به یمن دختر رَز کوچهی میخانه صف دارد
مرید تاک پُربارم که فرزندی خلف دارد
غرض، بدمستی بیهوده با افراط در می نیست
خوشا رندی که از همصحبتی با می هدف دارد
دل بیچاره از پیچ و خم گرداب غافل بود
گمان میکرد دریا در دلش تنها صدف دارد
کبوترهای جَلد از آفت پرواز آگاهند
جهان مثل فلاخن سنگ ناپیدا به کف دارد
مقام دود و آتش را که دیدم با خودم گفتم
اسارت با چنین وصفی به آزادی شرف دارد
اگر با یا علی برخاستی با یا رضا بنشین
یکی فیروزهی مشهد یکی دُرّ نجف دارد
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند/ #مقام
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7