🌺 چند بیتی تقدیم به شهدای ارتش جمهوری اسلامی برای اجرا در یادواره های شهدای ارتش و مراسمات مشابه🥀
شهیدان ارتش عزیز خدایند
همه زائر شاه کرببلایند
شهیدان ارتش فدایی عشقند
همه زائر کوی ماه دمشقند
شهیدان ارتش فروغ دو عینند
حسینی شدند و همه با حسینند
شهیدان ارتش یه راه سعادت
رسیدند در راه دین بر شهادت
الا ای شهیدان دعامان کنید و
به وادی دلبر صدامان کنید و
که ما هم شبیه شماها خدایی
شویم عاقبت لاله کربلایی
قسم بر شَهی که فدای خدا شد
لبِ تشنه سر از تنِ او جدا شد
#ارتش
#دلنوشه
#شهدا #یادواره
حاج امیر عباسی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمان:
حجم:
552.8K
چند بیتی تقدیم به شهدای ارتش جمهوری اسلامی برای اجرا در یادواره های شهدای ارتش و مراسمات مشابه
شهیدان ارتش عزیز خدایند
همه زائر شاه کرببلایند
شهیدان ارتش فدایی عشقند
همه زائر کوی ماه دمشقند
شهیدان ارتش فروغ دو عینند
حسینی شدند و همه با حسینند
شهیدان ارتش یه راه سعادت
رسیدند در راه دین بر شهادت
الا ای شهیدان دعامان کنید و
به وادی دلبر صدامان کنید و
که ما هم شبیه شماها خدایی
شویم عاقبت لاله کربلایی
قسم بر شَهی که فدای خدا شد
لبِ تشنه سر از تنِ او جدا شد
#ارتش
#دلنوشه
#شهدا #یادواره
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دوبیتی_شهدا
#شهدا
یکچفّیه،چندتکه استخوان آورده اند
تحفه ای از قد وبالای یلان آورده اند
چون علی اکبر شتابان در شهادتگاه عشق
اربا-اربایی ، علی اصغر- نشان،آورده اند
دکتر فاضلی دوست
گمنام نشسته ای کنارم
آتش زده ای به جسم و جانم
روشن شده جانم از وجودت
نامت چه بود که من ندانم
دکتر فاضلی دوست
نام آوران بی نشان ما،بی نامست
از شهد شراب عشق، شیرین کامست
بر تارک او نوشته با خطی خوش
این دسته گل محمدی،"گمنامست"
دکتر فاضلی دوست
ای روح بلند تو، فراز هر بام
سر داده سرود لاتخف شب هنگام
تو صبح نوید بخش دلهاگشتی
ای قبله ی عشاق، "شهید گمنام"
دکتر فاضلی دوست
انگار فرشتگان نشستندبه بام
نوری زافق هبوط می کردآن شام
پرشدهمه جاعطردل انگیزش،لیک
بر سنگ نوشتند"شهیدگمنام"
دکتر فاضلی
خواهم که در این میکده آرام بمیرم
گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم
عمری است مرا مونس جان نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیرم
برای شهدای تفحص
می گفت: ستاره خفت ، بر می گردم
وقتی که سحر شکفت بر می گردم
سر تا سر خاک جبهه رو باید گشت
دنبال کسی که گفت : بر می گردم
تو سرخ و سپید می شوی می دانم
سیبی که رسید می شوی می دانم
انگار که بو برده ای از باغ بهشت
آخر ـ تو شهید می شوی ـ می دانم!
ناگاه نویدی آمد و او را برد
پرواز سپیدی آمد و او را برد
هر بار که رفت با شهیدی برگشت
این بار ـ شهیدی آمد و او را برد!
