو دیدی که بزد در شهر کوفه سر بابا به روی نی شکوفه سر بابا به روی نی مقابل سرش را عمه زد بر چوب محمل عدو بنموده روزت را چنان شام بزد بر رویِ تان سنگ از لب بام دل تو زین مصیبت‌ها کباب است که جای عمه در بزم شراب است بسوزانده عدو از کین دل او شرر زد از ستم بر حاصل او یزید و رو به رویش تشت زر بود میان تشت زر رأس پدر بود عزیز تو دم از محبوب می‌زد به لب هایش عدو با چوب می‌زد (رضایم) عبد درگاه سکینه که می گریم به یاد آن حزینه عزیز فاطمه دردم دوا کن نصیب نوکرت کرب و بلا کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داد بر او ، لقب خِیَرَةُ النسوان را گفت بدرود، چو آن دخت نکو بنیان را غرق در اشک که دیدش پدر او فرمود تو سزایی به خدا از بَرِ من احزان را گریه ات ماتم من را به خدا طولانی است پس مسوزان دگر این جان و دل سوزان را بود بر قلب حسین بن علی سخت سکین دوست می داشت ابالفضل عجیب ایشان را گفت عباس که چون وعده بر آبش دادم سوی خیمه مبری پیکر این خجلان را محفل سوگ و عزا گشت سرایش تا بود هدیه ها داد فراوان ، غزل یاران را بر فرزدق، به جریر و همه ی ذاکرها عسکری دور نماند به یقین احسان را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_6007841794568487729.mp3
زمان: حجم: 3.81M
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول امشب دل سینه زنا از غم وغصه حزینه روضه می خونه روضه خون روضه ی بی بی سکینه(س) شبیه عمه زینبش دلش یه عمره مضطره روضه های بنت الحسین سنگینه و زجر آوره شبیه عمه زینبش رفته به دشت کربلا دیده سرای بریده رُو به روی سر نیزه ها واویلتا واویلتا 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بنددوم شبیه عمه زینبش طعم اسیری چشیده پابه پای رقیه رو خارای صحرا دویده شبیه عمه زینبش بوده اسیرسلسله شبیه به رقیه بود کف پاهاش پرآبله شبیه عمه زینبش سنگ خورده از بالای بام ریختن خاکستر روسرش توی محله های شام واویلتا واویلتا 🌹::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بندسوم از سیلی وتازیونه کل تنش شده کبود خون بود دلش از شامیا ازقوم بدتر از یهود شبیه عمه زینبش خیلی شنید حرفای بد از خولی و شمرو سنان خورد تازیونه و لگد شبیه عمه زینبش با مادرش بی بی رباب سرباباش و دیده تو تشت تومجلسِ شراب واویلتا واویلتا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن دختری که نزد خدا اعتبار داشت نامش سکینه بود، شکوه و وقار داشت بنت الحسین، دخترِ دردانه ی رباب این کیمیای عشق هزاران عیار داشت مشتاقِ دیدنِ پدرش بود صبح و شام مانندِ گل همیشه هوای بهار داشت آن خانه ای که جای رباب و سکینه بود آن جا دلِ حسین همیشه قرار داشت مانندِ عمه زینبِ خود بود زینِ اَب از بس که مثلِ عمه ی خود اقتدار داشت از مادرش وفا و حیا ارث برده بود این دختر از عفاف به دل چشمه سار داشت از راویانِ مقتَلِ کرب و بلاست او از این سفر به سینه غمِ بی شمار داشت یادش نمی رود عطش و خیمه ی رباب آن خیمه ای که در دلِ خود شیرخوار داشت برداشت مشک و سمتِ عمویش دوید، آه در آن میان فقط زِ عمو انتظار داشت وقتی که دید داغِ یتیمی به کربلا از آن به بعد گریه ی بی اختیار داشت در خیمه های سوخته، در بینِ شعله ها با سوزِ سینه، روی لبش الفرار داشت تا زنده بود روضه برای پدر گرفت با یادِ کربلا گله از روزگار داشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7