eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند این مرتبه با همتِ پستت ندهند چون شمع قرار سوختن گر ندهی سررشتۀ روشنی به دستت ندهند 📝 @ShereHeyat
عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود کارکنان سپهر، بر سر دعوی شدند آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود حاصل ما از جهان نیست بجز درد و غم هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا پردهٔ تزویر ما، سد سکندر نبود نام جنون را به خود داد بهائی قرار نیست بجز راه عشق، زیر سپهر کبود کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای در طلب علوم، در مدرسه چند؟ تحصیل اصول و حکمت و فلسفه چند؟ هر چیز به جز ذکر خدا وسوسه است شرمی ز خدا بدار، این وسوسه چند؟ - رباعی شمارهٔ ۲۹ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای برده به چین زلف، تاب دل من وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من در خواب، مده رهم به خاطر که مباد بیدار شوی ز اضطراب دل من - رباعی شمارهٔ ۶۹ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد بر خود، چو سر زلف تو پیچیده‌ام امروز هشیاریم افتاد به فردای قیامت زان باده که از دست تو نوشیده‌ام امروز صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا این ژنده‌ی پر بخیه که پوشیده‌ام امروز افسوس که برهم زده خواهد شد از آن روی شیخانه بساطی که فرو چیده‌ام امروز بر باد دهد توبه‌ی صد همچو بهائی آن طره‌ی طرار که من دیده‌ام امروز . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد بر خود، چو سر زلف تو پیچیده‌ام امروز هشیاریم افتاد به فردای قیامت زان باده که از دست تو نوشیده‌ام امروز صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا این ژنده‌ی پر بخیه که پوشیده‌ام امروز افسوس که برهم زده خواهد شد از آن روی شیخانه بساطی که فرو چیده‌ام امروز بر باد دهد توبه‌ی صد همچو بهائی آن طره‌ی طرار که من دیده‌ام امروز . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد بر خود، چو سر زلف تو پیچیده‌ام امروز هشیاریم افتاد به فردای قیامت زان باده که از دست تو نوشیده‌ام امروز صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا این ژنده‌ی پر بخیه که پوشیده‌ام امروز افسوس که برهم زده خواهد شد از آن روی شیخانه بساطی که فرو چیده‌ام امروز بر باد دهد توبه‌ی صد همچو بهائی آن طره‌ی طرار که من دیده‌ام امروز . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📝 آراسته ظاهریم و باطن، نه چنان القصه، چنانکه می‌نماییم، نه‌ایم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمّار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه منم، من که روم خانه به خانه عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید تا غنچه‌ی بشکفته‌ی این باغ که بوید هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر خیالی به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمّار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه منم، من که روم خانه به خانه عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید تا غنچه‌ی بشکفته‌ی این باغ که بوید هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر خیالی به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمّار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه منم، من که روم خانه به خانه عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید تا غنچه‌ی بشکفته‌ی این باغ که بوید هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر خیالی به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7