سعید حدادیان
اگر مشتی پلاک و استخواناند
رموز هستی و جانِ جهاناند
چو خونی در رگ هستی، رواناند
چو جان، در جسم این امت نهاناند
نشان دولت صاحب زماناند(عج)
کجا آگه شما، از حال مایید
کبوترهای خونینبالِ مایید
صلابت در دلِ خوشحالِ مایید
کمال شوکت امسال مایید
در این دنیای دون، تکخال مایید
از تربت عاشقان فغان آمده است
این کیست که بی نام و نشان آمده است؟
در آتش عاشقی چنان سوخته ام
کز من دو، سه تکه استخوان آمده است
کریم رجب زاده
به شهدای تفحص
ماه از پی دیدنت جنون آور شد
از گریه، گلوی نوحه خوانش تر شد
خم شد که پیشانی تو بوسه زند
ترکید زمین و بوسه اش پرپر شد
هر گم شده ای به عشق مایل نشود
هر تکه کلام ساده ای دل نشود
برخیز شهید دیگری پیدا کن
حیف است که این ترانه کامل نشود!
سید مهرداد افضلی-شهر کرد
ضیافت
مهمان ضیافت خطر، هیچ نداشت
هنگام که می رفت سفر، هیچ نداشت
گمنام ترین شهید را آوردند
جز پاره ای از عشق، دگر هیچ نداشت
وحید امیری
شهید گمنام
پیدا شده! ای شهید گمنام!
نام آوریات زبانزد عام
از نام و نشان فراتری تو
گمنام منم: اسیر یک نام
یحیی علوی فرد
می آید و زخم ناگهانی بر دوش
تصویر دو چشم آسمانی بر دوش
از دشت بزرگ عشق بر می گردد
خاکستر و بار استخوانی بر دوش
بهاره احمدی
تا کاشف غربت شهیدان گشتیم
دنبال پلاک و استخوان در دشتیم
مهدیعجل اله فرجه به خدا اگر مجوز می داد
دنبال مزار مادرش می گشتیم
سید محمد حسین ابوترابی
اینجا شاید، ولی نه! در آنجایید
شاید پایین، ولی نه! بر بالایید
باری غم غربت شما ما را کشت
مانند مزار حضرت زهرایید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #استکبار_ستیزی
#بصیرت #بیداری_اسلامی #شعر_پایداری #شهدا
به نام خالق یکتای ما که از ایمان
نهاده بار امانت به گردهی انسان
جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست
همهْ زمین و زمان، پردهی نمایش ماست
به قتلگاه خودش میرود نَفَس به نَفَس
کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس
پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم
نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم
خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن
جهاد چیست؟ در این جادهها به سر رفتن
و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما
و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما
پیام اول این انقلاب بود، جهاد
امید مردم سَرْپلذهاب بود، جهاد
جهاد ما سفر از دخمهی تن آسانیست
جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانیست
جهاد، از غم همسایهها نخفتن ماست
جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست
رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد
زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد
علی به شانهی خود بار نان و خرما داشت
حسینِ ما غم این پابرهنهها را داشت
کسی مباد گرفتار بی پر و بالی
مباد سفرهای از نان و زندگی، خالی
در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم
اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم
هنوز مردم مستضعفاند پای نظام
بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام
به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم
به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم
کدام آینه بودهست از شکستن شاد؟!
مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد
کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است
کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است
دریغ، از نظر شعلهها به پرچم ما
شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما
سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم
سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم
به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعلهوار بسوزم هرآنچه باطل را
ز موجها به تو بردم پناه و خرسندم
که با تو یافتهام، با تو امن ساحل را
میان سینهی خود از خدا نشان داری
همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را
چه مادران که به دامان تو گریستهاند
چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را
تو یادگار شهیدان خونکفن هستی
و زنده میکنی اسم امام راحل را
ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص
درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را
سپیدِ چهرهی تو نور دیده و دل ماست
چنانکه نیمهشبی دیده قرص کامل را
ز سرخی رخ تو اهل خانه دلگرماند
ز سبزی تو معطر کنیم منزل را
به زیر سایهات اِستاده ملتی نستوه
که فاتحانه گذر کرده این مراحل را
مباد سایهی امن تو از سر ما کم
مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را
صدایی از نفس راه میرسد بر گوش
نوید نصر من الله میرسد بر گوش
کدام گُل که در اندیشهی بهارش نیست
کدام جاده که دلواپس قرارش نیست
مشام کوچه پر از عطر آب پاشیها
در انتظار تو گلدستهها و کاشیها
به هرطرف که نظر میکنم شهیدی هست
اگر شهید میآرند پس امیدی هست
شهید خیمهاش آنسوی بیکرانیهاست
شهید جلوهی بانوی بی نشانیهاست
شهید! ای به تماشای سورهی کوثر
گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر"
غریب باش دلا تا به آشنا برسی
غیور باش به شمشیر لافتی برسی
در این زمانهی تردید و شبهه و پرهیز
بیا و دست به دامان دلبری آویز
پیالهنوشِ ولا از بلا نپرهیزد
فدایی نجف از کربلا نپرهیزد
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است...
