#ترکیب_بند
#شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
خورشیدم و وقت غروب آخر رسیده
اما دلم را غصه ای دیگر رسیده
عمرم همه صرف هدایت گشت و دیگر
گویا که کار امتم آخر رسیده
من رحمةُ لِلعالمین هستم به هستی
نور خدا از من به هر منظر رسیده
گر چه غروب ظاهری ام آمد اما
این روشنی تا صحنه ی محشر رسیده
من تا ابد وجه خدای لایزالم
میراث من در سوره ی کوثر رسیده
این آخرین گفت و شنود ماست زهرا
رمز عروجم ذکر یا زهراست زهرا
بر هر لبی آه و نوایم گشته جاری
خون دلش بر پیش پایم گشته جاری
صد کاروان دل می برم با یک اشاره
یک آسمان دل در هوایم گشته جاری
آرام باش ای دخترم تا که نبینم
اشک دو چشمت در عزایم گشته جاری
آه اِی حبیبه بهر حق بنما صبوری
داغ تو با امر خدایم گشته جاری
گویا که می بینم تو را در هاله ی دود
اجر نبوت از برایم گشته جاری
دارم خطوراتی چنین و می روم من
تو می شود قلبت حزین و می روم من
من می روم تو با همه غم ها بمانی
من می روم تو با دلی شیدا بمانی
من می روم تو بعد من در آتش و خون
در پشت درب خانه ات تنها بمانی
من می روم تو در هجوم جمع دشمن
نقش زمین در زیر دست و پا بمانی
من می روم تو با چهل تن بینِ خانه
همراه یارت در دل اعدا بمانی
من می روم تو می روی در بین کوچه
با ضرب سیلی جفا ، زهرا بمانی
زهرای من ، من می روم اما غم تو
چون خنجری مانده به قلبم ماتم تو
دارم به دل این مصیبات از غربت تو
گریم برای بعد خود بر محنت تو
با بودن من خانه ی تو بیت وحی است
دانم شکسته می شود این حرمت تو
تو با علی می مانی اما هر دو تنها
گردد نثار او تمام همَّت تو
دانم که در یاری حیدر بین آتش
باشد فقط تنهایی او حسرت تو
در پشت در نقش زمین می گردی ای وای
جانم فدای بی کسی و غربت تو
مهر علی را از ازل در سینه داری
بهر ولایت بیعتی دیرینه داری
زهرای من آرام باش ای جان طاها
تا کی کنار بسترم ، گریان طاها
ام ابیهای منی دخت خدیجه
آتش مزن با گریه ات بر جان طاها
لبخند زن ای دخترم میوه ی قلبم
تو چند ماه دیگری مهمان طاها
بعد از من ای روح خدا در جمع هستی
باشد علی جان تو و جانان طاها
از پشت در تا کوچه ی تار غریبی
همراه تو باشد دل و چشمان طاها
من می روم یک خواهش جانانه دارم
جان علی را بر تو زهرا می سپارم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
ای پدر، مادر مظلومه من یار تو بود
من پس از رفتن تو جان علی را سپرم
با تن خسته و بازوی کبود از مسجد
قول دادم که علی را به سوی خانه برم
دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه
گر بریزند همه اهل مدینه بـه سرم
قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا
تا که با دادن جان، جان علی را بخرم
به فدای سر یک موی علی باد پدر
گر میان در و دیوار دهد جان، پسرم
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه مکن قلب خدا می شکند
چه کنی بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته ای از غصه کمی راه برو
که قد و قامت تو زیر بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که درِ خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا، سینه جدا، دست جدا می شکند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
بس که از آه، دل شعله ورت می سوزد
با تماشای تو قلب پدرت می سوزد
ای جگرگوشه ی من شعله مزن بر جگرم
جگرم سوخت ز بس که جگرت می سوزد
زودتر از همه پیش پدرت می آیی
زودتر از همه شمع سحرت می سوزد
زیر پرهای تو آرام گرفتم بابا
حیف از آن روز که تو بال و پرت می سوزد
بعد من هر چه بلا هست سرت می آید
بعد من وای که پا تا به سرت می سوزد
گاه در کوچه ای از درد زمین می افتی
گاه از دست کسی چشم ترت می سوزد
گاه در پشت در خانه ی خود می نالی
چشم وا می کنی و دور و برت می سوزد
یک طرف دست تو در پای علی می شکند
یک طرف دخترکت پشت سرت می سوزد
از صدای تو در آن شعله علی می فهمد
که اگر فضّه نیاید پسرت می سوزد
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7