اگرچه پیرهنش پاره پاره میآید
هنوز بانگ اذان از مناره میآید
در این شبانه، سرود سپیده باید خواند
در اقتدا به گلوی بریده باید خواند
میان لشکری از نهروانی و جملی
پناه خستهدلان کیست ذوالفقار علی
✍سروده 🔰
#مهدی_جهاندار
#میلاد_عرفان_پور
#محمدرضا_وحید_زاده
#پروانه_نجاتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #استکبار_ستیزی
#بصیرت #بیداری_اسلامی #شعر_پایداری #شهدا
به نام خالق یکتای ما که از ایمان
نهاده بار امانت به گردهی انسان
جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست
همهْ زمین و زمان، پردهی نمایش ماست
به قتلگاه خودش میرود نَفَس به نَفَس
کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس
پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم
نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم
خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن
جهاد چیست؟ در این جادهها به سر رفتن
و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما
و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما
پیام اول این انقلاب بود، جهاد
امید مردم سَرْپلذهاب بود، جهاد
جهاد ما سفر از دخمهی تن آسانیست
جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانیست
جهاد، از غم همسایهها نخفتن ماست
جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست
رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد
زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد
علی به شانهی خود بار نان و خرما داشت
حسینِ ما غم این پابرهنهها را داشت
کسی مباد گرفتار بی پر و بالی
مباد سفرهای از نان و زندگی، خالی
در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم
اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم
هنوز مردم مستضعفاند پای نظام
بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام
به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم
به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم
کدام آینه بودهست از شکستن شاد؟!
مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد
کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است
کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است
دریغ، از نظر شعلهها به پرچم ما
شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما
سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم
سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم
به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعلهوار بسوزم هرآنچه باطل را
ز موجها به تو بردم پناه و خرسندم
که با تو یافتهام، با تو امن ساحل را
میان سینهی خود از خدا نشان داری
همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را
چه مادران که به دامان تو گریستهاند
چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را
تو یادگار شهیدان خونکفن هستی
و زنده میکنی اسم امام راحل را
ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص
درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را
سپیدِ چهرهی تو نور دیده و دل ماست
چنانکه نیمهشبی دیده قرص کامل را
ز سرخی رخ تو اهل خانه دلگرماند
ز سبزی تو معطر کنیم منزل را
به زیر سایهات اِستاده ملتی نستوه
که فاتحانه گذر کرده این مراحل را
مباد سایهی امن تو از سر ما کم
مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را
صدایی از نفس راه میرسد بر گوش
نوید نصر من الله میرسد بر گوش
کدام گُل که در اندیشهی بهارش نیست
کدام جاده که دلواپس قرارش نیست
مشام کوچه پر از عطر آب پاشیها
در انتظار تو گلدستهها و کاشیها
به هرطرف که نظر میکنم شهیدی هست
اگر شهید میآرند پس امیدی هست
شهید خیمهاش آنسوی بیکرانیهاست
شهید جلوهی بانوی بی نشانیهاست
شهید! ای به تماشای سورهی کوثر
گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر"
غریب باش دلا تا به آشنا برسی
غیور باش به شمشیر لافتی برسی
در این زمانهی تردید و شبهه و پرهیز
بیا و دست به دامان دلبری آویز
پیالهنوشِ ولا از بلا نپرهیزد
فدایی نجف از کربلا نپرهیزد
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است...
اگرچه پیرهنش پاره پاره میآید
هنوز بانگ اذان از مناره میآید
در این شبانه، سرود سپیده باید خواند
در اقتدا به گلوی بریده باید خواند
میان لشکری از نهروانی و جملی
پناه خستهدلان کیست ذوالفقار علی
✍سروده #مهدی_جهاندار؛ #میلاد_عرفان_پور؛ #محمدرضا_وحید_زاده؛ #پروانه_نجاتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
sinavaa.comaghazee-nasrollah128.mp3
زمان:
حجم:
5.37M
#سرود «آغاز نصرالله»
#سیدحسن_نصرالله #مقاومت #حزب_الله #شهدا
متن سرود:
بوی خدا میداد دستانش
آن مرد عاش، مرد میدان بود
فرمانده دل های حزب الله
چون سروهای سبز لبنان بود
پروانه سان در آرزوی نور
عمری میان شعله ها جنگید
آنقدر دنبال شهادت رفت
تا عاقبت محبوب خود را دید
ما را مترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
ققنوس این بزمیم و در میدان
با خود بجز آتش نیاوردیم
اینک زمان مرگ اهریمن
اینک زمان انتقام ما است
ای تیغ های تشنه بسم الله
وقت نبرد ما قیام ما است
او صبح را فریاد زد
تا عمر شب کوتاه شد
آخر شهادت آمد و
آغاز نصر الله شد
شیطان ز پا می افتد و
پایان ظالم می رسد
سیدحسن در لشگری
با حاج قاسم می رسد
آیینه را بشکن تماشا کن
هر تکه اش تصویری از دریا است
تا استقامت هست و حق باقی است
نصر خدا همواره پا برجا است
تهران و شام و کوفه و صعده
امروز دوشادوش بیروت است
با خصم صهیونی بگو اینک
این منطقه انبار باروت است
ما فوج فوج از راه می آییم
با رعد و فتح و قادر و سجیل
مرگ خودش را زد رقم این سان
گور خودش را کند اسرائیل
او صبح را فریاد زد
تا عمر شب کوتاه شد
آخر شهادت آمد و
آغاز نصر الله شد
شیطان ز پا می افتد و
پایان ظالم می رسد
سیدحسن در لشکری
با حاج قاسم می رسد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات #شهدا 🌹
🔹این همه یوسف🔹
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
چراغی مردهام، دل کن دلم را
به بسمالله، بسمل کن دلم را...
بده حالی که حالی تازه باشد
که هر فصلش وصالی تازه باشد
مدد کن لحظهای از خود گریزم
که تاریک است صبح رستخیزم
تمام فصل من شد برگریزان
بده داد منِ از خود گریزان
الهی سینهای داریم پُر سوز
تبسم کن در این آیینه یک روز...
همه حیران، چو موساییم در طور
تجلی کن، شبی، یا نور، یا نور!
تجلی کن که ما گمکرده راهیم
ببخشامان که لبریز از گناهیم
الهی سربهزیران تو هستیم
اسیرانیم، اسیران تو هستیم
اسیرانی سراسر دلپریشیم
الهی، ما گرفتاران خویشیم...
دلم سرگرمِ کارِ هیچکاری
امان از این پریشانروزگاری
نه گفتارم به کار آمد، نه رفتار
گرفتارم، گرفتارم، گرفتار...
الهی درد این دل را دوا کن
همین امشب مرا از من جدا کن...
خوشا آن دل که با روحش بِحِل کرد
بدا دنیا که ما را خون به دل کرد...
خوشا آنان که پیش از مرگ، مُردند
به راز عشق پی بردند و بردند...
به جوش آمد دوباره خون مردی
تو اما ای دلِ غافل، چه کردی؟
بخوان امشب به آهنگ جدایی
«کجایید ای شهیدان خدایی؟»...
«سبکباران خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند»...
خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
به پای دوست دست از دست دادند
حسینآسا به پایش سر نهادند
چو «ابراهیم همت» در منا باش
سراپا غرق در نور خدا باش...
اگر شوق خدا داری چنین کن
صفا و سعی در میدان مین کن
بیا چون «میثمی» عبد خدا باش
به شوق کعبهاش در کربلا باش
چقدر این آسمانیخاک، زیباست
به دنیا گر بهشتی هست، اینجاست...
مگو «چمران» بگو غیرت، بگو درد
بگو تنهاترین، عاشقترین مرد...
«بروجردی»، «جهانآرا» و «همت»
«محمد»های کوی عشق و غیرت...
در این شبهای غم، شبهای غربت
ز ما دستی بگیرید ای جماعت...
چو «مهدی» عاشقی بیادعا نیست
به «زینالدین» قسم، مثل شما نیست...
اگر «مهدی» شدی چون «باکری» باش
اگر خواهان حُسنی، «باقری» باش
«حسن» رازی که در خاکش سپردیم
دریغا پی به معنایش نبردیم
حسن یعنی حسین صبرپیشه
شهید کربلاهای همیشه
حسن گفتی، حسینیتر شد این دل
به یاد کربلا، محشر شد این دل
چه دید آن روز؟ قرآن روی نیزه
«حسین» کربلاهای هویزه...
حسینِ من ابوالفضلی دگر بود
صدایی تابناک و شعلهور بود
به حقّ حق، به حقّ «تندگویان»
شهید تازهای از من برویان
«ز جانان مهر و از ما جانفشانیست
جواب مهربانی، مهربانیست»
دلم دلتنگ مردان صمیمیست
مرید «حاج عباس کریمی»ست
چه ماند از او به جز مشتی غریبی؟
چه ماند از او؟ همین قرآن جیبی...
خوشا آنان که تا او پر گرفتند
حیات تازهای از سر گرفتند...
به «زینالدین» قسم اهل نبردیم
اگر سر رفت از دین برنگردیم
اگر «فهمیده» را فهمیده بودیم
همه شیران میداندیده بودیم...
تو یادت هست در شبهای پاوه
چراغی آسمانی بود «کاوه»
شما از عشق یک دم برنگشتید
شهید کربلای چار و هشتید
شهیدان سورۀ والفجر هشتاند
که چون آب از دل آتش گذشتند...
چقدر اروند رنگ نیل دارد
چقدر این لشکر اسماعیل دارد
شهادت را چو اسماعیل عطشان
تمام روزهاشان عید قربان
به حیدر سیرتانِ لیلةالقدر
به «اسماعیل»های لشکر «بدر»
به گلگون پیکران لشکر «نصر»
به حق سورۀ «والفتح» و «والعصر»
الهی گوشۀ چشمی به ما کن
به ما حال مناجاتی عطا کن...
تمام «قدسیان» «خوشسیرتاناند»
دل ما را به آتش میکشانند
به یاد بچههای «لشکر هفت»
قرار از دل شد و خواب از سرم رفت...
به حقِ «یا محمد! یا محمد!»
توسل کن بیاید «حاج احمد»
بیا در اوج زیبایی بمیریم
دم مُردن «تجلایی» بمیریم
افق، چاک دل خونینجگرهاست
سحر، جا پای مفقودالاثرهاست
بیا و مرتضایی کن دلت را
خدایی کن، خدایی کن دلت را
شهیدی بود چون «آوینی» این دل
چرا شد غرق در خودبینی این دل؟...
برادرهای من! امشب بمانید
برایم سورۀ یوسف بخوانید
چو ماهی بیتکلف بود یوسف
درون چاه، یوسف بود، یوسف
کجا یوسف اسیر چاه تن شد؟
به هر گامی خلیل بتشکن شد
چرا ما ماه کنعانی نباشیم؟
چرا ما یوسف ثانی نباشیم؟
چرا ما چشم یوسفبین نداریم؟
مسلمانیم و درد دین نداریم
📝 #علیرضا_قزوه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهدا #غزل
اعجاز شهادت🥀
رفتند که این نام سرافراز بماند
بر مأذنهها نام علی باز بماند
رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر
یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند
رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد
رفتند که زیبایی این راز بماند...
هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید
هر کس که ندارد دل پرواز، بماند
گفتند که اعجاز حسین است شهادت
رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند
#یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«بســم رب الشهداء والصدیقین»
#شهدا
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
تقدیم به ارواح طیبه شهدا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
قلــم این بار از خــون می نگارد
ز دشت سرخ و گلگون می نگارد
از آن آلاله هـــای پــرپــر عشـــق
از آن جان برکفـان سنگر عشـــق
از آن دریــا دلان بحــر پیـــــکار
از آن دلــدادگــان کــوی ایثــــار
قلم ! این بار بنـویس ازشــقایق
بیـا افشــا کن اسرار و حقـــایق
شــقایق شاهد این جبهه ها بود
شــقایق شــاهد خــون خدا بود
شـــقایق داغـــها بر ســینه دارد
حــدیث عاشـــقی را می نگــارد
شـقایق بغض شـبهای نبرد است
شــقایق مظـهر مردان مرد است
شـقایق یادگار دشت خـون است
شـقایق راوی دشت جنـون است
گــذر کـن ای قلــم از دشــت لاله
به گوشَت می رسـد فریاد و ناله
خــــروش نالــهٔ ارونـــد بشــــنو
صـــدای لالــهٔ در بنــــد بشــــنو
ببین تو خـاکریز و سنـگر و دشت
مریوان و شلمچه، هور و سردشت
هــویزه ، فکـــه و مهــــران و بانه
رشــــادتهــای مـــردان زمـــانه
همان هایی که در خون آرمیــدند
خـــدا را در دل آلالـــه دیــدنــد
همان ها که پریدند از دل خـــاک
گـذر کردند از آن ســـوی افـــلاک
خوشا آنان که عاشق پیشه بودند
طـــرفــداران یک اندیشـــه بودند
شهیــد مکتــب ســرخ حســـینی
مطیــع امر و فــرمــان خمیـــنی
گروهــی عاشــــقانه پرکشیــدند
خدایــی گشته و خود را ندیدند
ولیــکن عــده ای جـا مانده بودند
چو نِیْ از سوز غربت می سرودند
ولــی دســـتان همـــت باز کــردند
دگــرگــونـه جـــهاد آغـــاز کــردند
سلیـــمانـی و آوینــــی و صیــــاد
قلــم با نامــشان اینــگونه سر داد
سلیـــمانــی ، اَلا ســـردار دلـــها !
مــدافع بر حـــریم دخـت زهــرا
امیـــر قلبـــها ، صیــاد عــاشـق !
چو مالک ، بوده ای ســردار لایق
رسیدم چون به آوینی دلم ریخت
بجای جوهرش خون از قلم ریخت
قســم بر خون ســرداران اســلام
گرفتــه دشـمن از ما صــبر و آرام
همــه مـــدیون سرداران عشــقیم
مطیـــع رهبـــر میـــدان عشــقیم
هراســـی در دل دشمن نشــــانیم
تلاویو را به خاک و خون کشانیم
اگر چــه داغ دیدیم ، اهل دردیم
ولــی مــردان پیـکار و نبــــردیم
امیــد "کیمــیا" باشـــد شــفاعت
نصیب او شـود آخــر ، شــهادت
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمینه - فکر نمیکردم گناه اینقدر منو.mp3
زمان:
حجم:
18.11M
#زمینه | فکر نمیکردم گناه اینقدر
#امام_زمان
#مناجاتی
#شهدا
بند اول:
فکر نمیکردم گناه انقد منو دورم کنه از تو
هی پشیمون میشم اما برمیگردم من بازم از نو
دل به این دنیای فانی بستمو چند ساله در خوابم
در نبودت مثل طفلی گم شده تنها و بی تابم
نشکو الیک
از این دلی که از تو شد رونده
نشکو الیک
از توبه هایی که زمین مونده
نشکو الیک
از چشمی که مثل قدیما نیست
نشکو الیک
این نوکرت مثل شهیدا نیست
این استقرت ، بک النوی
تو رو به زهرا ، مهدی بیا
بند دوم:
عصر غیبت ، عصر مظلومیت چشم انتظاراشه
عاشق اونه که با هر سختی بازم دنبال آقاشه
عاشقایی که یه عمری دم زدن از مهدی زهرا
دونه دونه بارشونو بستنو رفتن از این دنیا
عجل یامهدی
بحق دلسوخته های کرمان
عجل یا مهدی
به لحظه شهادت آرمان
عجل یا مهدی
به شاهچراغ و خون شهیداش
عجل یامهدی
بی تو سیاهه دنیا این روزاش
این معز الاولیا
تو رو به زهرا، مهدی بیا
بند سوم:
گریه کن گریه برا هر درد بی درمونیه دارو
نوکرا از بچگی تو روضه با گریه میگیرن خو
کاش بیاد روزی که پای روضه مهدی بریم از حال
اهل عالم جد ما رو کشتنش تنها توی گودال
یا اهل العالم
مونده جسمش روی خاک عریان
یا اهل العالم
سرو بریدن با لب عطشان
یا اهل العالم
رفته اسیری زینب کبری
یا اهل العالم
زینب و کوچه یهودی ها
این مذل الاعدیا
تو رو به زهرا مهدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🌺 در آرزوی وصال و به شوق شهادت
#نذر_حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام #شهدا #شهدای_خدمت خصوصا #شهید_جمهور
🌺🍃
در حوادث باید إستغناه* را پیدا کنیم
بی نیاز از خلق؛ تکیه گاه را پیدا کنیم
غم می آید بیخبر تا در بزَنگاهِ فراق
صبر و ایمان و دلِ آگاه را پیدا کنیم
خیر و برکت نیست در اسلام ِ عافیت طلب
آن به آن باید غمی جانکاه را پیدا کنیم
خوشبحال آنکه از جان ساخت مشعل! تا که زود-
وقتِ گمراهی بخوبی راه را پیدا کنیم
روشنی بخشید و دائم دل به آتش زد شهید
تا که شبهنگام؛ راه از چاه را پیدا کنیم
باید آخر تارِکِ دنیا و "ما فیها" شویم
تا مرام نابِ ثارالله(ع) را پیدا کنیم
پر کشیدن تا خدا آسانترین کار است اگر
یک مسیرِ کاملا کوتاه را پیدا کنیم
نیست راهی جز شهادت! باید آری غرقِ خون-
شیوهٔ جان دادنِ دلخواه را پیدا کنیم
باید از سر بگذریم و مثلِ شاهِ کربلا
در بلایا راهِ قتلگاه را پیدا کنیم
چشم را دریا کنیم و قلبمان را شعله ور
روضه در پیش است! اشک و آه را پیدا کنیم
*
برنگشت از علقمه ماهِ بنی هاشم چرا؟!...
منتظر مانده رقیه(س) ماه را پیدا کنیم
لابِلایِ خاک و خون؛ قامت-کمان؛ مثلِ حسین(ع)
پیکرِ سقّایِ خیمه گاه را پیدا کنیم!...
*یَامُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاه...
اى بى نیاز کنندهٔ کسى که از او بى نیازى خواهد.
فرازی از دعای جوشن کبیر
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#شهدا_را_یاد_کنیم_به_ذکر_صلوات
#دخیلک_یا_ساقی_العطاشی
#بالحسین_ع_الهی_العفو
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍
#شهید_مصطفی_چمران
#شهدا
سال شصت ای خوب من! #ایران نمیدانی چه بود
حال ما از جبهه تا تهران نمیدانی چه بود
میرسید از جبههها هر روز تابوت شهید
ازدحام لاله و ریحان نمیدانی چه بود
سوخت هم جان بهشتی ناگهان، هم باهنر
هم رجایی، این غم سوزان نمیدانی چه بود
جسم پیران غرق خون شد در دل محرابها
شور و حال خطبۀ آنان نمیدانی چه بود
متحد بودند اما اهل شهر و روستا
طعم یکرنگی، صفا، ایمان نمیدانی چه بود
لذت همسایگی در کوچه و بنبستها
با وجود جنگ و بمباران نمیدانی چه بود
انتخابات، آن زمان مثل عبادت بود و رأی،
داشت عطر صفحۀ قرآن، نمیدانی چه بود
در همین پایان خرداد از قضا در سال شصت
کشته شد مردی که در عرفان نمیدانی چه بود
در ظرافت گرچه روحی داشت نازکتر ز گل
کارزارش با صف شیطان نمیدانی چه بود
عزم او در مجلس شورا مدارا بود و عشق
رزمش اما در دل میدان نمیدانی چه بود
سوی ما ایرانیان انگار او برگشته بود
از دل تاریخ چون سلمان، نمیدانی چه بود
وای من! از او فقط نام خیابان مانده است
آه فرزندم! ولی چمران نمیدانی چه بود!
افشین علا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7